.
.
#غربت_امیرالمؤمنین
بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد
زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد
مولاست با طفلان بی حال و پریشان
مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان
دائم کنار بستر خالی نشسته
چشمان بارانی خود را باز بسته
هی روضه می خواند به یاد دست بسته
با خاطرات کوچه پهلویش شکسته
با چادر خاکی که بر روی سرش داشت
زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت
حق علی را هیچ کس باور ندارد
مولای عالم مانده و لشکر ندارد
این خانه دیگر دست نان آور ندارد
«دیگر حسین بن علی مادر ندارد»
پروانه ای که پهلویش را در گرفته
حالا از این خانه شبانه پر گرفته
شب ها کنار قبر زهرای جوانش
می سوخت از داغ جوان قد کمانش
وقتی رمق می رفت او از زانوانش
سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش:
زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی
دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی
با من نگفتی غصه ی غصب فدک را
با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را
شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر
در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر
بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن
زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن
برخیز تا این خانه را از نو بسازم
برگرد تا کاشانه را نو بسازم
کج می کنم بانو سرِ مسمارها را
خود در میارم سنگِ این دیوارها را
دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم
لولای در را رو به کوچه می گذارم
انگار وقت رفتنم نزدیک گشته
دنیا دوباره تیره و تاریک گشته
نه سال بودی بهر تو کاری نکردم
زهرا حلالم کن که باید بازگردم
زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته
حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته
وحید محمدی ✍
#بعد_از_شهادت
#حضرت_زهرا
.....................................
صلی الله علیکِ یافاطمه الزهرا
پر است از غم غربت خدا خدای حسین(ع)
عزا گرفته جهان از غم عزای حسین(ع)
به دست کوردلان، أسَّسَت أساس الظُلم
شروع می شود اینگونه کربلای حسین(ع)
میان کوچه جگرسوز ماجرایِ حسن (ع)
درون خانه جهان سوز ماجرای حسین (ع)
به روی آن لب خشکیده می چکد آرام
کنار بسترش آهسته اشکهای حسین(ع)
تمام عالم هستی ست وای وای کُنان
ز سوز ناله و آوای وای وای حسین(ع)
دعای فاطمه عجل وفاتی است ولی
دعای ماندن مادر شده دعای حسین(ع)
حسین گریه کنِ مادر است ومادر اوست...
که گریه می کند از عمق جان برای حسین(ع)
غریب مادری و گفته است مادر تو؛
نمی رسد به غریبی کسی به پای حسین(ع)
مگر که حضرت مادر دعایمان بکند
که جانمان بشود زودتر فدای حسین(ع)
صلی الله علیک یا اهل بیت النبوه
.
"احمد رفیعی وردنجانی" ✍
.
#شور
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
زهرا مادرم
چادر محبتش پهنه رو سرم
سرمو بالا میگیرم تا نوکرم
به علی ارادتی دارم
عبد حیدرم
کاش میشد که این شبا بودم تو حرم
پیش مرتضی علی باشم خوش ترم
با علی حکایتی دارم
زهرا میخره ما رو
وقتی با علی هستیم
از محشر هراسی نیست
ما دل به علی بستیم
سیده النسا (یا زهرا۳)
ملیکه السما(یا زهرا۳)
.......
اسم فاطمه
سبب چکیدن اشک نم نمه
اگه حتی جون بدیم تو روضش کمه
پرچمش الی الابد بالاس
درّ و گوهره
از تمومیه زنا زهرا سرتره
سیده ،مطهره،نور و کوثره
فاطمه انسیه الحوراس
زهرا مارو دعوت کرد
زیر پرچم حیدر
از لطف بی بی هستیم
ماها آدم حیدر
سیده النسا (یا زهرا۳)
ملیکه السما(یا زهرا۳)
.........
اشکام جاریه
زخم روی پیکرش زخم کاریه
کی میگه که روضه هاشَم تکراریه
اعظمه مصیبته والله
معجر خونیه
زخم سینه میگه پشت در خونیه
بمیرم براش که پا تا سر خونیه
روضه هاش حقیقته والله
زهرا چشم براهه تا
آقامون بیاد از راه
میگیره تقاصش رو
زود ِ زود ان شالله
سیده النسا (یا زهرا۳)
ملیکه السما(یا زهرا۳)
#هاشم_محمدی_آرا ✍
#فاطمیه ۱۴۰۱
👇
.
#زمینه
#شهادت_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
اگه بری جات خالی میشه تو خونه
میبینی چشام ابریه پُر بارونه
بدون تو این خونه برام زندونه
یکم بخند،که زندگیم روبراشه زهرا
نفس بزن،علی به جا تو فداشه زهرا
بخاطر علی بمون_نشو رفیق نیمه راه
پس از تو روزگار من_میشه سیاه
نرو نرو عزیز من...
.........
مگه عزیزم دوری ازت آسونه؟
نبودن تو حیدر و میترسونه
گریه ی حسن قلبم و میلرزونه
دلم گرفت،یبار دیگه چشاتو وا کن
منم علی،یبار دیگه منو صدا کن
تو رو خدا یه شب بمون_بگو کجا میخای بری
بگو برای دلخوشیم_که بهتری
نرو نرو عزیز من...
........
تازیونه رحمی که نکرد با بدنت
لاله کاری شد پیروهن از زخم تنت
مگه میره یادم که چطور میزدنت
نرو بمون ،دلم به دام بلا اسیره
کی بعد تو، حسینم و تو بغل بگیره؟
کنار جسم بی سر ِ_حسین میون قتلگاه
بیا که چشم براهتم_با اشک و آه
حسین حسین عزیز من....
#هاشم_محمدی_آرا ✍
#فاطمیه ۱۴۰۱
.👇
4_5864106659558724569.mp3
14.63M
▶️زمینه
اگه بری جات خالی میشه تو خونه
🎤بنفس:حاج مسعود پیرایش
🎼شعروسبک:هاشم محمدی آرا
▪️دهه دوم فاطمیه ۱۴۰۱
🚩هیات صاحب العصر(عج)
زمینه فاطمیه -270-کانال نوحوا علی الحسین.mp3
1.3M
#زمینه
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا
😭😭😭
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
شاعر: حسن لطفی
.
سالگرد شهادت #حاج_قاسم
#مرضیه_عاطفی✍
هست نامت تا ابد در ذهن ایران جاودان
دوستت داریم و یارت میشویم از عمق جان
با دلی آکنده از عشق و امیدی بیکران
باز هم عرض سلامی خدمت سردارمان
حالمان بد نیست! امّا نیست خیلی خوب هم
حاج قاسم رفتی و بسیار شد ظلم و ستم
در هراس افتاده جانِ قاتلت از انتقام
ننگ بر ذات خرابش! مرگ بر نامش مدام
با وقاحت کرد در حقّت جنایت را تمام
میشود تنها به دستِ مرگ، رفع اتهام
خوب میداند که جانش نیست دیگر در امان
سخت ترسیده است از تولیدِ موشک هایمان
منتظر بودی و گفتی غیر از این دلخواه نیست
وای بر آنکه از این دلدادگی آگاه نیست
شک ندارم هر که شد همراهِ تو گمراه نیست
تا تماشای امام عصر(عج) خیلی راه نیست
خونِ تو برداشت تا حدّی موانع از ظهور
روز فتح قدس نزدیک است! چشم فتنه کور
مانده در گوشش صدایت، غرقِ آهنگت شده
محو اخلاص تو و ایمانِ یکرنگت شده
مرد بودی! بیقرار شیوۂ جنگت شده
سوریه گمکرده دارد سخت دلتنگت شده
حُمص می بوسد پیاپی ردّ پاهای تو را
اشک می ریزد!...نمیگیرد کسی جای تو را
داغ دید و بعد تو درگیر قیل و قال شد
از غم تو گریه کرد و ملتی بدحال شد
رهبرم تنها شد و در جانمان جنجال شد
بیقراری های ما از داغ تو یکسال شد
حاجت ما #با_ولایت_تا_شهادت والسلام
نیست در قاموس ما بهتر از این حسن ختام
بال پرواز تو را داد و زدی بر آسمان
نفس را کشتی و دل دادی به عشقی بی نشان
این چه سرّی بود که در سیرۂ تو شد نهان
یادبودت میشود با فاطمیّه همزمان
سال ها رزق شهادت را میان هر دعا
خواستی از مادر سادات بین روضه ها
فتنه شعله ور شد و دور و برت آتش گرفت
سوختی! پرپر زدی، بال و پرت آتش گرفت
ذکر یازهرا(س) گرفتی معبرت آتش گرفت
اینچنین شد که شبانه پیکرت آتش گرفت
شد اجابت حاجتت، گفتی: سلام ارباب من
بر زمین، با پیکری غرق به خون، دور از وطن
اشکمان جاریست از داغ تو؛ بی رنگ و ریا
بعد تو ماندیم در آشوب این دنیا رها
رفتی و ما را سپردی دست انواع بلا
بسته شد بعد از تو ای سردار؛ راه کربلا
خون دل خوردیم! تا آن لحظه های آخرین
ناممان امسال شد: جامانده های اربعین
میشود شب های جمعه داغ تو جانسوزتر
کربلایی میشویم از نام تو با چشم تر
تو فقط از حال هجران دیده ها داری خبر
غبطه بر حال شهیدان میخوریم و هر سحر-
-میرساندی کاش با تعظیم و عرض احترام
محضر اربابمان از جانب ما یک سلام
سیدالعطشان بگو! داغ لبالب را بیین
در کنار آب دریا خشکی لب را ببین
گریه کن سردار! جسم نامرتب را بیین
نیزه باران شد تن ارباب! زینب(س) را ببین
خوب فهمیدی غمش را در حرم با حالِ زار
مانده اشکت در غروبِ زینبیه یادگار!
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی