eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. از کوچیکی یه اسمیه برام همیشه آشناست عشق تموم مردمه آقای ما امام رضاست(س) زیارتش هردلی رو ساکت وآروم می کنه هرکی که مشکلی داره عازم اون صحن وسراست دلای ما بسته به اون پنجره ی فولادشه طبیب جواب کرده هارو صحن وسراش دارالشفاست بهتر ازآب زمزمه آب توی سقاخونه ش غذای اون غذاخونش مایده از سوی خداست هرکی و هر چی که باشم نوکریش افتخارمه میون دربار رضا هر پادشاه مثل گداست اسماعیل تقوایی✍ .
. هدیه به امام رضا صلوات فقیرم اقا افتاده سمت تو ببین مسیرم اقا دست خالی از پیش تو نمیرم اقا حاجتم و از تو فقط می گیرم اقا ضامن اهو خسته از این زمونه و از این هیاهو رونده شدم از همه جا به تو زدم رو می شه که ضامنم بشی ضامن اهو نگام کن نگام کن نگاه تو چاره سازه نگاه کن به قلبم پر سوزو گدازه کبوترم من تا اسمون مشهد تو می پرم من اروم می شم تاکه میام توی حرم من حرف می زنم با تو با چشمای ترم من ای کس و کارم خدارو شکر امام رضا که تورو دارم جز تو کس دیگه رو که اقا ندارم خبر داری از دلم و از حال زارم نگام نگاهت دوای تموم درداس نگام کن نگاهت چاره ی تمومه غمهاس 👇
. واحد🎤 یکی با رویای حج آمد حاجت گرفت و برگشت یکی با پای فلج آمد حاجت گرفت و برگشت.. یکی دیگر از تو میخواهد لیاقتِ شهادت یکی میگوید شفاعت کن؛ آقا مرا قیامت.. یکی که من باشم و عمریست نیامده زیارت وای ... دلم تنگ ایوان طلای توست نه تنها سَرم خاک پایِ توست که من هرچه دارم برایِ توست وای... مرا زائرت کن خدایی کن.. کبوتر کن آقا هوایی کن! اگر شد مرا کربلایی کن! رضا جانم.. ای رضا جانم دلم از باب الجواد آمدتا آبرو بگیرد کنار حوضِ گوهرشادت آمد وضو بگیرد چه میشد؟! چون کودکی هایَم دوباره میشدم گم پدرِ من را تا ضریح تو بروی دست مردم!! میاورد و میشدم مست تو ای امام هشتم.. وای.... همه ما گدایان سلطانیم گدایان شاه خراسانیم که عمری در این خانه، مهمانیم! وای... الا ای، ولیِ نعمت ایران… تویی باعثِ برکتِ ایران فدایی تو ملت ایران غریب آقا ای غریب آقا…….  🎤حاج میثم مطیعی  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ علیه_السلام
AUD-20211006-WA0070.mp3
6.3M
حاج میثم مطیعی واحد
3. ذکر پایانی.mp3
9.23M
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) قسمت سوم : قاتلِ من زهر شرر بار شد قاتلِ ما در در و دیوار شد یازهرا یازهرا وای حسین ... دل دیونه باز دوباره هوای کربلا کرد دوباره تو صحن و حریمش ، مادرش و صدا کرد ابی عبدالله دلبرمه دلبرمه دلبرمه برادرش عباس سَرورمه ، سرورمه ، سرورمه یه زیارت خدایی دلارو کرده هوایی میشه مهمونه اباالفضل هر که شد کربلایی ابی عبدالله دلبرمه دلبرمه دلبرمه مادرش زهرا مادرمه مادرمه مادرمه ای علمدار سپاه منو ای میر عرب دیده بگشا و نظر که چه آمد به سرم دیده بر هم منه ای سرو به خون غلطیده تا نگویند حسین ، داغ برادر دیده ... .
