.
#حضرت_ام_البنین
مردم بهم شیر آفرین نمیگن
داره منو میکشه این، نمیگن
ام البنین چقد بهم می اومد
دیگه بهم ام البنین نمیگن
ام البنین شدن چه دردسر داشت
تابوتش و معلوم نشد کی برداشت
غریبیِ امروزش و نبینید
ام البنین یه روز چهار پسر داشت
بوی علی چارتاییشون می دادند
خیلی برا فاطمه جون می دادند
یادش بخیر دور و برم که بودن
همه من و به هم نشون می دادند
کبوتر مدینه پر نداره
خونه م ستاره و قمر نداره
دیگه من و ام البنین نخونید
ام البنین دیگه پسر نداره
غصه و ماتم منو می بینن
اوضاع درهم منو می بینن
اونایی که محو رشیدیم بودن
حالا قد خم منو ...
کشته شدن ولی خبر نداشتم
به هیچ کدومشون نظر نداشتم
تا می بینید منو بگید: حسین جان
اصلاً خیال کنید پسر نداشتم
دلم شکسته، می دونم شکسته
قدم کمونه، گمونم شکسته
روزا میام تو آفتاب می شینم
از چار طرف سایه بونم شکسته
همه ش می گفت: برام گلاب نیارید
من و دیگه پیش رباب نیارید
سر مزار من اگه اومدید
هر چی میارید ولی آب نیارید
شاعر : علیاکبر لطیفیان✍
.
VafatHazratOmolbanin1396[01].mp3
11.78M
▪️مزد کنیزیهام بود، فاطمه شد مادرت (#زمزمه)
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #وفات_حضرت_ام_البنین (س)
یادته اون لحظۀ آخر بابات / گفت به جز / بچههای فاطمه
باقی برن، اما تو عباس بمون / یادته؟ / من خوبِ خوب یادمه
مزد کنیزیهام بود / فاطمه شد مادرت
چه افتخاری کردم / شاید نشه باورت
فخرم این بود/ میگفتن/ بچّههای علی بت برادر
مادر هستم/برای/اونکه زهرا براش بوده مادر
وقتی گرفت دستتو اون روز بابات/ یادته؟/ گریهش گرفت آسمون
گفت که حسینم رو سپردم به تو/ بعد از این/ جون تو و جون اون
حالا بگو کو حسین؟/ زینب برا چی تنهاست؟
به دختر پیمبر/ بگم عزیزش کجاست؟
کاش نپرسه/پیمبر/ پس کجاست روشنی دو دیدهم؟
کاشکی حیدر/ نخواد که/ بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟
شاعر: محمد رضا وحید زاده
#حضرت_ام_البنین
https://eitaa.com/emame3vom/55766
.
#امام_زمان
در کوی داغ و هجران ما شهره بر جنونیم
چشم انتظار وصلت هر لحظه تا کنونیم
ای عشق ما کجایی کی می شود بیایی
پرده ز رخ گشایی دل زخم و غرق خونیم
با اشک خو گرفتیم از غیر رو گرفتیم
با خون وضو گرفتیم بنگر که غم فزونیم
ای آرزوی زهرا برگرد و با دل ما
قدری بکن مدارا دلتنگت از درونیم
درمان درد ما باش ای روح روشنایی
ذکر دل غمین است یابن الحسن کجایی
✍محمد حبیب زاده ۴۰۰/۱۰/۲۴
.
.
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
روضه میخواند و بر سرش می زد
صاعقه دیده ی ترش می زد
در عزای حسین بی مادر
سینه بر جای مادرش می زد
زینب از قتلگاه تا می گفت
آتش از قلب مضطرش می زد
کار چشمش همیشه باران بود
تا گریزی به پیکرش می زد
جای دست بریده گشته ز مچ
بوسه از دست دخترش می زد
شب و روزش به گریه سر می شد
رنگ غم سر در درش می زد
دلش از درد بیت الاحزان بود
ضجه بر یاس پرپرش می زد
عوض شرمساری پسرش
می زد آتش نگاه شعله ورش
✍محمد حبیب زاده ۴۰۰/۱۰/۲۶
#وفات_حضرت_ام_البنین
..
.
#حضرت_ام_البنین
تقديم به مادر حضرت عباس و سه برادر دلير عباس :
از آن دمی كه خانه مولا رسيدی
ام_البنين را جای نامت برگزيدی
اين خانواده تازه مادر داده از دست
از اين سبب دادی به خود نام جديدی
گفتند فرزندان زهرا را از آغاز
با مهر خود،مانند مادر پروريدی
گرچه كنيز بچهها خواندی خودت را
در مادری كردن بر آنها روسپيدی
تنها نه #يک عباس نامآور؛ نوشتند
تو باغبانِ چار ابالفضل رشيدی
راوی پسرهای تو را میگفت، اما
تكرار میکردی : حسينم را نديدی؟
داغ سر و سرنيزهها بر سينهات ماند
داغی كه با چشمان ظاهر هم نديدی
#ام_البنين بودی اگر تا قبل آن روز
از بعد عاشورا دگر #ام_الشهيدی …
#نفيسه_سادات_موسوی✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
.................
.
#حضرت_ام_البنین
وحید قاسمی ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
خوب بود این دم آخر پسرانت بودند!
شرزه شیران جگردار جوانت بودند
این زمین گیر شدن، علت خونین بالی ست
سر بالین تو جایِ پسرانت خالی ست
گفتن از بی کسی ات حال بکاء می خواهد
مادر داغِ جوان دیده، عصا می خواهد
چه بگویم!؟ که از این بغض، صدا می گیرد
چه کسی گوشه ی تابوت تو را می گیرد!؟
گفتنش نیز به جان، غصه و غم می ریزد
مادر از مرگ پسر، زود به هم می ریزد
داغ بیهوده ندیدی! به خدا چشم زدند
اهل این شهر جوانان تو را چشم زدند
مادر! این لحظه ی آخر کمی از ماه بگو
از قد و قامت آن دلبر دلخواه بگو
روضه مشک بخوان پشت سرت گریه کنیم
یک دلِ سیر برای قمرت گریه کنیم
مادر! آن گونه بخوان که جگر عالم سوخت
پایِ این روضه شنیدم دلِ مروان هم سوخت
روضه ی مشک بخوان، روضه ی گودال نخوان
هر چه خواندی فقط از معجر و خلخال نخوان!
خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر
خنده ی حرمله ها را تو ندیدی مادر
خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر
داخل طشت طلا را تو ندیدی مادر
کوهی از غم به سرِ شانه ی زینب دیدند
دخترت را ملاعام معذب دیدند
.
.
#بداهه #حضرت_ام_البنین
بوده است خانه زاد تو از ابتدا ،ادب
اصلا گرفته از قِبَلت اعتلا، ادب
در آفرینش همه خاک است ابتدا
اما وجود تو شده از ابتدا ادب
از با وفایی ات بسراییم یا وقار
از مهربانی ات بنویسیم یا ادب
مجموعه ی فضایل نابی و یک جهان
می ایستد به حرمت نام تو با ادب
زانو زدند انس و ملک پای درس تو
مدح فضایل تو کجا و کجا ادب
مدح کدام یک ز صفات تو کار ماست؟
عزت، وقار، صبر، شجاعت، حیا، ادب؟
وقتی مخاطب جملات تو زینب است
پرمیکند تمام وجود تو را ، ادب
دیوانه وار درس ادب مشق میکنیم
آهن شکسته را بکند چون طلا ادب
آهن شکسته گفتم و ای وای از عمود
بر ماه تو نکرد خدایا چرا ادب ؟
جا میشود تمام جهان بین بوریا
وقتی که مثله شد وسط اشقیا ادب
بی اذن فاطمه به لبش بوسه میزده
آری درون گود نکرده عصا ادب
#عالیه_رجبی
#حمیدرضا_عباسی
#امیر_اسدی
#سعیده_کرمانی
#وحید_عظیمپور
#حلقه_ریان
#دی_۱۴۰۰
.
