eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ماه صفر سررسید و شد وقت عزات ای رضا جانم امضا نما نوکری هارو با یک نگات ای رضاجانم دوماهه ما زیر خیمه مأنوس این گریه هاییم لبریز اشک و غم وآه از ماتم کربلاییم کلّ مصائب شد مرور بر روی فرش هیئتا از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام بلا واویلتا واویلتا @emame3vom 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از درب قصر تا لب حجره خود را به هر زحمتی بردی از بس نداشتی دیگه نایی صد مرتبه بر زمین خوردی افتادی و شد تداعی کوچه ی تنگ مدینه خورده زمین مادر تو از ضربه ی دست کینه گم کرده راه خانه اش در کوچه پیش مجتبی' شده پاره گوش فاطمه از سیلی یک بی حیا واویلتا واویلتا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 در حجره می پیچی به خود هی میکشی ناله ی جانکاه صورت گذاری به روی خاک با یاد گودال قتلگاه پیچیده در گوش شیعه روضه ی یابن الشبیبت خوندی تو روضه دم مرگ از جدّ شیب الخضیبت در کربلا جدّت شده زخمی با سنگ و نیزه ها از تن جدا شد رأس او با خنجر شمر از قفا واویلتا واویلتا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
نوحه سنتی جواب: السلام علیک یاامام الرئوف 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 آخر از زهر کین شد رضا خون جگر بین حجره دگر او شده محتضر 🌸🌸🌸 او کشیده دگر ، بر سر خود عبا گوئیا که رضا، شد به مرگش رضا 🌸🌸🌸 پرپر از کینه شد،لاله ی باغ دین رفته از او توان ،خورده روی زمین 🌸🌸🌸 می گذارد روی خاک ِ حجره سرش می چکد بر زمین اشک چشم ترش 🌸🌸🌸 بین حجره رضا می زند دست و پا می کند گریه باز یاد کرب وبلا 🌸🌸🌸 از شه تشنه ی کربلا کرده یاد بین حجره کشد انتظار جواد 🌸🌸🌸 روی پای جواد می گذارد سرش سوی جنّت رود آخر او از برش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. سبک 3 مست شاه طوسیم یک ایران پابوسیم از کودکی آقا با مهرت مأنوسیم عمریه آقا عاشق زارتوأم اجازه دادی که گرفتارتوام تانفس باشه آقا دلدارتوأم ضامن آهو یا علی موسی الرضا...... (یا رضا ارباب آقاجون دریابم) 🌸🌸🌸🌸🌸 دل به تودل داده چون با تو آباده کلید هر قفلی پنجره فولاده درمون دردم،یه سفر پایین پات همهٔ دنیا ، گشتن صحن و سرات ذکر جوادت،رو لب حاجت روات ضامن آهو یاغریب الغربا...... (یا رضا ارباب آقاجون دریابم) 🌸🌸🌸🌸🌸 به توهستم واله زائر هر ساله حالم تو حرمت احسن الاحواله گنبد زردت گشته حج فقرا پیش تو خاضغ والیان و امرا مونده از مدحت ذاکرین وشعرا ضامن آهو یاعلی موسی الرضا..... (یارضا ارباب آقاجون دریابم) 🌸🌸🌸🌸🌸 عبد خونه زادم باتومن دلشادم طائر هر روز صحن گوهرشادم به تو محتاجم یاغریب الغربا یه نگاهی کن یا معین الضعفا روزیم بنما ، سفر کرب وبلا ضامن آهو یاعلی موسی الرضا..... (یارضا ارباب آقاجون دریابم) 📝عبدالمحسن .👇
. به سبک (سلام آقا) جواب: غریب آقا.... رضا جان ای غریب ساکن مشهد کبوتر شد دلم تا کوی تو پر زد آقا ممنون دوباره داده ای راهم ببخش آقا که من خیلی گنهکارم خطا کارم نبودم لایق لطفت رئوفی تو بازم کردی منو دعوت دوست دارم اگر چه نوکری پستم شدم مدیون گرفتی از کرم دستم شد از حُبّت خرابی دلم آباد با مِهر تو شدم از بند غم آزاد میام آقا حالا با دستای خالی نگاهم کن تویی که احسن الحالی رضا جانم دل خشکم رو دریا کن منو آقا سگ دربار زهرا کن شدی مسموم تو هم مظلوم زهرایی بمیرم که اسیر بغض اعدایی چقدر سخته تا حجره رفتنت با درد زمین خوردی چرا از بغض اون نامرد منو کشته با ناله رفتنت آقا توی حجره به خود پیچیدنت آقا خدارو شکر جواد اومد به بالینت تا که باشه دم مرگ تو تسکینت خدا رو شکر نشد رأست جدا آقا نشد دیگه رها جسمت توی صحرا نرفت رأست به روی نیزه ی اعدا نرفت جسمت به زیر سُمِّ مرکبها رضا جانم دلم رو باز هوایی کن منو آقا دوباره کربلایی کن ✍عبدالمحسن .👇
. ای شاه رئوف، یا سیّدنا دریای کرم، ای روح عطا تا که توی این ،سینه نفسه هرگز نمیشم، من از تو جدا ای شمس شموس، چشم منو باز با نور حرم، روشن بنما آقا با توایم همیشه باخدا حک شده به روی قلب شیعه ها روحنا فداک یا امام رضا ای کوه جود سبب هر وجود گنبد طلات دل من رو ربود من رو حرم بطلب زود به زود امام الرئوف سیدی یا رضا... 🌸🌸🌸🌸🌸 شد عرش خدا،دربار حرم شد جنّت دل گلزار حرم صحن تو پر از حور و ملکه شد روح الامین،کفش دار حرم خورشید و قمر، قلب عاشقات روشن میشه از انوار حرم حرمت آقا بهشت انبیاست قرار دل تموم اولیاست هر ملک به گنبد تو مبتلاست شدمنصبم سگ(عبد) درب خونت شد زمزمم آب سقّاخونت کن روزی ام سفره ی شاهونت امام الرئوف سیدی یا رضا... 🌸🌸🌸🌸🌸 آقا همه ی ایمان منی من نوکر و تو سلطان منی تو مظهر رب در کلّ صفات پس آینه ی یزدان منی با تو می رسم تا عرش خدا تو دین من و قرآن منی من غلامم و تو شاه بی نظیر شد زیارت تو حجّ هر فقیر تا ابد شده دلم به تو اسیر در دست توس سفر نینوا بنما بازم حاجتم رو روا کن قسمتم دوباره کربلا امام الرئوف سیدی یا رضا... ✍عبدالمحسن .👇
. سبک 13 زائر شهر طوس مهدی ِ فاطمه میدونم تو دلت خیمه ی ماتمه آتیش سینَته داغ جدّت رضا که‌ با زهر ،کشته شد در غربت از جفا داری می بینی از شرار جگر توی راه حجره شده محتضر هی به سختی می شینه و پا میشه خورده روی زمین توی این‌ گذر داره رو سرش وقتی یه عبا یعنی شد دیگه راحت از بلا یا ربّ الرّضا عجّل لمولانا الغریب الفرج..... اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌸🌸🌸🌸 رو خاک حجره هی می زنه دست و پا سر میزاره رو خاک با درد کربلا میگه جدّم حسین شد کشته بی گناه شد رها پیکرش در بین قتلگاه رسیده کنار تن بی سرش وسط یه مشت بی حیا خواهرش وقتی دید نداره جای سالمی بوسه زد به روی رگ حنجرش به زخم دلش زد دشمن نمک جای تسلیت اونو زد کتک یاربّ الرّضا عجّل لمولانا الغریب الفرج..... اللهم عجل لولیک الفرج ✍عبدالمحسن .👇
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از پشت ابر ، ای مه تابان ِ احمدی جانها به لب رسیده و بیرون نیامدی مانده هنوز روی لب شیعه بی امان عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان هر روز ما گذشته چرا با نبودنت مانده همیشه در دل ما شوق دیدنت در پای منبر تو نشد سینه زن شویم با تو نشد که ثانیه ای هم سخن شویم قسمت نشد که گریه کند پا به پای تو این دیده، بین روضه ی صبح و مسای تو روز عزای حضرت سلطان طوس شد برپا دوباره هیئت شمس الشموس شد روی کتیبه ضامن آهو نوشته ای یک (یا رئوف)گوشه ی هر سو نوشته ای قربان شال مشکی و اشک عزای تو در زیر خیمه زمزمه ی یا رضای تو این روزها تو زائر سلطان مشهدی دل را به بحر صحن و سرای رضا زدی داری برای غربت او گریه می کنی بر آن عبا و محنت او گریه می کنی در زیر آن عبا که به رأسش کشیده است در بین قصر و حجره قد او خمیده است خورده زمین و پا شده با زحمت زیاد از دست زهر و دوری فرزند خود جواد جوری به خاک حجره سرش را نهاده است گویا به صورت از روی مرکب فتاده است افتاده باز یاد تن غرق خاک و خون داغ عظیم،اشک حرم ،زین واژگون یاد تنی که گوشه ی صحرا رها شده با نیزه عضوعضو تنش جابه جا شده دارد هزار و نهصد و پنجاه زخم کین جسمش بدون غسل و کفن مانده بر زمین ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
مناجات مهدوی جدید گریز: ماه صفر گذشت بدون شما چرا؟ گویا هنوز در سفری ماه ما چرا؟ شاه جهان که ساکن صحرا نمی شود! هستی همیشه در به در  ِذی طُویٰ چرا؟ دشمن که جای خود، چه توقّع از آن ولی از یاد برده است تو را آشنا چرا؟ غیر از دعا برای ظهورت که چاره نیست اما نمی رسد به اجابت دعا چرا؟ هستی کجای مجلس ما،صاحب  ِعزا؟ حاضر شوی به مجلس ما در خفا چرا؟ روضه برای حضرت سلطان گرفته ایم کشته شده ست جدّ رئوفت رضا چرا؟ ای منتقم بگیر دگر انتقام  ِاو اجر امامتش شده زهر جفا چرا؟ در بین قصر و حجره ی خود خورده بر زمین انداخته به روی سرش یک عبا چرا؟ حالا که روی خاک، سرش را گذاشته جدّش حسین را زده دائم صدا چرا؟ گوید: حسین از چه تو را تشنه کشته اند موی سپید تو شده با خون حنا چرا؟ وقتی که پیش عمّه، سرت را بریده اند دیگر جدا شده سر تو از قفا چرا؟ در زیر نعل تازه ی ده مرکب عدو شد عضوعضو پیکر تو جابجا چرا؟ جسمی که جای بوسه ندارد سه روز و شب شد روی خاک گودی مقتل رها چرا؟ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)