1. دلم پر کشیده.mp3
7.24M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَنیسَ النُّفوس با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) قسمت اول : دلم پرکشیده به سمت خراسان که از پا فتاده امام غریبان به سینه بکوبم خدایا از این غم رضای تو در خانه اش میدهد جان در رهت ای خدا جان او شد فدا ذکر روی لبش ای جوادم بیا ( یا رضا ، یا رضا .. ) تکرار به خاک غریبی سرش را گذارد غریبانه یک گوشه جان می سپارد بمیرم برایش که هنگام رفتن کسی را کنار تنِ خود ندارد مانده در قلب ما داغ شمس و شموس میچکد اشک ما بهر سلطان طوس ( یا رضا ، یا رضا .. ) تکرار دمِ آخری ناله دارد به لب ها به یاد آورد داغ کربُ بلا را تنی بینِ گودالُ خونین فتاده کنارش زند بر سر و سینه زهرا آمده فاطمه ، گوشه ی قتلگاه شِکوه دارد از آن قاتلِ روسیاه ، قاتلِ روسیاه ( سیدی یا حسین ... ) تکرار وای حسین ، وای حسین ... ۲۵ مهرماه ۱۳۹۹ به همت جواد افشانی
2. ای که دلها.mp3
4.36M
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع) قسمت دوم : ای که دل ها همه از داغِ غمت غمگین است وی که از خون تو صحرای بلا رنگین است نرود یاد لبِ تشنه ات از خاطره ها هر که را مینگرم از غم تو غمگین است چه کنم ، گر نکنم گریه به مظلومی تو گریه آبی ست که بر آتش دل تسکین است شاعر : از ازل در طلبت چشم ترم گفت حسین هركجا بال زدم بال و پرم گفت حسين مادرم داد به من شیرمحبت اما من حسيني شدم از بس پدرم گفت حسين تا گُل ِ نام تو واشد به لبم، باز پدر گفت شكر تو خدايا پسرم گفت حسين هرچه دارم همه از لطف پدر بود كه او عوض ِ قِصه به بالين ِ سرم گفت حسين (صفير) بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی عشق حسینم ای عجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا ای باوفا ابالفضل مشکل گشا اباالفضل ای علَمدار سپاه منو ای میرِ عرب دیده بگشا و نظر که چه آمد به سرم دیده بر هم منه ای سروِ به خون غلطیده تا نگویند حسین ، داغ برادر دیده ... ۲۵ مهرماه ۱۳۹۹ به همت جواد افشانی
👆 ۲۴ یا غریب الغربا،یا معین الضعفا ای امید عالمین،یا علی موسی الرضا هشتمین شمس هدایت یا رضا منشاء لطف و عنایت یا رضا یا علی موسی الرضا۲ پاره ی قلب رسول،نور چشمان بتول سایل درمانده را،از کرامت کن قبول زین همه لطف و عطا شرمنده ام با ولای تو در عالم زنده ام یا علی موسی الرضا۲ ای امام مهربان،بر همه آرام جان گرچه بد هستم ولی،از درت من را مران امشب از لطف تو مهمان توام ریزه خوار خوان احسان توام یا علی موسی الرضا۲ از درون صحن تو،می وزد عطر جنان جای تو باشد رضا،در قلوب شیعیان مرقد پاکت حریم کبریاست صحن های این حرم دارالشفاست یا علی موسی الرضا۲ غربت عترت ببین،هشتمین نور مبین از ستم های عدو،کشته شد با زهر کین حق پیغمبر خراسان شد ادا کشته شد مولای علی موسی الرضا یا علی موسی الرضا۲ جان فدای غربتت،که شکسته حرمتت گریه کرد مأمون دون،در کنار تربتت قصر مأمون قتلگاهت یا رضا بر در حجره نگاهت یا رضا یا علی موسی الرضا۲ بوده ای چشم انتظار،بی قرار و دلفگار تا بیاید یا رضا،پسرت با قلب زار منتظر بودی تو از بهر جواد از حسین و کربلا کردی تو یاد یا علی موسی الرضا۲ .👇
