eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. من که باور نمیکنم اصلا رفته ای حاج قاسم از برِمان من که باور نمی کنم حاجی شده کم سایه ی تو از سرمان شده کم سایه ی تو... اما نه شهدا زنده اند و پاینده مثل ماه اند بلکه زیباتر مثل خورشید ظهر تابنده سوختی مثل فاطمه، دستت چون علمدار بر زمین افتاد پیکرت قطعه قطعه چون اکبر قیمت نوکری نشانم داد چقدَر با شکوه پیکر تو دفن شد زیر آفتاب نماند تیرباران نشد، کفن هم داشت دخترت گریه کرد و فاتحه خواند پیکرت مخفیانه دفن نشد زیر سم ها نماند، سنگ نخورد دشمن پست، خاندان تو را تازیانه نزد، اسیر نبرد خوش به حال تو بی گمان حالا پیش مولا، کنار زهرایی با عماد و جهاد و حاج حسین همت و کاظمی و بابایی کاش من هم شبیه تو بشوم مثل تو نوکری تمام عیار مردمی، کاردان، شجاع و نترس پس دعا کن مرا تو هم سردار .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. آمد خبر که از دل دشتی پر التهاب پر زد به آسمان شهیدان ستاره ای سر زد ز هر کرانه افق های روشنی از پاره پاره های دل ماه پاره ای.. بیدار شو ببین که علمدار برنگشت ما را به دست ساحل امنی سپرد و خود بیوقفه رفت در دل دریایی از خطر تا هرم آتشی نرسد تا حریم ما شد در میان آتش پرکینه غوطه ور از چشم ما گدازه بریزد از این خبر تاریخ شاهد است که ققنوس میشود هر شیعه ای که از دل و جان شعله می کشد خون شهید کرده جهان را غیورتر غیرت خروش کرد و جهان شعله میکشد کاخ سفید میشود از شعله ها سیاه @emame3vom ما خواهران زینبی لشگرش شدیم با مادران فاطمی سرزمینمان، این چادری که بر سرمان هست داده است صدها ستاره هدیه به آغوش آسمان پوشانده ایم بر تن مردان لباس رزم بیروت و بصره و حلب و فکه و یمن فرقش کجاست ما همه از یک قبیله ایم عشق عمیق و مشترکی در نهاد ماست هر یک مدافعان حریم عقیله ایم حب الحسین یجمعنا یک شعار نیست ما را شهاب ثاقب شب نام می نهند خاورمیانه جلوه ای از کهکشان ماست با آیه های فتح کند صبح ما طلوع پیروزی نهایی این جنگ از آن ماست بسم الله از زبان ولی میرسد به گوش فصل نبرد تازه ای آغاز میشود فصلی که جاودانه بسازد بهار را فصلی که بعد از آن نشود دختری اسیر فصلی که فیصله بدهد انتظار را عطر ظهور میرسد امروز بر مشام آماده باش داده خدا بر ملائکش افلاک گوش بسته به راز و نیاز ما تا تیرهای تیز دعا در کمان ماست خط مقدم است همین جانماز ما چیزی نمانده است به آن انتقام سخت.. 🔸شاعر: .
. مقدّر است پریدن برای بال و پرت پرنده‌ای و می‌افتد به آسمان گذرت نگفتی از سفر خود چرا به دریاها؟ که رود رود بریزند، آب، پشت سرت بلند مرتبه‌ای آنقَدَر که حتی کوه شبیه نقطه‌ی کوری شده‌ست در نظرت به احترام شکوهت به صف شدند همه رسید تا که به گوش بهشتیان خبرت طلوع کرده از انگشترت عجب نوری ستاره ها همه را جمع کرده دور و برت سلام آخر تو عطر کربلایی داشت که باز شد به جمال حسین چشم ترت .
