eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علامات ظهور . . علامات ظهور کیست از سمت یمن پیدا؟! که می بینم به هر سو لاله ی خونین کفن پیدا سواران که اند اینان خدایا پشت دروازه؟! اویسانند هرسو بر افق های قرَن پیدا کدامین کشتی موعود برساحل فرودآمد؟ ببین شوری دگرگون رابه بحرتن تتن پیدا دلم رانذرچشمش کاش پی درپی بسوزاند که خواهد شدعیاراین سپندازسوختن پیدا به قول موبدان،"هوشیدرزرتشت"می آید شکوه اوست حتی دراساطیرکهن پیدا شهادت نامه ام داردورق گردانی ای پنهان غبارذوالجناح اوست ازخاک پیدا . . .
. | رجبيه | . . می شود شبخوانی ماه رجب را بشنوی گریه ی گل های مست نیمه شب را بشنوی پشت دیوار بلند تاک ها بنشبن خموش تا که ساقی نامه ی بنت العنب را بشنوی مستی است و راستی یکباره مستان را مرام مست باش و راست تا رمز طرب را بشنوی واعظ شهرازرطب خوردن مگرافتاده است بایدازاوحکمت ترک رطب رابشنوی! نسبت ماچیست باآیینه؟جادارد اگر گریه ی آیینه سازان حلب رابشنوی مست باید در مفاتیح الجنان هم بنگری تا در این ماه خدا، سر ادب را بشنوی در سماع رنگ رنگ باغ باید بنگری تا خروش العجب ثم العجب را بشنوی پیش رویت باد می آشوبد این تقویم را تا ورق گردانی ماه رجب را بشنوی گوش کن بانگ شباهنگ است بین کاج ها تا که از هر برگ، ذکری مستحب را بشنوی پارسایی بوده رسم شاعران پارسی شیشه در دست آ که تا شعر عرب را بشنوی در فلق بنگر شکوه مسجد آدینه را تا که از سجاده ها "فزت و رب" را بشنوی صبح نخلستان پرست از گریه ی شط فرات تا در آن شور شهیدی تشنه لب را بشنوی . . ✍ .
. . رجب! که ماه تو را فیض روز و شب دادند رجب! که نهر بهشتی تو را لقب دادند: حسین بین دو تا نهر آب عطشان بود فرات اگر چه به دشت بلا خروشان بود خروش اشک من از خشکی لبش باشد حضور قلب من از فیض یا ربش باشد همیشه از کرمش زیر منت اویم به جانب حرمش السلام می گویم سلام کرب و بلا! حاجتم شده این بار زیارت رجبیّه! به زیر قُبّه ی یار سلام کرب و بلا! من برات می خواهم به موج اشک، نظر بر فرات می خواهم سلام کرب و بلا! کاش نیمه ی این ماه به یاد داغ عقیله رِسَم به قربانگاه شکست این دل عاشق به رسم هر روزی دوباره آمده یادم چه بیت جانسوزی: «چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز ناله ی زینب به گوش می آید» ✍ .
. ایمان در یمن آمریکا اولین جمعه در آستانه ماه رجب به یمن🇾🇪 حمله کرد ، غافل از اینکه که اولین جمعه ماه رجب ، زمان مسلمان شدن یمنی ها به دست امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) است... باید بدانند که فرزندان حیدر و ارادتمندان امیرالمؤمنین (ع) چون او فاتح خیبری خواهند شد که یهودیان در آن پناه گرفته اند و مشرکان از آن حمایت می کنند... .
. سرود میلاد امام محمد باقر(ع) جانِ دل ماه منابر آمد ذات حق نور شعائر آمد روشن شد ماه رجب از یمنش ای جانم امام باقر آمد ای سلاله ی دریا. یا محمد باقر ای دسته گل زهرا. یا محمد باقر یادگار عاشورا. یا محمد باقر ای.نور چشم سیدالساجدینی استاد مکتب دین و آیینی وارث امیرالمومنینی طاها . داده . سلامت باجابر مولا مولا یاحضرت باقر روشن از جمال تو افلاک است در پای تو نُه فلک هم خاک است مهر تو به سینه ی هرکس نیست والله نطفه ی او ناپاک است برکت رجب هستی. یا محمد باقر مرتضی نسب هستی. یا محمد باقر بهترین رطب هستی. یا محمد باقر ای.تو باران رحمتی مولا مولا تو راه سعادتی مولا مولا برما هم عنایتی مولا مولا سمتت. آقا. کی می گردم زائر مولا مولا یاحضرت باقر ✍ 👇
31.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| با دل خسته غم زده 🎤‌حاج‌حســین‌سیب‌سرخی مـــــورخه شنبه ۱۴۰۲/۴/۳۱ ┄⁣┅─═◈═─┅┄⁣ با دل خسته ی غمزده دلی که از عشق تو دم زده با تو خدا تقدیرمو ، رقم زده ای دلبر دلخواهم روشنی راهم سیر الی اللهم یا اباعبدالله، حسین نگیر از دست سرد من همین گرمای دستت رو که خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را ای دینم و آیینم سوره ی یاسینم آیه ی تسکینم یا اباعبدالله ، حسین در طلب کربلا در تاب و تب کربلا صد صبح بهشتی کجا یک نیمه شب کربلا کربلا یا کربلا ، کربلا یا کربلا از همه خیری که میرسه نسیم حرم برا من بسه گرد و غبار کربلا ، مقدسه ای نور مسیح من خیر کثیر من نعم الامیر من یا اباعبدالله ، حسین تو شاه سربلندی که غمت افتاده در دلها الا یا ایها الساقی ادرکا سعا و ناولا ای شور وفا دارم نفس عیّارم ذکر لب یارم یا اباعبدالله ، حسین جان به غمِ کربلا صاحب علمِ کربلا صد روضه رضوان کجا عطر حرم کربلا کربلا یا کربلا ، کربلا یا کربلا داغ تو غصه ی اعظمه بساط غمِ تو فراهمه راه نجاتم روضه ی ، محرمه ای قبله ی محرابم صورت مهتابم حضرت اربابم یا اباعبدالله ، حسین به غیر از تو نمیخواهم به غیر از تو نمیبینم به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم ای کهف امان من راحت جان من ای ضربان من یا اباعبدالله ، حسین تا هدفِ کربلا بیت الشرفِ کربلا عشق منه نوکر کجا عشق نجفِ کربلا کربلا یا کربلا ، کربلا یا کربلا .
. علیه‌السلام آن مقتدا که هستی دارد قوام از او خورشيد و ماه نور گرفتند وام از او آن پنجمين امام که معصوم هفتم است دارد حريم کعبۀ دين احترام از او دريا شکافِ علم و يقين «باقرالعلوم» ماهی که شرمگين شده بدر تمام از او او باغبان علم و فضيلت شد و به جاست آن گلشنی که يافته فيض مدام از او گل‌های باغ معرفت و بوستان علم دارند رنگ و جلوه‌گری هر کدام از او روشن چراغ دانش و بينش ز نور اوست دارد حياتِ علم و فضیلت دوام از او بطحا شده‌ست باغ بهشت از ولادتش يثرب شده‌ست روضۀ دارالسلام از او در گردش مدار، فروغ اميد را منظومه‌های عشق گرفتند وام از او تا رهنمای خلق شود در ره نجات اول گرفته بود خدا التزام از او قولش هماره قول رسول کريم بود شد جلوۀ حديث نبی مستدام از او اين آفتاب عشق که سوی دمشق رفت گفتی گرفت روشنی روز، شام از او بزم هشام بود به شام و گمان نبود دعوت کند به «سَبق رِمايه» هشام از او هرچند عذر خواست ز پرتاب تير و خواست تا حکم انصراف بگيرد امام از او اما هشام بر سخن خود فشرد پای تير و کمان گرفت امام همام از او تير و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او فضل و بزرگواری آن مظهر گذشت راضی نشد که خصم شود تلخ‌کام از او تير نخست چون به هدف کارگر فتاد پروانه يافتند يکايک سهام از او می‌دوخت تير را به دل تير در هدف بود از خدای نصرت و سعی تمام از او آماج تير شد چو هدف شد بر آسمان تجليل بی‌مبالغۀ خاص و عام از او اين است رهبری که به هر لحظه قدسيان در عرش می‌برند به تقديس نام از او همراه اوست عطر شهيدان کربلا خيزد هنوز رايحۀ آن قيام از او «جابر» سلام ختم رُسل را به او رساند با گوش جان شنيد جواب سلام از او از سعی او گرفته صفا، مروه و صفا بر جای مانده حرمت بيت‌الحرام از او از صد هزار بوسۀ خورشيد خوشتر است خال سياه کعبه و يک استلام از او اصحاب معرفت به ادب گرد آمدند باشد که بشنوند حديث و پيام از او گوهرفشان به خدمت او طبع «حِميَری» است شعر «کميت» يافته قدر و مقام از او در ساحل غدير ولايت نشسته‌اند آنان که چون «فُضيل» گرفتند جام از او رو تشنگی بجوی «شفق» گر اميد توست جامی ز حوض کوثر و شرب مدام از او 📝 .👇
👆 به نام خدا یادداشتی دربارهٔ قصیدهٔ «آفتاب عشق» در وصف امام محمد‌بن‌علی‌الباقر (علیه‌‌السلام) اثر استاد محمد جواد غفورزاده (شفق) اشاره این قصیده را اول‌بار، اوایل دهه ۸۰ در کتاب «صدسال شعر خراسان» (به سعی علی اکبر گلشن آزادی و احمد کمالپور) زیارت کردم (ص۶٣٩-۶۴٠). در همان نگاه اول موضوع شعر، قالب و زبان محکم، همچنین فرم و ساختار موسیقایی، بویژه ردیف قافیه آن، در چشم من بسیار جلوه کرد‌‌‌ و به‌شکرانه، در چند نوبت این قصیده را در جلسات نقد بازخوانی نمودم‌؛ تا شاید بتوانم الگویی برای نسل جوان ارائه کنم. به خاطر دارم در یکی از آن جلسات، شاعران عزیز، سید محمد بابامیری و سید محمد جواد شرافت نیز حضور داشتند. نشر این شعر در کانال شعر هیئت، خاطرات آن روزها را در ذهن من زنده کرد و تصمیمم بر این شد که در کنار بیان خاطرات شفاهی، نکاتی را نیز درباره ظرایف ادبی و ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی و معنوی این قصیده بنگارم. نکته یکم قالب شعر، قصیده است و بهتر بگوییم «قصیده‌واره» یا «قصیدهٔ نو» که فرم روایت، زبان، نحوه بیان و تعداد ابیات، مطابق ذوق و نیاز مخاطب تعدیل شده است. نکته دوم تاریخ سرایش شعر، دوم دی‌ماه ۱۳۷۱ است، یعنی ۳۱ سال قبل؛ با این وجود، هنوز زبان شعر، بوی کهنگی نگرفته است و مخاطب در خوانش آن، احساس ملالت نمی‌کند. نکته سوم توجه و دقت شاعر در فاصله گرفتن از تکلف ادبی و نیز رعایت قوانین زبان عامیانه، با هدف دخیل‌دانستن مخاطب در لذت شعری، ستودنی است. حاصل این رفتار هنرمندانه، آشتی مخاطب با شعر است. شاهد این ادعا، سادگی زبان و شیوه بیان شعر، و تناسب آن با فهم عام در کنار وسواس هنری و رعایت اصل «شعریت» است. دانش به «حسن مطلع» او گفت آفرین! بینش رسیده است به «حسن ختام» از او... حاصل این دیدگاه هنری و فرهنگی، رسیدن به زبان و شیوه بیان «سهل ممتنع» در این شعر است‌؛ به همین جهت، اشعاری از این دست را می‌توان الگوی شاعران اهل هیئت معرفی کرد. امید است تا با بهره‌گیری از الگوهای زبانی و بیانی آن، به مراتبی عالی در شعر دست یابند که در کنار سادگی و عام فهمی، اصل رعایت بیان شاعرانه (یا حداقل، بیان کنایی) در آن مشهود باشد و خواص، برای آن ارزش هنری قائل شوند. نکته چهارم این شعر، آمیزه‌ای از چند اصل مهم شعر ولایی است: الف) مدح و