. . نوحه_متنی به سبک منم باید برم سید رضا نریمانی" داره تموم ميشه سينه زني و شور و شين يه سال ديگه گذشت ماه محرمه حسين   يادش بخير چقدر سينه زدم زير علم گفتم يه كاري كن آقا منم برم حرم   منم بايد برم تا حرمه آقام حسين فقط اينو ميخوام كه بزنه صدام حسين حالا كه نوكرم كرده چقدر دعام حسين   '' حسين آقام آقام... '' ----------------- اجازه دادي كه تا روضه ها منم بيام تا فاطميه من دلتنگ اين پيرن سيام   پيرن سياهي كه داده به نوكر آبرو سينه زدم برات اينو به مادرت بگو   بگو كه مزد نوكريه مارو هم بده اذن زيارتو به حق اين علم بده هرساله اربعين به نوكرا حرم بده   '' حسين آقام آقام... '' ----------------- تو اين دوماهه تُ كردي تو روضه دعوتم به خاطر اينه ديوونه ي رقيتم   رقيه دينمه مدال روي سينمه يه عمره كه همه غمه دله حزينمه   فداي غربتش گريم گرفت تو هيئتش لعنت به اوني كه محكم زده به صورتش دلم هواييه پس كِي ميرم زيارتش   " حسين آقام آقام.. . . درد دل با امام رضا علیه السلام چقدر دلم برا حرمت آقا تنگ شده نگو که این دلم آقا دوبار سنگ شده نگو که نوکرت بدون آب و رنگ شده منم باید برم اره باید برم حرم تو رو قسم میدم به اشک چشم مادرم میخوام روی ضریح تو بزارم این سرم آقام آقام آقام آقام آقام امام رضا امام رضا همه فدای اون کبوترات فدای خادمات، آقای فدای زائرات امام رضا جونم، فدای گنبد طلات چی میشه تا یه بار تو این حرم صدام کنی گدای خونَتَم آقا تو رو برام کنی از این حرم منو راهی کربلام کنی آقام آقام آقام آقام آقام امام رضا دلم هوائیه صحن و سرای مشهده خودم میدونم این طریق نوکریم بده دلم تو حسرت زیارت یه مرقده منو ردم نکن تو رو بجون مادرت بابام غلام و مادرم کنیز خواهرت تموم زندگیم فدا علی اکبرت آقام آقام حسین آقام آقام حسین شبای روضه هات شبای قدر عاشقاست میون سینمون مثل حیاط کربلاست خدای کعبه هم سیاپوش خون خداست تو شاهی و همه ما بچه های رعیتیم میون هروله همه برای بیعتیم بیزاریم از بهشت وقتی که توی هیئتیم آقام آقام حسین آقام آقام آقام حسین حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک https://eitaa.com/emame3vom/51632 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. هر_که_دارد_آرزوی_کربلا علیه_السلام 🏴🌹🏴🌹 هر که دارد آرزوی کربلا می دهد برگ براتش را رضا آن امام مهربان و آن عطوف با گدایان درش باشد رئوف یا رضا یا رضا۴ چون رضا باشد غریب الغربا او بگیرد دست هرچه بی نوا منتظر نَبوَد کسی لب وا کند او نگفته حاجتش اعطا کند چون به دلهاحکمرانی می کند با همه او مهربانی می کند ______ این چنین آقا کجا داری سراغ گرچه زدمظلومی اش برسینه داغ جان پاکش رابه زهر آغشته اند این رئوف مهربان را کشته اند ______ گفت اباصلت گرعبا بُد برسرم در کنارم باش تا خانه روم با من ای یارم مگو دیگر سخن بر لب آید لحظه لحظه جان من _____ شیعیان را گو که زهرم داده اند گو که زهر از روی قهرم داده اند تا امام بی کسم از پا فتاد ناله می زدپس کجایی ای جواد __ شاه افتاده به حال محتضر دیدگان نازنینش سوی در آرزو دارد جواد آید بَرَش بر سر زانوی او باشد سرش یا رضا یا رضا _ تا جواد آمد شد حجره کربلا دید بابا را که می زد دست وپا از زمین برداشت سر را نورعین بین دست وپازدن می گفت حسین _____ ای حسین داغی چنان داغ تونیست چون تومظلوم وغریب وتشنه کیست ای عزیز دُردانه ای خون خدا جز تو کی در بحرخون زد دست وپا ___ ای که از داغت به سر زدفاطمه بر دل عالم شرر زد فاطمه قاریِ خوش لحن روی نیزه ها در عزایت نوحه گر ارض وسما __ ای حسین بس داغ تو جانکاه شد واحسینا ناله ی «مداح» شد 🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» .
