eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. نجوا با امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام شهادت حضرت علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ حاج محمد اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• @emame3vom •┄┅═══••↭••═══┅┄• باز‌ هم حرفِ فراق است جدایی سخت است شب آخر شده ای کاش بیایی سخت است بند اگر بند تو بود گردن اگر گردن من آری آری که از این بند رهایی سخت است من دو ماه است که سینه زده ام در زده ام وای اگر در به رویِ من نگشایی سخت است *شب آخری دیگه ناله تُ نگه ندار ..* پدرِ سینه زنان ، بی تو یتیمیم همه اینکه باشی و ندانیم کجایی سخت است سخت دلتنگِ هوایِ حرم سلطانم دوریِ نوکر از ایوان طلایی سخت است *یه موقع خودمون التماسِ امام رضا میکنیم ، یه موقع امان زمان سفارشمون رو میکنه .. آقا میفرماید که یه نگاهی بکنید این گدا امشب از راه دور دستِ توسل دراز کرده* تو بگو جانِ جوادش نظری اندازد هرکجا جز در این خانه گدایی سخت است یابن الحسن .. یابن الحسن .. . ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
۶ آبان ۱۳۹۸
Taheri Shab 29 Safar 97-01.mp3
1.27M
|⇦• نجوا با امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
۶ آبان ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصه #امام_رضا عليه السلام بـــا نــــواى #حـــاج_محمــــود_كريمــى
۶ آبان ۱۳۹۸
دکلمه امام رضا.کریمی.mp3
10.03M
📁 «دهاتی ... » 🔉 با نوای: ☑️ ویژه شب (ع) @emame3vom 🔸🔸🔸
۶ آبان ۱۳۹۸
. روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام حضرت علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• @emame3vom •┄┅═══••↭••═══┅┄• منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد میانِ سینه ام این دردِ بی امان اُفتاد *برا ولی نعمتت میخوای امشب ناله بزنی و اشک بریزی ..* به راه رویِ زمین مینشینم و خیزَم نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد *این چه زهری بود نانجیب به امام رضا داد .. میان اهل بیت همه رو مسموم کردن به جز ابی عبدالله و حضرت صدیقه سلام الله علیهما .. اما این زهری که به امام رضا دادن یه جیزِ دیگه ای بود ، روایت نوشته سه دانۀ انگور مامونِ ملعون به حضرت داد ، تا تو دهانش گذاشت ، دیدن دست رو جگرش گذاشت .. سریع عباشُ رو سر کشید .. شیخ صدوق رحمه الله علیه نوشته حضرت پنجاه مرتبه رو خاکا نشست .. گاهی صدا میزنه آه جیگرم .. گاهی وقتا صدا میزنه آه پسرم .. اما وقتی محکم رو زمین میخورد میگفت وای مادرم ...* چنان به سینۀ خود چنگ میزنم از آه که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد کشیده ام به سر خود عبا و میگویم بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد *اباصلت میگه دم در کاخِ مامونِ ملعون دل تو دلم نبود حضرت فرموده بود اگر دیدی عبا رو سر کشیدم دیگه کار از کار گذشته .. تا در باز شد دیدم امام رضا اومد عبا رو سر کشیده ، با چه سختی اومد تو خونه ، فرمود اباصلت همه درایِ حجره رو ببند، کسی به دیدنم نیاد .. اما لحظاتی بعد دیدم یه نوجوان مه سیمایی لباسِ عزا به تن کرده ، از وجناتش شناختمش پسر امام رضاست ، اما با تعجب پرسیدم آقا همه درایِ حجره رو بسته بودم از کجا وارد شدید؟! فرمود اباصلت خدایی که به یک چشم بهم زدن منو از مدینه به طوس میاره قادر نیست از در بسته وارد کنه؟! خیلی عجیبه والا ، از امام رضا یاد بگیریم ،همیشه سفره مینداخت با کارگرا و کنیزا و غلاما همه باهم سر سفره مینشستن .. اما این لحظات آخر نوشتن مثه شخصِ مار گزیده تو حجره هی به خودش می پیچه رو خاکا .. اما اباصلت میگه سوال کرد حضرت بگو ببینم غلاما غذا خوردن؟! گفتم آقاجان اینا نمیتونن ، دلشون نمیاد بدون شما غذا بخورن . همیشه سر سفره با شما نشستن ، یا امام رضا شب آخرِ امشب یه لقمه معرفتی هم دهان ما بزار .. یه لقمه ای که یه عمر طبق حدیث شما در خونه جدتون باشیم و گریه کنیم .. فرمود یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ .. میگه آقا همه ی جونِشُ جمع کرد، خودشُ آورد به زحمت سر سفره نشوند به یه چیزی هم تکیه داد حضرت که غلاما راحت غذا بخورن .. همچین که سفره رو جمع کردن روایت میگه حضرت غش کردن رو زمین افتاد .. (چی داری میگی) اینارو گفتم برا این روضه حالا اباصت میگه جوادالائمه رو هدایت کردم به حجرۀ امام رضا ، همین امام رضایی که جون در بدن نداره دیدم همۀ جونِشُ جمع کرد دوان دوان آمد تا جلو در .. دست گردن آقازادش انداخت ، تو بغل جواد رو زمین افتاد .. اونا که پا روضه بزرگ شدن میدونن من چی میخوام بگم .. یه بابا اگه جونم نداشته باشه جوانِشُ رعنا و سالم ببینه انگار جون به بدنش میاد .. شیخ حر عاملی نوشته ابی عبدالله تا نگاهش به علی اکبر افتاد جوانِشُ یه جوری قطعه قطعه دید ، حسین انگار جون از همه بدنش رفت .. جلو چشم همه دیدن حسین رو زمین افتاد .. دوزانو دوزانو داره میاد این روضۀ امشبِ ، اما هرسال یه روزی ام داریم وقتی از امام رضا میخونیم . باقی این غزل یه جایی برده دلُ نمیتونیم ازش بگذرم ..* بیا جواد که از زخمِ زهر می پیچد شبیه عمه اش از پا نفس زنان اُفتاد شبیه دخترکی که پس از پدر کارش به خارهایِ بیابان به خیزران اُفتاد به روی ناقه‌ی عریان نشسته خوابیده و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد *اگه حقش ادا بشه میگم والا اسراف نمیکنم تو روضه* گرفت پهلویِ خود را میان شب ناگاه نگاهِ او به رخ مادری کمان اُفتاد دوید بر سر دامان نشست خوابش برد که زجر آمد و چشمش به نیمه جان اُفتاد رسید زجر دوباره عزایِ کوچه شد و به هر دو گونۀ زهراترین نشان اُفتاد رسید زجر و پِی خود دوان دوانش برد که کارِ پنجه ی زبری به گیسواَش اُفتاد دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس دوباره رأس اباالفضل از سنان اُفتاد حسین ... ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
۶ آبان ۱۳۹۸
Taheri Shab 29 Safar 97-03.mp3
3.94M
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
۶ آبان ۱۳۹۸
زیبا ویژۀ حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• بیا جوادم برس دادم به خاکِ غربت زِ پا فتادم شد دم آخرم کجایی .. مانده زمین سرم کجایی .. ای علی اکبرم کجایی ، واویلا .. به حجره ای که بسته است دل پدر شکسته است ز دوری تو خسته ام ، واویلا .. (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. عبا رویِ سر ، خمیده قدم شده لبم خشک ، شبیه جدم آمده رویِ سینه دستم .. رو سویِ کربلا نشستم .. یادِ سر بریده هستم ، واویلا .. به همره شهادتین گرفته ام به شور و شین دم حسین حسین حسین ، واویلا .. قدم قدم تا به حجره بابا نشستم از پا به یادِ زهرا هر قدمی زمین که خوردم .. پهلویِ خویش می فشردم .. تا برسم به حجره مُردم ، واویلا .. همیشه لعنت خدا بر آنکه مادرِ مرا لگد زده به کوچه ها ، وا اماه ... (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. بیا جوادم برس دادم به خاکِ غربت زِ پا فتادم شد دم آخرم کجایی .. مانده زمین سرم کجایی .. ای علی اکبرم کجایی ، واویلا .. به حجره ای که بسته است دلِ پدر شکسته است ز دوریِ تو خسته ام ، واویلا .. (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. ____________ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
۶ آبان ۱۳۹۸
Taheri Shab 29 Safar 97-05.mp3
2.12M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
۶ آبان ۱۳۹۸
. ...🔻 ▪️چقدر آخراین ماه سخت وسنگین است ▪️ تمام آسمان وزمین بیقرار وغمگین است ▪️بزرگتر ز غم مجتبی (ع) و داغ رضا(ع) ▪️فراق فاطمه با خاتم النبیین (ص) است ایام سوگواری... (ﷺ) و ع و شهادت ع برهمه شما عزیزان تسلیت باد...🏴
۶ آبان ۱۳۹۸
Mehdi Rasoli - Ya Khademal Hossein (128).mp3
6.17M
🏴💔🏴 🎧 👆 🎤حاج مهدی 👌 🚩یاخادم الحسین🚩 📝 👇 ــــــــــــــــــــــــــ یا خادم الحسین و یا ناصر الحسین حی علی الحسین و سلام علی الحسین یا سیدی سلام علیک قلبی دمی و مالی لدیک قتل الله قوما (قتلوک)3 و من الماء عذب (منعوک)3 ای مستجات توبه های آدم ای نور خانه ی رسول خاتم ای کشتی نجات اهل عالم 🚩➖اباعبدالله➖🚩 این بانگ الرحیل سپاه سعادت است بر خون خود تپیدن عاشق عبادت است دنیا نه جای ماندن اهل شهادت است ما سربلند روز جهادیم ما سرباز ره اعتقادیم سر ما میرود اما (ره ما نه)3 تن ما میشکند باور ما نه (ره ما )نه3 ای مستجات توبه های آدم ای نور خانه ی رسول خاتم ای کشتی نجات اهل عالم 🚩➖اباعبدالله➖🚩 کیم ایستیه تاپا شرف روز نشآتین کیم عاشقانه سسلنه ذکر شهادتین ذکرین قبولینه دیر اولده یا حسین ذکر حسین ملاک عبادت ذکر حسین کلید شهادت ویروب اسلامیانه (آدی غیرت)3 یو‌لوغیرت سوزی‌عزت‌ئوزی عترت(آدی غیرت)2 ای مستجات توبه های آدم ای نور خانه ی رسول خاتم ای کشتی نجات اهل عالم 🚩➖اباعبدالله➖🚩 ع🏴 ♻️ 💯 ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
۶ آبان ۱۳۹۸
1398080502.mp3
14.39M
۱ مـراسم و امام مجتبی حـاج ســیدمـهدی میـردامــاد یکشنــبـه ۵ آبــان مــاه ۹۸ هيأت مکتـب الصادق (عليه السلام)
۶ آبان ۱۳۹۸
قلم به دست گرفتم به سوختن بنویسم..... کنار سوختن سینه ساختن بنویسم...... قلم به دست گرفتم پس از دو ماه حسینی...... یکی دو روزه یِ آخر حسن حسن بنویسم.... .