. 📋 از حیدر مظلومیت گرفتی با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از حیدر مظلومیت گرفتی از عباس سرداری سپاه و از ارباب غریبی، سالاری سپاه و بگو با اهل دنیا حق ما بخشیدنی نیست (بگو حالا به دشمن که عَلَم افتادنی نیست)۲ ای آشنای پنهان تو رد شدی شبونه از کوچه های ایمان تو عاشق حسین‌ و ما عاشق تو هستیم ای سید شهیدان «یا فاطمه یا زهرا» از حیدر رزمندگی گرفتی از عباس آزادگی، شهامت از ارباب عزیزی، در راه استقامت شراره عشق تو توو سینه‌مون خوابیدنی نیست (بگو حالا به دشمن که علم افتادنی نیست)۲ هر گوشه‌ای ز ایران پرچم به دست بودی تا که گذشته‌ای از جان تو عاشق حسین و ما عاشق تو هستیم ای سید شهیدان «یا فاطمه، یا زهرا» از حیدر مردونگی گرفتی از عباس سربازی ولایت از ارباب رهایی، پرواز بی‌نهایت بگو با شمر دوران خون تو پوشیدنی نیست (بگو حالا به دشمن که علم افتادنی نیست)۲ دور از وطن رو خاکا افتادی ای شهیدم ای از تبار شیران تو عاشق حسین و ما عاشق تو هستیم ای سید شهیدان «یا فاطمه، یا زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. (س) السلام السلام مادر مومنین السلام السلام برتو ام البنین بعد زهرا.برهمه تومادری بعد زهرا.برعلی تو یاوری بعد زهرا.فاطمه ی دیگری تو مام عشق واحساس شمیم گل های یاس حبیبه ی آل الله مدد به حق عباس واویلتا واویلا ناله ها میزدی دربقیع دلغمین روضه ی رو لبت بهرقطع الیمین کربلاشد.بازوان او قلم شد زغم خم.پشت صاحب حرم روی خاکا.مشک ساقی وعلم نمیشود باورت.چه آمده برسرش دو دست عباس تو.جدا شد ازپیکرش واویلتا واویلا بانوی آفتاب یاوربوتراب شدخجل شد خجل او زروی رباب غصه داره.ازعمود آهنین که شکسته.فرق ماهش ازجبین بعدازآن روز.گشته ام بی بنین دوچشم اوگریان بود.پرازستاره الماس یکی به یاد حسین.یکی به یاد عباس واویلتا واویلا ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ 👇
. به خدا قسم که هرگز، غمت انتها ندارد پُرم از غم و شکایت، وطنم تو را ندارد دل آسمان تپیده، تن بی سرت که دیده چه شده است ماه گردون، نفس دعا ندارد پروبال مرغ مجنون، جلوی نگاه لیلی به جز از شرر کشیدن، هنر و بها ندارد گل لاله قد کشید از، قطرات غیرت تو پر از انفجار نوری، کفنت که جا ندارد سفرت شده دراز ای، پدر دلاور من چه شب بدی شد امشب، غزلم صفا ندارد... .
. مثل تو شیر ژیان تا که به دامان دارد دل این خاک همیشه سرو سامان دارد قاسم بن الحسن و سرور دلها قاسم افتخاریست که هم نام تو ایران دارد رفتی و بعد تو رفتند دلاور مردان راه زیبای شهید است که جریان دارد وحشت دشمنی و زنده شده هر جاکه قاب عکس تو به دیوار نمایان دارد دل تو غرق در آرامش و روح تو بلند شهر مثل تو جوانمرد هزاران دارد با خود از دشت اگر برد زمستان گل را چشم امیّد زمین باز بهاران دارد نظم نو داده جهان خانه تکانی کرده خبری تازه رسیده است که مهمان دارد...
. قاسمِ سلیمانی، افتخارِ غیرت شد ازدحام صد لشگر، کوهِ استقامت شد روضه‌‌خوانِ عاشورا، با لبِ مسیحایی یک جهان به تنهایی، دینِ با سیاست شد با عواطفِ سرشار، خنده‌های شیرینش طولِ عمرِ باعزت، تشنه‌ی شهادت شد نورِ عالم‌افروزی، صف‌شکن به میدان زد تکیه‌گاه مردانه، شانه‌ی رشادت شد اعتبار دلگرمی، در کنار ملت ماند ، کوره‌ی محبت شد دل زده به دریاها با سپیده برگردد جمعه‌های هم‌عهدی با امامِ امت شد منزوی شده دشمن پایِ آینه‌هایش عزم مردِ میدان‌ست بی‌کران روایت شد ناگهان به طوفان زد صخره‌ها طوفان‌زا راهِ روشن خورشید، طرح بی‌نهایت شد شد تجلیِ ایمان، افتخارِ بی‌پایان با حیات جاویدان، خرجِ استقامت شد (بی‌تاب)✍ ❤️
. "سلیمانی" گل بی خار بودی ضعیفان را انیس و یار بودی بَری از هر شعار و قول ِ بیجا مدافع، اهل فَنّ و کار بودی روحت متعالی باد "حاج قاسم عزیز" ١۴٠١/١٠/١٢ سومین سالگرد شهادت سردار دل ها، به تمامی آزادگان جهان تسلیت باد
آه یـک شب اواســط دی بـود یک شب تلــخ در دل تقـویــم پر کشیدی به اوج خوشبختی رفتنت کرده عشـق را ترسیـم تـو رسیـدی به مقصــد والات سـالهـــا آرزوی تـو ایـن بـــود مـا ولـی بعـد تـو پـریشـانیــم باور رفتنت چه سنگیــن بـود تا تو بـودی، فقط نه در ایران از عـراق و یمـن بگـو تا شــام امنیت با تـو بود معنـا داشت دشمنت در هـراس و تـو آرام بعد تـو، روزگار در هم ریخت امتحان پشت امتحان دادیـم ابتلا سخت و داغ تـو سوزان بـارهـا از غـم ِ تو جـان دادیم درد ِ دل هـــا بـرای تــو دارم گوش کن ای عزیـز بی همتـا کاش بودی به چشم میدیدی شهر شد بعـد ِ اربعین غـوغـا عـده ای از فــراریــان پسـت آنطـرف ، فکـر کودتـا کردنـد خائنـان و وطن فروشان هم فتنه‌ای تازه دست‌و پا کردند ای که گفتی، حرم شده ایران پای داعش به این حرم واشد شیـر مرد ِ عجم کجــا بــودی بر سر این حریـم ، دعـوا شـد حـاج قـاسم اگـر شمـا بـودی آرمــان زیـر پــا نـمی افتـــاد هیچکس هم شبیـه روح الله دست جــلاد هـا نمی افتـــاد کاش میشد دوبـاره بـرگـردی موعـد انتقـام نــزدیـک است دشمن‌از ما به وحشت افتاده روزگارش چو شام،تاریک‌است درد دل هـا تمــــام شــد امــا حرف دل را نگفته‌ام به شمـا حـاج قاسـم، خیالتـان راحت راهتان هست قرص و پابرجا مـا مطیـع ولایـتـیــم و بـس پـیـرو ِ رهنـمـــود قــرآنیـــم در دفاع از نظـام و ارزشهــا مثل تو جـان فـدای ایرانیـم
یک جهان بوده‌ای به تنهایی قهرمانِ دلیرِ بی‌پروا یک تنه می‌زنی به صد لشگر خالصانه زلالیِ دریا ذوالفقار خروشِ عینِ اسد! تابش خنده‌های جان‌افزا! اعتلای وجود هر مردی آفرین! مرحبا! قَدَر! غوغا هم‌ قسم بوده‌ای و هم سنگر با ابومهدیِ المهندس ها صلابتِ عشقی سروِ سرخِ سپاهِ نامیرا مرد میدانِ موصلی در خون می‌دهی عطر عصر عاشورا شانه‌ی کوه و جنسِ خورشید‌ی مقطع‌الاعضا اسوه‌ی پایمردی و ایثار رهروِ صادقِ رسولِ خدا شاعر لحظه‌های بی‌تابی وصل تو اصلِ شادیِ دنیا مرگ شیرین‌تر از عسل نوش‌ات قاسم بن الحسن، جهان آرا عَلَم‌ات را به دست ما بسپار! خیلِ " مَن ینتظر" سبک بالا می‌توان مثلِ بود قهرمانِ دلیر بی‌پروا (بی‌تاب) 🌹 ❤️ 🥀
در ساعت یک و بیست در نیمهء شبی سرد زد مرد جبهه ها را نامرد پست مو زرد انسانیت عزادار، ایران همه سیه پوش از یاد ما نرفته تلخی حس آن درد مالک برای حیدر چون کوه بود و او نیز سید علی فراوان رویش حساب می کرد در آسیای غربی پای عدو قلم کرد انگشت در دهان است تاریخ از این عملکرد تحلیلشان فلج شد. زیرا ندیده بودند چندین سپاه و ارتش باشد به دست یک فرد در غرب و شرق گشتند اما نشد بیابند از بهر آن سلیمان حتی یکی هم آورد آنانکه در نهایت او را شهید کردند در هر کجای دنیا هستند تحت پیگرد در انتقام خونش این نکته بس که دشمن با خفت عجیب از شام و عراق شد طرد قاسم بزرگتر از جسمش در این هیاهوست شیطان هراس دارد حتی ز نام آن مرد .
ساعت یک و بیست، در شب جمعه تو را کشتند به نامردی و از روی جفا دشمن به خیال خود تو را حذف نمود غافل که نمیرند شهیدان خدا دستان شهیدان به کرم باز تر است از اهل زمین، سایه کجا ، نور کجا مانند علمدار اباعبدالله دیدیم که دستی ز شما بود جدا آن دست بریده معجزه می کرده در سوریه و عراق در وقت بلا انگشت اشاره ات به هر جا چرخید غوغا بنمود با مدد از زهرا هستید بزرگ، دشمنان می ترسند از نام شما بیشتر از جسم شما امروز اگر چه جایتان خالی هست لیکن نفس گرم شما هست به جا گفتیدکه هر کسی شهادت طلب است باید که شود زندگی اش چون شهدا
از محبس دنیـا رها شد حاج قاسم مهمان آغـوش خدا شد حاج قاسم از بـنـد دنـیــا رسـتـه و در هـر جـهـادی مانند مـالـک "جان فدا" شد حاج قاسم آیینـه‌ی آییـن یـاران خــدا بــود تـا رهسپار کربلا شد حاج قاسم عهــد رفـاقــت داشته با المهنــدس با بهترین یــار آشنا شد حاج قاسم او پـر کشـید و سـوخـت و شد اربـا اربا ایـن‌گـونـه حاجاتـش روا شد حاج قاسم چون در قفس جای کبوتر نیست هرگز از مـحبــس دنیــا رهــا شد حاج قاسم (کویر)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ای فدایی قهرمان حرم پر کشیدی در آسمان حرم پیش زینب به یاد ما هم باش شیر مرد مدافعان حرم ✍ .
Shahadat_Hazrat-Zahra_MirzaMohamadi_1401.mp3
8.98M
🏴 🔊 دخت رسول و، این همه خونین جگر چرا؟ فلک نجات و، غرقه به موج خطر چرا؟ نه سال خانه داری و صد سال رنج و غم یک مادر جوان و خمیده کمر چرا؟ ... ◼️ سلام الله علیها 🎤 حجت الاسلام دخت رسول و، این همه خونین جگر چرا؟ فلک نجات و، غرقه به موج خطر چرا؟ نه سال خانه داری و صد سال رنج و غم یک مادر جوان و خمیده کمر چرا؟ با داعی صحابی خیر البشر بگو: چندین جفا به دختر خیر البشر چرا؟ گیرم که بود بغض علی در نهاد تو سیلی زدن به صورت زهرا، دگر چرا؟! سیلی زدی به صورت و، دستت شکسته باد! مادر زدن مقابل چشم پسر چرا؟! .
زمینه، الهی دستمو بگیره.m4a
2.02M
از همون قدیما ما شدیم عاشق امیرالمؤمنین با یه لقمه نون و سبزی سفره ی ام البنین چه مریضایی بودن / با یه سفره ی بی بی حاجتاشونو دادن / پای سفره ی بی بی روا شد دعاشونو شنیدن صداشونو گرفتن شفاشونو رزق کربلاشونو گوشواره: [الهی دستمو بگیره مادر قمر العشیره] ___ منصبی از این بهتر نبود خونه داری مولای دین بوی فاطمه داره چقدر خونه ی ام البنین مادری واسه زینب / مادری واسه ارباب تو رو جون حسینت / منِ نوکرو دریاب تا نَمی تو این چشماس چشمه ی دلم دریاس مادری کن و نگْذار من جدا شم از عباس همیشه میدی بوی زهرا مادر ساقی العطاشی گوشواره: [الهی دستمو بگیره مادر قمر العشیره] ✍ ۱۲ دی ۱۴٠۱
. (س) فاطمیه رفته اما دل شده با غم قرین از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین بانویی که اهل دل از او ادب آموخته عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور وشین در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر صِیحه ای زد ، پاره شد بند دلش از این خبر وای از آنساعت که او میگفت با آهِ غمین آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین جان او جان عزیزانم به قربان حسین گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت ✍ .
