eitaa logo
امام حسین ع
19.5هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حضرت فاطمه صغری(علیله) علیهاالسلام دختر امام حسین علیه السلام که در کربلا حاضر نبودند سلام بر فاطمه ی علیله که بوده مثل جدّه اش جلیله آن بانویی که دختر حسین است مثل رقیه، عشق زینبین است در عفّتش نمونه چون سکینه آوازه اش پیچیده در مدینه صغریٰ ولی برتر ز سروران است حبّش برای شیعیان امان است اگرچه در کربوبلا نرفته به کوفه و شام بلا نرفته برپا نموده محشری ز اشکش یک کربلای دیگری ز اشکش خون گریه کرده در فراق بابا مدینه را سوزانده مثل زهرا وقتی که مرغی دید و بال خونین شد باخبر از روضه های سنگین پرسید، خون چکد چرا ز بالت بگو چرا آشفته گشته حالت در پاسخش آن مرغ غرق در خون گفت از تن بابا و خاک گلگون گفت از تنی که گشته ارباً اربا شد علت موی سفید بابا گفت از سه شعبه و گلوی اصغر با ضربتش از تن جدا شده سر گفت از دو دست ساقی عطاشا دوتا شده از کینه، فرق سقّا گفت از شهادت حسین مظلوم از نعمت بابا شدی تو محروم گفت از تن افتاده بین صحرا کشته شده تشنه کنار دریا سر پدر به روی نیزه ها رفت اما تنش به زیر دست و پا رفت ای فاطمه شکر خدا نرفتی به کوفه و شام بلا نرفتی نخورده ای سنگی تو در مدینه وای از سر شکسته ی سکینه نرفته ای دیگر میان بازار میان ازدحام و سبّ اشرار سری به روی نیزه ها ندیدی بر روی لب، چوب جفا ندیدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. ♠️السلام علیک یا ایها الهادی النقی♠️ خوشا چشمی که گردد با دعا تر مقرب کیست؟ هر کس مبتلا تر مزارت را خراب کردند اما ز نو ساختیم زیبا با صفا تر ♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️ چه خوشبختم مرادم داد هادی چو کم خواستم زیادم داد هادی به هنگام تشرف در حرم ها زیارت نامه یادم دادم هادی ♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️♠️ من و حال و هوای سامرایت چه بی تابم برای سامرایت دعا کن حضرت هادی بمیرم توی صحن و سرایر سامرایت
. علیه_السلام |⇦•بالاتری ز مدح و ثنا... شهادت امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی اِبن الرضای دوم ما أیها النقی با حبّ تو عبادت ما عین بندگی‌ست هادی آل فاطمه یا أیها النقی دارم ولی ‌شناسی خود را ز نور تو مولای من! ولی خدا! أیها النقی بخشنده ‌تر ز حاتم طائی تویی تویی مسکین ‌ترم ز هرچه گدا أیها النقی با صد امید همچو گدایان سامرا پر می‌کشیم سوی شما أیها النقی *اومد محضرامامِ هادی ،گفت: آقاجان‌! حرام بودن عَمَلم رو‌ میدونم اما چه کنم رغبت به این کار دارم، آقا! من خاک میخورم، نمیدونم ‌چیکار کنم؟ امام یه نگاهی بهش کردن و فرمودند: دیگه از این به بعد خاک نمیخوری... از امام ‌جدا شد، رفقاش بهش گفتن: حالا میخوای چیکار کنی با این ‌حکم؟ یه نگاه کرد به رفقاش گفت: والله به خودم توجه میکنم، بعد از فرمایش مولا منفورترین چیز در نزد من خاک خوردنه... یا امام هادی! کاش شما یه امر به ما هم بکنید، آقا شما با حرفتون منشأ میل و هوا و هوسِ مارو عوض کنید آقا...* باید برای غربت تو بی ‌امان گریست با ناله‌هاي حضرت صاحب زمان گریست شرمنده از قدوم تو چشمان جاده بود دشمن سواره آمد و پایت پیاده بود بارانی است از غم تو چشم سامرا با دیدن تو اشک ‌مَلَک بی اراده بود زهر ستم چه با جگر پاره پاره کرد دیگر نفس،نفس، به شماره فتاده بود شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت هر چند دل، شکسته از آن بزم باده بود : یوسف رحیمی "" فهجموا دارَ اللَيلَ" شبانه ریختن دَرِ خونه ی آقا.. "فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشَّرْاب" امامِ مارو ‌وارد بزم شراب کردن، حال و اوضاع جلسه خوب نبود، چقدر بی احترامی محضر آقاجان ما شد... نانجیب شراب تعارف کرد، امام هادی فرمودند : گوشت و پوست ما عاری و پاکه از این نجاسات..متوکل تو‌حال خودش نبود، صدا زد گفت: برا ما شعر بخون‌، آقا فرمودن:‌ منو معافم‌کن، اصرار کرد امام هادی شروع کرد اشعاری در مذمت دنیا و زندگی گفتن، اینقدر این شعر اثر کرد خود نانجیب متوکل زد زیر گریه، گریه کرد، آخرم گفت: من از شما عذر میخوام ... صدا زد: با احترام ‌همراهیش کنید. اما یه جایی هم توی بزم شراب، مجلس یزید، وقتی بچه‌ها رو وارد بزم یزید کردن، این بچه ها که وارد بزم‌ که میشدن آروم آروم برمیگشتن، همه دور زینب رو گرفتن ... بچه ها میلرزن از ازدحام‌جمعیت، اما دختر علی یه جوری وسط این مجلس ایستاده .. صدا میزد: حسین! به بابام قسم یه جوری قدم برمیدارم همه عالم بدونن شام در تسخیره زینبِ...* هیچ کس اینقدر پلید نشد ... *همه ی بچه‌ها دارن ‌نگاه میکنن، همه سُفرا نشستن، نانجیب بالا نشسته، با نگاهه تحقیر داره به بچه های حسین‌ نگاه میکنه .. نانجیب شراب میخورد، یهو دیدن دست برد به اون‌ چوب شروع کرد جسارت کردن .. انگار دنیا دور سر زینب چرخید ... غیرت علوی به جوش آمد ..دخترا نشستن خانم بلند شد، یه نگاهی کرد .. شروع کرد خطبه خواندن...* هیچ کس اینقدر پلید نشد ... خیزران خسته شد یزید نشد *هرچه ناز دانه رقیه خواست قد بکشه نگاه ‌کنه نشد، عمه جان دست هارو ‌جلو ‌چشم ناز دانه گذاشت، میدونی معما کی حل شد؟ نیمه های شب، وقتی سَرِ بابا رو آوردن تو ‌خرابه با اون‌دستای کوچیک شروع کرد رو صورت بابا کشیدن، تا حالا دستت به یه جای داغ خورده دست و یهو بکشی؟ همین‌جوری دست روی صورت بابا میکشید، یهو‌ دستش ر و کشید، صدا زد: عمه! میخواستی اینو ‌نبینم ..عمه ! تازه فهمیدم اون‌ خیزران بالا میرفت کجا پایین می اومد عمه ، عمه دندونای بابام .......*صدا بزن حسین!...* کرب و بلا ده هلهلدن قورخموشام بابا اصغر اولنده حرملدن قورخموشام بابا بابا !منه گولدولر،بابا منه وردولار ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14001116eheyat-rasouli-roze3.mp3
2.92M
|⇦•بالاتری ز مدح و ثنا... و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی
. وای از این عزا پریده رنگش و می لرزه دست و پا توو سامرا امام ِ هادی النقی(ع) غریبه ای خدا شعله ور شده نفس کشیدنش چقدر مختصر شده چشاش به یادِ زهر کینه و حسن(ع)- -دوباره «تر» شده به یاد غربتِ شه کرَم میریزه اشک و خیلی مضطره میگه امام حسن(ع) غریبه و بدون زائره بند دوم چشمِ بر درم در انتظاره واسه بویِ مادرم داره میسوزه قلب و سینه و سرم شبیه مادرم داره میرسه با چشمِ زخمی که میباره میرسه تو تاریِ شبم ستاره میرسه داره میرسه با چادری که وصله خورده و با قدّ خم کِشون کِشون کِشون رسوند بمن خودش رو مادرم با جسمِ نیمه جون بند سوم چی اومد سرم خونِ جگر میریزه دور بسترم تو فکر کربلا و شاهِ بی سرم وای مادرم پیش چشمِ من تو اون شلوغیا حسینُ میزنن میبینم عمه رو اسیری میبرن پیشِ چشم من میبینم اون دمایِ اخرو شکستنِ پرِ کبوترو حسین میونِ قتلگاه میگه که زینبم برو کار مشترک از شاعران ال الله (سلام الله علیها) و سلام الله علیها✍ (علیه السلام) 👇
. علیه السلام روضه ای که حالمو میکنه خراب اینه که بردن آقامو بزم شراب تصوری که میده نوکرو عذاب اینه که بردن آقامو بزم شراب یاد روضه های تو شام بلا قاتل اصلی مولای منه یاد اون سه ساله که با ناله گفت نزنید این سر بابای منه میخونه زیر لب هر شب ؛ ای وای از عمه جان زینب نیمه شبی تو خونت اومدن ولی میسوخت دلت به حال غربت علی میخوندی زیر لب فقط سینجلی میسوخت دلت به حال غربت علی وقتی میکشوندنت تو کوچه ها بودی یاد صورتی که شد کبود میکشه حیدر و این خاطره ها یاد دیوار و در و آتیش و دود میخونه زیر لب مولا ای وای از مادرم زهرا شعر و نغمه ✍ 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام هادی علیه السلام سید محمد رضا نوشه ور شعر و نغمه : حسین فتحی
. ▪︎السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَلِیلَ الْأَخْیَارِ▪︎ ▪︎السلام‌علیک‌یاابالحسن▪︎ سلام ای حضرت هادی،دلم پر زد برای تو دوبــاره دعـوتـم کـن تـا بیایـم سامرای تو از آن‌روزی‌که برگشتم،دلم‌در صحن جامانده مـیــان غـــربـت صــحــن‌و‌سـرای باصفای تو اسیـر نـفْـس سرکش هستم و بار گناهانم خدا می‌بخشدم حتما به اذکار و دعای تو تـمـام عـمـر را مدیـون الطاف توام آقـا خدا را شکر دارم بر سرم چتر ولای تو شفای‌روح می‌خواهم،طبیبم نسخه پیچیده: بیایـم در حــریــمــت تـا ببوسم‌خـاک پای تو ببـار ای ابــر آرامش که سیرابـم کنی امشب 'کویر' خشک دارد گوشه‌چشمی بر عطای تو دلم تنگ است آقاجان، گره افتاده در کارم دوبــاره دعوتــم کــن تــا بیایم سامرای تو .
. یا دق می‌کردم اگر نمی‌گفتید: وقتی از حرم دور هستی... دستی روی سینه بگذار و بگو: صلّی‌ الله‌ علیک‌ یا اباعبدالله۳ .
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۳_۰۱_۱۵_۲۰_۵۲_۲۵_۶۳۱.mp3
15.14M
دستامو بگیر آقای دلم این بار اومدم با پای دلم...❤️ باتو خودمو پیدا میکنم چشمامو برات دریا میکنم حاج مهدی رسولی
. ماه رجب است و ماهِ خیر و برکات شد باز به روی عاصیان ، بابِ نجات با توبه بگو برای درکِ حسنات بادا به علی و آلِ احمد « صلوات » . بر نو گلِ باغِ آشــــنایی صلوات رخسارِ علی؛ نقیِّ هادی صلوات دلبـندِ سَـمانه دهُّمــین مــاهِ وِلا برعارضِ گلشنِ بهاری صلوات 💐💐💐💐💐💐 دهمین رهبر دین را صلوات حافظِ شرع مبین را صلوات کوکبِ پر اثر ملک وجود هادیِ اهلِ زمین را صلوات 💐💐💐💐💐💐 دهمین رهبر دین را صلوات حافظِ شرع مبین را صلوات   کوکبِ پر اثر ملک وجود هادیِ اهلِ زمین را صلوات 💐💐💐💐💐💐 بر نو گلِ باغِ آشــــنایے صلوات رخسارِ علی؛ نقیِّ هادے صلوات دلبـندِ سَـــمانه دهُّمـــین مــاهِ وِلا برعارضِ گلشنِ بهارے صلوات 💐💐💐💐💐💐 هردم به دم امام هادی صلوات هم بـرکرم امام هادی صلوات ای شیعه بیاو بـاملائک بفرست نـاز قدم امام هادی صلوات 💐💐💐💐💐💐  دهمین رهبر دین را صلوات حافظِ شرع مبین را صلوات   ڪوڪبِ پر اثر ملک وجود هادیِ اهلِ زمین را صلوات 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 لبیک به دعوت منادے صلوات بر برڪت و عشق و نور و شادے صلوات از حد و عدد فزون به نور نقوی بر ناصر دین امام هادے ع صلوات 💐💐💐💐💐
. ای نجل جواد، ابن رضا، حضرت هادی بگرفته حسن بر تو عزا حضرت هادی یک عمر ستم دیـده ز جور «متوکل» در آینه صبح و مسا حضرت هـادی دل سوخته از طعنه و از زخم زبان‌ها خونین جگر از زهر جفا حضرت هادی بردند همان شب که سوی بـزم شرابت چون از تو نکردند حیا حضرت هادی افسوس که کشتند تـو را از ره بیـداد بی جرم و گنه، قوم دغا حضرت هادی افسوس، به جور از حرم مادر و جدت گشتی تو غریبانه جدا حضرت هادی کس از غم ناگفته‌ات ای یوسف زهرا آگاه نشد غیر خـدا حضرت هـادی کشتند تو را در دل غربت، به چه جرمی؟ ای جان جهانت بـه فدا! حضرت هادی بزم می و خون دل و حبسِ ستم و زهر حق تو عجب گشت ادا حضرت هادی در ماتـم تـو ای خلف پـاک پیمبـر شد سامره چون کرب و بلا حضرت هادی "میثم" به تو و غربت تو اشک فشاند ای کشته بی‌جرم و خطا حضرت هادی .
4_479228525287571597.mp3
6.34M
🔘 🔘 سامرا عزا گرفته بوی کربلا گرفته از این مصیبت دل من در تب و تابه کی گفته جای یه امام بزم شرابه داره تو بستر می سوزه از تب نفس آخر می خونه امشب به یاد بزم شراب دشمن 🔘امون از دل زینب 🔘وای، غریب آقا وقتی قبرشو می کندند دید به گریه هاش می خندند سرمناجات و دعا دیده شبونه هجوم آوردن تو خونه اش باز بی بهونه یاد آتیش و خونه ی زهرا یاد دو دست بسته مولا زیر لب آروم صدا زد آقا 🔘امون از دل زینب 🔘وای، غریب آقا نیمه جونی مونده بر لب می دویده پشت مرکب دور از دیار مادری با آه و ناله شده یه ویرونه نشین مثل سه ساله یاد رقیه که چی کشیده وقتی که دیده سر بریده به روی خاکا با دست کشیده 🔘امون از دل زینب 🔘وای، غریب آقا .
4_5877628775679656790.mp3
7.03M
«سامــرا عــزا گـرفته...» ، سـال ۱۳۸۹ با نوای : هیئـت‌ ثــــــارالله "علیـه‌الســلام"
. (شور) شعر عامیانه علیه السلام تو آتیشِ زهرِ جفا داره می‌سوزه پیکرم پاره شده از کینه‌ها مثلِ مدینه جیگرم دیگه دارم راحت می‌شم از غصّه‌هایِ سامرا خدا خودت مدد بده به قلبِ زارِ پسرم بویِ بهشت می‌رسه به مشامِ من گمون‌‌ کنم اومده به دنبالِ من از عرشِ اعلا مادرم حال و هوایِ آسمون حالِ غم و اشک و تَبِه‌ گریه‌کُنِ غمِ مَنِه جدِّ غریبِ بی‌سرم‌‌ تو واسه من اشک بریز و من واسه لَعلِ خشکِ تو لحظه‌یِ آخر به یادِ خنجرِ رویِ حنجرم کاشکی بیاد اون روزی که مهدی‌م با ذوالفقار بیاد تا بگیره انتقامِ خونِ پاکِت رو دلبرم دست و پا می‌زنم ولی به یادِ گهوارِ علی فکرِ رباب و عطش و تَلذِّیایِ اصغرم وا غربتا /۴/ @emame3vom .👇
. چهارشنبه های امام رضایی اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا علی بن موسی الرضا یا ثامن الحجج کاش مهمانتان حرَم بودم چشم در چشم ِ پنجره فولاد عشق ورزیدن ِ تو را"آقا" می زدم با تمام دل، فریاد کاش بودم کنار ایوانت تا غم و دردها رَوَد بر باد کاش بودم کبوتری عاشق می پریدم به بام تو آزاد کاش در صحن انقلاب اکنون بودم و رنج ها می پرید از یاد کاش قِسمت شود نماز عشق مسجد باصفای گوهرشاد کن "رضاجان" دعا برای فرج تا براُفتد ز ریشه، هر بیداد پر فساد و ستم شده گیتی یا "اباصالح" اَلعَجَل، اِمداد بی تو غم، سایه گستر ِ عالَم با تو دنیایمان شود دلشاد بی تو دل ها، کویری و بایر با ظهورت زمین ِ دل، آباد اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیکَ ألْفَرَج (صبا) ✍ ١۴٠١/١١/۵ .
29.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
را بهتر بشناسیم.... 🎤 اتصال جامعه شیعی به حضرات معصومین نیز در راستای جهاد تبیین است
32.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحلیل حجت الاسلام در مورد این سوال که چرا راویان کمتر به سیرزندگی پرداخته اند‌‌‌ !؟
. هر شعر که هست فاخرش، بفرستید جذاب و قشنگ و نادرش، بفرستید هر شعرو غزل که می‌فرستید اینجا با اسم شـاعرش بفرستید! .
. پیمبرزاده هستی شیوه‌ی اعجاز می‌دانی بگو با جامعه مقداری از اسرار پنهانی تو مصباح الهدایی و کلامت نور در نور است بهاران را نشان دادی درآن عصر زمستانی هدایت می‌کنی سرسخت‌هایی چون جُنیدی را به پشت ابر تیره، کِی شود خورشید زندانی؟ کجای این جهان دیدند شیخی پیر از طفلی به یکباره بیاموزد چنین رسم مسلمانی علی الظاهر تو کودک بودی اما یک «ولی الله» که می‌بردند نامت را علی جویان به حیرانی تو روح عدلی و حقاً توانستی به حرف حق ستون کاخ ظلمت را چنان زینب بلرزانی تو و بزم شراب و باز تکرار جسارت‌ها ملائک با تو می‌گریند وقتی روضه‌ می‌خوانی دلی که بی تو می‌ماند بیابان است می‌خشکد نگاهت نور خورشید است دریک صبح  بارانی شبیه بادسرگردان، میان صحن می‌چرخم و می‌گویم به آن‌هایی که می‌آیند مهمانی گدای سامرا بودن شرف دارد به "اربابی" بیا مسکین در این خانه ک پشت در نمی‌مانی بیا که سفره احسان در این بیت الکرم پهن است چه خوانی وچه  احسانی چه روزی فراوانی منم خرده‌گدایی که کریمی چون تو را دارم  تو هم آنی که دستم را گرفتی کمتر از آنی پریشانم پریشان هوای سامرای تو زیارت هست پایان دل انگیز پریشانی شاعره: 🎤 .