#امام_سجاد
السلام علیک یا سید الساجدین
سجادی و از سجده کن ها برتری تو
از هرکه مشتاق عبادت سرتری تو
اسلام بی حجت نمی ماند که تشنه است
از هرچه عباس است آب آور تری تو
داغ علی های پدر خونین دلت کرد
ای اربن اربا دل ! علی اکبر تری تو
در کربلا شمشیر بود و شام طعنه
در ازدحام سنگ بی سنگر تری تو
روزی علی بودی و خیبر را گرفتی
امروز منبر را مگر حیدر تری تو؟
آن خطبه قرآن یا تو بر منبر پیمبر؟!
اقراء به نام سر که پیغمبر تری تو
ابری است بعد از کربلا چشم تو ، هر روز
با روضه های سیلی و معجر ، تری تو
محسن ناصحی
.
#امام_سجاد
تو یادگار حسینی که کربلا دیدی
شبیه عمّهی مظلومهات بلا دیدی
"سری به نیزه بلند است" را شما دیدی
و غارت حرم و خیمهگاه را دیدی
دو چشم گریهی تو تا همیشه آباد است
در این سکوت تو صدها هزار فریاد است
برای گریهـات آقا اشاره کافی بود
همین که چشم تو بینَد سهساله کافی بود
گلوی نازک یک شیرخواره کافی بود
به آبدادن ذبحی نظاره کافی بود
تو را به غصّه چهلسال مبتلا دیدند
به لحظهْلحظهْ گریز تو کربلا دیدند
اگرچه عصر دهم قسمت تو غم گردید
که سایهی پدرت از سر تو کم گردید
نصیب تو فقط آه و غم و الم گردید
ز بار غصهی یاران قَدِ تو خم گردید
اگرچه تبْ نگهت را ز درد، تیره نمود
خدا برای امامت تو را ذخیره نمود
دلتْ ز داغِ اسارت غمِ فراوان داشت
دو پلک چشم ترِ تو همیشه باران داشت
همیشه خاطرِ تو یادی از شهیدان داشت
به سینه روضهی مکشوف چون هزاران داشت
سهشعبه دیدی و تیر و گلوی اصغر را
تو تیغ دیدی و خنجر به روی حنجر را
به نوک نی سرِ خورشید ماه قافله بود
نگاهبان سر شیرخواره حرمله بود
به دست و پای تو در این مسیر سلسله بود
غمی که کُشته تو را شام بود و هلهله بود
شهادت ارث شما بود و اعتبار شما
به ظلمْ سوی اسارت کشید کار شما
چه رفت بر دل غمدیدهات به دفن پدر
درون قبر زدی نالهای ز سوز جگر
سری نمانده کنی رو به سوی قبله دگر
رواست خون بشود جاری از غمت ز بصر
به دفن شاه شهیدان کفن نبود آنروز
به زیر آن همه نیزه بدن نبود آنروز
وحید دکامین
#امام_سجاد
در خیمه ماند و داغ دید و قسمتش تب شد
بعد از پدر پشت و پناهِ عمّه زینب(س) شد
آتش کشیدند و به غارت رفت هر چه بود
بسکه هجوم آورده؛ خیمه نامرتّب شد
روز دهم با رأسِ بر نیزه به پایان یافت
قدّش خمید و روزگارش بعد از آن شب شد
در پیش چشمش یک نفر رفت و طناب آورد
حرف از اسارت آمد و صبرش لبالب شد
با دست بسته خیره شد بر ناقه! اشکش ریخت
در محضرش زانو زد و مَرکب مؤدّب شد
میدید عمّه در شلوغیِ سرِ بازار
با چادرش رو میگرفت و بد معذّب شد
هم داغ، هم بارِ امامت روی دوشش داشت
با خطبۂ جانانه اش ناجیِ مذهب شد
سی سال گریه کرد هر جا آب را می دید
تا که به «سیدّالبُکا» آقا ملقّب شد!
مرضیه عاطفی
.