۶ آبان ۱۳۹۸
1398080503.mp3
20.1M
۲ مـراسم و امام مجتبی حـاج ســیدمـهدی میـردامــاد یکشنــبـه ۵ آبــان مــاه ۹۸ هيأت مکتـب الصادق (عليه السلام)
۶ آبان ۱۳۹۸
seyedmahdimirdamad-@yaa_hossein.mp3
3.56M
شهادت #امام_رضا علیه السلام 🎵خدارو شکر که هر کی بپرسه ازم کجاییم؟ جواب من همیشه همینه امام رضائیم 🎤سیدمهدی میرداماد
۶ آبان ۱۳۹۸
1398080505.mp3
12.92M
۴ مـراسم و امام مجتبی حـاج ســیدمـهدی میـردامــاد یکشنــبـه ۵ آبــان مــاه ۹۸ هيأت مکتـب الصادق (عليه السلام)
۶ آبان ۱۳۹۸
1398080504.mp3
9M
۳ مـراسم و امام مجتبی حـاج ســیدمـهدی میـردامــاد یکشنــبـه ۵ آبــان مــاه ۹۸ هيأت مکتـب الصادق (عليه السلام)
۶ آبان ۱۳۹۸
سینه زنی زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ کربلایی حسین طاهری اجرا شده در ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •┄┅═══••↭••═══┅┄• تویِ این بی کسیام ، تنهاییام یه نفر هست که برام همه کَسه کاری به هیچکی ندارم بخدا یه امام رضا دارم برام بسه .. غیرِ ذکرِ یا امام رضا که من دیگه ذکری رو بلد نیستم آقام نکنه یه وقت جوابمُ ندی دیگه اینقَدام که بد نیستم آقام هرجا از دست خودم خسته شدم آرومم کرده صفایِ حرمت دوباره دلم برات پر میزنه قربونِ کبوترایِ حرمت .. قربونِ کبوترایِ حرمت قربونِ این همه لطف و کرمت تو که آخر گره رو وا میکنی پس چرا امروز و فردا میکنی میدونم دور و برِ صحن و سرات دلایِ عاشق و دیوونه پُره دلِ مارو هم یه گوشه ای ببند یه روزی شاید به دردت بخوره دل سنگم میتونه تویِ حرم زیرِ پایِ زائرات جا بگیره یه بزرگی کن و بِش نگو بره دلم اینو بشنوه که میمیره کربلا و مکه و بهشتِ من یه گوشه از حرم امام رضاست اگه نوکرِ حسینِ فاطمه ام به خدا از کرم امام رضاست بساط اشکُ دارن جمع میکنن فرصتی به این دلِ سیاه میدی؟ اگه که جاموندیم از کربُبَلا یا امام رضا بهم پناه میدی؟ اگه از مشهدتم جا بمونم غم عالم رو سرم خراب میشه شبایی که حالم آشوبه دلم هواییِ صحنِ انقلاب میشه به امانت میزارم پیش شما بارِ اشک و گریۀ محرم و با این اشکا میشه خاموش بکنی شعله هایِ آتیشِ جهنم و .. قربون کبوترای حرمت قربون این همه لطف کرمت .. ____________ مرا که این همه دل خسته ام دلم مشکن ببین به گریۀ آهسته ام دلم مشکن تو دل نواز ترین فردِ روزگارانی فزون تر از همه بشکسته ام دلم مشکن شنیده ام که مرام تو دل شکستن نیست به یک نگاهِ تو دل بسته ام دلم مشکن شنیده ام که به زوّار خود نظر داری به زائرین تو پیوسته ام دلم مشکن مرا که این همه دل خسته ام دلم مشکن ببین به گریۀ آهسته ام دلم مشکن ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
۶ آبان ۱۳۹۸
Taheri Shab 29 Safar 97-06.mp3
2.07M
|⇦• سینه زنی واحد زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ کربلایی حسین طاهری اجرا شده در ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
۶ آبان ۱۳۹۸
. با زمزمی به وسعت چشم تر آمدم تا محضر زلال‌ترین کوثر آمدم قسمت نشد که بال و پری دست‌وپا کنم اما به شوق دیدن تو با سر آمدم گفتند زائر حرمت زائر خداست مُحرم‌تر از همیشه بر این باور آمدم اینک مدینةالنبی‌ام، مشهدالرضاست با نام تو به محضر پیغمبر آمدم از حس و حال روشن معراج پُر شدم وقتی به خاکبوسی «بالاسر» آمدم حسی کبوترانه گرفته‌ست جان من پایین پای تو شده هفت آسمان من در این حریم قدسی سرتاسر آینه روشن شده به نور تو چشمم هر آینه گرد و غبار صحن تو را می‌خرد به جان همواره بوده است بر این باور آینه پر می‌کشد از این همه قلب شکسته: آه سر می‌زند از این همه چشم تر: آینه عکس ضریح توست که‌درقاب چشم‌هاست یا عکسی از بهشت نشسته بر آینه گم کرده دارم، آمده‌ام با نگاه تو پیدا کنم تمام خودم را در آینه لبریز روشنی‌ست تمام رواق‌ها آیینگی‌ست جان کلام رواق‌ها شب‌های گریه تا به سحر حرف می‌زنم با واژه واژه خون جگر حرف می‌زنم شمعم که گریه می‌کنم و گریه می‌کنم با قطره قطره آتش تر حرف می‌زنم روح لطیف تو شده سنگ صبور من گویی که با نسیم سحر حرف می‌زنم گاهی کنار پنجره‌های ضریح تو گاهی در آستانهٔ در حرف می‌زنم شب‌های بارگاه تو را درک کرده‌ام از «لیلة الرغائب» اگر حرف می‌زنم بر لب رسیده از قفس سینه، آه من حرف دل است روی زبان نگاه من روی تو را ستارهٔ اشراق خوانده‌اند خوی تو را «مکارم الاخلاق» خوانده‌اند دست تو را که خالق لطف و کرامت است روزی‌رسان انفس و آفاق خوانده‌اند باران مهربانی بی‌وقفهٔ تو را شأن نزول سورهٔ انفاق خوانده‌اند در مذهب نگاه تو غم حرف اول است چشم تو را پیمبر عشاق خوانده‌اند هفت‌آسمان و رحمت شمس‌الشّموسی‌ات ذرّات خاک و لطف انیس النفوسی‌ات «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 خاک باران خورده
۶ آبان ۱۳۹۸
. باید به قدّ عرش خدا قابلم کنند شاید به خاک پای شما نازلم کنند دل می‌کنم از آن‌که دل از تو بریده است دل می‌دهم به دست تو تا بی‌دلم کنند امشب کمیت شعرم اگر لنگ می‌زند فردا به لطف چشم شما دعبلم کنند ایمان راستین هزاران رسول را آمیخته اگر که در آب و گلم کنند شاید خدا بخواهد و با گوشه‌چشمتان بر رتبۀ غلامی‌تان نائلم کنند وقتی سرشت آب و گلم را ازل خدا بر آن نوشت رعیت سلطان ارتضی در هشتمین دمی که خدا بر زمین دمید بوی بهشت هفتم او ناگهان وزید از شش‌جهت نسیم خبر داد و بعد از آن از پنجره صدای اذان خدا رسید چار عنصر از ولادت او جان گرفته‌اند یعنی زمین به یمن وجودش نفس کشید از هشت بی‌خود این همه پایین نیامدم یک حرف بیشتر چه کسی از خدا شنید توحید، حرف محوری دین انبیاست شرط رضا به حکم «أَنا مِن شُروطها»ست از برکتت نبود اگر، نان نداشتیم باران نبود غیر بیابان نداشتیم سوگند بر تو ای سر و سامان زندگی بی‌تو نه سر که این همه سامان نداشتیم این حوزه‌ها نفس به هوای تو می‌کشند لطفت اگر نبود، مسلمان نداشتیم ای آرزوی هر سفر دل! از ابتدا ما قبله‌ای به غیر خراسان نداشتیم ما رعیت ری‌ایم که سلطان به جز رضا ارباب جز حسین در ایران نداشتیم خون حسین در رگ و در ریشۀ من است علم رضا معلّم اندیشۀ من است چشم امید بر در لطف تو بسته است هر زائری که گوشۀ صحنت نشسته است بارانی است حال و هوای دو دیده‌ام اینجا همیشه کاسۀ چشمم شکسته است از باب جبرئیل به پابوست آمدن از آسمان‌رسیده و رسمی خجسته است آن پیرمرد تشنه در آن گوشۀ حرم از راه دور آمده و سخت خسته است با صد امید حاجت این‌بار خویش را با پارچه به پنجره فولاد بسته است وا شد گره ز پارچه، حاجت روا شده‌ست یعنی که زائر حرم کربلا شده‌ست با یاد خاطرات سفر با عشیره‌ام بر عکس یادگاری با صحن، خیره‌ام از بس دلم شکسته برای زیارتت با اشک شوق گرم وضوی جبیره‌ام یاد غروب‌های زیارت هنوز هم گاهی پی دو جرعۀ جامع کبیره‌ام «یا قادة الهداة و یا سادة الولاة» «مستبصرٌ بشأنکم» این است سیره‌ام فرموده‌اید «فعلکم الخیر» یا رضا ای هشتمین «کلامکم النور»، تیره‌ام از بس گناه دور و برم را گرفته است چون تک‌درخت خشک میان جزیره‌ام ما هم شنیده‌ایم که فرموده‌ای شما هستم در انتظار ظهور نبیره‌ام دعبل کجاست تا بنویسد در این فراز عجّل عَلی ظُهورِکَ یا فارسَ الحِجاز «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» .
۶ آبان ۱۳۹۸
. بخوان هشتمین جلوۀ ربّنا را امام قدر را امیر قضا را تبسّم تبسّم رضای خدا را علی‌ّبن موسی‌الرّضاالمرتضی را امام رئوفی که سلطان طوس است که سلطان طوس و انیس‌النّفوس‌ست انیس‌النّفوس‌ست و شمس‌الشّموس‌ست ببین لطف والشّمس را والضّحی را چه اذن دخولی؛ یَرَونَ مَقامی بخوان زیر لب: یَسمَعونَ کَلامی اگر بی قرار جواب سلامی به آهی بلرزان دل مبتلا را چه دوری دل من چه دیری دل من ز خوف و رجا ناگزیری دل من فقیری یتیمی اسیری دل من بخوان هَل‌اَتی هَل‌اَتی هَل‌اَتی را سلامً عَلی آلَ یاسین بخوان و دو رکعت از آن شورشیرین بخوان و دعا در شبستان آمین بخوان و بخوان زیر لب یا سَریع‌الرِّضا را که شب‌های شوروشعف روزی‌ات باد سحرهای نور و شرف روزی‌ات باد و پرواز مشهد- نجف روزی‌ات باد زیارت کنی بعد از آن کربلا را گواهی تو ای شعر روز قیامت که سیّد محمد جواد شرافت سروده به شوق شفا و شفاعت نگاه علی‌بن موسی‌الرّضا را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 عشق زلال
۶ آبان ۱۳۹۸
. دل را نظر لطف تو بی‌تاب کند مس را به خدا، طلا کند، آب کند اشکم که چکیدپشت این پنجره گفت: «فولاد» که دیده، درد را آب کند آیینه‌دلان از تو صفا می‌گیرند آیین محبت و وفا می‌گیرند باور کنم این پنجره از فولاد است؟ اینجا که شفاعت و شفا می‌گیرند این روضه، محل بار عام دل‌هاست این صحنِ مبارک امام دل‌هاست «فولاد» اگر آب شود نیست عجب این «پنجره» محو ازدحام دل‌هاست «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 آیه ۸۸ .
۶ آبان ۱۳۹۸
. اگر باران نمی‌رویاند، نامت در نگاه من کجا حُرمت نگه‌می‌داشت آتش،بر گناه‌من؟ دخیلِ غرفه‌های استجابت می‌شود عمری به امّید شفاعت، دست‌های بی‌پناه من به پابوسِ ضریح مهربانی‌هات می‌آیم غریبی می‌کند امّا، دلِ غرق گناه من امیری کن،مگر بالاکند روزی سرِ خود را دلِ حسرت‌نصیب و چشم‌های روسیاه‌من تمام شعرهایم نذرِ نامِ مادرت، شاید شود بر آستان‌بوسیِّ درگاهت گواه من «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 آینه گردانی
۶ آبان ۱۳۹۸
شب گذشت از نیمه امّا با تو صحبت‌می‌کنم تا که بگذارم نماز عشق، نیت می‌کنم ای ولایت! شرط توحید تمام عاشقان با تولّای تو، من تجدید بیعت می‌کنم در حریم حضرت خورشید،جای ذرّه نیست از حضور خود در این درگاه حیرت می‌کنم تا نگاهم می‌کنند آیینه‌ها از هر طرف شرم از آیینۀ قرآن و عترت می‌کنم من که سنگین‌بارم از بسیاری جرم‌ و گناه خواهش بال کبوتر با چه جرأت می‌کنم؟ نعمت قرب جوارت را به من بخشیده‌اند در بهشت آرزو کفران نعمت می‌کنم ای شنیده با صبوری درد دل‌های مرا اشک اگر بگذارد امشب باتوصحبت‌می‌کنم من که با فرمان‌بری از نفس عادت کرده‌ام کی به خود می‌آیم آخر، کی عبادت می‌کنم؟ خط نزن اسم مرا با صد خطا پشت خطا من دلِ هر جاییِ خود را نصیحت می‌کنم سورۀ یوسف‌که‌خواندم،آیه‌شدهشتادوهشت بارها این آیه را با خود تلاوت می‌کنم شک‌ندارم«با کریمان کارها دشوار نیست» گر نشد کامم روا، خود را ملامت می‌کنم این خریداران یوسف‌، دست پُر آورده‌اند من تهی‌دستم چرا بیهوده قیمت می‌کنم؟ تا نسوزد بی‌گناهی از شرار آهِ من می‌روم از جمع بیرون،باتوخلوت‌می‌کنم تا نصیب من شود توفیق ترک معصیت چشم خود را چشمۀ اشک ندامت‌می‌کنم تا نگردد در مقام عرض حاجت، ‌ناامید با دل خود بعد از این اتمام حجّت‌می‌کنم یک‌قدم تا آسمان مانده‌ست از شهر بهشت من زغفلت آرزوی باغ جنّت می‌کنم گر که زنگ ساعتِ صحن تو بیدارم کند توبه در باقیِّ عمر ازخواب غفلت می‌کنم گر که دستم را بگیری، مثل خُدّام حرم بعد ازاین خدمت به‌قدر استطاعت‌می‌کنم @emame3vom بس که تو زود آشنایی ای امام مهربان من کجا درمحضرت احساس غربت‌می‌کنم؟ «یک سلامم را اگر پاسخ بگویی، می‌روم لذّتش را با تمام شهر، قسمت می‌کنم» تا بریزم گاهگاهی سرمه در چشم غزل من به گرد راه زوّارت قناعت می‌کنم تا بماند قصّۀ صیّاد و آهو جاودان بی‌پناهان را به پابوس تو دعوت می‌کنم در کنار پنجره فولادتان با اشک چشم می‌نویسم «یا علیّ» و رفع زحمت می‌کنم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 آیه ۸۸
۶ آبان ۱۳۹۸
بر شانه‌های ضریحت،تا می‌گذارم سرم را انگار می‌گیری از من،غوغای دور و برم را حرفی ندارم بجز اشک،نه‌حاجتی نه‌دعایی دست شما می‌سپارم، این چشم‌های ترم را من از جوار کریمه، از شهرِ بانو می‌آیم آقا! بگو می‌شناسم،همسایهٔ خواهرم را عطر هوای رواقت ،آهنگ هر چلچراغت نگذاشت باقی بماند،بغضی که می‌آورم را حتّی اگر دانه‌ای هم،گندم برایم نریزی جایی ندارم بریزم،جز صحن‌هایت پرم را هربار مشهد می‌آیم،انگار بار نخست است هی ذوق دارم ببینم،گلدسته‌های حرم را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom
۶ آبان ۱۳۹۸