eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫 🌷💫 💫 ✅پرسش 💠 چه نقشی در زندگی ما مسلمانان دارد؟ ✍پاسخ 🔷اعتقاد به از آن اندیشه هایی است که در طول تاریخ به نوعی با ساختارهای قدرت مرتبط بوده است. پادشاهان مستبد دوست داشتند که مردم باشند، بخاطر اینکه هر بلایی سر مردم بیاورند، مردم بگویند که و ما این بوده است. یکی از پیامدهای اجتماعی این است که فرد برای موجود نمیکند. اگر شما احتمال بدهی که در کنکور قبول میشوی، سعی می‌کنی که در کنکور قبول بشوی، ولی اگر فکر کنی که دست من نیست و قبلا مقدر شده است، اگر قرار است که قبول بشوم، میشوم و اگر قرار باشد که قبول نشوم، نمیشوم و درس خواندن من هیچ فایده ای ندارد. شما وقتی تلاش میکنی که فکر کنی قبول شدن شما دست خودت است. حکام جور همواره تلاش میکردند که مردم بشوند و نخواهند که حق شان را از حاکمان بگیرند و بگویند که قسمت ما همین بوده است. گلیم کسی را که بافتند سیاه با آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد. این نگاه دو کس است. یکی نگاه انسان تنبل که میخواهد برای تنبلی اش داشته باشد. یکی حاکمان و مستبدانی که در تنبلی مردم است. علامه اقبال لاهوری می گوید: بعد از هر شکست بزرگ، ملتهای شکست خورده پیدا میکنند. مثلا مغول مردم کشورهای اسلامی را شکست داده و اذیت کرده و بعد اشعار جبرگرانه در آن دوره در میان مردم زیاد است. زیرا این جبرگرایی نوعی واکنش مردم است برای اینکه شکست خودشان را توجیه کنند و خودشان را آرام کنند، فرافکنی بکنند و بگویند که خدا این کار را خواست و تقدیر الهی بوده است و بگویند که کاری از دست ما برنمی‌آید. 🔷وقتی را به دارالعماره ی کوفه می آورند، به (ع) نگاه میکند و میگوید که این کیست؟ می‌گویند که ایشان پسر (ع) هستند. ابن زیاد با بی ادبی می‌گوید که مگر علی بن حسین (اشاره به علی اکبر) را خدا نکشت؟ (ع) می‌فرماید: آن علی بن حسینی که کشته شده برادر بزرگ من بود و او را ، بلکه . ابن زیاد می‌خواست از خودش رفع اتهام بکند و بگوید که علی بن حسین را خدا کشت. نوعی است. جامعه‌ای که دنبال است فرسوده میشود و خالی از عمل میشود. در جوامعی که به معتقد هستند، در یک جاهایی خسته میشوند و به می‌خورند. آن جوری که می‌خواهند نتیجه نمی‌گیرند و ناامید می‌شوند. به نظر می‌رسد که است از این جهت به ما میکند که ما نوعی هم پیدا می‌کنیم . یعنی ضمن این که موظف هستیم که کنیم، از آن طرف میدانیم که همواره یک در کنار ما هم وجود دارد. من خودم را میکنم و از او هم میگیرم، پس برای من خواهد افتاد. 🔷ما می‌گوییم: مال حلال را دزد نمی برد، ولی اگر مال حلال را هم مواظبش نباشید دزد می برد. مردم در راهی با (ص) میرفتند، برای خوردن غذا در وسط راه همراهان از (ص) پرسیدند که پای شترها را ببندیم یا بکنیم؟ مثل اینکه بگوییم ما به ماشین مان دزد گیر بزنیم یا بدست خدا بسپاریم؟ (ص) فرمودند: شترها را و کنید. شاعر می‌گوید: با توکل زانوی اشتر ببند، که اشاره به این حدیث است. پس ماشین‌تان را قفل کنید و توکل هم بکنید. ماشین‌تان را قفل کنید، زیرا اگر اینکار را نکنید آن را می‌دزدند و هنگام قفل کردن توکل هم بکنید، زیرا خیلی از ماشین‌ها راهم قفل کردند ولی باز دزد آن را برد. پس مال حلال را هم دزد می‌برد. کسانی که در ازدواج‌هایشان انتخاب‌های موفق می‌کنند، می‌گویند که ما حواسمان را جمع کردیم ولی در ازدواج‌هایی که به شکست ختم می‌شود، می‌گویند که بخت ما یا ما این بود. کسی که کرده، برای این که وجدان خودش را آرام کند می‌گوید که ما این بود. یا این که بقیه برای این که او را آرام کنند می‌گویند که قسمت تو بود و خدا را هم بدهکار می‌کنند. این است که خدا تعهد نکرده است که کوتاهی‌های ما را جبران بکند. ∆منبع: وبسایت راسخون