eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. گاهی یک اثر، بی این که به‌ظاهر چندان با موازین هنر و قوانین اهل فن تطابق داشته باشد، نگاه‌ عموم مردم را به خود خیره می‌کند و مدعیان هنر و ادب و ایضا منتقدان را به این کلنجار وا می‌دارد که: چرا میان آن‌چه جار می زنند و آن‌چه ‌ذائقه مردم می‌طلبد و می‌پسندد، فاصله است؟ و باطن‌داران در این عرصه، به جای عیب‌یابی ازآن اثر مردم‌پسند، به خود می‌آیند و سعی می‌کنند با تراز نیاز مردم، دانش و هنر خود را به‌روز‌رسانی کنند. «» هیچ ارزش هنری نداشته باشد این هنر را داشته که فاصله‌ میان مردم و برخی هنرمندان را نشان بدهد... خدا کند«» ما شاعران و منتقدان مدعی را نیز برانگیزاند.... و خدا کند این فرصت به‌روزرسانی را قدر بدانیم. ✍ .
. نظر استاد، شاعر و مدرس شعر و ادبیات در خصوص (٣) سرود سلام فرمانده و چندنکته پایانی نکته یکم در دو نوشته پیشین، سعی داشتم با احترام به اقبال عمومی و نیز رعایت انصاف، از سرود دفاع کنم. اما این نظرات به مفهوم چشم‌پوشی بر ضعف‌ها و یا نادیده‌گرفتن یا توجیه نقایص آن‌ نیست. لازم است، آثار مقبول عام را با هدف تعالی آن، سخت‌گیرانه و در زمان مناسب، نقد کرد. نکته دوم لازم بود عوامل تهیه این سرود، با نخبگان اجتماعی، فرهنگی و ادبی مشورت می‌کردند؛ تا قبل از فراگیرشدن آن، ضعف‌های ادبی و محتوایی آن شناسایی و رفع گردد. به عنوان مثال، ایراد قافیه در این سرود، اصلا پذیرفتنی نیست. نکته سوم اصولا زیاد دیده‌شدن و تأیید عموم، به معنی برتری اثر و ضرورت انعکاس بیش‌تر آن نیست. اقبال عمومی، نباید اهل هنر و ادب را وسوسه کند و باعث شود آهنگ معرفی و تبلیغ اثرشان، شتابناک گردد. متأسفانه این اثر به این دام و خطرگاه، افتاده است. اجرای سرود در ورزشگاه آزادی، و نیز خبرِ(درست/نادرست؟) وادار‌کردن دانش‌آموزان در خوانش این سرود در مدارس، از دیگر نکات تامل‌برانگیز است؛ که با فروکش‌کردن غلیان احساس عام، می توان به‌راحتی درباره آن گفت‌وگو داشت. نکته چهارم در نقد این سرود، افراط و تفریط‌های فراوانی صورت گرفت؛ از اعتراض به وادار‌کردن بچه‌ها به پلیس‌بازی(!) تا گیردادن به چراییِ کاربرد نام میرزا کوچک‌خان و بهجت و قاسم سلیمانی.. از مقایسه این سرود با سرودهای غربی، تا قیاس آن با ترانه‌های مبتذلی که امروز در ترکیه و جاهای دیگر اجرا می شود،.. منتسب‌کردن سرود به دستگاه حکومتی و اتهام استفاده از رانت پخش همیشگی از صدا و سیما، از دیگر نقدهای محل تأمل و حتی خنده‌دار بود... نکات فوق، از عدم دقت برخی ناقدان در پیام اصلی این سرود خبر می‌داد و غفلت از موازین نقد واقعی... نکته پنجم تکریم این سرود و دفاع از آن نیز با حاشیه‌های فرهنگی همراه بود! دفاع احساسی و خشن برخی علاقه‌مندان در مواجهه با ناقدان و مخالفان(نه دشمنان) بُعد دیگر مواجهه با این سرود بود. گفتنی است، تولید این اثر ملی- آیینی، که حاوی شعارهای حماسی و ولایی بود، بسیاری از ولایت‌مداران را ذوق زده کرد که این، فی‌نفسه قابل دفاع است؛ اما لازم به ذکر است، در دفاع از اثر مورد علاقه باید جوانب مختلف اخلاق و انصاف علمی را در نظر گرفت... نکته‌ای که برخی از آن غفلت داشتند. .
