.
#شور
#امام_علی
#شور_ذکر_امیرالمؤمنین(علیه السلام)
علی علی علی علی علی ...
منم گدای در مرتضی
چو خاک رهگذر مرتضی
به سینه ام شرر مرتضی
علی علی ...
محبتت گوهر جان و تن
ببین خرابی احوال من
مدد به حقّ حسین و حسن
علی علی...
بده به درد فراقم دوا
نما تو حاجت دل را روا
بِبَر مرا نجف و کربلا
#حاج_امیر_عباسی
#شب_هفتم_محرم
#شور_امیرالمومنین_علیه_السلام
👇
.
#ذکر
#شور
#امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
تمام عالم، ملک تا آدم، نبیّ خاتم،
گرفته این دم
سلام بر مهدی۴
به شوق دلدار، برای دیدار، به سوی آن یار،
به لب این شعار
سلام بر مهدی۴
گل هدایت، مه امامت، تمام نعمت،
سرود وحدت
سلام بر مهدی۴
نویدم داده، امیدم داده، مزیدم داده،
کلیدم داده
سلام بر مهدی۴
کند حل مشکل، برای هردل، نگردی غافل،
که گردی واصل
سلام بر مهدی۴
به شکر خدا، پس از هر دعا، برای وفا،
بگیر این دم را
سلام بر مهدی۴
میان همه، بنی فاطمه، همه ائمه،
شده زمزمه
سلام بر مهدی۴
دم پیمبر، دعای مادر، کلام حیدر،
تو یار و یاور
سلام بر مهدی۴
نشان توحید، سرود جاوید، برای امید،
شعار شهید
سلام بر مهدی۴
خدای داور، شود یادآور، نرود از سر،
که ذکر برتر
سلام بر مهدی۴
به دل آکنده، که هر رزمنده، به ره پاینده،
شود گوینده
سلام بر مهدی۴
دل تو بی تاب، شده انقلاب، نباشی در خواب،
بگو بی حساب
سلام بر مهدی۴
#نوحه
#ذکر_امام_زمان_عج
#استاد_مجید_طاهری ✍🎤
.👇
.
#شور
#امام_حسین علیه السلام
منم رفیق روضه هات قلبم تپش تپش فدات
هواتو کردم ای حسین بسه فراق کربلات
آقا_دوست داره دلم عمیقأ
همه بجز تو نارفیقن
بده برات نمیرم آقا
از من_تو بی وفایی کم ندیدی
بریدم اما نبریدی
توو معرفت فقیرم آقا
خیال کربلای تو شد آرزوی هرشبم
قسم به پرچم حرم که جان رسیده بر لبم
چه دردیه غم حرم غمی که مثل مردنه
نگاه به گنبدت حسین دوای هق هق منه
آقا...
#امام_حسین_علیه_السلام
#شور
#حسن_کردی
.👇
.
#شب_هشتم_محرم
#علی_اکبر_علیه_السلام
هیچ بابایی نبیند آنچه را من دیده ام
من جوانم را غریق موج آهن دیده ام
مثل باران می چکید از دست هایم پیکرش
هستی ام را روی دستم اربن اربن دیده ام
یک تنه میرفت بر جنگ علی نشناس ها
وقت برگشتن تنش را چند صد تن دیده ام
لشکری دستش به خون لاله ام رنگین شده
قاتلش را یک نفر نه جمع دشمن دیده ام
بی دفاع از کوچه های سنگ و آهن می گذشت
مادرم را در وجودش خوب روشن دیده ام
هر چه با غم ناز رویش را کشیدم برنگشت
خون مانده در گلویش را کشیدم برنگشت
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حسن_کردی ✍
.
نوحه واحد تند .شب ششم محرم 95.در مدح امام زمان علیه السلام.mp3
4.7M
#واحد
#میرداماد
#امام_زمان
مردی از آسمون میاد حجه الله عالمه
مردی از جنس حیدر و مردی از نسل فاطمه
مثل هاشمیون ماه ساداته
برا سینه زنا باب حاجاته
رو دوشش علم یا لثاراته
خون گریه داره و دستش به پیرهنه
با روضه حسین شمشیر میزنه
به کعبه تکیه میده میشه روضه خونه دنیا
الا یا اهل العالم قتل الحسین عطشانا
*
ساقی تشنه های عشق میرسه از دل بهار
وارث عدل مرتضی وارث تیغ ذوالفقار
میاد تا علم عشق و برداره
میاد با رجزی که به لب داره
میگه وارث عباس علمداره
قلب سپاه کفر میلرزه از نگاش
محزون کربلاست معلوم از صداش
چه بغضی تو سینش مونده میگه از غم عاشورا
الا یا اهل العالم قتل الحسین عطشانا
****
شیعه میگیره از اقاش مرحم زخم سینه رو
یه روز از دست ظالما پس میگیره مدینه رو
میاد روزی که مادر حرم داره
یه در به نام باب الکرم داره
امام حسن هم اونجا علم داره
.
.
#سید_مهدی_میرداماد 🎤
#شب_هفتم_محرم
#روضه #مناجات
عزای اشرف اولاد آدم است بیا
عزیز فاطمه ماه محرم است بیا
بیا که پُر شده از ذکر یاحسین جهان
بیا که ولوله در خلق عالم است بیا
هلال ماه عزا میدهد ندا به فلک
که ماهِ گریه و اندوه و ماتم است بیا
*امشب به خاطر اون گهواره ای که، یه شیرخواره توش گذاشتن .. هی میومدن بچه ها نگاه میکردن میدیدن لباشُ هی به هم میزنه زبون دور دهن میچرخونه .. آقاجان به خاطر اون مادری بیا که هی از این خیمه رفت تو اون خیمه .. امشب میخوام روضهی مادرانه بخونم .. اصلا مادرا امشب مجلس گرم کن بشن به جای مادری گریه کنن که تو کربلا گریه نکرد .. مگه میشه بچه تُ جلو چشمت ذبح کنن و گریه نکنی .. کیه این مادر ..*
هلال ماه عزا میدهد ندا به فلک
که ماهِ گریه و اندوه و ماتم است بیا
پریده رنگ زِ رخسار مادرت زهرا
قد رسول خدا در جنان خم است بیا
به زخم هایِ تن پاره پارهی شهدا
خدا گواهست که تیغ تو مرهم است بیا
اگر شوند سماوات چشمه چشمهی اشک
* الحمدلله قبل محرم نگران بودیم نکنه محرم روضه ها کم بشه تعطیل بشه .. الحمدلله مردم سنگ تموم گذاشتن .. یه پرچم یا حسین بلند کرده نذاشته این چراغ خاموش بشه ..*
اگر شوند سماوات چشمه چشمهی اشک
به یادِ قطرهی خون خدا کم است بیا
لوای سرخ حسینی ندا دهند همه دم
که غیر تو چه کسی صاحب دم است بیا
*اینی که توی دعای ندبه میگی أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ .. کجاست اونی که منتقم اون خون باشه طالب اون خون باشه .. امشب شب اون شهیدیه که یه قطره خونش روی زمین کربلا نریخت .. امشب شب اون شهیدیه که امام باقر میگه این خون یک قطرشم به زمین نریخت .. *قَالَ الْبَاقِرُ ع فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذَلِکَ الدَّمِ قَطْرَهٌ إِلَى الْأَرْضِ ..* بعد امام باقر میگه اگر یک قطرش روی زمین میریخت شاید عذاب نازل میشد .. مگه یه بچهی شش ماهه چقدر خون داره .. هم خون رو به آسمان پاشید .. هم محاسنش رو خضاب کرد .. این خون یک قطرشم به زمین نریخت .. بمیرم برات آقاجان .. خیلی مادرا منتظر بودن شب هفتم بیاد بچشونُ رو دست بگیرن .. امشب دلم میخواد مادرانه گریه کنن مردا ..
لالا لالا لالا ای گل پونه
قناریِ بی آب و دونه ..
خدا خودش روزی رسونه
لالا، مادرِ تو بدون شیرِ
گریه نکن صدات میگیره
این لبه یا اینکه کویرِ
*اینا زبون حال رباب تو خیمه ست*
گفتم یکی به سقا
بگه داره میشه دیر
زودتر بیاد وگر نه
بچم میفته از شیر ..
گفتم بگن به بابات
فکری برا عطش کن
مادر رو دست من کم
به هوش بیا و غش کن ..
لالا، نشون نده اینقدر گلوتُ
وا کن دو دست کوچولوتُ
دعا بکن یکم عموتُ ..
لالا، پرستوی سرخ و سفیدم
کی گفته من شیرت نمیدم
شیری نمونده ای امیدم ..
تا که عموتُ داری نیاد که ناامید شی
عمو میاد با آبُ نمیزاره شهید شی
*اما همهی این حرفا و آرزوها بر باد رفت .. بچه رو گرفتُ برد .. من امشب اجازه میگیرم از سادات میخوان یه روضه ای بخونم برخلاف همیشه از بچه رو دست گرفتن نمیگم، از تیر سه شعبه نمیگم از فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ نمیگم .. از سر به پوست آویزان نمیگم ..از قنداقهی غرق خون نمیگم .. امشب میخوام همهی اینارو رد کنم بیام یه جایی، از اونجا به بعد روضه بخونم .. از اونجایی برات روضه بخونم که حسین نشست کنار قبر علی اصغر .. از اونجایی که خودش با دست خودش قبر کند ..
این شعر زبان حال ابی عبدالله با قبرِ .. تا با نوک شمشیر یه قبر کوچیک کند شروع کرد به قبر نگاه کردن ..*
بارالها حسین از عشقی
که زِ تو مُنفَک است میترسد
قبر اما عجیب تاریک است
پسرم کوچک است میترسد
روی این تن چگونه سنگ لحد
مثل اهل قبور بگذارم
آه باید به جای گهواره
پسرم را به گور بگذارم
آه ای قبر صورتش زخمی ست
آه ای قبر جسمش آزرده ست
آه ای قبر تو مراقب باش
تیر تازه به حنجرش خورده ست
*زبانِ حال بگم .. تا بچه رو گذاشت توی قبر * اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا علیِ اصغرِ من ..*
این صدای گرفتهی باباست
برو تا مادرت نیامده ست ..
بیم دارم برسد سر زده از راه رباب
زودتر خاک بریزم که تماشا نکند
*یک مرتبه شنید دو تا خانم دارن داد میزنن حسین صبر کن .. میخواست خاک بریزه دید رباب هی میخوره زمین هی بلند میشه .. صبر کن آقا یه بار دیگه بذار ببینمش .. حسین ..