#امام_سجاد
چهل سال است در تب گریه کردم
چهل سال است هر شب گریه کردم
چهل سال است من بیدار ماندم
صحیفه را نوشتم روضه خواندم
چهل سال است غرق اشک و آهم
شبانه روز یاد قتلگاهم
چهل سال است خواب شمر دیدم
به دستش خنجری دیدم پریدم
چهل سال است گفتم دادِ بیداد
همیشه ظرف آب از دستم افتاد
چهل سال است تا مذبوح دیدم
نشستم بر زمین، ضجه کشیدم
چهل سال است دشت کربلایم
به یاد روز دفن و بوریایم
چهل سال است فکر اصغرم من
عزادار ذبیحی پرپرم من
چهل سال است مانند ربابم
به کام تشنه، زیر آفتابم
چهل سال است می گویم خدایا
عطا کن خیر، سهلِ ساعدی را
چهل سال است یاد شهر شامم
کنار عمه ها در ازدحامم
چهل سال است بر زخمم نمک خورد
بمیرم عمه ام زینب کتک خورد
چهل سال است می گویم رقیه
زنم بر دست می گویم رقیه
چهل سال است در بزم شرابم
به یاد خیزران خانه خرابم
چهل سال است می سوزد وجودم
به روی ناقه با غل بسته بودم
چهل سال است داد از سنگ دارم
به روی خود نشان از چنگ دارم
نگو این زهر امانم را بریده
چهل سال است عمرم سر رسیده
محمدجواد شیرازی
.
#امام_سجاد
غرقِ تب! افتاد از تاب و توان بعد از پدر
شد نگهدار و پناه کاروان بعد از پدر
دست بر مویِ پریشان رقیه(س) میکشید
بود دستانش امیدِ کودکان بعد از پدر
اشکِ پنهانی او را دیده بود و گشت و گشت
مثل پروانه به دورِ عمّه جان بعد از پدر
گر چه دستش بسته بود اما کماکان غیرتی
شد سپر در پیش چشم دیگران بعد از پدر
خطبه اش جنگِ مجسّم بود و هر ثانیه داد-
کاخ دشمن را چنان محکم تکان بعد از پدر
«أشهدُ أنّ علی(ع)»...داغِ برادر تازه شد...
شد پریشان-حال هنگام اذان بعد از پدر
خورد با بغض ِ گلو! دلتنگ! با چشمان خیس
هر کجا که بر دهان بگذاشت نان بعد از پدر
یادِ آن لب های خشک و پیکرِ در بوریا...
سال ها در خلوتش شد روضه خوان بعد از پدر!
مرضیه عاطفی
.
.
#رجز | یا رب الحسین »
#محرم 1399
#کربلایی_حسین_طاهری
#حسینیه_فاطمه_الزهرا_س
_
یا رب الحسین با دعای زهرا
به حق الحسین روز عاشورا
اشوه صدر الحسین
به ظهور حجه
انشاءالله به لطف این خانوم
دفع موج بلا رو میبینیم
با پرچم رقیه جان با هم
اربعین کربلا رو میبینیم
دنیامون زیر و رو میشه با گوشهٔ چشمای تو
وا میشه هر گرهٔ کوری با همین دستای تو
بالا رفته تو دنیا پرچم بابای تو
ای غوغای محشرت فتح شهر شام
زینب بر وقار و صبرش داده سلام
ای کوه حیا و غیرت بنت الامام
اسمت یا رقیه ذکر روز قیام
یا لثارات الحسین...
****
رب الحسین با دعای زهرا
به حق الحسین روز عاشورا
اشوه صدر الحسین
به ظهور الحجه
انشاءالله فرج امضاء میشه
این آقا منجی دنیا میشه
غوغای اربعین معنا میشه
فرمانده مهدی زهرا میشه
فریاده منجی عالم تا آخره دنیا میره
روزی که پرچم خونخواهی حسین بالا میره
دنیا تحت فرمان حضرت زهرا میره
سربازان کربلا با اذن امام
جان بر کف به خط همه در بیت الحرام
با شمشیر تشنهٔ بیرون از نیا
آماده برای فرمان انتقام
یا لثارات الحسین...
💥👇
99060108.mp3
5.95M
رجز | یا رب الحسین
#شب_سوم_محرم الحرام ۱۴۴۲
شنبه۱شهریور۹۹ | ۲محرمالحرام ۱۴۴۲
مداح : کربلایی حسین طاهری
.
#سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#نوحه_سنتی محرم بیاد سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی
وای از دل زینب که علمدار نیامد
امسال محرم شد و سردار نیامد
سرو است به جا گر چه سپیدار نیامد
برجاست علم گرچه علمدار نیامد
هرچند شکسته کمر از داغ برادر
گشته ست حسین و خمیده قدخواهر
باید که علم را به زمین ما نسپاریم
تا جان به تن و یک نفس مانده برآریم
امسال بخوانیم چنان روضه عباس
آزرده نگردد دل فرزند گل یاس
یک روز شکسته است اگر قامت آن یاس
خوابانده عمود حرم حضرت عباس
امروز نباید که شود واقعه تکرار
باید همه گردیم علمدار و سپهدار
تا قامت رهبر نشود خم ز غم یار
باید برود دست به سوی علم یار
باید که علم روی زمین جای نماند
این نکته به رهبر برسانیم وبداند
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
هستیم در این راه مگر اینکه بمیریم
باید برسانیم به دستان بریده
آبی که شده اشک و از آن مشک چکیده
خوابیده عمود حرم آنجا اگر آنروز
بی یار شده سرور دنیا اگر آنروز
نومید شده ست و بشکسته ست ابا الفضل
زینب شده تنها و رسیده ست به مقتل
عباس نبوده ست اگر در بر زینب
باید بتکانیم غم از چادر زینب
هیهات که آرام و قراری بنشیند
بر چادر گل گرد و غباری بنشیند
دستیم همه زیر یدالله ابالفضل
چشمیم همه نذر به درگاه ابالفضل
وای از دل زینب که علمدار نیامد
امسال محرم شد و سردار نیامد
سروده: زینت کریمی نیا کرمان
#شب_تاسوعا #شب_نهم_محرم
👇
امام حسین ع
. #سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی #نوحه_سنتی محرم بیاد سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی وای از دل زینب
.
نوحه سنتی روز تاسوعا بیاد سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی
این نهضت عشق است که درآن نبوَد شک
تا مکتب حاج قاسمیون می رسد اینک
این نهضت عشق است که صدها علی اکبر
پشت سر او عاشق و پروانه و پرپر
در راه خدا سر بدهد چون حججی ها
یا چون علی اکبر بشود او اربن اربا
ما اهل حسینیم و حسینیه ما عشق
عمری نگرانیم چو نرگس به شقایق
عمری است علم دست گرفتیم به یاری
یک عمر محرم شده فصل بیقراری
هرگز نتوانیم ببینیم علم روی زمین است
مفهوم عزاداری شیعه فقط این است
شد فصل وصال من و یاران تو ای جان
شد اهل حرم واله و حیران وپریشان
رفته ست به میدان خبر آمد علی اکبر
دیدند گلی شد وسط معرکه پرپر
او رفته و دلواپس اوگشته سکینه
زینب نگران است و نفس مانده به سینه
زینب نگران در پی آن سرو روان شد
گیسوی سپید و قد او همچو کمان شد
باید که سلامی به تو ای ماه رسانم
جاری بشود اشک و ز دل آه رسانم
تا کرب وبلا نور دهد سوی دوچشمم
زانو بزنم امر کنی روی دوچشمم
فرموده ی حاج قاسم و حرف دل ماهاست
والله که این مملکت ما حرم ماست
سرباز حسینیم و علمدار ولایت
مردان جهادیم و کفن پوش شهادت
سروده: زینت کریمی نیا کرمان
#شب_هشتم_محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
.