. یک سؤال مهم آقای عزیز آقای اباعبدالله! و آقای دلم یااباعبدالله! کدام‌یک درست و کدام‌یک نادرست است؟ این سؤالی است که بارها مطرح شده؛ اما ظاهرا تاکنون کسی به آن پاسخ نداده است. طبق قواعد دستور زبان، واژه «آقا» و «خانم» به شکل‌های زیر کاربرد دارد: الف) تعیین جنسیت: مثال: آقای مهدی علوی خانم مهدیه علوی ب) تکریم: شکل یکم: آقامهدی مهدی آقا شکل دوم: آقای عزیز من! آقای من! آقای دلم! سه عبارت پایانی، به نوعی برگرفته از عبارت«سیدی و مولای» است و کاربرد آن، ایرادی ندارد. با این توضیح، می‌توان گفت: «آقای اباعبدالله» - که اخیرا در نوحه‌ای به کار رفته است‌‌- عبارتی نادرست و غیرقابل دفاع است؛ هرچند برخی مخاطبان -احتمالا به دلیل تازگی مضمون آن- با وجد خاصی ان را تکرار می‌کنند... نکته پایانی: این روزها گرایش به نوآوری و خلق مضامین بدیع، به‌ویژه در نوحه‌ها رواج یافته و مسلماحرکتی شایسته و قابل دفاع است؛ البته با تأکید بر رعایت شروط مهمی چون: ١. توجه به قوانین زبان و بیان؛ ٢. توجه به اصول اولیه غنای مضمون، محتوا و قوت فنی؛ ٣. رعایت اقتضائات دینی، فرهنگی و اجتماعی؛ تا اثر رنگ و بوی عوامانگی، یا فانتزی و حتی طنز نیابد. *** مرور تجربه‌های تلخ و عبرت‌انگیز برخی شاعران و نوحه‌سرایان نوگرا و هنجارشکن، ضرورت دقت و وسواس فکری - هنری را به همه ما یادآور می‌شود و ما را از تکرار اشتباهات، باز می‌دارد... .
امام حسین ع
#یک_نکته_ازین_معنی #یادداشتی در باره بیان مضمون محور بخش دوم در این سلوک ادبی، شاعر سعی دارد با بل
. یادداشتی در باره بیان مضمون‌محور بخش سوم و پایانی در این غزل نیز برخی از ابیات، گرایش شاعر به دو نوع بیان (شاعرانه-مضمون محور)مشهود است؛ مقایسه این دو بیت با دیگر بیت‌ها تفاوت این دو نوع شیوه بیان را آشکار می سازد: جرعه‌جرعه غم چشید و ذره‌ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آن‌چه قسمت مرداب شد»... و: گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد بشکند دستی که پای شعله را این‌جا کشاند باب را آتش کشید، آتش‌کشیدن باب شد حضرت صدیقه از گستاخی مسمار، نه! از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد... بنابراین حضور شعر«مضمون‌محور» را باید جدی گرفت و اگر قرارست این شیوه بیان را به کار بریم بهترست بر اساس شیوه قُدما در آن مسیر شعری، سلوک داشته باشیم. نکته ناگفته این‌که: مرز بین «نظم» و شعر«مضمون‌محور» بسیار باریک است! اگر شاعر پیوند عناصر مهم یادشده ( احساس شاعرانه، ادراک و نکته سنجی های شاعرانه و بلاغت سخن) را نادیده بگیرد، اثر خود را به ورطه «نظم»کشانده است! برگرفته از کتاب«آینه بی‌غبار»، جلد سوم 📚