eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. داری میری به میدونو پسرم عزیز جون من چشم بد ازت به دور باشه و ان یکاد بخون جوون من (ولی حالا میبینم هر جای این صحرایی شبیه برگ لاله به زیر دست و پایی) 🖤علی اکبر بابا🖤 رو خاک میریزه پیکرت دارم میبینمت علی باید تورو بیارمت تنها نمیتونم ولی (کشیده میشد رو خاک تنت به زیر اسبا تو دلِ لشکر افتاد علیم شد ارباً اربا) 🖤علی اکبر بابا🖤 👇
. حضرت عبّاس علیه السلام یا ساٰقِیَ‌ الْعَطاٰشاٰ یا ساٰقِیَ‌ الْعَطاٰشاٰ اِی قمرِ نینوا یا ساٰقِیَ‌ الْعَطاٰشاٰ نورِ دو چشمِ مولا یا ساٰقِیَ‌ الْعَطاٰشاٰ سقّایِ لب‌تشنه‌ها یا ساٰقِیَ‌ الْعَطاٰشاٰ روضه‌خوانِ تو زهرا یا ساٰقِیَ‌ الْعَطاٰشاٰ یا صاَحِبَ السَّجاٰیاٰ یا صاَحِبَ السَّجاٰیاٰ مظهرِ عشق و سَخا یا صاَحِبَ السَّجاٰیاٰ ساقیِ آب وُ وفا یا صاَحِبَ السَّجاٰیاٰ علمدارِ کربلا یا صاَحِبَ السَّجاٰیاٰ اُمّیدِ آلِ طاها یا صاَحِبَ السَّجاٰیاٰ یا داٰفِعَ البَلاٰیاٰ یا داٰفِعَ البَلاٰیاٰ بابَ‌الحوائجِ ما یا داٰفِعَ البَلاٰیاٰ ساقیِ تشنه‌لبها یا داٰفِعَ البَلاٰیاٰ دستِ تو اُفتاد امّا یا داٰفِعَ البَلاٰیاٰ گرفتی دستِ ما را یا داٰفِعَ البَلاٰیاٰ علیه_السلام .👇
4_5929161060312418182.m4a
1.15M
یا ساقی العطاشا
۱ 🎤 یاكاشف الكرب عن وجه الحسین اكشف كربنا بحق اخیك الحسین علیه السلام بر لب آبم و از داغ لبت می میرم هردم از غصه جانسوز تو آتش گیرم مادرم داد به من درس وفاداری را عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم یادم نمیره ، همون روز اول قنداقه ام رو هی دور سر تو می چرخوند آقام،هی میگفت بچه ام فدای حسین،اصلاً من برا همین به دنیا اومدم كه فدای تو بشم. اكبرت كشته شد و نوبتم آخر نرسید سینه ام تنگ شد از بس كه بود تأخیرم کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام شد در این قبله عشاق دوتا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم امشب باید یه جور دیگه بگی،دستت رو بیار بالا،عین پرچم تكونش بده،شب علمداره سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل بچه ها همه دست هم رو گرفتند، دور عمو می گشتند.این جوری دل عمو رو بردند سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل،اباالفضل دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد باید هر شب یادی از شهدا بشه،به یاد بچه هایی كه وقتی رمز عملیاتشون رو فهمیدن یاقمربنی هاشمه،همه قمقمه ها رو خالی كردن،می دونی چرا قمقمه هاشون رو خالی می كردن،اصلاً آب نمی خوردن، امامی دونستند اگه دستشون به آب بخوره، عطش اونها كم میشه،عباس دستش به آب خورد،همچین كه دست به آب رسید،دستاش رو آورد بالا،گفت:عباس دستای تو به آب رسید،اما دست حسین نرسید،این دست رو دیگه نمی خوام،این چشم رو دیگه نمی خوام،ای فدات بشم حسین با این عباست،بی خود نبود، بهش گفتی:بنفسی انت،دلیل داره. دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود حجّ من و تقدیرم وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود بی رکوع است نماز من و این تکبیرم ( یه بیت ، عاطفی ها،اونهایی كه دل عاطفی دارن ... ) بدنم را به سوی خیمه ی اصغر نبرید که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم حسین.......... .👇
۲ اومد محضر اباعبدالله،السلام علیك یا سیدی،یا مولای،یه حرفی بزنم،شاید تو اون لحظه ابی عبدالله گفت: حالا هم نمیگی داداش،كار داره تموم میشه،نمی خوای بگی، صدا زد داداش سینه ام سنگینه،صبرم سر اومده، دیگه بزار برم،ابی عبدالله یه نگاهی كرد،آی عزیز دلم،ابی عبدالله بهش گفت:تو برادر منی،تو علمدار منی،تو صاحب لوای منی،یه حرفی ابی عبدالله زده،من عین جمله ی حضرت رو بگم،بخدا برا من همین روضه است،حضرت یه نگاهی بهش كرد،فرمود:عباسم، وَ إذا مَضَیتَ تفرّقَ عسکری،چی گفته حسین؟صدا زد عباس كجا می خوای بری،اگه تو بری لشكرم از هم می پاشه،اگه تو باشی همه هستن،اگه تو نباشی هیچ كی نیست داداش،عباس اصرار كرد،ابی عبدالله اجازه داد،همه می دونید به چه دلیلی اجازه داد،رفت میدان،چه اتفاقی افتاد،حالا ابی عبدالله نگرانه،بین این دو برادر،این رجز ها رد و بدل شد،انابن الحیدر كرار،انا بن محمد المصطفی،انا بن علی المرتضی،تا ابی عبدالله گفت:انابن فاطمه،فهمید خبرهایی است،فهمید دیگه صدا نمی آد،مسیر رو عوض كرد،ای وای،می خوام برات روضه بخونم،اما از این منظر،ابی عبدالله علم امامت داره ،تا دید رجز سوم نیومد،راه رو به سمت علقمه عوض كرد،راوی میگه دیدم حسین،اونهایی كه كربلا رفتن،روضه هارو مجسم ببینن،كف العباس یادته،یادته ایستادی گفتی اینجا كجاست،بهت توضیح دادن،اینجا همون جاست،دیدن حسین از اسب پایین اومد،یه چیزی رو از رو زمین بر میداره،این دست عباسمه،چرا رو زمین افتاده،دوباره رفت،دوباره فهمید،آمد به سرم آز انچه می ترسیدم، دوباره از اسب اومد پایین،الهی بمیرم، حیف این دستا نبود از بدن جدا شد،فهمید دیگه عباسش دست نداره،لااله الا الله، الهی بمیرم، یه مرتبه دیدن حسین،از دور داره نگاه میكنه،دید وسط میدون غوغاست،یه مرتبه شنید یه صدا داره می آد،یا اَخا، حسین فهمید عباس اون رو برادر صدا زده،دیگه عباسم رفتنی است،رسید كنار علقمه،میگن یه نگاه كرد دید،همه دور داداشش حلقه زدن،هی شمشیرها بالا میره،تا ابی عبدالله رو دیدن همه فرار كردن، این تفرون و قد قتلتم اخی؟ ،كجا فرار می كنید،دادشم رو كشتید،اومد،چه جوری اومد،تا نگاش به عباس افتاد،آه،برادر از دست دادی؟برادرای شهید كجان ناله بزنن،اگه شب تاسوعا نبود نمی گفتم،عین مقتله،چهار تا جمله نوشتن عموم مقاتل،دونه دونه رو معنی كنم،میكشتت،تا رسید،نگاه كرد،ابی عبدالله اول گفت: الان انكسر ظهری،ابی عبدالله داغ برادر زیاد دیده،هم تو كربلا زیاد دیده،هم مدینه امامش رو از دست داده بود،تو بقیع نگفت:انكسر ظهری،گفت:انكسر ظهری،یعنی كمرم شكست،برم جلوتر، و قلت حیلتی،یعنی راه چاره برمن بسته شد،می دونی صمیمی این حرف چی میشه؟ .👇
. علیه السلام بیچاره می‌شدیم اگر روضه‌ات نبود این اشک می‌کند همهِ را عاقبت‌به‌خیر امشب گرفته‌اند تو را مثلِ یک نگین در بَر بُریر و جوُن وُ حبیبِ تو وُ زُهیر دارد عَلم به شانه علمدارِ باوفا هستند علی‌ِاکبر و اولادِ خواهرت قاسم نشسته روبه‌رویِ شاه با اَدب بازی کند سه‌ساله گُلی با مویِ سرت چیزی نمانده زینبِ تو دربه‌در شود چیزی نمانده روضه به گودال می‌رسد خنجر سراغِ پشتِ سرت می‌رود حسین چنگِ عدو به معجر وُ خلخال می‌رسد پیشِ دو چشمِ مادرمان می‌خوری زمین پیشِ نگاهِ نیزه‌نشین می‌خورم کتک جسمِ هزار پاره‌یِ تو زیرِ سُمِّ اَسب فردا چقدر صبرِ حرم می‌خورد مَحَک جسمِ مَحارمِ حَرمَم رویِ خاکها نامحرمان میانِ حرم پَرسه می‌زنند پایِ سرِ به نیزه‌یِ اُسطوره‌یِ کرم از گوشِ دخترِ حرم آویزه می‌کَنند از داغِ تو همه به سر و سینه می‌زنیم می‌خندد این زمین به غم و غصّه‌هایِ ما ندبه بخوان که همسفرِ قاتلِ تو‌اَم با تازیانه می‌روم از دشتِ کربلا علیه_السلام .
. علیه السلام علمدارنیامد توفان غم آمد زره و، ماه نیامد ازسینه برون غیرغم وآه نیامد جزخون دل وناله ی جانکاه نیامد دل رفت زکف دلبرو دلدار نیامد «ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد» فریاد غمی، ازطرف علقمه آمد گویا غم دیگربه سراغ همه آمد ناگاه که عطر نفس فاطمه آمد فریاد برآمد گُل ایثار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد طفلان مصیبت زده با همهمه گریند با زینب ماتم زده وفاطمه گریند دور وبر گهواره ی اصغر همه گریند مرهم به دل خسته وغم بار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد اورفت ودل مازغمش تاب ندارد این باغ دگریک گُل شاداب ندارد ازبعد عمو دل هوس آب ندارد افسوس که آن محرم اسرار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد افسوس که غم دردل ما حجله ی غم بست افسوس که پشت پدرم خم شدوبشکست آمد خبراز علقمه سقا شده بی دست سقای حرم جانب گلزار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد برروی زمین تا که دو دست و علم افتاد آتش به دل اهل حرم از ستم افتاد وقتی به روی خاک ،ستون حرم افتاد غم بردل ما آمد وغم خوار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد سبک معروف سقای حرم سید و سالار نیامد .
. دم آخر سخت است بهرمن که برادر نبینمت می میرم ازفراق رخت، گر نبینمت آرام جان من، کمی آهسته تربرو بگذار تا که خسته، مکّدر نبینمت کردم هماره زمزمه امن یجیب را تایک نفس شکسته ومضطر نبینمت برگرد سوی خیمه که بوسم گلوی تو ترسم روی زپیشم ودیگر نبینمت یک دم چگونه زنده بمانم بدون تو دیگر چگونه این دم آخر نبینمت فیض زیارت تو به هرکس نمی رسد حیف است ای حسین ،مکّرر نبینمت ای کاش عمرمن بسرآیدکه این چنین تنها به پیش این همه لشگر نبینمت ای کاش من به جای توپرپر زنم، ولی هرگز به خاک غمزده پرپر نبینمت کردم دعا برای توای آفتاب عشق تازیر ابر نیزه وخنجر نبینمت پیش از شهادتت تودعاکن که بعدتو من غرقه خون برابر مادر نبینمت ای سروسرفراز، به گودال قتلگاه ای کاش من بمیرم وبی سر نبینمت خون گریه کن «وفایی»ازاین دردجانگداز هرگزبدون چشم زخون تر نبینمت .
. آتش غم زخم دلم پس ازغمت ،دگربهم نمی رسد به خرمن دلم به جز، آتش غم نمی رسد برادر غریب من، کجا ز پا فتاده ای صدای یا اُخیه ات ،تا به حرم نمی رسد به جان فاطمه بگو که زنده ای حسین من چون قسمی به جان تو، به این قسم نمی رسد لشگری از ستمگران ، تورا احاطه کرده اند فرصت آن که من به تو، تا برسم نمی رسد دخترتو تا برسد، به مقتل تو می دود زبس که می خورد زمین، قدم قدم ،نمی رسد سرت به نیزه رفته و، تنت فتاده برزمین دست من ازچه برتن، قلم قلم نمی رسد اگرچه رنگ خون زده ،پرده به چهره ات ولی به روشنایی رخت ،سپیده دم نمی رسد رسیده ام کنارتو، به جای تسلیت مرا به غیر تازیانه ی ، اهل ستم نمی رسد دل «وفایی» حزین، شده پُراز غم حسین به جان هرکسی که این ،درد والم نمی رسد .
. ازحرم تاقتلگه.... تا حسین ازجان گذشت وسوی قربانگاه رفت اززمین تا آسمان، پیوسته دود آه رفت چون قدم در وادی سرخ منا می زد حسین «ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین» ذوالجناح او به خیمه سربه خاک غم نهاد ازفغان کودکان لرزه به عرش حق فتاد چون که آتش ازغمش برماسوا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین مثل برق ازپیش چشمش میگذشت آن لحظه ها دست برسر، داشت برلب، ناله ی واغربتا داغ وقتی بردل اهل ولا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین قاتل ازیک سودوید و زینب ازیک سودوید قاتل اوخنجرو زینب ز دل آهی کشید با هزاران زخم دم از ربنّا می زد حسین ازحرم تا قتلگه ،زینب صدا می زد حسین لحظه ای که با خدا، لبریز شور وحال بود اول معراج او ازخاک آن گودال بود درهمان لحظه که پَرسوی خدا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین از زمین تا آسمان گلبانگ واویلا رسید ناگهان برگوش او، فریادی از زهرا رسید چون که سربر دامن خیرالنسا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین ✍ .
. یوسف شهید افتاده بود روی زمین و،کفن نداشت آن یوسف شهید، به تن پیرهن نداشت پیکر بدون سر،به روی خاک مانده بود سرروی نیزه بود واثر از بدن نداشت غرق ستاره بودتن آسمان عشق خورشیدهم فروغ چنین شب شکن نداشت وقتی که عصرروز غریبی رسیده بود عالم به قدر زینب کبری محن نداشت گلبوسه دادچون به گلوی حسین خویش آن قدرگریه کرد که تاب سخن نداشت انگشتی ازاشاره به خاتم فتاده بود ای کاش قتلگاه، دگراهرمن نداشت بعداز سه روز ،آن گُل بی غسل وبی کفن جز بوریا برای تن خود کفن نداشت می رفت تاکه محو کند کاخ ظلم را نیلوفری که فرصت پرپرشدن نداشت غمنامه ای نوشت «وفایی»و می گریست چون شمع چاره ای، به جزاز سوختن نداشت .
. درد دل ساده با حضرت ابوالفضل (ع) _______ شب عشقه ای مریضا همه باهم دم بگیرید همگی دامن عباس صاحب علم بگیرید هرکسی حاجت داره امشب به شور و زمزمه بشینه حاجتشو بخواد ز شاه علقمه ای امید نا امیدان باب حاجت یا ابوالفضل ______ یه گوشه چشم تو آقا واسه درد ما بسه توی این دور و زمونه کی به دادم میرسه بگو با دلت اگر گرفته راه نفسه آقا جون مادرت خسته تر از خسته منم چشم گریون با همین قلبی که بشکسته منم معدن جودی و احسان باب حاجت یا ابوالفضل ______ آقا جون خودت میدونی نا امیدی مشکله مادری کنار بستری نشسته خون دله امشب از کربلا دورم خیلی دوره فاصله کاش میشد بیام آقا رو ضریحت سر بزارم دوای درد منی کسی به جز تو ندارم ای پناه بی پناهان باب حاجت یا ابوالفضل ______ آقا یک عده به پای عشق تو پیر شدند جوونا پیر شدند پیرا زمین گیر شدند از سر خوان شما خورده همه سیر شدند موی ما سفید شده آقا ملولم نکنی دیگه من کجا برم اگر قبولم نکنی تو مرا جانی و جانان باب حاجت یا ابوالفضل ___ آقاجون این شبا شور بهتری به ما بده مریضای هیات حسینی رو شفا بده هرکی کربلا میخواد برات کربلا بده بزار اربعین بیام کربلا زائرت باشم مهمون صحن و سرات آقا مجاورت باشم نظری سوی محبان باب حاجت یا ابوالفضل ___ شاعر :حسن زارعی (جابر)✍ .👇
4_5931670004113082056.mp3
13.13M
ویژه حضرت علی اکبر علیه السلام ◼️ متن (صدات داره میاد...) 🏴 صدات داره میاد ولی تو رو نمیبینم چشام نداره سو علی تو رو نمیبینم افتادی داغ تو چه نفس گیره چی اومده سرت بابا دور تو این همه تیره چقدر نفس نفس زدم تا اومدم مُردم علی ندیدی از رو مرکبم چطور زمین خوردم علی پسرم یه بار دیگه علی بیا نفس بکش میمیرم من تو رو خدا نفس بکش جون زهرا نفس بکش ببین مثه تنت منم علی پریشونم میخوام ببرمت ولی بابا نمیتونم خوش غیرت به تو نفس من بندِ پاشو به بابای پیرت حرمله داره میخنده چقدر نفس نفس زدیم چقدر ما لرزیدیم علی دو تایی با عمه تو رو روی عبا چیدیم علی پسرم از این صحرا تو رو خدا پاشو بریم دستات و اه بده بابا پاشو بریم اومد زهرا پاشو بریم عل الدنیا ولدی بعدک العفا * خونِ دل منِ که میاد از گلوی تو ببین رسید علی به کمکم عموی تو اومدن جوونای بنی هاشم گریه میکنه میگیره زیر تابوتت و قاسم چقدر نفس نفس زدم تو تشییع جسمت علی تو اربا اربایی فقط به خاطر اسمت علی پسرم داره میاد از خیمه مادرت علی میکشم من عبا رو پیکرت علی بد پاشیده سرت علی .
1. مادرم داد به من 99.mp3
2.57M
( مقام صبا ) مادرم داد به من درس وفا‌داری را عشقِ شیرین تو آمیخته شد با شیرم مادرم داد به من درس وفا‌داری را عشقِ شیرین تو آمیخته شد با شیرم بوته‌ی عشق تو کرده است، مرا چون زر ناب دیگر این آتش غم‌ها ندهد تغییرم اکبرت کشته شد و نوبتم آخر نرسید سینه‌ام تنگ شد از بس که بُوَد تأخیرم تا که مأمور شدم، علقمه را فتح کنم آیت قهر بیان شد ز لب شمشیرم سایه‌ی پرچم تو کرد سرافراز، مرا عشق تو کرد عطا، دولت عالم‌‌گیرم کربلا، کعبه‌ی عشق است و من اندر احرام شد در این قبله‌ی عشّاق، دو تا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان، تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود، حجّ من و تقدیرم زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک تا کنم دیده فدا، چشم به راه تیرم وصل شد، حال قیامم ز عمودی به سجود بی‌رکوع است، نماز من و این تکبیرم بدنم را به سوی خیمه‌ی اصغر نبرید که خجالت‌زده ز‌آن تشنه‌لب بی‌شیرم شاعر: (حسان) .
4_5834975365268770128.mp3
16.15M
◼️ متن (شرمندگی سخته...) 🏴 شرمندگی سخته اونم واسه یه مرد روضه ی علقمه مارو بیچاره کرد کی دیده یه سقا مشکش خالی باشه کی دیده تو تنی اینقدر نیزه جاشه آخه چند نفر به یک نفر میبینید سِلاحی نداره نامُرُوتا رحم ندارید شیرخواره گناهی نداره مَشکو که زدید دیگه چرا سمت بدنش سنگ میزنید فرمانده ی لشکره آخه غرورشو اینقدر نشکنید **** شق القمر شده ماه ام البنین از رو مرکب افتاد با صورت رو زمین چهره پاشیده و فرق سرش دوتا خیلی نگرانن تو خیمه دخترا همه تا دیدن حسین اومد هی بلند بلند میخندیدن اینجا گریه بیشتر میشد و بیشتر اونجا کِل کشیدن کمرم شکست پاشو بریم بی تو بچه هام چیکار کنن بری میریزن تو خیمه ها راضی نشو مارو خار کنن زینبو اسارت میبرن منو تو که نیستیم باهاشون ناموس منو تو رو تو شام زنجیر میزنن به پاهاشون .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shab9_Moharam1401_MirzaMohamadi_b.mp3
4.65M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا قمر العشیره ز گلزار صداقت لاله­ای خوش رنگ و بو می­رفت به میدان شجاعت تا ابد نامی نکو می­رفت بنی­هاشم در آن ساعت خدایا بی­قمر می­شد که سوی آسمان­ها ساقی مهتاب­رو می­رفت به چشمش بود تیریُّ و چو با صورت زمین افتاد دوباره تیرباشدت به چشم او فرومی رفت ◾️ علیه السلام 🎤حجت الاسلام
. پاره های دل قرآن ناطقم، که بریده است حنجرت؟ خورشید ذره ذره ی زینب چه شدسرت؟ ای کشتی نجات که درخون شناوری جانم فدای پیکر درخون شناورت زخم تنت ،ز زخم دلم بیشتر بود ازبس که پاره پاره شده جسم اطهرت ای یوسف غریب، به تاراج رفته است پیراهنی که داد برای تو مادرت بنگرچگونه اشک فشاند سکینه ات آتش گرفته ام، زتماشا ی دخترت این خاک رابرای شفای دل همه پُرکرده است عطرنفس های آخرت تنگ غروب گشت ودل من گرفته است خورشید من کجاست طلوع منّورت جسمت به روی خاک وسرت روی نیزه هاست باشم به قتلگاه، یا بروم درپی سرت؟ من مَحرمی ندارم وباید روم به شام دراین سفرتوباش به همراه خواهرت می گفت ومی گریست«وفایی» که بادلم پَرمی زنم حسین ،به گلزار پرپرت ✍ .
‍ . سبک دنیای بی حسین ع پاشو برادرم زینب بی قراره رحمی کن ابالفضل داداش غریبت هیچکی و نداره ای تکیه گاه من پاشو ای علمدار قحطه آبه خیمه اینجوری نخواب و مشک آبو بردار تو رفتی و ، قرارم رفت برادر که نه دارو ندارم رفت تو رفتی و ، سپاهم رفت همه دیدن که پشت و پناهم رفت ابالفضلم با نیزه ها چجور اعضاتو دریدن ای بالا بلندم من واست بمیرم دستاتو بریدن بعد تو کار من می‌دونم تمومه بُغضی توو گلومه پیش دشمنامون حرف از آبرومه ندارم من ، دیگه طاقت بلندشو تا خیمه ها نشه غارت به زن های ، حرم اصلن نمی ذارن کوفیا یکم حرمت ابالفضلم دارن یه لشکری می‌خندن به حالم اینایی که دیدم هیچ رحمی ندارن به اهل و عیالم پاشو نشه شروع غصه های زینب چند ساعته دیگه می بندن طناب روو دست و پای زینب چیا میشه ، توو این صحرا می مونن آواره دخترام اینجا با چه وضعی ، زن و بچم اسارت میرن توی بیابونا ابالفضلم ✍ ترکیبی .👇