. تار می دیدم و به شک بودم این صدا از گلوی پنج تن اسـت عطر سیب ات که در هوا پیچید با خودم گفتم این حسین من است وقت مرگ آمدی به دیدن من حاضری پیش جان محتضرم لطف کردی، به زحمت افتادی من توقع نداشتم پسرم جرعه آبی بنوش، خسته راه نفسی تازه کن، برم بنشین ساعتی صبر کرده بودی اگر محضرت می رسید ام بنین تاج منت گذاشتی به سرم تو تمنایم از دو دنیایی من کجا این شکوه و رتبه کجا من کنیزم تو کنزِ زهرایی کربلا قسمتم نشد آخر حسـرت دل شمیم تربت توست گریه ام از هراس مردن نیست اشک هایم برای غربت توست گریه از دست من کلافه شده از جگر آه می کشم شب و روز آهِ سردم گواه درد دلی ست شعله ور تر از آفتاب تموز روز اول که دیدمت گفتم در غمت باید امتحان بدهم چار قل خواندم و قسم خوردم پای تو چار دفعه جان بدهم با هدف می گذشت روز و شبم تلخی روزگار شیرین بود بچه هایم فدایی ات بشوند همه آرزوی من این بود معرفت را به حوصله با ذوق کاشتم در نهاد تک تک شان گشت سیراب از اشک های سحر ریشه اعتقاد تک تک شان نیمه شب ها به جای لالایی دائم اسم تو را به لب بردم قبل هر دفعه شیر دادن شان جای خرما غم علی خوردم گرد غربت به صورتت که نشست تا مسیرت به نینوا افتاد یک به یک عرضه داشتند ای دوست با تو هستیم هرچه باداباد با من از کربلا بگو پسرم خیمه بی پناه یعنی چه؟ زینت دوش مصطفی تو بگو گودی قتلگاه یعنی چه؟ گاه کابوس آب می بینم غرق آشفتگی ست احساسم گفت راوی که تشنه جان دادی نکند کم گذاشت عباسم خواهرت از وفای او می گفت با سر و چشم و دست شد سپرت؟ آه از روضه عمود اما هرچه آمد سرش فدای سرت ساربان در شلوغیِ گودال خاتمت را ندیده بود ای کاش شمر جای سرِ مطهرِ تو سر من را بریده بود ای کاش گر عبا و عمامه را بردند غارت پیرهن برای چه بود؟ بدنی با هزار و نهصد زخم نعل تازه زدن برای چه بود؟ نفسم به شماره افتاده از عنایت نظر به حالم کن ملک مرگ هم رسید از راه این دم آخری حلالم کن بدنم بر زمین نمی ماند کفنم خاک و خون نخواهد شد جانم از تن بُرون شود اما داغت از دل برون نخواهد شد .
. |⇦•بانوی حیدر است... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── بانوی حیدر است حقا که او شفیعه ی فردای محشر است عباس پرور است گفتا کنیز خانه ی زهرای اطهر است اُم الادب، اُم القمر اُم البنین، مادرِ عباس ما از دعای خیر تو عُمری شدیم نوکرِ عباس اُم البنین ، اُم البنین اُم البنین، مادرِ عباس ای مادرِ حیا ما را ببر زیارت عباس کربلا ای مادر وفا دست مرا مکن ز ابوفاضلت جدا سرمایه ی دامان توستَ آن یوسفی که خوش قد و بالاست عباس تو، بعد از حسین پشت و پناه زینبِ کبراست اُم البنین ، اُم البنین اُم البنین، مادرِ عباس ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
14001025eheyat-taheri-vahed.mp3
1.12M
|⇦•بانوی حیدر است... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری