eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. طور تجلّی دلی که الفت دیرینه با بلا دارد همیشه دست در آغوشِ اِبتلا دارد دلی که طعم محبت چشیده می‌داند «بلا» چه رابطه‌ای تنگ با «وَلا» دارد دلی که طور تجلّی شده‌ست سینهٔ او چه التفات به جام جهان‌نما دارد کسی که خاک سر کوی اوست منزل او چه اعتنا به طلا و به کیمیا دارد به عجز و زاری و خواری سخن نیالاید کسی که درک درستی ز کربلا دارد حسین گفت که ذلت‌پذیر نیست ولی هنوز شاعر از این گفته‌ها اِبا دارد حدیث واقعه را از عشق بپرس که جاودانه حضوری به نینوا دارد به نیزه‌ها نظر انداخت هر که، با خود گفت: خدا چه آینه‌هایی خدانما دارد بیا که از بدن پاره‌ پاره‌اش پیداست که شوق دیدن یاران جدا جدا دارد به ناامیدی از این در نرفته است کسی عزیز فاطمه دستی گره‌گشا دارد به جز خرابه‌نشین خمار چشم شما خبر ز حال خراباتیان کجا دارد جمیل دیدن سیر جلالی است گواه که از کمال تو زینب چه بهره‌ها دارد همیشه شمع مزار شماست «پروانه» که هر چه شعله به دل دارد از شما دارد .
. خبری آمده که نوبت محشر شده باز خبری آمده که دوره غم سر شده باز خبر از معجزه سوره کوثر شده باز خبری آمده که فاطمه مادر شده باز روزی اهل زمین رحمت بسیار شده هادی فاطمه امروز پسردار شده ای گل حضرت هادی و حُدَیث عرض سلام ای امام بن امام بن امام بن امام ای که با یاد تو شد خانه دل ها آرام دوستی با تو حرام است به اولاد حرام عشق تو جان به همه مرده دلان می بخشد به گدای تو خدا کون و مکان می بخشد تو همان حضرت از عقل فراتر آقا عالم از مقدم تو گشته منور آقا حسن دوم زهرایی و حیدر آقا پدر منتقم آل پیمبر آقا فارغی از همگان و همگان پابندت منتقم پروری و مصلح کل فرزندت سامرای تو سراسر ، خود فردوس خداست سامرای تو نسیمش چه قَدَر روح افزاست سامرا قبله مقصود تمام فقراست کعبه و میکده و خانه امّید ماست باز هم دست تمنا سوی این در داریم ما هوای حرم سامره در سر داریم آسمان مثل زمین منتطر فرمانت برده هوش از همگان معجزه چشمانت بوسه بر خاک قدومت زده زندانبانت جان ما چیست مگر تا که شود قربانت پسر حیدری و حق به تو عزت داده دشمنت هم به بزرگیت شهادت داده من همیشه به دعای سحرت محتاجم سنگ گردیده دلم بر نظرت محتاجم شده آواره و بر بال و پرت محتاجم بی پناهم به ظهور پسرت محتاجم آمدم این شب عیدی بشوم خاک درت آمدم تا که رفیقم بکنی با پسرت ما سیاهیم و چو شب در طلب نور توایم تو سلیمانی و ما ریزه خور مور توایم ما کجا و تو کجا ؟ وصله ناجور توایم اربعین زائر شش گوشه به دستور توایم اربعین گفتم و شد مرغ دل از سینه جدا اربعین گفتم و کردم هوس کرببلا یاد آن دم که رسیدیم به دلدار بخیر یاد آن هروله با لشکر زوار بخیر یاد بین الحرمین و حرم یار بخیر یاد پابوسی ارباب و علمدار بخیر اربعین فارغِ از غصه دنیا بودیم اربعین همسفر زینب کبری بودیم .
. دوباره دفترِ شعرم پر از «حسن جان» است به سرزمینِ غزلواره؛ واژه‌باران است چه ریسه‌ای‌ست، که تسبیحِ نور، بافته‌اند برای ذکرِ من امشب ستاره‌بندان است به عشقِ آمدنِ این سُلاله‌ی رضوی ... نباتِ شعرم، سوغاتیِ خراسان است همانکه چهره‌ی او سُرَّ مَن رأی‌ست *، رسید به نورِ مقدمِ او کور، چشمِ شیطان است کریم‌زاده و مانند مجتباست، کریم هر آنکه در نَزَد این خانه را پشیمان است اگر چه شُهره‌ی خلق‌اند سامرایی‌ها ولی گداییِ او شغلِ اهلِ ایران است به حج نرفت، ولی کعبه نیز، می‌دانست که او مجاورِ هر روزِ صاحبِ خانه‌ست زیارتِ حرمش با ظهورِ فرزندش ... تمام خواسته‌ی ما؛ هم این و هم آن است اگر چه شاد، ولیکن پُر از غمیم، همه و بدترین غمِ این روزگار، هجران است خدا کند که بگویند، در شب میلاد : شب جداییِ از یار، رو به پایان است ✍ * سُرّ مَن رَأیٰ : شاد می‌شود هر که آن را می‌بیند – و همچنین نام قدیم شهر سامرا .
روضه فقط بگو غریب گیرش آوردن.mp3
2.79M
🎤مداح: کربلایی وحید محمدی 🕘دوشنبه ۹ آبان
روضه دو تا دختر گم شدن.mp3
3.91M
🎤مداح: کربلایی وحید محمدی 🕘دوشنبه ۹ آبان
روضه این شهید حجت بود.mp3
3.2M
🎤مداح: کربلایی وحید محمدی 🕘دوشنبه ۹ آبان
زمینه این سینه زنی استغفارمه.mp3
8.67M
🎤مداح: کربلایی 🕘دوشنبه ۹ آبان این سینه زنی ، استغفارمه گریه واسه تو ، هر شب کارمه هر شب / با زینب / گریون توام هرشب / با روضه / مجنون توام منم مجنونت سیدی یا مولا اباعبدالله بشم قربونت سیدی یا مولا اباعبدالله اباعبدالله ......... این چشمای خیس ، هستی منه اسمت که میاد ، قلبم می زنه قلبم / می کوبه / با یاد حرم آقا / می دونی / خیلی نوکرم به ما رحمت کن سیدی یا مولا اباعبدالله حرم قسمت کن سیدی یا مولا اباعبدالله اباعبدالله .......... عشق فاطمه ، دنیای منی من جار می زنم ، آقای منی یک روز / توو روضه / یا توو کربلات جونِ / مادرم / جون میدم برات عزیز الزهرا سیدی یا مولا اباعبدالله شه عاشورا سیدی یا مولا اباعبدالله اباعبدالله وحید محمدی✍ ۳۱ خرداد ۱۴۰۱
زمزمه خواهرت به نفس نفس افتاد.mp3
4.3M
🎤مداح: کربلایی وحید محمدی 🕘دوشنبه ۹ آبان ‍ . سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا عطشان مقتل میگه افتادی آقا جان از روی زین رو خاک و خون غلتان آقایِ من! مقتل میگه از مادر آب خواستی آقا بردند پیرُهنت رو راستی آقایِ من! تنها نذار اُمُّ المَصائب رو خیمه نفرست اسبِ بی صاحب رو مقتل میگه پنجه تو موت کردن بی پیرُهن هی زیر و روت کردن خواهرت به نفس نفس افتاد خیمه دست شمر و شَبَس افتاد ــــــــــــــــــــــــ تنها موندیم بی کربلا موندیم تو روضه ها دسته به دعا موندیم دیدی آقا اربعین جا موندیم (دیدی آقا از حرم جا موندیم) آقای من میشه سایت روی سرم باشه روزیم امشب خواب حرم باشه عشقت سهم این نوکرم باشه آقای من من تو رو از بچگی می شناسم مهربونتر از مادری واسم زیر دین بیرق عباسم آقای من صلی الله علیک یا عطشان مقتل میگه افتادی آقا جان از روی زین رو خاک و خون غلتان آقای من مقتل میگه از مادر آب خواستی آقا بردند پیرهنت رو راستی آقای من تنها نذار ام المصائب رو خیمه نفرست اسب بی صاحب رو مقتل میگه پنجه تو موت کردن بی پیرهن هی زیر و روت کردن خواهرت به نفس نفس افتاد خیمه دست شمر و شَبَس افتاد ............
4_6005628164129164567.mp3
6.58M
مقتل کربلایی مهدی گلپور 🎤 دیگه توونی نداری به تنت  جوونی نداری خواهر تو از غم تو دل خون شده می بینم پر پر زدنت نیزه ای رو تو دهنت قاری قران دهنت پر خون شده شرر تو به جانش نزن چکمه به دندانش نزن بس کن دیگه شمر انقدر زجرش نده سر به سر سرش نزار خنجر رو حنجرش نزار ببین که زهرا مادر من اومده لا اقل تیزش کن خنجر کند که سرو نمی بره لا اقل تیزش کن بزار راحت این گلو رو ببره پا تو بر دار نامرد بو سیده اون سینه رو که مصطفی پاتو بر دار نامرد بزار راحت بزنه که دست و پا وااا.   حسین.    حسین.    حسین   از من نکرد حیا نشست روی سینت با پا نشست به پهلوت نیزه می کنه فرو حسین سر تو از تن می بره از پشت گردن می بره چی کار کنه خواهر تو بگو حسین چقد گیسوت ریخته به هم وضع گلوت ریخته به هم سر تو رو نیزه زدن مقابلم بگو باید چی کار کنم بمونم یا فرار کنم حالا که تنها میونه اراذلم دلم و بد جوری غم و غصه ی تو سوزونده حسین ته گودال تنها پیکر عریانه تو مونده حسین بعد تو من باید تو کوچه بازارا   دربه در بشم بعد تو من باید با شمر و حرمله همسفر بشم ✍ .
. روز را شب می کنم با درد بی بال و پری هیچ دردی نیست از این درد ، درد بد تری ماجرای من شده مانند مرد یخ فروش آب دارد می شود عمر و ندارم مشتری نیمه ی شب از خیابان ها سراغم را بگیر روزگار عاشقی یعنی همین در به دری گریه هایم را بگیرى زیر گریه میزنم هر چه را دارم بگیر از من بده چشم ترى کربلایم دیر دارد میشود کاری بکن بی کسی ام را نکن با دوری ات یادآوری یا ولی الله، کارم لنگ گوشه چشم توست رب نمی بخشد مرا تا از گناهم نگذری نوجوان بودم شدم دیوانه ی کویت حسین آه از آن ساعتی که... روضه های کوثری... تازه میگردد برایم روضه ی عصر دهم چشم من هر بار می افتد به معجر، روسری پیش چشم مادرت پیش نگاه خواهرت حنجرت را ریش ریشش کرد آخر خنجری نعل تازه ساختند و بر تنِ تو تاختند پشت و رویت را یکی کردند از خیره سری مثل نعلی که کمی از پیکرت را کند و برد برد همراه خودش انگشت را انگشتری بچه هاى فاطمه از قافله جا مانده اند ساربان آهسته تر داری مگر سر مى برى زجرهای زجر این ضرب المثل را باب کرد: صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری”  گروه یا مظلوم ✍ .
. خوشم که دیدۀ ما را پر آب می‌بینی مگو که پای دو چشمم سراب می‌بینی تو اشک می‌دهی و من، از این هراسم که دوباره مستحقم بر عذاب می‌بینی فراری‌ام ز خودم گوشه‌ای پناهم ده اگرچه حال دلم را خراب می‌بینی صفات بنده ندارم که مضطرب هستم چقدر در دل من اضطراب می‌بینی تویی که نیمه شب از بسترم کنی بیدار اگرچه سخت مرا غرق خواب می‌بینی به حُبّ فاطمه نورانی‌ام کنی وقتی دوباره قلب مرا در حجاب می‌بینی قسم به حیدرکرار خاکم از نجف است مرا چو خاک رهِ بوتراب می‌بینی به احترام سحرهای کربلا العفو یقین دعای مرا مستجاب می‌بینی گناهکارم و دانم به اعتبار حسین گناههای مرا هم ثواب می‌بینی شنیده‌ام که به احسان گریه بر ارباب کتاب جرم مرا بی حساب می‌بینی تو خواستی که دلم یاد شاه عطشان کرد همان که بین دوتا نهر آب می‌بینی به شیرخوار عطش دیدۀ حسین قسم همیشه گریۀ ما بر رباب می‌بینی .
41.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 | تو خواستی که دلم یاد شاه عطشان کرد 🔹کربلایی سید رضا نریمانی _ 📅 جلسه هفتگی پنج‌شنبه ۵ آبان ماه ١۴٠١ 🔻 آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام
enc_16609935037554886853748.mp3
9.93M
"قبل از من پدرم سینه زن تو شده کربلایی قبل از من پدرم سینه زن تو شده گریون حرم و زخم تن تو شده خوشبختیش اینکه هموطن تو شده ما خانوادتاً عشق و عاشقی را بلدیم ما خانوادتا سینه زن به دنیا اومدیم ما خانوادتا عشق تو توی خونِمون ما خانوادتا نوکری توی جنمون حسین ما با گریه تو بزرگ شدیم حسین با رقیه ی تو بزرگ شدیم حسین سر سفره تو بزرگ شدیم یا رحمه الله اباعبدالله اسم خوشگل تو ذکر محشر ماست اینجا هم علمت بالای سر ماست این اشکا از شیر پاک مادر ماست ما خانوادتن هستیمون فدایی توئه ما خانوادتن شغلمون گدایی توئه ما خانوادتن روزیمونو از تو میگیریم ما خانوادتن آخرش برا تو میمیریم حسین پای منبر تو بزرگ شدیم حسین ما با اکبر تو بزرگ شدیم حسین همه نوکر تو بزرگ شدیم یا رحمة الله اباعبدالله **** باب القبله ی ما این در بوده و هست عشق اولمون حیدر بوده و هست نسلاً در نسل ما نوکر بوده و بس ما خانوادتن هرجا باشه پاکار توییم ما خانوادتن عاشق علمدار توییم ما خانوادتن مست عشق و احساس توییم ما خانوادتن زیر دِین عباس توییم حسین زیر پرچم تو بزرگ شدیم حسین آره با غم تو بزرگ شدیم حسین با محرم تو بزرگ شدیم یا رحمة الله اباعبدالله https://eitaa.com/emame3vom/69742
. سلالۀ غربت آه از خزان این حرم و باغ پرپرش این داغ جانگداز که سخت است باورش آه از غم حرم که غروبی به چشم دید درخون خویش غوطه زده طفل و مادرش یا کودکی که زانوی غم در بغل گرفت با داغ مادر و پدرش هم برادرش زائر نشسته است و در این حجم تیرها تنها ضریح شاهچراغ است سنگرش این بارگاه، شیشه و سنگش درآشتی‌ست هر آینه، گلوله کند دل مکدرش نفرین به دست‌های پلیدی که می‌برید بال کبوتران حرم را به خنجرش آلوده آن‌که دست به خون برادران آیا توان شمرد ز دین پیمبرش؟! بر هر مصیبتی که به فرزند می‌رسد حتما شکسته‌دل‌تر از او هست مادرش زهرا هم از مصیبت این ماجرا گریست بر غربت سلالۀ موسی بن جعفرش اما به انتقام کشد تیغ از نیام دستی که ترس دارد از او خصم خودسرش القصه، قصۀ حرمم بی‌جواب نیست باید که خصم را برسانم به کیفرش ✍🏻 🏷 🇮🇷
. عطر شهادت آن شب که سعدی در گلستان گریه می‌کرد آن شب که حافظ هم غزل‌خوان گریه می‌کرد در مطلع ماه، آسمان رنگ عزا داشت آن شب هلال ماه پنهان گریه می‌کرد بر گنبد شاهِ چراغ آن پرچم سبز یک‌پارچه با کل ایران گریه می‌کرد در هجر زوّاری که دیگر برنگشتند بیش از همه دروازه‌قرآن گریه می‌کرد عطر شهادت با اذان در شهر پیچید گلدسته همدم با شهیدان گریه می‌کرد بر مشهدِ شاهِ چراغ آتش گشودند شیراز با شاه خراسان گریه می‌کرد تا حرمت موسی‌بن‌جعفر را شکستند معصومه در قم دل‌پریشان گریه می‌کرد در آن شب پاییز، ایرانِ غم‌انگیز یک‌ریز چون ابر بهاران گریه می‌کرد حب الوطن ایمان ایران را نشان داد آن‌سان که حتی هفتِ آبان گریه می‌کرد بر جان آذربایجان هم آذر افتاد مازندان هم‌پای گیلان گریه می‌کرد یک ملت از داغ شهیدان حرم سوخت سردار دل‌ها هم به کرمان گریه می‌کرد ترک و لر و کرد و عرب هم‌ناله بودند حتی به سوگ فارس، افغان گریه می‌کرد از این جنایت حزب شیطان خنده می‌زد جن و ملک بر حال انسان گریه می‌کرد مادر کنار کودک بی‌جانش افتاد تا پای جان بر پارۀ جان گریه می‌کرد طفل یتیمی بی‌امان در صحن می‌گشت از دیدن آن صحنه حیران گریه می‌کرد آن شب ضریح از قلب سوزان زار می‌زد هر زائری کنج شبستان گریه می‌کرد هنگامۀ پرواز، پر از دستش افتاد خادم زمین افتاد و دربان گریه می‌کرد آیینه‌های دل‌شکسته غرق خون شد هر آینه، هر خشت ایوان گریه می‌کرد آن شب زیارت‌ها مفاتیح الجنان شد با هر زیارتنامه، قرآن گریه می‌کرد :: با آل یاسین، قلب قرآن گریه می‌کرد با آل طاها، آل عمران گریه می‌کرد یک نوجوان همراه عبدالله و قاسم از شوق جانان با دل و جان گریه می‌کرد هر کس که می‌دید آن غروب غم‌فزا را بر غربت شام غریبان گریه می‌کرد باید که مقتل خواند اما با اشاره خاتم به انگشت سلیمان گریه می‌کرد.. :: آن شب دمید از خون طفل و پیر، لاله از هفت ساله بود تا هفتاد ساله وقتی گلوها با گلوله لاله‌گون شد ذکر حرم «انا الیه راجعون» شد حتی در اوج گریه نستوه ایستادیم ابری ولی محکم‌تر از کوه ایستادیم ما با شهادت افضل‌الاعمال داریم تا مطلع‌الفجر فرج چشم‌انتظاریم ✍🏻 ✍ 🏷 🇮🇷
. تولد امام حسن عسکری ع عطر گل یاس و یاسمن می آید بوی گل نرگس و ختن می آید بابای امام مهدی از راه رسید از باغ گل حُسن ، حَسَن می آید حسین جعفری✍ .
. نوشت ترک هیاهو و اختلاف کنید به دور خیمه‌ی مولای‌مان طواف کنید نوشت وارث میدان من شماهایید مباد تیغ جهاد مرا غلاف کنید مباد آنکه به هنگام یاری مولا به مسجدی بنشینید و اعتکاف کنید به جای آنکه به جنگ و جدال هم بروید به صف درآمده، با دشمنان مصاف کنید قرارگاه حسین است خطّه‌ی ایران مباد در پی مسئولیت خلاف کنید برای آنکه نیفتد به دست نااهلان تمام جامعه را خالی از شکاف کنید اگر نظام نماند حرم نمی‌ماند برای حفظ نظام خود ائتلاف کنید
. عمری سر راه تو نشستم که بیایی گشتم همه جا در پی ات ای یار کجایی افتاده شرر بر دلم از داغ فراقت بیمار نگاهت شده ام جرعه دوایی هر لحظه به لب شور دعای فرج تو آخر بنشیند به هدف تیر دعایی ای شاه مرا هم بپذیر آیینه ام کن کارم شده پشت در این خانه گدایی مجنون توام سر به بیابان زده ام من تا بشنوم از کوی بهشت تو صدایی بگذار که یکبار ترا سیر ببینم با یاد تو من زنده ام ای عشق خدایی زیبایی روی تو کسی هیچ ندارد سخت است برایم بخدا درد جدایی بی روی دلارای تو عالم همه زشت است من با همه گفتم که تو یکروز میایی چشمم شده دریا زفراقت همه ی عشق دل فرش کف پای تو کردم که بیایی گوشواره؛ آقا بکجایی مردم زجدایی . .
5. دشتی.mp3
418.7K
🎤 تقریبا سبک چو گیسوی تو من ، که استاد کریمخانی اجرا کرده بودند
. روی تو برده رونق ماه تمام را مجذوب کرده جلوهٔ تو خاص و عام را حسن تو بی‌نهایت و فضل تو بی‌شمار مبهوت مانده‌ام بنویسم کدام را تفسیر چشم‌های تو برهان عاشقی‌ست می‌خوانم از نگاه تو خیرالکلام را هر راهبی که دید تو را گفت دیده است با چشم خود مسیح علیه‌السلام را هر جا که تو قدم بزنی «سُرَّ من رَءا»ست سرشار کردی از نفست هر مشام را اما قدوم سبز تو ای کعبهٔ بهشت حسرت به دل گذاشته بیت الحرام را دیدند دشمنان تو حیران و مضطرب آرامش نگاه تو و شیر رام را دست سخاوت تو و چشم عنایتت پر کرده از نسیم سحر صبح و شام را از ما مگیر، ای همه باران و روشنی لطف مدام و مرحمت مستدام را 📝 ✍ .
. هزار لالۀ عاشق شکوهمند شهیدی ‌که از نماز بگوید به مُهر سجدۀ خونین هزار راز بگوید فرازمند نمازی که در قیام و سلامش به شوق کرب‌وبلا با تو از حجاز بگوید طلایه‌دار کلامی که در قنوت شهادت سخن ز داغ دلیران پاکباز بگوید شهاب‌وار پیامی که واژه‌های سترگش ز سوگوارۀ خورشید سرفراز بگوید غروب شاهچراغ و چراغ خون شهیدان به مویه از غم این داغ جانگداز بگوید چه‌قدر چادر خونین چه قدر غنچۀ پرپر کجاست پیکر بابا؟ کجاست خندۀ مادر :: به دست زخمی خود می‌کند شکسته نگاهی سکوت کرده ولی گاه‌گاه می‌کشد آهی سکوت کرده و فریاد چشم‌های سیاهش زده‌ست تیر به قلب پلید شام سیاهی سکوت کرده در اندوه مادر و پدر امشب دل شهید برادر برای اوست پناهی چرا زیارت آخر به قتلگاه بدل شد؟ کبوتران حرم پرپرند از چه گناهی؟ نوشته‌ام به دلم عشق آب و خاک وطن را مقیم این حرمم تا ابد، خدا تو گواهی ز خاک لاله‌رخان شهید شاهچراغت هزار لاله برویان به لطف عشق، الهی مباد خاک تو زخمی، مباد چشم تو گریان فدای نام عزیز توییم، کشورم ایران :: جهان ز دفتر سعدی بخوان حکایت و پندی به شهر خواجه مبادا رسد ز غیر گزندی به کشوری که هزاران دل است بستۀ خاکش نمی‌رسد خلل از روزگار پست و بلندی گمان مبر که فراموش می‌کنیم یلان را دلاورانه ید واحدیم و سرو بلندی مباد خاک وطن رنگ خون ببیند و آتش مباد شاد شود دشمن دروغ‌پسندی بخوان نماز شهادت به صحن شاهچراغش به مجمر دل دلدادگان بریز سپندی شکوه شرقی شیراز و نور شاهچراغش هزار لالۀ عاشق کشیده است به باغش :: به روی مرمر و آیینه، خون چکیده چکیده نوشته‌ام غزلی خون‌چکان بریده بریده به روی فرش حرم پرپرند لاله و شب‌بو کبوتر از قفس جسمشان پریده، پریده سه کودک‌اند سه آیینۀ شکسته سه کوکب به جستجوی پدر هر یکی دویده، دویده کنار مادرش افتاده نیمه‌جان و هراسان مپرس ازو که چه دیده، مپرس ازو چه شنیده به گریه گفت پدر، همسرم شهید شد آری شهید شد پسر کوچکم مقابل دیده به جستجوی سه‌ساله فتاده مادر گریان به جستجوی رقیه، به جستجوی حمیده به آرتین و به دستان زخمی‌اش نظری کن زِ هر ‌گلوله گلی از دلی شکسته دمیده شما برادر شمس‌الشموس؛ شاهچراغی نگاه کن به دل تنگ آهوان رمیده صدای تیر، نفس حبس شد، شکست نمازش قنوت آخرش اما به گوش عرش رسیده: «در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم» ✍🏻 🏷 🇮🇷