eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه ( ای مادر تو که رفتی تموم کوچه ها دلگیره ) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان: حجم: 12.24M
ای مادر تو که رفتی تموم کوچه ها دلگیره ای مادر یه مدینه یهونهٔ تو رو میگیره 🖤
. 🏴 و 🏴بند اول مادر عباس و ببین توی بقیع نقش زمین با ناله میخونه منم،ام بی بنین دلش شده زار و حزین میچکه اشکاش رو زمین با گریه میخونه منم،ام بی بنین خورده نگیرید از منه مادر آخه یه روزی تاج سر داشتم حق بدید اینجور بزنم ناله آخه چهار تا گل پسر داشتم شنیدم که نصیبشون شهادت شد به سرها و به جسمشون جسارت شد حالا دیگه یه مادر شهیدم من پیش زهرا قیامت رو سفیدم من (واویلا واویلا وای ام بی بنین) 🏴بند دوم تمام آیات خدا گرفته بوی کربلا خون و پریشان دله،ام بی بنین ناله او تا به سما رفته و از غم و بلا جاریه اشک دیده ی،ام بی بنین با چه عذابی تورو میدیدم روخـاکـا افـتـادی ابـالفـضلم جـلـوی چـشـمـای منـه مادر تشنه تو جون دادی ابالفضلم تورو دیدم که داری میکِشی پاتو رو این خاکو دریده تیری چشماتـو تنت ای وای به زیر نـیزه هاشونه رو پیشونیت یه رد سرخی از خونه (واویلا واویلا وای ام بی بنین) 🏴بند سوم وفای دنیارو ببین زدن عمود آهنین به فرق سقای حسین،افتاد رو زمین وفای عباس و ببین جونشو داد برای دین معلومه که رسیده بود،به اوج یقین دستاشو داد تا آسمون پر زد خدا بهش مقام بالا داد غبطه به حالش میخورن شهدا طبق حدیثی از امام سجاد براش زهرا عزا گرفت و مضطر شد دیگه عباس پسر خونده ی مادر شد براش زینب عزا گرفت و مضطر شد بعد عباس نوبت غارت معجر شد نوبت هجوم لشکر شد (واویلا واویلا وای نرو علمدار) 🙏 ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی ✍کربلایی مجید آقاجانی 👇
. 🏴بند اول دریای کرم ابالفضل شاه محترم ابالفضل ای ماه حرم ابالفضل ای صاحب علم ابالفضل سقای بی دست ای دلاور یا عباس ای سردار لشکر به زور و بازو مثل حیدر به واللهِ هستی تو محشر سرباز ولایتی ابالفضل خیلی با سخاوتی ابالفضل بر ما کن عنایتی ابالفضل آقام آقام آقام ابالفضل 🏴بند دوم ای زیبا قمر ابالفضل ای در و گوهر ابالفضل هستی شیر نر ابالفضل مرد با جگر ابالفضل من مجنونتم تویی تو لیلا یا عباس اسیرتم به مولا مثل تو نیومده به دنیا به واللهِ که نداری همتا یک تنه قیامتی ابالفضل خیلی با شهامتی ابالفضل بر ما کن عنایتی ابالفضل آقام آقام آقام ابالفضل 🏴بند سوم شاه با وفا ابالفضل بر دردم دوا ابالفضل عشقه نوکرا ابالفضل سیدنا یا ابالفضل از بچگیم آقا میخوامت شش دونگ قلبم شد به نامت من به قربون اون مرامت از راه دور میدم سلامت سرباز ولایتی ابالفضل خیلی با کرامتی ابالفضل بر ما کن عنایتی ابالفضل آقام آقام آقام ابالفضل 🙏 ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. روضه ای وفات سلام الله علیها 🏴بند اول گریه زمینگیرم کرد کربلا دلگیرم کرد غم حسین پیرم کرد۲ باغصه درگیرم کرد از زندگی سیرم کرد غم حسین پیرم کرد۲ شنیدم افتاده بود رو خاک گرم صحرا یکی با خنجر اومد گذاشت روی قلبش پا گرفت محاسنش رو تو دستاش اون بی حیا برید سرش رو از تن اون بی حیا از قفا واویلتا واویلا 🏴بند دوم زینب پریشونم کرد علقمه دلخونم کرد عباسم حیرونم کرد۲ باروضه داغونم کرد ابری و بارونم کرد عباسم حیرونم کرد۲ شنیدم از راه دور مشکشو با تیر زدن پهلوونم رو تا که شدش زمینگیر زدن شنیدم اینکه نشد آب بیاره خیمه ها زدن به فرقش عمود دستاشو کردن جدا واویلتا واویلا 🙏 ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. بند اول: ام البنین ای مادر عباس نقش نگین ای مادر عباس مثه یلت فرزندی نیومد روی زمین ای مادر عباس مادر عباسی و پهلوان میسازی به جوونات بی بی ام البنین مینازی حساسیو احساسی توی ادب مقیاسی شأن تو بانو بالاست چون مادر عباسی ام البنین شه بانو بند دوم: ام البنین ای همسر علی ام البنین یل آور علی شیر نرت تو کربلا بوده ام البنین یک لشکر علی حیدر کربلا شده علمدار تو پای زینب مونده همیشه سردار تو کراره و سالاره پیروز هر پیکاره دست علم گیرش رو پای حسین میزاره اب الادب ابوفاضل بند سوم: ام الادب مشکل گشاییو ام الادب خیر النساییو تو دستشه عباس تو علم ام الادب صاحب لواییو حلال مشکلها رفته به مادر سقا بس ک با ادب بوده پیش اباعبدالله یه بارم نشد بگه داداش همیشه میگفت سرور و مولای من امر بفرما آقا تو معرکه غوغا کرد علقمه رو زیبا کرد تو نهضت عاشورا او غیرتو معنا کرد اباالادب ابو فاضل 🖊شعروسبک: 👇
کربلایی حسین طاهری4_5951636941999966507.mp3
زمان: حجم: 15.68M
| چشام بازم شب اول عزاداری ایام شهادت حضـرت زهـرا سلام‌الله‌عـلیهـا یکشنبه۱۲دی۱۴۰۰ | ۲۸جمادی‌الاول۱۴۴۳ مداح : - چشام بازم ببین غروب آسمونو بهت نشون میده یه مرد نیمه جون و نگاه چطور زمین زدن یه پهلوون و ... کارای دنیا رو میبینی ، کار علی شد خونه نشینی حالم بده حال تو بد تر ، نگو که فردا بد تر از اینی به خاطر علی بمون ، خسته شدی ولی بمون دست رو دلم نزار که خلی غصه خوردم انقدر نگو دارم میرم که کم اوردم شاید یه وقت من از تو زود تر جون سپردم اگه میخوای بری برو تسلیمه حیدر فقط بیا به مجلس ترحیمه حیدر میبینی که حالش چقدر وخیمه حیدر بازم سرت به گریه بند شد صدای کی بود سرت بلند شد امروز تو کوچه گریه کردم دیدم که دورم بگو بخند شد به خاطر علی بمون ، خسته شدی ولی بمون باشه قبول جواب قلب من و دادی دیشب به زینب بقچه کفن رو دادی امروز خودت صبحونه حسن رو دادی حسینم و دیدم که شستی سر و روش و چت شده بود خیلی میبوسیدی گلوش و با دستای شکسته شونه زدی موش و موهاش و میکردی مرتب اینا رو یادش میمونِ زینب گفتی حسین زود تشنه میشه بالا سرش اب بزارید هر شب به خاطر حسین بمون ، پناه زینبین بمون .
| دست در دست حسن بود شب دوم عزاداری ایام شهادت حضـرت زهـرا سلام‌الله‌عـلیهـا دوشنبه۱۳دی۱۴۰۰ | ۲۹جمادی‌الاول۱۴۴۳ مداح : - دست در دست حسن بود که بیرون آمد مهر با ماه از اشراق مدینه سر زد سوی مسجدبه شکوه و عظمت گشت روان گوییا حیدر کرار رود در میدان نه به کف دشنه و نه خنجر و تیغ و علمی قصد کرده است کند فتح فدک را به دمی گام مردانه او لرزه به عالم انداخت گرد و خاک ره او خیبر دیگر می ساخت کوچه ها گرم تماشای خداوند جلال عرش در زیر قدمهاش رسیده به کمال خطبه آغاز شد و با سخنش شد محشر ذوالفقار اخته انگار علی در خیبر محضر هیبت او کوه احد زانو زد آسمان سجده به خاک قدم بانو زد بانگ زد دست از این خواب گران بردارید هر چه دارید همه از من و حیدر دارید سر این سفره اگرروزی خود را بستید همگی ریزخور حیدر وزهرا هستید گردش چرخ فلک نیز به دستان علی است در رگ ریشه زهرا به خدا جان علی است اگر از بند به بند تن من جان برود نگذارم که علی بی کس تنها بشود به رخ سرخ و پریشانی این گیسویم تا زمانی که نفس هست علی میگویم حرمت نان نمک حق علی بود علی غرض از باغ فدک حق علی بود علی آنچنان تیغ کلامش نفس از دشمن برد عاقبت پرچم حیدر به سر مسجد خورد تا شنیدند حقیقت به رهش افتادند با خجالت فدک فاطمه را پس دادند حسنش بود که تکبیرمکرر می گفت ون یکاد از نفس حضرت مادر می گفت افرین بر تو بر خطبه تو مادر من همه دیدند چطور امده قرآن به سخن دست در دست حسن بود که بیرون آمد بعد چندی همه دیدند که لبخندی زد گرچه زن بود ولی نیست چو او مرد غیور کوچه ها از قدمش پرشدازاحساس غرور ناگهان سایه یک پست به دیوار افتاد بند بند فلک از دست ستم شد فریاد تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید دست شب رنگ سیاهی به رخ دهر کشید کوچه ی تنگ و دلی سنگ خدا رحم کند حضرت حوریه و جنگ خدا رحم کند می وزید از دل کوچه خبری سرخ کبود دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود دوربر را نظری کرد نباشد خبری یا مباد ا که ازاین ره گذرد رهگذری هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد ناگهان سایه دستی روی خورشید افتاد پسرش سینه سپر کرد مقابل استاد جگر شیر حسن داشت ولیکن افسرد دستی از روی سرش رد شد بر مادر خورد ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پر درد رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد آنچنان زد که فلک پر شده از ناله چنین همه گفتند به هم عرش خدا خورد زمین تلخ این بود حرامی به خودش می بالید تلخ تراین که به اشک حسنش می خندید با تمسخر نظرش سوی حسن تا افتاد پاره ها ی فدک فاطمه را دستش داد گفت این حق شما خنده کنان رفت که رفت با غرور از ستمش نعره زنان رفت که رفت مانده باقی حسن و فاطمه و بقیه راه دو قدم گریه و اشک و دو قدم ناله و اه با پر بال وشکسته نفسش بند آمد نفس همقدم و هم نفسش بند امد راه میرفت و به لب داشت به زحمت سخنی حسنم حرفی از این قصه مبادا بزنی راه کوتاه ولی کم نه از این فاصله شد هرقدم روی زمین خوردن او مسئله شد بذرظلمی که در آن کوچه غم دشمن کاشت حاصلش عصر دهم لشگر کوفی برداشت برگ گل از ستم و سیلی و غارت پژمرد دست نامحرم کوفی به پر معجر خورد 👇