eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
😭😭 بی بی شنیده‌ام غم بسیار دیده‌ای یک شب شنیده‌ام همه را تار دیده‌ای بی بی حقیقت است که در کوفه جنگ شد طوفان شد و تلاطم باران سنگ شد آیا رقیه هم به کتک خو گرفته بود آیا شبیه فاطمه پهلو گرفته بود... #٦٩ـ
|⇦•سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ آقا سید مهدی حسینی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• محبت ابوتراب را که جار می کشم قلوبِ بی قرار را سر قرار می کشم @emame3vom هر آنچه بویِ مرتضی دهد به چشم می نهم هر آنچه بویِ او نداد را به دار می کشم من از دقایق نخست بازگشت از نجف برایِ دیدن دوباره انتظار می کشم ز خاندان او کریم تر کسی ندیده است اگر که منتی کشم از این تبار می کشم به شاعران او خدا مقام ویژه داده است به حشر چشم خود به پای شهریار می کشم اگر مرا نخواست زحمتی نمی دهم به او خودم گلویِ خویش را به ذوالفقار می کشم به عشق دیدنِ علی بهشت را نظر کنم بدونِ او من از بهشت هم کنار می کشم گناه من اگر دلیلِ خجلت علی شود به روز حشر خویش را به سویِ نار می کشم غریبِ دهر هم شوم به سوی هر که می روم غریبیِ ابوتراب را هوار میکشم نوشته اند وقتِ مرگ وقت دیدن علی ست برایِ مرگ انتظار بی شمار می کشم ... ____ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
از سر نی بِشِنو آیۀ قرآنی را الله‌الله، بنگر آیت سبحانی را داده اندر ره اسلام سر و، باز سرش ندهد از کف تبلیغ مسلمانی را کوفیان عید گرفتند که شد کشته حسین کفر باطن نگر و معنی نادانی را گفت زینب به‌ سر شاه که ای‌جان‌عزیز! بشنو دردِ دل این زینب زندانی را ای که انگشت‌نمایِ همه خلقی چو هلال باز کن بر رخ من دیدۀ نورانی را سر پرخون تو خولی بنهاده به تنور گستراینده عجب سفرۀ مهمانی را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 مجموعه عاشورایی خوشدل تهرانی .
ديد چو زينب به‏ کوفه غارت دين است‏ شور و قيامت چو روز بازپسين است ‏ شهر پرآشوب و مرد و زن به ‏تماشا بر سر ني شاهباز، سِدره نشين است یوسف حُسن ازل چو عیسی مریم بر سر دار و روان به عرش برین است ‏ خلق به ‏انگشت مي‏‌کنند اشارت‏ چون مه نو کاين، سرِ امام‏‌مبين است ‏ کرد چو خور سر برون ز محمل عريان‏ گفت که يا لَلعجب حسين من اين است؟‏ خواند «هلالاً لَمَّا اسْتَتَمَّ کَمالا» ديد قمر منخسف در ابر نشين است ‏ گفت که‏‌ اي ماه‏‌من! چه‏‌وقت غروب‏‌است؟ رخ‏ بنما دل ز فُرقت تو غمين است‏ من بفدای رخ چو بدر منیرت جلوۀ حسن تو رشک خُلد برین است پرسشی ای همسفر! ز خسته‌دلان کن جان من، آئین دوستی نه چنین است بود تو را جای، صدر سینۀ احمد حال تو را جای، صدر نیزۀ کین است نيزه بلند است و دست کوته و دل خون‏ صبر کنم، دل مگر ز سنگ عجين است سر شکنم پای نیزۀ سرت ای شاه باشدم اَر، حاصلی ز عمر همین است «شیخ» از این کِشته‌ها درو کند آن روز شه ز کرم گویدش که ناصرم این است «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نوادر شمشیری .
@emame3vom خطبۀ زینب اگر در سفر شام نبود از فداکاری شاه شهدا نام نبود نه همین نام نبود از شه خونین کفنان اثر از مکتب ارزندۀ اسلام نبود ازمدینه زن و فرزند به همره بردن نکته‌ای بود که اندر خور افهام نبود ورنه تکمیل شهادت به اسارت می‌شد جای بانوی حرم در ملأ عام نبود کاش می‌بود یکی تا که بگوید به یزید زن دلسوخته را طاقت دشنام نبود چوب چون برلب و دندان شه دین می‌زد خواهر غمزده‌اش را دمی آرام نبود جَست از جا و بمانند پدر راند سخن که نظیرش به سخن درهمه ایّام نبود لرزه بر کاخ ستم از اَمِنَ‌العَدل فکند با نوایی که بجز نعرۀ ضرغام نبود خاصه یَابنَ‌الطُلَقایش که شررها افروخت که به از این ره کوبیدن و الزام نبود اثر از دختر ویرانه‌نشینی باقیست گرچه آن‌روز چو وی دختر گمنام نبود لیک نَبوَد زمعاویه و پورش اثری با وجودی که به جز در کفشان شام نبود این دلیلی‌ست که حق باقی و باطل فانی است فکر دنیاطلبان جزغلط و خام نبود «خوشدل»!آن‌کس که حسینی شده،از روزنخست هیچ‌گه فکر پرستیدن اصنام نبود «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 مجموعه عاشورایی خوشدل تهرانی .
خورشید علی با مه زهرا چو مقابل این از سر نی گشتی و آن از دل محمل مه گفت به خورشید خود ای روشنی دل! ای برده دلم را تو بدان شکل و شمایل پروای کست نیّ و جهانی به تو مایل گه یاد کنم از تو، گه از قتل جوانان گه خون خورم از دیدن اطفال پریشان گه از غم بیمار، برآرم ز دل افغان گه آه کشم از دل و گه تیر تو از جان دور از تو چه گویم؟که چه‌ها می‌کشم از دل در صورت اگر صفّ تو مطلوب و نگون است لیک از ره معنی، عدویت خوار و زبون است تا خون تو جوشد، ره تو راهنمون است هر روز چو حُسنت ز دگر روز فزون است مه را نتوان کرد به روی تو مقابل با عزم من و همّت تو عالم هستی شد پاک ز بیداد و ز ناپاکی و پستی در هر قدمی، یار تو باشم به درستی دل بردی و جان می دهمت، غم چه فرستی؟ چون نیک حریفیم، چه حاجت به محصّل؟ @emame3vom «خوشدل»! تو عبث نیست اگر خوشدل و شادی چون مدح سرای مه و خورشید رشادی گر خواجه صفت این سخن از نیک نهادی حافظ! چو تو پا در حرم عشق نهادی در دامن او دست زن و از همه بگسل «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 مجموعه عاشورایی خوشدل تهرانی
روضه اقا ابالفضل علیه السلام ▪️▪️▪️ جنت و اعلا رو نمیخوام بی ابالفضل بی ابالفضل هیچ کس همتاشو ندیده .نه ندیده نه شنیده علت داره چون خدا تنها تو دنیا یه ابالفضل آفریده▪️ چون خدا تنها تودنیا یه ابالفضل آفریده ان شاالله کسی ازاین جمع داغ برادر نبینه شخصی درعالم رویا اباعبدالله الحسین رو خواب دید▪️ دید زخمهای فراوانی به بدن امام حسین(ع) ▪️ ازخواب میگه بیدارشدیم دورکعت نماز خواندیم به روح پرفتوح آقا امام حسین(ع)▪️ دوباره درعالم رویا خواب دیدم تمام زخمها در بدن اباعبدالله خوب شده اما دوتا زخم هنوز روبدن ابی عبدالله بجامونده میگه یه نگاه کردم دیدم یه زخم رو سینه ی اباعبدالله هست یه زخمم رو کمر اباعبدالله هست▪️ سوال کردم آقاجان...این زخمی که بر سینه دارید ماله چیه؟ گفت این زخمی که بر سینه دارم داغ جوانم علی اکبره (آی گریه کنا آی کربلا رفته های مجلس) این زخمی که به سینه دارم داغ جوانم علی اکبره ....آقا جان این زخم رو کمرشماچیه؟▪️ صدازد این زخمی که رو کمرمنه داغ برادرم عباس ▪️ ای وااای ای وااای چون وقت کمه من یه اشاره کنم انشاالله خود قمر بنی هاشم هرحاجتی داری امروزبراورده کنه نام قمر بنی هاشم اومدا اومد مشک پرآب کرد دستان مبارک میان آب برد▪️ تا میخواست اب بنوشه صدازد قسم به فاطمه(س)هرگز تورا نمینوشم چرا؟ چه در تو عکس لب خشک سیدالشهداست▪️ درون نهر همه ماهیان بهم گویند تو موج میزنی تشنه یوسف زهراست▪️ آب و ریخت سوار بر اسبش شد کربلا رفته های مجلس مقام دست راست ابالفضل کجاست؟ مقام دست چپ عباس کجاست؟ همچی که نگاه کرد دست راستو از بدن جداکردن▪️ @emame3vom اما تا نگاه کرد دست چپ و از بدن جداکردن اماعباس امیدش ناامید نشده مشک و به دندان گرفت اما همچی که تیر به مشک عباس زدن اب مشک ریخت رو زمین دیگه امیدعباس ناامید شد▪️ تیر به چشم راست قمر بنی هاشم زدن اونجابود لاااله الاالله امام زمان به بحرالعلوم گفته آی بهرالعلوم اونایی که روضه میخونن مدح عمویم عباس رو میخونن بشما مردم بگن اینطوری بازگوکنن روضه ی عباس رو وقتی یه نفر از بالای بلندی بی افته شماتصورکنید چیکارمیکنه اولین کار دست و سپر صورت میکنه▪️ چرا؟تا صورت اسیب نبینه اما امام زمان (عج)فرمود ای بحر العلوم عموی ما عباس دست دربدن نداشت▪️ باصورت به زمین افتاد تا به زمین افتادصدازد یا اخا ادرکنی یا برادر برادرتو دریاب▪️ جمله ی اخر دعات کنم اباعبدالله گفت یه خبر شده چند ساله عباس منو صدامیزنه میگه السلام علیک یا سیدی ومولای ایندفعه صدازد برادر یه خبری شده مسیروعوض کرد اومد کنار علقمه اما تااومد دید عباس افتاده روزمین ▪️ ازبالای اسب ابی عبدالله افتاد ▪️ سرعباس به زانوگرفت صدازدداداش یک عمر مراسیدومولا خواندی چه شد این بار برادر خواندی یه جمله صدازد▪️ گفت داداش میدونی چرا بخودم اجازه دادم بگم داداش .من یه عمردارم صدات میزنم سیدی مولای من اقای من میدونی چرا @emame3vom همچی رو زمین افتادم دیدم صدای یه مادری داره میاد هی میگه بنی عباس خدای من مادرمن ام البنین الان مدینه هست این کیه منو صدامیزنه تا خوب گوش کردم دیدم صدای فاطمه ست منو به فرزندی قبولم کرد لذابراهمین بود بخودم اجازه دادم بگم داداش حسین ارام جانم حسین روح وروانک 🏴🏴🏴
. همراه زخمهای تنت گریه ام گرفت از پیرهـُن نداشتنت گریه ام گرفت با دیده های سرخ جگـر مثل مادرم هنگام دست و پا زدنت گریه ام گرفت جایی برای بوسه برادرم نیافتم! از نیزه های در بدنت گریه ام گرفت تا دیدم آن سواره ی ولگرد نیزه دار بر تن نموده پیرُهنت گریه ام گرفت وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک یک بوریا شده کفنت، گریه ام گرفت : کشته‌ی اشک چه سرّی است که تا نام تو رفت اشک جاری شد و با روزی هر سـال آمد آیه ها یک به یک افتاده مقطّع بر خاک چه بلایـی به سـر سـوره‌ی زلـزال آمد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
بسم‌الله الرحمن الرحیم از سنگ شکوفه است اینجا دروازه ی کوفه است اینجا بر بام تمام خانه ها سنگ در دست همه نشانه ها سنگ اینجا همه مردمش عجیبند بی غیرت و پست و نانجیبند این شهر بوی خدا ندارد چشمان کسی حیا ندارد یک قافله از بلا رسیده از سختیِ کربلا رسیده پیشانیِ سنگ خورده آمد یک عمّه ی نیمه مرده آمد بر نیزه سرود نور دارد یک همسفر از تنور دارد از شوق گل به نی نشسته پیشانی خویش را شکسته نیلی به نگاه خسته دارد غم در نگه شکسته دارد آغاز روایت جنون کرد در شهر بلا کُن فیکون کرد .
. در ناقه عیال شاه را میبردند یک قافله اشک وآه رامیبردند خورشید از آسمان تماشا میکرد در نیزه هلال ماه را می‌بردند از کرب وبلا بسوی دربار یزید مجموعه ی قتلگاه را می بردند دنیا شده تیره درنگاه زینب چون شب زدگان، پگاه را می‌بردند @emame3vom با کعب سنان و قدرت سرنیزه یک عده ی بی پناه را می‌بردند با پای برهنه وطنابی در دست اطفال غریب شاه را می‌بردند فریاد، از این درد که امواج بلا دریادل خیمه گاه را می‌بردند
زمزمه غربت @emame3vom میخونن همه دنیا،با اشک و ناله امشب امان از غم غربت، امان از دل زینب امان از دل زینب کبوده تن لاله ، فلک می کنه ناله به اشکای سه ساله، که جون اومده بر لب امان از دل زینب دل عمه چه خونه، داره روضه میخونه شده اشکش روونه چنان لاله ی در تب ، امان از دل زینب سر پاک برادر، جلو چشمای خواهر تنش پاره و بی سر، شده پامال مرکب امان از دل زینب داره روضه میخونه، دلا رو میسوزونه کی زد نیز عزیزم، به جسم نا مرتب امان از دل زینب دل مهدی زهرا، از ماتم عظما چنان لاله ی صحرا ، از این غصه لبالب امان از دل زینب .
به لطف حق شده‌ام گریه‌کن برای حسن دمی فدای حسینم ، دمی فدای حسن یقین کنید که روزی به چشم خواهم دید پیاده می‌روم آخـر به کـربلای حسن .
یا شریکة الحسين ( عليه السلام ) يا زينب كبرى ( سلام الله عليها ) روضه خوان عصر عاشورا نگاه زینب است ای خدا عشق حسین تنها گناه زینب است صحنه هایی را که می دید از غریبی روی تل تل خونینش خدایا قتلگاه زینب است از مدینه آمد و در کربلا محشر نمود چادر خاکی مادر خیمه گاه زینب است یک طرف جسم شریف یار در زیر ستور یک طرف بر روی نیزه رأس ماه زینب است گفت زیبا بود هر چه دیدم از رنج و بلا روی زیبای حسین عمق نگاه زینب است چوب محمل را بپرسی که چه شد با آن هلال یک سر بشکسته ی خونین گواه زینب است تا کند ویران تمام کاخ های ظلم را اوج صبر و موج اشک او سپاه زینب است
♻️♻️♻️♻️ ای کریم آل طاها یا حسن(ع) مجتبای حضرت زهرا حسن(ع) ای تجلی همه پیغمبران سرور وسالار هر کون و مکان مصحف آیات اخلاصی و نور ذکر تو باشدپل رمز عبور جان فدای ذکر یارب یا رَبَت صد شکر میریزد از قند لبت اسمانی هستی و مسند نشین بر کمالات شما صدآفرین صدچو حاتم سائلان کوی تو یوسفان محو خم گیسوی تو ناجی موسایی و باب نجات خاک پایت بوسه گاه کائنات هر که گویدوصف نامت مختصر بشکفد از در لبهایش گهر حا و سین و نون حرف عشق من مخمص و ختم کلام من حسن(ع) پرتو نور خدای انوری همچو دریایی و ذره پروری مدح تو مدح خداوند رحیم یا ابالقاسم کریم ابن الکریم شد کرامت سائل کوی شما برتری داری به کل انبیا مرحبا بر زور و بازویت حسن بر جمال ماه و دلجویت حسن یکه تاز عرصه ی جنگ جمل در عرب شد قدرتت ضرب المثل نیست مانندت یلی در کار زار لشکری گردد ز تیغت تار و مار شیرهر میدانی و مرد افکنی حیدری بر قلب دشمن میزنی * من كه هستم سائل راه شما پادشاها کیسه ام را پر نما سیدی یامن علی العرش استوی بهجت الزهرا عزیز المصطفی(ع) انت مولایی انالعبدالحقیر جان زهرا مادرت دستم بگیر * نوکرانت غرق فیض رحمتند گریه کن های تو اهل جنتند بر همه گریه کنانت از الست مادرت قول شفاعت داده است
عالم اسیر نام دل آرای زینب است هستی دخیل شوق و تمنای زینب است همچون ستاره چون که درخشد به جلوه اش چشمان آسمان به تماشای زینب است آرامشی که در دل طوفان نهفته است تشبیه قلب صابر و شیدای زینب است آب حیات آدمیان را که خضر گفت تنها نمی ز جرعه ی صهبای زینب است هر جا که هست همیشه حسین است یار او آن همسفر که همره و هم پای زینب است برپا اگر که کرببلا مانده تا ابد یک گوشه ز همت والای زینب است زینب برای خلقت هستی بهانه بود آیا بدون او سخنی عاشقانه بود ؟ زینب تجسم همه اوصاف فاطمه ست نامش برای فاطمیون ذکر و زمزمه ست زینب برای آل علی کوثر است و بس آن دختری که نسخه ی دوم ز فاطمه ست زینب ز حق به خلق جهان جلوه کرده است درکش فراتر از همه ی عقل ما همه ست زینب که قامتی به بلندای عشق داشت نامش برای شرح غم عشق لازمه ست زینب که آسمان و زمین مات قدر اوست از صبر او میان ملائک چه همهمه سن زینب که یادگار علی بود هیبتش اُخت الحسین و یاور سردار علقمه ست پایه گذار درد و غم عشق زینب است تنها ملیکه ی حرم عشق زینب است قسمت اول
جان نثار راه حق محبوب یزدان زینب است کوکب رخشان دین حامی قرآن زینب است نور چشم مصطفی و زینت مولا علی یادگار فاطمه دریای ایمان زینب است زینت مولاست زینت بر تمام کائنات آنکه بوسد خاک کویش شمس تابان زینب است نیست غیر از فاطمه مانند زینب در جهان در شئون زندگی الگوی نسوان زینب است عاشق یکتای سلطان شهیدان از ازل آنکه در راه حسین کرده فدا جان زینب است قهرمان کربلا و کاروان سالار شام آنکه کاخ دشمنان بنموده ویران زینب است کربلا چون شام و کوفه جان فشانی ها نمود آنکه صبر از همتش گردیده حیران زینب است در ره قرآن و عترت بس مصیبت ها کشید دیده پر خون قد کمان از جور عدوان زینب است مهدی صاحب زمان گرید بسی در سوگ او آنکه هجده داغ دیده از عزیزان زینب است آه از آن ساعت که آمد با چه حالی قتلگاه آنکه عاشورا شد او را عید قربان زینب است
بوسه بر خاک ره حضرت زینب داریم قلب ها در تپش از هیبت زینب داریم طالب فیض دعای شب او بوده حسین ما ارادت به همین حضرت زینب داریم همچو زهراست هم او جلوه ی معصومه ی حق اعتقادی همه بر عصمت زینب داریم آستان بوس حسینیم و غلام عباس منصب نوکری از ساحت زینب داریم چادر فاطمه را چون به سرش اندازد سایه ای روی سر از قامت زینب داریم بهر جان دادن ما بس بوَد آوارگی اش اشک ها تا ابد از محنت زینب داریم تا کند نیمه نگاهی به دل خسته ی ما به قیامت همگی منّت زینب داریم
در این عالم الهی مذهبم من به ذکر یا علی روز و شبم من اگر چه آل حیدر جمله نورند ولیکن بی قرار زینبم من همیشه گرم ذکر یاربم من به شوق یار در تاب و تبم من همه آل علی عشق اند اما گرفتار و اسیر زینبم من بوَد خاک ره زینب سرشتم به دل نام دل آرایش نوشتم به هر جایی که آید نام زینب همان جا می شود باغ بهشتم
. صلوات چهارده معصوم چاووش خوانی برای بدرقه مرتضی اسکندری . ای دلیم ساحت پیغمبره گوندر صلوات شافع روز جزا حیدره گوندر صلوات . محور خلقت عالم دی حسینون ننه سی زینبه درس ویرن مادره گوندر صلوات . زینت دوش نبی ارشد اولاد علی مجتبی ماه ملک منظره گوندر صلوات . خامس آل عبا بند دل شیر خدا باشی دالدان کسیلن رهبره گوندر صلوات . ساقی دشت بلا مجتهد کرب و بلا شمری مأیوس ایلین سروره گوندر صلوات . چارمین حجت حق زینت عُبّاد زمان کربلادن دیلی پر اخگره گوندر صلوات . پنجمین یاور دین حامی قرآن مبین شهریار دو جهان باقره گوندر صلوات . صادق آل عبا مظهر خیر و برکات وارث علم نبی جعفره گوندر صلوات . هفتمین شمس فروزان سپهر علوی بابُ الحاجت یازیلان دلبره گوندر صلوات . آدینا قربان اولوم شاه خراساندی آقام طوسیده دفن اولونان گوهره گوندر صلوات . دوقوزومجی نوه ی ختم رسالتدی جواد گون قباقینده قالان پیکره گوندر صلوات . هادی نسل بشر ذکر لب حور و ملک دهمین رهبر خوش منظره گوندر صلوات . عسکری دور حسن دوم اولاد علی فاطمی خصلت علی مظهره گوندر صلوات . مهدی آل علی منتقم خون خدا آخرین مرد عدالت گره گوندر صلوات . (1) با الهام گرفتن از شعر استاد صفایی زنجانی . .
بر درد بی درمان دوا،باب الحوائج ای مظهر عشق و وفا،باب الحوائج ای کاشفُ الکرب حسین،جانم اباالفضل ای بهترین ذکر و دعا،باب الحوائج دستم به دامانت، علمدار حسینی امشب گرفتم این نوا،باب الحوائج ذکر قشنگِ یا اباالفضل علمدار بین حرم دارد صفا،باب الحوائج یک یا ابوفاضل بهایش بی نهایت ذکرت کجا و من کجا،باب الحوائج یک شب گرفتاری میان خیمه میگفت: تنها امید قلبِ ما، باب الحوائج کوریِ چشم منکرینِ این شعائر شال علم داده شفا،باب الحوائج ای عبد صالح،ای پناه اهل خیمه من مستجیرم بر شما،باب الحوائج تیری به مشکت خورد و جان دادی اباالفضل فرق سرت گشته دوتا،باب الحوائج دست علم گیرت کجا افتاد عباس؟ دستت ز تن گشته جدا،باب الحوائج جسمت برادر دید و با گریه چنین گفت: افتاده ای اینجا چرا،باب الحوائج؟ مادر کنارت آمده در نهرِ علقم هستی گلِ خیر النسا،باب الحوائج طفلی سه ساله در دلِ تاریک صحرا نام تو را میزد صدا،باب الحوائج نام تو گفتم منتقم آید به روضه ذکر لبم مهدی بیا،باب الحوائج یا این لقب را از خودت بردار یا که حاجات ما را کن روا،باب الحوائج /عبدِ کریم/ .
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀* شد مقدر که شود جام حسن، باده حسین بنویسند حسن خوانده شود ساده حسین کربلا هست همان انک بالواد حسن یا بقیع است همان خطه ی آباد حسین قاسم ای پنجره ی باز شده رو به بقیع مجتبای حرمی و به تو دل داده حسین داغ سرخ تو مبادا جگرش را بدرد آه ای اکبر و ای اصغر و سجاد حسین نیزه ها هلهله کردند به روی بدنت تا به بالا نرود ناله و فریاد حسین نعل ها روی تنت نقش ضریحی زده اند تا شود سینه ی تو پنجره فولاد حسین دست و پا میزنی افتاده عمو یاد حسن زخم پهلوی تو آورد که را یاد حسین مجمع کوچه و گودال شده روضه تو هم حسن پیش تو جان داده، هم افتاده حسین .
|⇦• روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ استاد حاج منصور ارضی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ بمُوالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ ، وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْواجِبَةُ وَ الدَّرَجاتُ الرَّفيعَةُ وَ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ وَ الْمَكانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللّهِ عز و جل وَ الْجاهُ الْعَظيمُ وَ الشَّأْنُ الكَبيرُ وَ الشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَة آن گونه که در عالم نام خدا بماند نام حسین رویِ لب‎های ما بماند از ابتدایِ دنیا تا انتهای دنیا عشق حسین تنها در قلب ما بماند ما نذر گریه داریم در روضۀ محرم یا ربّ مباد حتی یک قطره جا بماند دل کو به کو به هر دشت تا پا گذاشت برگشت اما همیشه می‎خواست در کربلا بماند این اربعین برات وصل است یا که هجران؟ سخت است دل میان خوف و رجا بماند این عمر می‎شود طی آخر غروب تا کی؟ ما می‎رویم و تنها این روضه‎ها بماند نوکر به سر هوایِ سلطان شدن ندارد اینجا گدا همیشه باید گدا بماند هر سی شبِ محرم «نوحوا علی الرقیه» باید برایِ داغش دل در عزا بماند آخر چه گویم از او ناگاه در هیاهو لکنت گرفت با تو ، اینکه چرا؟ بماند ____________ به غارت برده دشمن دودمانم، دیده ای یا نه؟! غروب عمر را در آسمانم دیده ای یا نه؟! همان دُ دختر شیرین زبا بان تُ تو هستم گرفته آبرویم را زبانم دیده ای یا نه؟! پدر مویِ سرم شانه زدن دیگر نمی خواهد شرر را در میانِ گیسوانم دیده ای یا نه؟! شدم سرگرمی خندیدن طفلان این کوچه دلیلِ خنده های این و آنم، دیده ای یا نه؟! هر آن که رد شد از ویرانه با حیرت نشانم داد ورم کرده سر و چشم و دهانم دیده ای یا نه؟! دوتایی سنگ ها خوردیم، بابا من تو را دیدم تو هم من را، بگو تا که بدانم دیده ای یا نه؟! بیا تا زجر خوابیده بگیرم بین آغوشت به لب آمد ز هجرانِ تو جانم، دیده ای یا نه؟! اگر من را پذیرفتی، شهادت را نصیبم کن صلاحم را به ترکِ آشیانم دیده ای یا نه؟! شاعر : محمد جواد شیرازی *دیگه نفسش بالا نمیومد .. یه وقت دیدن داره با اشاره رو لبایِ بابا دست میکشه .. دیدن اشک میریزه لب هارو دست میکشه .. آروم بغل کرد سرُ .. لبها رو گذاشت رو لب هایِ بریده بریده شدۀ بابا .. بابا از مدینه تا حالا منو بوسیدی؟ نه والله .. بابا من کارمُ تموم کردم .. دعاکن من پیش تو برگردم .. یه سوال دارم از خانم؟ خانم چرا میگه منو برگردون پیش خودت بابا؟ بابادیگه خیلی ناراحتِ عمه ام زینبم .. از وقتی که از ناقه افتادم دیگه نمیتونم راه برم عمه منو بغل میگرفت آروم میزاشت زمین دوباره بغل میکرد .. انقدر محبت کرده .. * از ضرب کعب نی بدنم درد می کند از مشت استخوانِ سرم درد می کند اوباش ناز کردنشان جورِ دیگر است دارد هنوز مویِ سرم درد می کند .. ____________ در ویرانه ، مهمان دارم امشب ماهِ تابان دارم میگردم دورِ تو تا جان دارم کنج خرابم با سرت آمدی برای بردن دخترت آمدی یا ابتا حسین .. ای از آبِ دریا محروم بینِ روضه میگم آروم صل الله علیک یا مظلوم کنج خرابم با سرت آمدی برای بردن دخترت آمدی یا ابتا حسین .. سیلی خوردم با بی رحمی هستم زخمی هستی زخمی درد مرا تنها تو می فهمی مثل تو پهلویم مثل تو ابرویم مثل عبای تو رفته النگویم یا ابتا حسین .. جا ماندم از عمه آن شب جانم آمد بابا بر لب زجر آمد دنبالم جای زینب رقیه تاکنون چکمه نخورده بود عمه اگر نبود رقیه مرده بود یا ابتا حسین .. ____________
Babolharam shab3.mp3
6.49M
|⇦• روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ استاد حاج منصور ارضی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•