eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان جالب حتما بخوانید بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ «اسلم فرزند عمرو غلام امام حسین علیه السلام و از ترکان دیلم (اطراف آذربایجان ایران) بود. البته در برخی منابع او را (واضح) گفته اند. در برخی از تواریخ آمده: امام حسین علیه السلام بعد از شهادت برادرش امام حسن مجتبی علیه السلام اسلم را که غلام بود خریداری کرد و به فرزندش علی بن الحسین علیه السلام بخشید. طبق نقل برخی از مورخان، وی مردی شجاع و قاری قرآن، دانای به زبان عربی و در مواقعی کاتب امام حسین علیه السلام بود و هنگامی که امام حسین علیه السلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا حرکت کرد اسلم همراه آن حضرت بود. روز عاشورا از امام علیه السلام اذن میدان گرفت وآهنگ پیکار کرد... غلام پس از مبارزه ای شجاعانه و کشتن شماری از آن قوم تبهکار، سرانجام بر اثر جراحات بسیار بر زمین افتاد و با اندک توانی که در بدن داشت به سوی امام حسین علیه السلام اشاره کرد. فجاء الحسین علیه السلام فبکی و وضع خده علی خده؛ حضرت با سرعت به بالین وی آمد و دست در گردنش انداخت و صورت بر صورت او گذاشت و گریست. همان کاری که بالین جوان رشیدش علی اکبر علیه السلام کرد با اسلم این غلام کرد. غلام در آخرین لحظات جان دادن چشم گشود، با دیدن امام علیه السلام تبسمی کرد و در همان دم، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به درجه رفیع شهادت نایل آمد... در این صحنه کارزار شاهد هستیم که امام حسین علیه السلام امیر لشکر و سرور جوانان بهشت در هفت مورد به بالین شهدا وارد معرکه نبرد شد، و سه نوبت بالین چند نفر از خاندانش مثل برادش عباس علیه السلام، فرزندش علی اکبر علیه السلام، و فرزند برادرش قاسم و چهار نفر از یارانش چون مسلم بن عوسجه، و حربن یزید ریاحی، و جون بن حوی غلام سیاه، و بالین همین اسلم غلام ترک دیلم حاضر شد.» 1 اسلم معروف به غلام ترک که غلام حضرت سیدالشهداء علیه السلام و قاری قرآن بود. وقتی روی زمین قرار گرفت و هنوز رمقی در بدن داشت امام علیه السلام سر او را در آغوش گرفت و صورت به صورتش گذاشت، اسلم تبسّمی کرد و گفت: من کجا و فرزند رسول خدا کجا که صورت به صورتم گذاشته است! و سپس روحش به آسمان پرکشید[2]. 1- کتاب اصحاب امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا به قلم استاد سید اصغر ناظم زاده قمی [2] ابصار العين فى انصار الحسين عليه السلام: ص 85 .
بانویی قهرمان به نام رباب (س) 🍁 او بسیار به امام حسین علاقه داشت. امام نیز علاقه ی زیادی به او داشت و گاهی به خاطر دوست داشتن او شعر می سرود . حضرت رباب (س)در کربلا حضور داشت و دوست صمیمی حضرت زینب(س) نیز بود. بعد از فاجعه عاشورا ، او هم جزء اسرای کربلا بود. زماني كه حضرت رباب (س) در شام ‌بود، سر امام حسين (ع) را برداشت‌ و در آغوش‌ گرفت‌، بوسيد و با ناله‌اي از دل اين مرثيه را سرود:‌ واحُسَيْناً فَلا نَسيتُ حُسَيْناً اَقْصَدَتْهُ اَسِنَّةُ الاَْعْداءِ غادَرُوهُ بِكَرْبَلاءَ صَريعاً لاسَقَى اللّهُ جَانِبى كَرْبَلاءَ «اي‌ حسين‌ عزيزم‌، هرگز تو را كه ‌در زير نيزه‌هاي‌ دشمن‌ از پاي‌ درآمدي‌، فراموش‌ نمي‌كنم‌، تو را در كربلا به‌ خاك‌ و خون‌ كشيدند، خداوند كربلا را آب‌ ندهد». اين مادر در حالي كه داغ پسر شش ماهه به دل داشت اين گونه فرمود: «آن كسى كه نورى بود و از او طلب روشنايى مى‌شد، در كربلا كشته شد و دفن نگردید🥀 (او) پـسر پيامبر است كه خداوند او را از جانب ما جزاى خير دهد و او از خسران و زيان موازين دور نگه داشته شده است. اى حـسين براى من كوه استوارى بودى كه به تو پناه مى بردم و با رحمت و ديانت ما را همراهى مى نمودى چـه كسى پناه يتيمان و نيازمندان خواهد بود كه به او بى نياز شوند و به چه كس پناه برند نيازمندان ؟🥀 بـه خـدا قـسـم پـس از ازدواج با شما، همسر ديگرى را نخواهم تا اينكه بين خاك و ماسه پنهان شوم 🥀 بعد از تمام شدن اسارت ، بانو رباب یکسال در کنار مزار اباعبدالله الحسین (ع) ماند و همیشه گریه می کرد و زیارت می خواند. او با این کارهایش به مردم دیگر می فهماند که چقدر امام حسین علیه السلام مظلوم است... در این مدت زیر سقف نمی رفت و همچنان زیر آفتاب به عزاداری می پرداخت🥀 بعد از یکسال به مدینه بازگشت برخی هم می گویند بعد از یکسال از غم و اندوه جان داد و به دیدار امام شتافت🥀 سلام بر آن بانوی مهربانی که رنج اسارت او را از امام دور نکرد🕊 سلام بر آن بانوی با وفایی که آفتاب صورتش را سوزاند🍁 سلام بر آن مادر مهربانی که شیر برای طفل شیرخواره اش نداشت🌸 سلام بر آن بانوی غمدیده ای که کودکش را به خدا هدیه کرد🌺 سلام بر بانوی صبور کربلا و غمخوار زینب کبری(س)🌷 سلام بر همسر امام و بر مادر علی اصغر (ع)🍂 سلام بر رباب و سلام بر حسین...💐 @emame3vom 🥀
ای چشمهای هرزۀ شامی، حیا کنید ناموسِ اهلبیت و تماشا! اِبا کنید این ازدحامِ زشتِ اَراذل برای چیست بر آل پاک فاطمه کمتر جفا کنید ما را اسیرِ خارجی و بَرده خوانده اید شرم از امامِ قافلۀ مصطفا کنید عمامۀ امام زمان زیر شعله سوخت رحمی بحال سید مظلوم ما کنید بارانِ سنگها سرِ ما را نشان گرفت یک بار هم نشد که هدف را خطا کنید جای سرِ بریده مگر زیر دست و پاست بهتر که جایشان به سرِ نیزه ها کنید دَف میزنید و هدیه به رقاصه ها دهید خون تا به چند بر جگر هَل اَتا کنید دورِ کجاوه ها سرِ بابا چه میکند این داغدیدگان حرم را رها کنید با آستین حجابِ حرم حفظ شد،چرا با اهلبیت فاطمه اینگونه تا کنید یک صبح تا غروب، اهانت بما بس است دیگر برای قافله یک راه وا کنید ذکر علی اگر که گناه کبیره است پس لااقل حقوق پیمبر ادا کنید از کوچۀ یهود و نصارا حذر دهید تا چند ناروا به دلِ ما روا کنید جشن و سرور و خنده و تحقیر و ناسزا قدری حیا ز قاری قرآن ما کنید ما را محلِ برده فروشان روا نبود یک ذره یادِ روز عذاب خدا کنید @emame3vom 🔹 🔹 .
ذکر خیر تو به هر جا شد و یادت کردیم دست بر سینه به تو عرض ارادت کردیم پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین به غلامی در خانه ات عادت کردیم زیر این بیرق پاک تو شبیه شهدا دم به دم ما طلب جام شهادت کردیم آه محزون چو کشیدیم به غمهای شما طبق فرمایش معصوم عبادت کردیم رحمت محض خداوند تو هستی ارباب بر در خانه ی تو کسب سعادت کردیم امر فرموده خدا بر غم تو گریه کنیم ما به دستور عمل از روز ولادت کردیم 🔹 🔹 @emame3vom
4_5767389532265650079.mp3
3.77M
حرم میگن شبایِ جمعه غوغاست میگن زهرا زائر قبرِ مولاست ام بنینم اونجاست چه روضه هایی برپاست شبِ جمعه حرم خوبه یادِ غمایِ رباب باشیم میخونی روضۀ مشکُ خوبه تو حرم خراب باشی تو صحنِ ساقی تشنه ت شد نکنه به فکرِ آب باشی میشه غضه ش ... بی حساب میشه شرمنده ... نخور آب حسین ... یا ثارالله .... میگن دوره شش گوشه یکسر گریه س میگن کارِ مادرِ اصغر گریه س میرسی از در گریه س تا میگی حنجر گریه س شبِ جمعه حرم بودی نیاری تو اسمِ گهواره رباب میگه علی لای لای نمیدونی چه غمی داره رویِ دستایِ مادرها وقتی که میبینه شیرخواره میگه گریون ... ثمرم ... تشنه جون دادی ... پسرم ... حسین ... یا ثارالله .... لیلا داره از علی اکبر میگه عمه هم از داغِ یک دختر میگه فاطمه گریون داره از تنِ بی سر میگه ... اینا که کشتنت دیگه پیراهنتُ کجا بردن؟ خودم دیدم که از صحرا تو رو با یه بوریا بردن ... جلویِ چشمِ دخترهات سرتُ رو نیزه ها بردن قَتلوکَ ... ذَبَحوک ... و مِن الماء منعوک .... حسین ... یا ثارالله .... @emame3vom زمینه شب جمعه(شب زیارتی ارباب) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
07231a0c2358b12-Mp3Cutter.mp3
5.55M
@emame3vom یا امام زمان شیعه ده احساه باخ جلوه ی پرچم حضرت عباسه باخ اولدی قوللار قلم تا اوجالسین الم یا ابالفضل یا ابالفضل یا ابالفضل یا امام زمان شیعه ده احساه باخ جلوه ی پرچم حضرت عباسه باخ پسر فاطمه ای هامینین سروری کیمدی سننن سورا کیمدی سنن سورا عشقیمیزین داوری شیعه سنن سورا شیعه سننن سورا یاده اوزو اللری اولدی قربان دین گل ام البنین یا ابالفضل یا ابالفضل سینه زنی و زنجیر زنی محمدباقر منصوری
مداحی آنلاین -نادر جوادی - مصيبت روز عاشورا.MP3
4.42M
سلام اولا او چوخور یرده خسته جان آقاما @emame3vom سلام اولا بدنی اوخلارا نشان آقاما سلام اولا بشگین جبرئیل ترپدنه حصیره چولقالانوب جسمی دفن اولان آقاما سلام شمرین النده قالان یارالی باشا او حالدا خیمه لره ناگران باخان آقاما سلام قتلگهه خیمه دن اوروج گیدنه سلام اولا اوروجون آخشام آچمیان آقاما 🎤 .
حسین، حسین، حسین... .mp3
3.12M
تمام عمر بوده‌ام گدای یک نظاره‌ات به سینۀ شکسته و به قلب پاره پاره ات ▪️نه من تو را رها کنم نه تو مرا رها حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین ▪️به اشک دیدۀ ترت به خون پاک حنجرت به حنجر بریده و به قطعه قطعه پیکرت ▪️به رأس از بدن جدا به صورت منورت به جای تازیانه و تن کبود دخترت ▪️مرا ز من جدا کن و ز خود مکن جدا حسین چاک تر از قبای گل پیکر اکبر تو شد @emame3vom ▪️مصحف مانده زیر پا دست برادر تو شد سوخته ز آتش حرم دامن دختر تو شد ▪️محشر دیگری شد از ناله او بپا حسین حسین حسین حسین حسین حسین منبر؛استاد_میرباقری جانسوز امام حسین علیه السلام دهم محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5d2b67a287e0522ec1f92b81_57955856839871768.mp3
6.09M
🎤 🎤 یارا دلبر و دلداراماه جهان آرا میکشد عشق تو آخر سر ما را جانا سید و مولانا حضرت سلطانا تشنه تو هستم سید العطشانا جانم جانم به صدای نوکرات به دلهای مبتلات به مسیر اربعین به نجف تا کربلات جانم جانم به شفای تربتت به پر علامتت به دلی که میتپه برای زیارتت @emame3vom یار بطلب سید و سالار بطلب خسته ام آقا به علمدار بطلب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 9) 🌺اهل بیت علیه السلام در پاسخ یزید گفتند: ما برای حسین علیه السلام عزاداری نکردیم،فعلا میخواهیم برایش عزاداری کنیم. 🔴یزید قبول کرد و خانه مجلللی در اختیارشان قرار داد و هفت روز در دمشق به عزاداری پرداختند. ▪️ تمام زنان قریشی و هاشمی که در شام زندگی میکردند حتی زنان بنی امیه و خانواده یزید لباس سیاه پوشیدند و در عزای حسینی شرکت کردند...▪️ پس از آنکه مردم شام خاندان اهل بیت را شناختند،مخصوصا بعد از سخنرانی کوبنده حضرت زینب و امام سجاد علیه السلام ،حکومت بنی امیه به افتضاح کشیده شد و انقلاب فکری در مردم ایجاد نمود. 🔥یزید امام سجاد را خواست و اظهار داشت: خدا لعنت کند پسر مرجانه را! اگر من با پدرت روبرو میشدم تمام پیشنهادات اورا میپذیرفتم،لکن مقدرات الهی است که باید اجرا شود،اکنون حاجتی داری،بخواه. 🌷 امام سجاد علیه السلام فرمود: حاجت اولم این است که سر بابایم حسین را به من نشان بدهی تا اورا دیدار و وداع کنم. 🔅دوم دستور بده هرچه از ما غارت کردند به ما برگردانند. 🔅سوم اگر قصد کشتنم را داری کسی را همراه زنان بفرست تا ایشان را به حرم جدشان برگرداند. ♨️ یزید گفت: سر پدرت را هرگز نخواهی دید، اما از قتل تو گذشتم تو خود آنها را به وطن میرسانی و به جای آنچه از شما گرفته اند چندین برابر به شما خواهم داد. 🌸امام فرمود: چشم داشتی به مال تو نداریم بلکه در میان این اموال لباسهایی است که جده ام حضرت زهرا آنرا رشته و بافته است و مخصوصا روسری و پیراهن و گوشواره های فاطمه دختر رسول خدا در میان آنهاست.. ♨️ یزید دستور داد آنها را برگردانند و دویست دینار هم بر آنها افزود که امام علیه السلام آنرا در میان فقرا تقسیم کرد. ⚫️ورود اهل بیت به میعادگاه عاشقان(کربلا) 🍀هنگامی که اهل بیت اباعبدالله در مسیر به سوی مدینه به سرزمین عراق رسیدند به راهنما گفتند: ما را از راه کربلا ببرید که نتوانستیم روز عاشورا عزاداری کنیم. ⚫️چون به قتلگاه اباعبدالله رسیدند جابر ابن عبدالله انصاری و جماعتی از بنی هاشم را دیدند که برای زیارت حسین ابن علی آمده بودند و همزمان با اهل بیت وارد کربلا شده بودند. @emame3vom 🌾این گروه تا چشمشان به خاندان اباعبدالله افتاد صدارا به شیون و زاری بلند کردند و عزای حسین را برپا کردند. آنچنان عزاخانه ای تشکیل شد که زنان قبایل نزدیک هم اجتماع کردند و سه روز عزاداری ادامه داشت...▪️ ✍ادامه دارد... 📕نفس المهموم ص455 📒بحار ج 45 ص144 📗ارشاد ص 247 📘حیات الامام حسین ج3 ص392 🏴
zamine 1 980611 .mp3
7.33M
🎵توی دل کویر بارون اومده از راه شعر و سبک: محمدرضا محمدی اجرا: صادق رجب(تهران)
فقط در جاهایی خونده بشه که حقش ادا میشه . خنجر نبُرید و لعین کاری مگو کرد لج کرد و با چکمه تنت را پشت و رو کرد چه بلائی سرِ این شاه غریب آوردید که شناسائیِ او بسته به یک دیدن نیست نه پیرُهن نه زره نه عبا نه عمامه حسینِ من چقدر نامرتبت کردند و شمرُ جالسُ ، نفس مادرش گرفت سر را برید و رو به روی خواهرش گرفت هر وقت به قتلگاه تو نزدیک می شوم این شمر بد دهن به سرم داد می زند پیش چشمم همه دنیا طلبان در گودال بهر یک کیسه درهم جسم تو درهم کردند @emame3vom .
اشعار امام حسین(ع)-روضه شب جمعه -( هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم ) @emame3vom هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم میزند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه ات ؟ کو سرت کو حنجرت کو یاورت کو دخترم ؟ بشکند دست کسی که دست بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک میریزم سرم هرچه میگردم چرا ترکیب جسمت جور نیست سالها دنبال آن انگشت بی انگشترم مثل من پیشانیت با تیزی سنگی شکست درد میگیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می برند پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم شاعر: .
. شب جمعه ست بیا اشک مرا جاری کن. تو به اشکت،مددِ فاطمه و مهدی کن یوسفِ فاطمه...خون شد دلِ من از غم ِ دوست تو بیا روضه بخوان، فاطمه را یاری کن آقا....... شب جمعه ست ُ دلم در گروِ عشقِ شماست تو بناله، غم ِ دل، از بصرم جاری کن آی مستمع: شب جمعه ست بیا کرببلا را بنِگر تو به یک قطره ی اشکت ،مددِمهدی کن شب جمعه ست، کنارِ ِحرمش غُلغله ای ست فاطمه ناله زن است، خون ز بصر جاری کن همه ی اهلِ سماوات به گِردش جمعند تو به یک ناله و زاری، ز نبی یاری کن در طواف ِحرمش ، جن و ملک گریانند تو به یک لطمه زدن، زینب ِ او یاری کن گر به دل آرزوی کرببلا داری تو ناله ی وای حسینا، به زبان جاری کن عاقبت منتقمِ آل ِ علی می آید تو به عجّل فرجی، یوسف او، یاری کن التماس دعا
مداحی آنلاین - اگه بیراهه بزاره - سیب سرخی.mp3
4.93M
#شوراحساسی شب زیارتی امام حسین(ع) اگه بیراهه بزاره از حسین نفس میگیرم😔 گریه میکنم دوباره حال خوب پس میگیرم😔 🎤 #سیب_سرخی #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله #شب_جمعه #دانلـودویــژه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 🏴🕊یک خیابان کرده مجنونم،تو میدانی کجاست؟ 🏴🕊آن خیابان،کوی جانان،قطعه ای ازکربلاست 🏴🕊یک خیابان ،دل ربوده ازتمام عاشقان 🏴🕊هست آنجا، جای پای مهدی صاحب زمان 🏴🕊یک خیابان ،گشته تنها جلوه گاه عالمین 🏴🕊یک طرف،قبر اباالفضل،یک طرف،قبرحسین @emame3vom 🏴🕊کاش، دربین دوشاهد،عمر پایان میگرفت... 🏴🕊کاش ،جانم را اجل، درآن خیابان میگرفت.. 🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه حضرت رقیه ای منیم نازنین نگاریم آغلاما مهربان رقیه اود دوتوب قلب داغداریم اولموشام باغریقان رقیه یاره لی دلبرون منادن گلمدی اکبرون شامه کربلادن گلمدی بالام لای لای گولوم لای لای غصه دن گوز یاشون آخاندا قالمیور منده صبرو طاقت یوللارا گوزلرون باخاندا عمه وی ئولدورور خجالت آغلاما سوز وئروبدی جانانون گلر بیر گئجه طشت زرده مهمانون گلر بالام لای لای گولوم لای لای آند اولا جانیوه وطنده هرنه کی گویلون ایستر آللام جدیمون شهرینه یتیشسوک تازه دون تازه معجر آللام قویمارام گوز یاشون آخا صورتیوه شامیدن چیخماقون قالوب قسمتیوه بالام لای لای گولوم لای لای آی ننمدن گوزل نشانه قوی ووروم تللریوه شانه بی ریا عشقوین عیارین جسمیوه یازدی تازیانه آفرین یاخشی استقامت ایلدون بینوا عمه وه حمایت ایلدون بالام لای لای گولوم لای لای تیرمژگانیلن عزیزیم قلبیمی دوت نشانه اوخلا باشیوی توپراق اوسته قویما سینه می بستر ایله یوخلا خسته پر روحیمه توانسان گوزلیم سن منه عشق جاودانسان گوزلیم بالام لای لای گولوم لای لای قوی آلیم بوسه گوزلروندن گوزلرون پاک و بی ریادی دویمارام غملی سوزلروندن سوزلرون دردیمه دوادی نیلیوم باغلیوبدی دشمن یولومی ئوپمه چوخ قمچیلر گویردن قولومی بالام لای لای گولوم لای لای اشکیوی سیل قرا گوزوندن صبریمی الدن آلما ای گل قلبیمه وورما اود سوزوندن عمه وی درده سالما ای گل غم یئمه اصغره توسل ائده روک بیر گونی کربلایه باهم گئده روک بالام لای لای گولوم لای لای نیلیوم یوخدی راه چاره قلبیمی سیخدی رنج غربت التماس ایله کردگاره باشه چاتسین غم اسارت دوزرم ناقه لرده یوللار آجیسین قارداشیم اربعینه گوزلور باجیسین بالام لای لای گولوم لای لای موضوع: سبک: شاعر:
|⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• اون شب از رویِ اون ناقه تویِ راه بینِ اون صحرا بازی می کردم افتادم انقدر غصه نخور بابا .. غصه نخور بابا تویِ راه بینِ اون صحرا یکی دستش تو تاریکی به گونه ام خورده چیزی نیست .. هیچکس نمیدونه بپرس از عمه میدونه یکی از من یه گوشواره امانت برده چیزی نیست بابا .. موهای سرت سوخت .. همچین که این سرُ از تو طبق می خواست برداره یهو از دستش رها شدُ افتاد .. گفت بابا میبینی بازوهام طاقت نداره .. از بس با تازیانه به این بازوهام زدن .. یه وقت یه مرد زمین می افته ، (آدم که دختردار باشه میفهمه) مرد زمین می افته بلند میشه .. زود یاعلی میگه پامیشه .. اما زن با مرد فرق داره ، زن وقتی زمین می افته خجالت میکشه .. قبل از اینکه بلند بشه از زیر چادر دورش و نگاه میکنه مردی ، نامحرمی ندیده باشه .. اما بازم طاقت داره بلند بشه از زمین ، اما یه وقت یه دختر کوچیک زمین می افته .. دختر وقتی زمین می افته از جا بلند نمیشه تا بابا نیاد بغلش کنه تا بابا نیاد بوسش کنه نوازشش کنه بلند نمیشه .. تازه هی میگه پاهام خیلی درد میکنه بابا .. همچین که از ناقه زمین افتاد گفت حالا بابام میاد بلندم میکنه از دور دید یه سیاهی داره میاد .. گفت حتما بابامه .. تا اومد جلو دید نه باباش نیست خدا لعنتش کنه دید زجرُ .. تا دید این دختر زیر لب داره میگه یا زهرا .. یا زهرا .. گفت حالا که میگی یا زهرا یه کاری باهات بکنم که مثل مادر بزرگت بشی که دیگه جلو من نام زهرا رو نبری ... آنچنان با چکمه به پهلویِ این دختر زد ...* من که بعد از تو به کوهِ دردها برخورده ام از یتیمی خسته ام از زندگی سر خورده ام دخترت وقتِ وداعت از عطش بیهوش شد زهر دوریِ تو را با دیدۀ تر خورده ام دست سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف با تمام خواهرانم مشت بر سر خورده ام صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلیِ محکم مثلِ مادر خورده ام حرف هایِ عمه خیلی سخت بر من میرسد گوشِ من سنگین شده از بس مکرر خورده ام هر طرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه از این ور خورده ام گاهی از آن ور خورده ام بابا .. پشت خرابه دخترکی کج نشسته بود میخواست تا که ادای مرا در بیاورد .. ____________ ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
Babolharam Narimani shab_.mp3
2.94M
|⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•