ستایش امام (علیه‌السّلام) با محوریت معرفی شخصیت ملکوتی و ناسوتی ایشان. آن پنجمین امام که معصوم هفتم است مهری که شرمگین شده بدر تمام از او و: تا رهنمای خلق شود در ره نجات بالله گرفته بود خدا التزام از او ب) ارائه گزارش تاریخی ج) استفاده از عنصر «روایت» و «وصف» (جزئی‌گری و جزئی‌نگاری) د) موضع‌گیری عاطفی شاعر ه) تحلیل و قضاوت. تیر و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او فضل و بزرگواری آن مظهرِ گذشت راضی نشد که خصم شود تلخ‌کام از او... مرور تاریخ زندگانی اهل بیت (علیهم‌السّلام) و رفتار دشمنان با ایشان در شعر، برکات زیادی برای شاعران به همراه دارد؛ از جمله: *بازسازی تاریخ در قالب شعر *تحلیل و موضع‌گیری با هدف ارتقای سطح معرفت عام، که از نکات مهم و از رسالت‌های غیرقابل اغماض شاعران شیعی است. امید است، شاعران اهل بیت با الگوگیری از اشعاری چون این شعر پرمضمون و محتوا، با پرهیز از استحسان‌های ذوقی و تصورات تاریخی غیر قابل دفاع، نیز ارائه زبان حال‌های موهن، سعی در بازسازی تاریخ اهل بیت (علیهم‌السلام) و تحلیل آن بر اساس روایات مأثوره داشته باشند. مسلّمأ به این شیوه است که می‌توانند بر غنای فنی و محتوایی شعرشان بیفزایند.
. علیه السلام بند1⃣ روضه نفس گیره دلم کبابه این ماجرا حتی فکرش عذابه مرثیه خون امشب سنگین ترین روضه اش بزم شرابه بی عمامه پا برهنه کشون کشون بردنت پیش چشم اهل بیتت با چشم خون بردنت به گناه بی گناهی به قصد جون بردنت ولی از کوچه و بازار نه میون خنده ی انظار نه به تو حرف بد زدن اما جلوی چش علمدار نه بند2⃣ قلب تو از غصه در اضطرابه کاشکی بگن اینا همش یه خوابه اما برای تو قطعی ترین روضه بزم شرابه بی حیاها با خبر از مقام والای تو جامشونو پر میکردن جلوی چشمای تو بردنت تو مجلسی که نبود اصا جای تو ولی با اهل و عیالت نه با گلای خسته حالت نه شنیده حرف کنیزی رو دختر کم سن و سالت؟ نه بند3⃣ امشب همه عالم در تب و تابه داغ تو بیرون از حد و حسابه از سامرا تا شام نزدیک ترین روضه بزم شرابه با صدای خنده هاشون قاتل جونت شدن کاشکی دیگه بیشتر از این تو رو عذابت ندن اما مقتل مینویسه به تو تعارف زدن جلوتر رفته مصیبت نه بیشترم شده جسارت نه کسی ته مونده ی جامش رو ریخته رو سر بریدت نه شعر و سبک: ، انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
@tekyenokariچشم من کم سو شده.mp3
زمان: حجم: 3.86M
بند1⃣ چشم من کم‌سوشده کارم تمومه بغض غم‌چن وقته که توی گلومه خسته شدم از این تبعید امید من شد ناامید وفا ندارن این مردم چی بگم از دست اینها حکایت کوفه است اینجا حیا ندارن این مردم بعدعمری ببین آخر کجاها من رو آوردن شبیه عمه وجدم منو بزم شراب بردن امون ای دل امون دل بند2⃣ رسیده جون به لبم از دست دنیا میخونم با هر نفس مدد یازهرا یاد مدینه افتادم نمیره داغت از یادم روضه میخونم زیر لب بشکنه دست اون نامرد که صورتت رو نیلی کرد جلوی چشمای زینب به غرور حسن برخورد که شدی روزمین پرپر ملائک گریه میکردن واسه چشم تر حیدر امون ای دل امون ای دل بند2⃣ آسمون سامرا به رنگ خونه دل من تو کربلاست خدا میدونه شکر خدا شد تقدیرم با لب تشنه میمیرم میسوزم از زهر دشمن اگه تک وتنها بودم غریب سامرا بودم درامونه ناموس من لب گودالو میبینم پریشون خواهر افتاده ته گودالو میبینم از نفس مادر افتاده امون ای دل امون ای دل سبک:رضا باقریان شعر:حسین نوری