Roze_Arbaieen_Mirzamohamadi_1401 (1).mp3
6.73M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 زینبم اما نه آن زینب که رفت از کربلا...
◼️ #روضه_شب_جمعه
ایام #اربعین حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
دلم میخواست هر شب جمعه.mp3
11.47M
دلم می خواست هر شب جمعه
با امام زمان کربلا بودم ...
مهدی ذاکرین
.
|⇦•بعد دو ماه عزا...
#سینه_زنی و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده ۲۹ ماه صفر ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
بعد دو ماه عزا،عاشق کربلا
پیرهن سیاشو میسپُره دست امام رضا
همیشه نوکرش،میاد که آخرش
امام رضا دعاش کنه راضی شه مادرش
مسافر هر ساله، دوباره راه افتاده
از اربعین بر گشته راهیه گوهرشاده
«امام رضا یا مولا..»
من بی شَکیبتم، اِبن شَبیبِتم
دو ماهه که سیاه پوشِ جد غریبتم
مثل تو دَم به دَم، یاد محرمم
گریه کنِ حسین میشم، تو روضه ی تواَم
میگن رو خاک حجره، هی به خودت پیچیدی
خنجر کُند آقاجان، زیرگلوت کِی دیدی؟!
«امام رضا یا مولا...»
لحظه ی آخرت کنار بسترت
از مدینه جواد اومد نشست بالاسرت
اینجا پسر اومد، با چشم تر اومد
کربلا بالینِ پسر، چرا پدر اومد؟
کنار اکبر افتاد، دور تا دورش چرخیدن
بلند بلند داد میزد بلند بلند خندیدن
حسین غریب مادر....
السلطان ابالحسن....
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_محمد_طاهری
#آخر_صفر
#زیارت_مخصوص
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
4_5899729620822920682.mp3
35.77M
|⇦•بعد دو ماه عزا...
#سینه_زنی وتوسل ویژهٔ شهادت #امام_رضا علیه السلام اجرا شده ۲۹ ماه صفر ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری
#شهادت_امام_رضا
.
#امام_زمان
#رباعی_مهدوی
یک روز بہ هیئت سحر میآيد
با سوز دل و دیده تر میآيد
یک روز بہ انتقام هفتاد و دو شمس
با سیصد و سیزده قمر میآید
.
#رباعی_مهدوی
گل زهرا فدای عطر و بویت
شوم قربان آن روی نِکویت
بیا ای آشنای دل شکسته
نگاه شیعه باشد رو به سویت
.
📋 اسیرت قلب ها خیز و اسیران را ببین
#روضه_اربعین
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_زینب (س)
🏴 #حاج_مسعود_پیرایش
.............................................
.(مادرش این طور براش لالایی می خوند ، از ابتدا همین طور می گفت «لا زِلتِ کَرباً و بَلا» برا حسینش این طور لالایی می خوند.).
کربلا ، این دل تنگم عقدهها دارد
گوییا میل کربلا دارد
سلام آقا که الآن رو به روتونم
من ایستادم زیارت نامه میخونم
حسین جانم
بذار سایه ات همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه
حسین جانم
.(سرت شلوغه این روزا به ما هم یه نگاه کن آقا !).
اصلا میشنوی این صدامو
اصلا میبینی گریه هامو
بیا دونه به دونه بشمرم غمامو
بیا یه کم بشین کنارم
پناه دل بیقرارم
تو زندگیم بجز تو هیچ کی رو ندارم
.(زینب داره میرسه کرببلا ، پاشو داداش واست سوغاتی آوردم داداش «و فی العِشرینَ رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ إلى مَجثَمِهِ حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ»
سرتو پس گرفتم دارم میام داداش ، پاشو داداش عمامه رو برگردوندم داداش ، پاشو داداش عمامه جدمونو برگردوندم ،
بودی مجلس یزید یا نه ؟ اصلاً حواست بود رفتم مجلس شراب داداش ، بلند شد صدا زد «یابن طلقا» ای آزاد شده به دست جد ما ، شماها همه بنده بودید ، عبد بودید ، غلام بودید ، زناتون کنیز بودن ، حالا تو نشستی بالا دختر رسول الله رو با دست بسته میارن ، گفت یزید خجالت نمیکشی زنت پشت پرده است من اینجام ؟ اما مگه این کوه شهامت لحظهای فرو ریخت؟ نه. صدا زد نانجیب سه چیز رو باید پس بدی ، صحنه رو عوض کرد کار به جایی رسید یزید گفت منم خودم عزادار حسینم ؛ اما گفت سه چیز رو باید پس بدی ، سوغات چی آوردم واست داداش ! صدا زد عمامه جدمو برگردون « أطلب منك ثلاثة أشيآء: «عمامة جدي و مقنعة امي و قميص أخي»
تو قد و اندازه ی این حرفا نیستی حتی نمیتونی نگه داری عمامه رو ، پس گرفت یه چیز دیگه هم باید برگردونی یادته غروب عاشورا ریختن تو خیمههای ما «مقنعة امي»
مقنعه مادرم رو هم برگردونید ، اما یزید این چیزی که واست نصب کردن ، آوردن این پیراهن خونی داداشمه «قميص أخي»
باید برگردونی داداش همه رو برگردوندم حتی گهواره علی رو هم برگردوندم پاشو داداش زینب قهرمان برگشته).
ای اسیرت قلب ها خیز و اسیران را ببین
نیلی از سیلی عُذار گلعُذاران را ببین
دیگر آثاری بجا از صحنه ی گلزار نیست
خیز از جا باغبان گلزار ویران را ببین
................................................
📋اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم
.............................................
.( تا دیدن ، خانم سکینه (س) خواب بود وقتی رسیدن کربلا احساس کرد بویی به مشامش میرسه ، سریع بوی کربلا رو استشمام کرده ، چشماشو باز کرد ؛ صدا زد داریم میرسیم کربلا ، وقتی رسیدن کربلا از بالای مرکب خودشون رو رو زمین انداختن!).
اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم
مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم
شبیه شعله شمعی اسیر سو سو یم
.(دیگه چیزی از زینب باقی نمونده).
رسیده ام سر خاکت ولی به زانویم
.(یادته با زانو اومدی کنار علی ، الان دیگه زینبم با زانو اومده کنارت).
بیا که هر دو بگرییم جای یکدیگر
برای روضه مان در عزای یکدیگر
من از گلوی تو نالم... تو هم ز چشم ترم
من از جبین تو گریم ...تو هم به زخم سرم
من از اصابت آن سنگهای بی احساس
تو از نگاه یتیمت به نیزه عباس
بر آن صدای ضعیفت بر این نفس زدنم
برای چاک لبانت به جای جای تنم
من از شکستن آن ابروی جدا از هم
تو از جسارت آن دستهای نامحرم
به زخم کاری نیزه که بازی ات میداد
.(چقد سرتو جلو چشای دخترات چرخوندند).
به نقش های کبودی که بر تنم افتاد
همین بس است بگویم که زخم تسکین است
و گوش های من از ضرب دست سنگین است
چهل شب است که با کودکان نخوابیدم
چهل شب است که از خیزران نخوابیدم
چهل شب است نه انگار چهارصد سال است...
...هنوز پیکر تو در میان گودال است
هنوز گرد تنت ازدحام میبینم
به سمت خیمه نگاه حرام میبینم
هر آنچه بود کشیده ز پیکرت بردند
مرا ببخش که دیر آمدم سرت بردند
مرا ببخش نبودم سر تو غارت شد
کنار مادرم انگشتر تو غارت شد
شاعر : #حسن_لطفي✍
.................................................👇ادامه
.
📋 مقتل اربعین
.............................................
.(شروع کرد روضه خوندن حرفهای با داداش بمونه ، این بچهها دور عمه جمع شدن با دست اشاره میکنه).
فَقَدنا هاهُنا رُوحاً وَ رَوحاً
وَ رَیحاناً وَ زَیتُوناً وَ طِینا
.(همین جا بود جان ما رو گرفتن ، با دست اشاره میکنه آی دخترا).
هُنا ذُبِحَ الحُسَینُ بِسَیفِ شِمرٍ
.(اینجا باباتونو شمر سر برید).
هُنا قَد تَرَّبُوا مِنهُ الجَبِینا
.(همین جا بود صورتش رو خاک بود ، بچهها علقمه رو نگاه کنید).
هُنا العَبّاسُ فی یَومٍ عَبُوسٍ
حِیالَ الماءِ قَد اَمسی رَهِیناً
.(همین جا بود عموتون عباس رو دوره کردن ، همین جا بود نگذاشتن زنده به خیمه برگرده).
هُنا ذَبَحوا الرَّضِیعَ بِسَهم حِقدٍ
فَما رَحِمُوا الصِّغارَ المُرضَعِینا
.(همین جا بود تیر سه شعبه به علی زدن).
هُنا مَزَقُوا الخِیامَ وَ حَرَّقُوها
.(همین جا بود خیمههامونو آتیش زدن).
وَ قُسِّمَ فَیئُنا فِی الخائِنِینا
.(اینجا بود اموال مون رو بین خودشون تقسیم کردند.
یکی یکی روضه می خونه اما بچهها یادتونه باباتون تنها شد یادتونه بیحال بود ، یادتونه رمق نداشت).
.................................................
📋آی قوم بی حیا ، زود راحتش کنید
.............................................
خسته بود آقا
تازه روی مَرکَبِش نشسته بود آقا)۲
میزَدَن سنگ، سَرِش شکسته بود آقا
خسته بود آقا
تَک و تنها رفت
که صدای گریه تو خیمهها بالا رفت
دَمِ رفتن طَرَفِ خیمهی زنها رفت
تَک و تنها رفت
جنجال بود و
طرف قتلگاه غوغا بود و
بین گودال حسین تنها بود و
سر پیراهنش دعوا بود و
تنها بود و
طرف خیمگاه غوغا بود و
چشم آقا مثه دریا بود و
نگران واسه ی زن ها بود و
.(بچهها اینجا بود دیگه دویدم دیدم داره داداشم اذیت میشه ، اینجا بود خودمو می زدم !).
زود راحتش کنید
آی قوم بی حیا ، زود راحتش کنید
کردید سرو جدا ، بعدا غارتش کنید
می بینه مادرش ، کمتر اذیتش کنید
دیگه نیزه نمی خواد ، کمتر اذیتش کنید
.(دو سه جمله ام با داداشش گفت ).
داره میبینه مادرت ، کمتر دست و پا بزن
پیش چشای خواهرت ، کمتر دست و پا بزن
الان می میره دخترت ، کمتر دست و پا بزن
حیرونن مخدرات ، کمتر دست و پا بزن
بمیره زینبت برات ، کمتر دست و پا بزن
یا قتیل العبرات ، کمتر دست و پا بزن
.(گفت داداش اگه نامحرم نبود بهت میگفتم چقدر با کعبه نی زدنم ، اگه نامحرم نبود بهت نشون میدادم چقدر خیزرون زدم).
................................................. حاج مسعود پیرایش 🎤
👇
.
📋سودای دل ، خواهش امروز و فردای دل
#زمینه
#اربعین
حاج مسعود پیرایش🎤
............................................
.(بند اول).
سودای دل
خواهش امروز و فردای دل
آروم دل
از هر عشقی جز تو محرومه دل
بالا نشین
تو بزرگ عالم من کمترین
از کربلا
رفتم و برمیگردم اربعین
زندگیم با حرمت شد بیمه
فکرشم باعث #امام_زمان
جونمو نذر نگاهت کردم
کمه اما همه داراییمه
حسین جانم جان جانانم ۴
.(بند دوم).
نور چشم
خاک پاتو رو چشمام میکشم
آرامشم
آرزو دارم قربونیت بشم
دل مبتلا
دل سنگی که باتو شد طلا
از کربلا
میگم قلبم میگیره جلا
منو این نوکری دیرینه
همه سرمایه ی عمرم اینه
اسمت ایام منو پر کرده
آخ چقدر اسم حسین شیرینه
شاعر : #محمد_جواد_توحیدی✍
#امام_حسین
.................................................👇
.
📋کاش الان حرم بودیم
#شور #فراق_کربلا
🏴مراسم عزاداری اربعین حسینی (ع)
.............................................
.(بند اول).
کاش الان حرم بودیم
یه گوشه با / تو خلوت میکردیم
یه دل سیر / زیارت میکردیم
دم ضریح ، با گریه مون ، قیامت میکردیم
با بیرق هیئتمون بریم حرم چه لذتی داره
این زندگی یه کربلا با رفیقا به ما بدهکاره
سخته که فکرش / بیفته از سرم
جان عزیزت / حرم حرم حرم
.(بند دوم).
من به این امید زندم
که باشمو / ببینن این چشمام
روز فرج / پا به پای آقام
با شهیدا ، تو مسیر ، نجف به کربلام
حتی تصورش برا یه لحظه هم ارزششو داره
چه اربعینی بشه اون روز که آقا کنار زواره
پشت آقامون / میریم قدم قدم
مقصد دلهاس / حرم حرم حرم
#شور_مهدوی
شاعر : #صادق_بچم✍
.................................................
👇