.
|⇦•السلام ای مادر ایثار..
#روضه_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
حاج مهدی سروری 🎤
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
السلام ای مادر ایثار یا ام البنین
دلخوشی حیدر کرار یا ام البنین
وقت توصیف تو ای بانو زبان ها لال شد
مدح تو بالاتر از گفتار یا ام البنین
جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است
بعد زهرا بهترین غمخوار یا ام البنین
تو همانی که به عشق قبله عالم حسین
تربیت کردی سپهسالار یا ام البنین
خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین
تا دم آخر ندارد کار یا ام البنین
مادر یل ها سرت را تا ابد بالا بگیر
دست از شرمندگی بردار یا ام البنین
جان عباست بیا بس کن ، برایت خوب نیست
گریه با این چشم های تار یا ام البنین
بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری تو را
پیری زینب دهد آزار یا ام البنین
خوب شد ماندی ، ندیدی که حسین افتاده بود
بین مقتل تشنه و بی یار ، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس
از حرم تا قتلگه صد بار، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در
آتش بین در و دیوار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین
در میان کوچه و بازار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای
خورده از پهلو سر ِ سردار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر
اهل بیت احمد مختار یا ام البنین
شاعر: محمد حسین رحیمیان
#حضرت_ام_البنین
#حاج_مهدی_سروری
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
باب الحرم _ حاج مهدی سروری.mp3
5.78M
|⇦•السلام ای مادر ایثار..
#روضه و توسل ویژۀ وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها _ حاج مهدی سروری
.
#حضرت_ام_البنین
ای همسر سردار جهان،مادر عباس
وی دامـن تـو مهـد ادب پـرور عباس
در بیت علـی آمده!هـمسنگر عباس
خوانده است تو را مادر خود خواهر عباس
امالشهـدا،فاطمه ی دوم حیدر
هم فاطمه ی دوم و هم زینب دیگر
تو چشمه ی فیض از نفس پنج امامی
تو فاطمه ی بیت شـه عـرش مقـامی
تو همسر تنهـا وصـی خیرالانامی
تو مـادر والا گهـر خـون و قیامی
جوشـد ادب و فضـل ز آیات کلامت
پیوسته ز هفتاد و دو تن باد سلامت
شک نیست به این رتبه که حیدر به تو نازد
زینب کـه بـود عصمـت داور به تو نازد
تـا روز جــزا آل پیمبــر بــه تـو نازد
عبـاس تـو در عـرصه ی محشر به تو نازد
کی مثل تو ای خاک رهت هم سر و هم جان
یک روزه دهد چـار پسر در ره جانان؟
ای سوخته در شعلـه ی مصباح هدایت
ای مادر جود و کرم و فضل و عنایت
خشنـود ز رفتـار تـو زهـرای ولایت
جان همه خوبان جهـان باد فـدایت
با آن همه قدر و شرف و جاه و عزیزی
کـردی بـه بنـیفاطمـه اظهـار کنیزی
عون تـو شـده در صف عـاشور فدایی
عثمان تو بگرفت ز خون رنگ خدایی
تا دادن جـان،جعفر تو بود ولایی
عباس تو از روز ازل کـربوبـلایی
چون حرمت زهرا به تو شد واجب عینی
گشتنـد عزیـزان تـو هرچار،حسینی
تـو ام بنینـی نــه!تـو امالشهـدایی
پیوسته به ثاراللَه و از خویش جدایی
دلباختـه ی جلـوه ی مصبــاح هــدایی
بیش از پسران گریه کنِ خون خدایی
ای بوسه ی خورشید به خاک کف پایت
حق است کند فاطمه پیوسته دعایت
دادی بـه ره شمـس ولا چـار قمـر را
دور پسـر فاطمــه گـردانـده پسـر را
در ماتمشان ریخته بس اشک بصر را
آتـش زده از گریه دل اهـل نظـر را
از بس که در امواج بلا یار حسینی
بـا داغ پسرهـات عــزادار حسینی
یک روزه به دل داغ روی داغ تو دیدی
چون فاطمه یـا فاطمه از غصه خمیدی
بر گرد همـان چـار مزاری که کشیدی
از داغ حسینبـنعلـی جامـه دریـدی
با آن کـه دلت خون ز غم چار جوان بود
چشمت به حسینبنعلی اشکفشان بود
بـا داغ چهـار اختــر تابنده جبینت
گفتـی کــه نخـوانند دگر امبنینت
آتش نزند کس به دل زار و حزینت
ای لشکر ماتم به یسـار و به یمینت
خون خوردی و نالیدی و از پای فتادی
تـا جـان بـه سـر گریه ی پیوسته نهادی
روزی که تو رفتی و جهان غرق عزا بود
تابـوت تـو بـر دوش عزیـزان خدا بود
با داغ تو خـون بـر جگر اهـل ولا بود
عباس تو ای مـادر عبـاس!کجا بود؟
ای کاش که چون عون،کنارت پسری بود
از جعفر و عثمـان عزیـزت خبری بود
ای قبله ی دل تـربت بیشمـع و چـراغت
ای داغ پس از داغ دوبـاره روی داغـت
ای چارگل خفته به خون،حاصل باغت
باشـد کـه بیایـم بـه مدینه به سراغت
با آن که شدم زائر بیصبر و قرارت
نگذاشت عدو گل بفشانم به مزارت
یا فاطمه خون دلـم از دیـده روان است
قبر تو عیان است عیان است عیان است
چشم همـه بـر تربت پاکت نگران است
آن فاطمه قبرش ز چه از خلق نهان است؟
از اشک،مگـر خاک بقیع تو بشویم
آن تربت پنهان شده را بلکه بجویم
هرچند که خون جگرت بود روانه
دیگـر بدنت دفـن نگـردید شبانه
بر بازوی و پهلـوت ندیدنـد نشانه
ای کوه غم چار جوانت روی شانه
بر «میثم» دل سوخته کن اشک،عنایت
تا خـون دل خـویش کنـد وقف عزایت
استاد غلامرضا سازگار
#وفات_حضرت_ام_البنین
.
YEKNET.IR - shoor - vafat hazrat omebanin 1400 - alavi.mp3
4.58M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🌴از پدر و مادرمم هوامو بیشتر داره
🌴اونقدر مهربونه که این همه نوکر داره
🎤 #سید_محمود_علوی
⏯ #شور
#امام_حسین_ع
#شور
#تو_روزگاری_که_کسی
بند اول
تو روزگاری که کسی برام نداره حوصله
تموم دلخوشیم تویی ندارم از کسی گله
رفیقم از قدیم حسین
پناه بی کسیمه حسین
دلیل نوکریمه حسین
کریم حسین
از پدر و مادرمم هوامو بیشتر داره
اون قده مهربونه که این قده نوکر داره
دافع البلایا.....غایة الرجایا
شاه کربلا یا......حسین
بند دوم
تو روزگاری که کسی به داد من نمیرسه
همین که تو به فکرمی همین برای من بسه
غریبم آشنای حسین
هوای من هوای حسین
بهشتم روضه های حسین
فدای حسین
بی تو حسین یه لحظه هم نفس کشیدن سخته
کنار تو باشه کسی تموم عمر خوشبخته
واهب العطایا.....غافر الخطایا
شاه کربلا یا......حسین
بند سوم
تو روزگاری که همه شدن اسیر دلهره
کی بهتر از تو که برام یه عمره غصه میخوره
دوای دلپذیر حسین
تو دنیا بی نظیره حسین
مسیر ما مسیر حسین
امیر حسین
اسم تو رو تا ببرم بوی حرم میپیچه
رهام نکن که نوکرت بدون ارباب هیچه
رازق البلایا.....منتهی المنایا
شاه کربلا یا.....حسین
.