. ما مزد عزاداری از فاطمه کی خواهیم ؟ ما عذرِ عزاداری ،از فاطمه می خواهیم حسین جان من مزد نوکری ام را نخواستم تنها مرا بخاطر کم کاری ام ببخش دعا کن ای یوسف آل بتول شود عزاداری یاران قبول
👆 ای قبله ی هشتم دخیلم رضا جان شاهی و من عبد ذلیلم رضا جان تو رو جون مادرت زهرا میگیری دست منو اقا نگا خوب و بدم نکن بجون جواد دست خالی ردم نکن بجون جواد یا علی موسی الرضا امام الغریب صحن و سرای تو بهشته خدایی تو واسه ی ایران خودت کربلایی فدا گنبد با صفای تو فدای اشک زائرای تو گوشه ی دامن تو بگیرم اقا کاش میشد تو حرمت بمیرم اقا یاعلی موسی الرضا امالغریب یک گوشه ی چشم تو درمون دردم غیر از تو آقا تر که پیدا نکردم به درد بی درمون دوا میخوام من امشب از تو کربلا میخوام وقت مردنم که چشم براهم رضا بی پناهم تو بده پناهم رضا یا علی موسی الرضا امام الغریب چشمام به در مونده جوادم کجایی این لحظه ی اخرکنارم بیایی منو با زهر جفا کشتن منو با داغ کربلا کشتن میسوزه بال و پرم حسین وای حسین روضه های اخرم حسین وای وای حسین حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک .
خداحافظی با دوماه عزاداری بازم وقت جداییمون شد نمیتونم بازم می بینیم همدیگه رو نمیدونم بازم یک سالِ دیگه باید تحمل کرد همش دوری باشه من زنده نمیمونم گذشت مثل برق مثل باد مثل آه گذشت فرصت نوکری این دو ماه گذشت مهلت این دل رو سیاه ای سیاهیا خداحافظ ای کتیبه ها خداحافظ ای پیرهن سیاه خداحافظ **** پی کار هیئت میرفتیم چه روزایی قرار روضه رفتن داشتیم چه شبهایی میگن هر جا که اسمش باشه حرم میشه توی آغوش ارباب بودیم چه رویایی گذشت شب به شب با حسین زندگی گذشت صبح به صبح نوکری خستگی گذشت صبح و شب روضه خونگی نذری دادنا خداحافظ چایی ریختنا خداحافظ جارو کردنا خداحافظ **** فدای اونکه نوکر ها رو صدا کرده یقینا دونه دونمون و سوا کرده عزاداری ها ان شاء الله قبول میشه به والله هر شب زهرا ما رو دعا کرده گذشت بهترین گعده ی شب نشین گذشت حرص و جوش، نزدیک اربعین گذشت شش دهه تو بهشت رو زمین ای میوندارا خداحافظ ای علم کشا خداحافظ اربعینیا خداحافظ 🎤حسین طاهری  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ .👇
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم ای رئوف همیشه خوب ، سلام پیش تو می شود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید،شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست،رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که میشناسم من رَد نکرده ز خانه اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دواشود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تورا به جان جواد شاهِ گنبد طلا،امام رضا جلوه های خدا ، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف و کربلا ، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبله ی نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید میشود جلوه ی نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست درحرم هرغروب ،بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تاکشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال وپرت سرِ پا بودی و زمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده ای مستی بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان می خورد نیزه او را به هرطرف می بُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده ای صبرِ خواهرش بُردند دورِ لب تشنه آب می خوردند تا بدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمه ی شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مُرمل بدماء چه حسینی مُقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهرآمد و مادر دوزنِ مو سپید و یک پیکر وا نمودند تا ز سر معجر ناگهان ساربان ز راه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد قاسم نعمتی https://eitaa.com/emame3vom/51639 .
مداحی آنلاین - باور نتوان کرد سلامی بفرستیم - حاج منصور ارضی.mp3
6.43M
متن روضه (ع) 🌴باور نتوان کرد سلامی بفرستیم 🌴آنگاه از این خانه جوابی نفرستند 🎤حاج  امام رضا عليه السلام بر تشنه محال است که آبی نفرستند از ساغرشان جرعه شرابی نفرستند بین دو حرم هروله کردیم... محال است از چشمه ی زمزم می نابی نفرستند باور نتوان کرد... سلامی بفرستیم- آنگاه از این خانه جوابی نفرستند دیوار حرم شُسته به اشک است ... بگویید تا قمصریان عطر و گلابی نفرستند بی گریه تباکی کن و بی اشک تظاهر حاشا که بر این گریه ثوابی نفرستند عمریست اگرچه وسط نیل نشستیم از برکت این خانه عذابی نفرستند لب تشنه نبودیم در این شهر... وگرنه بر تشنه محال است که آبی نفرستند ... در کرب و بلا قاعده ی شعر به هم ریخت... بر تشنه محال است که آبی بفرستند رضا حاج حسيني .
﷽ ◾️شهادت (علیه السلام) امام رضا (علیه السلام) به اباصلت فرمود: فردا من بر این فاجر (فاسق یعنی مامون) وارد می شوم، اگر با سر برهنه بیرون آمدم با من سخن بگو که جواب سخنت را می دهم و اگر با سر پوشیده بیرون آمدم با من سخن مگو. اباصلت می گوید: فردای آن روز شد، امام لباس بیرونی خود را پوشید و در محراب عبادتش نشست و در انتظار بود که ناگهان غلام مامون آمد و به امام گفت: «امیرمؤمنان شما را خواسته هم اکنون خواسته او را اجابت کن» امام عبا و کفش خود را پوشید و برخاست و به خانه مأمون روانه گردید و من پشت سرش رفتم، تا اینکه امام نزد مامون رسید، دیدم مقداری انگور و میوه های دیگر در جلو مامون است و در دست مامون خوشه انگوری بود که قسمتی از آن خورده بود و قسمتی از آن باقی مانده بود، وقتی که مأمون حضرت رضا (علیه السلام) را دید، برخاست و با احترام خاصی با حضرت معانقه کرد و بین دو چشم آن حضرت را بوسید و کنارش نشانید و سپس همان خوشه را که در دستش بود به آن حضرت داد و گفت: «ای پسر رسول خدا! انگوری بهتر از این انگور ندیده ام بفرمائید بخورید». امام: چه بسا انگوری که در بهشت است بهتر از این است. مأمون: از این انگور بخور. امام: مرا از خوردن آن معاف دار. مأمون: حتماً باید بخوری، مبادا از اینکه نمی خوری می خواهی ما را به چیزی متهم کنی، با آن همه اخلاصی که از من می بینی! مأمون آن خوشه را از حضرت گرفت، چند دانه آن (که می شناخت مسموم نشده) خورد و بار دیگر آن خوشه را به امام داد و مبالغه کرد که بخور. امام (علیه السلام) سه دانه از آن انگور را خورد، پس از چند لحظه حالش دگرگون گردید، و بقیه آن خوشه را به زمین افکنده و همان دم برخاست که برود، مأمون گفت: کجا می روی؟ امام فرمود: اِلی حَیْثُ وَجَّهْتَنِی: «به همانجا که مرا فرستادی» امام در حالی که سرش را پوشانده بود (عبا بر سر افکنده بود) بیرون آمد، من طبق سفارش قبل امام، با او سخن نگفتم تا وارد خانه اش شد و فرمود: در را ببند، در بسته شد، سپس به بستر خود خوابید و من در حیاط خانه، غمگین و ناراحت ایستاده بودم، ناگهان جوان خوش سیما و پیچیده مویی را دیدم که بسیار به امام رضا (علیه السلام) شباهت داشت، به طرف او شتافتم و گفتم: در بسته بود از کجا وارد شدی؟ فرمود: همان خدایی که در این وقت از مدینه مرا به اینجا آورد، او مرا از در بسته وارد این خانه کرد. گفتم: تو کیستی؟ فرمود: اَنَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیْکَ یا اَباصَلْتٍ... «ای اباصلت من حجت خدا بر تو هستم، من محمدبن علی هستم» سپس به طرف پدرش رهسپار شد و داخل حجره گردید و به من فرمود: تو نیز وارد خانه شو. وقتی که امام رضا (علیه السلام) او را دید، از جای جست و دست بر گردن جوانش انداخت و او را در آغوش خود چسبانید و بین دو چشمش را بوسید و او را در بستر خود وارد کرد. امام جواد (علیه السلام) خود را به روی پدر افکند و پدر را می بوسید، در این حال امام رضا (علیه السلام) راز و اسراری با او گفت که من نفهمیدم... و در این حال امام هشتم (علیه السلام) در آغوش پسر از دنیا رفت. 📚منبع: عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۴۴ علیه_السلام .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا