.
#روضه #تخریب_بقیع
*غبار صحنِ تو بر درد جان دواست بقیع!
ان شالله یه شب با هم مدینه رو خاکا بشینیمُ برا بچه هایِ غریبِ فاطمه گریه کنیم ..*
*خرابههایِ تو، باغ بهشت ماست، بقیع!
*اگر چه روی به کعبه نماز میخوانیم
*تو قبلۀ دل مایی ، خدا گواست ، بقیع!
قربونِ اون چشمی که میتونه برا امام حسن گریه کنه .. (چرا )؟! چون سفرۀ ابی عبدالله یه سفرۀ عمومی همه میان ..
اما این سفره اختصاصیِ همه نمیتونن سر سفره ی امام حسن باشن .. اگه براش خوب گریه کنی مادرش دست شکسته شو بالا میاره ، میگه اینا برا پسرِ غریبم دعا کردن ..*
* اگر چه روی به کعبه نماز میخوانیم
* تو قبلۀ دل مایی، خدا گواست، بقیع!
* تو همچو فاطمه در شهر خویش تنهایی
* غریبی و، همه کس با تو آشناست، بقیع!
نکنه اسم امام حسن بیاد ، فقط منتظر کوچه و سیلی باشی .. معلومه هرجا بگی یه بچه دستش تو دست مادرش بود صدا ناله بلند میشه ..*
* به آن چهار امامی که در بغل داری
* برای ما حرمت مثل کربلاست بقیع!
*علی نگفت، به جان علی قسم، تو بگو
*که قبر گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع؟
میگه دیدم پشتِ پنجره هایِ بقیع بلند بلند گریه میکنه .. (قدیمیا میگفتن: مدینه گفتی و کردی کبابم ..) میگه زدم رو شونه ش گفتم حالت با همه فرق میکنه ؟ گفت من بچه سیدم ، مادرم زهراست .. گفتم خو اینجا این همه سید ، فقط تو سادات نیستی که .. گفت من با بقیه یه فرقی دارم ؟ فرقت چیه؟! گفت همه مدینه رو گشتم دنبال قبرِ مادرم اما اثری و نشانی از قبر مادرم زهرا نبود ..
*بی بیِ بی حرم قبرت کجاست مادر
*هنوز ناله ی زهراست از مدینه بلند
*هنوز لرزه بر اندام مجتبی ست بقیع
اجازه بدید برا امام حسن روضه بخونم .. آقاییی که بعدِ کوچه دیگه آب خوش از گلوش پایین نرفت ... هر وقت از کوچه رد شد سر به دیوار گذاشت ... به قول آذریا : آی نَنَه .. آی نَنَه .. آی نَنَه .. خدا بهتون خیر بده اینجوری برا زهرا گریه میکنید .. راستی اگه تو کوچه بودید میدیدی چی جوری فاطمه رو سیلی زدن .. به خدا مادر ما رو بی هوا زدن …
جوان نَنَه .. جوان نَنَه ..
با اینکه سن و سالی نداشت اما زود محاسنش سفید شد ، وقتی گفتن آقا چرا اتقدر زود محاسنت سفید شد ؟ گفت آخه من دیدم تو کوچه .. میگه رو پنجه هام بلند شدم .. دستامو بالا آوردم دیدم نمیتونم .. هی میگفتم نزن …
* نزن ، نزن تو سیلی به زن .. نزن ، نزن ..
یه چشمی بهم بزنی میبینی محرم اومده .. ان شالله زنده باشیم .. امام حسن ، اگه قرارِ بمیرم روزیم کن برا حسین بمیرم .. آقام .. آقام ..
روضه بخونم ..
بدنِ علی رو شب دفن کردن ، بدنِ فاطمه رم شب دفن کردن .. بدنِ پیغمبرم شب دفن کردن گفتن دیگه این بدنُ روز بلند کنیم با احترام ..
اما اهل دل میگن کاشکی این بدنم شب دفن میکردن .. بدنُ تشییع کردن ، وصیت کرده گفته راضی نیستم زیر تابوتم قطره ی خونی ریخته بشه ..
فلانی اومد این بدنُ محاصره کرد .. گفتن چته؟! گفت من از این حسن بدم میاد .. بگم حقشو ادا میکنی؟ گفت از مادرشم بدم میومد .. اولین تیرُ خودش به چله ی کمان گذاشت .. گفت این بدنُ تیر باران کنید ..
قاسم سه ساله داره نگاه میکنه .. (زبان حال) با نگاهش داره به عمو عباسش میگه عمو داری نگاه میکنی بابامو تیر باران کردن .. آی غریب حسین …
(چرا میگی غریب حسین ؟!) آره امام حسین امامِ میدونه داغ امامُ برادر چیه .. اما صبر کرد ، گفت حسن به من دستورِ صبر داده گفته راضی نیستم ، صبر صبر ..
تاریخ نوشته هفتاد تا تیر به این بدن زدن .. نشست یکی یکی این تیرها رو بیرون آورد گفت غارت زده به اون نمیگن که اموالش غارت بشه .. غارت زده به منِ حسین میگن که برادری مثله تو رو از دست دادم .. (بریم کربلا) هفتاد تا تیر به این بدن زدن زینب شنید ولی ندید ..
شنیدن کی بود مانند دیدن .. اما یه جا عمه جانِ ما اومد بالایِ بلندی .. دید شمشیر دار با شمشیر میزنه .. نیزه دار با سرنیزه میزنه .. یه عده که سلاح ندارن لباسایِ عربی رو پر سنگ کردن .. با حوصله عزیزِ زهرا رو سنگ میزدن ..
حسین ….
👇
.
#تخریب_بقیع
*وقتی از بغض هوا دور و برم سنگین است
*شبنمِ اشک به مژگانِ ترم نزدیک است
*میکشم منتِ زهری که به دادم برسد
*آنقدر سایۀ غربت به سرم سنگین است
خوش به حال اون چشمی که امشب برا امام حسن اشک باره .. گفت وارد شد تو خونۀ فاطمه دید امام مجتبی و ابی عبدالله دارن با هم زور آزمایی میکنن .. رسول خدا نگاه کردید ، باباش داره میگه جانم حسین .. مادرش میگه جانم حسین .. یه وقت دیدن پیغمبر میفرماید جانم حسن .. مادر معترض ؛ باباجان شما خودتون به ما فرمودین بچۀ کوچک تر سزاوارِ تشویقِ .. چه طور داری داداش بزرگه رو تشویق میکنی ؟!..فرمود فاطمه جان دیدم باباش میگه حسین .. تو میگی حسین .. نگاه کردم دیدم همه ملائک تو آسمون دارن میگن حسین .. دیدم پسرم حسن غریبه … حسن جانم....
*سینۀ تشت تحمل نکند حق دارد
*آنقدر روضۀ داغِ جگرم سنگین است
*محنت و داغ چهل سال چنان پیرم کرد
*کولۀ آه به وقتِ سفرم سنگین است
گفت آقا من باباتم تو این سن دیده بودم ، اینطور محاسنش سفید نشده بود ؟!.. فرمود اگه اون چیزی که من دیدم بابامم دیده بود زودتر از من محاسنش سفید میشد ..*
*دوستانم همه از من بدشان می آید
بعضی ها رو آقا یواشکی میکشید کنار ، یکیش حجر بن عدی بود (شهید شد تو راه امیرالمومنین فرمود تو که دیگه از مایی تو چرا با کنایه با ما حرف میزنی ..) همه طعنه ها یه طرف .. همه زخم زبان ها یه طرف اما :
*دوستانم همه از من بدشان می آید
*طعنۀ قنفذ و سب پدرم سنگین است
برا امام حسن باید داد بزنی .. چون این آقا یه بار نتونست داد بزنه .. همه ش زانوهاشُ بغل میگرفت .. هی زیر لب میگفت بد زد نانجیب ..*
*نگذارید چُنین حسرت مُردن بکشم
*من بمانم به خدا دردسرم سنگین است
*جگرم مثل فدک ریخته صد تکه شده
*سینه ام را نفس پُر شررم سنگین است
از اینجا دیگه روضه خیلی سخته من از سادات معذرت می خوام .. از امام زمان معذرت می خوام .. خودش فرمود عبدالزهرا چرا روضۀ ما رو نمی خوانی؟ گفت آقا من یه عمرِ غلام و نوکر و روضه خوانِ شمام هرچی از روضۀ شما به من رسیده من خوندم .. مسموم کردن شما رو گفتم ، پاره هایِ جگر داخلِ تشت رو گفتم .. تیرباران کردنِ بدن رو گفتم .. فرمود عبدالزهرا همه اینا که گفتی روضۀ من هست اما روضۀ ما اهل بیت اون ساعتی بود که دستم تو دستِ مادرم .. تو کوچه ها داشتم میومدم ..*
*مثل مادر که به کوچه دهنش خونی شد
*چقدر خوب دهانِ حسنش خونی شد ..
امام رضا علیه السلام فرمود بچه هایِ ما مو به مو از بزرگترایِ ما ارث بردن .. بگم صدا گریه ت بلند شه؟!.. گوشۀ خرابه وقتی سرُ آوردن تا دست کشید رو این لبایِ بابا گفت لبایِ تو خونی باشه لبایِ رقیه سالم؟؟؟ دیدن دستشُ مشت کرد .. هی تو دهانِ خودش میزنه ..
*شب و روزش شده با غم سپری ، راحت نیست
*و چهل سال فقط خون جگری ، راحت نیست
*گیر افتادنِ در آتشُ و لَج بازیِ میخ... راحت نیست
*دیدنِ روسریِ شعله وری راحت نیست
آه مادر .. مادر ..
*تاولُ گونۀ انسیۀ حورا ، ای وای
*به خدا سوختن مویِ سری ، راحت نیست
*آه با داس و تبر رو به سویِ یاسِ کبود
*دیدنِ حملۀ سیصد نفری راحت نیست ..
اگر این است تاثیر شنیدن…شنیدن کی بود مانندِ دیدن ..چند جا امام حسن دید مادرشُ دارن میزنن ..*
کدوم خانم!
کدوم خونه رو میگی روضه خوان؟
کدوم سیلی!
کدوم کوچه رو میگی روضه خوان؟
کدوم صورت!
کدوم مادرُ میگی روضه خوان؟
*چشمایِ اهلِ آسمون تر بود ، ای وای ..
*دستِ حسن تو دستِ مادر بود ، ای وای ..
*یه شهر روبه رویِ کوثر بود ، ای وای ..
*مدینه هست شهری که ، به اشکا میخندن
*همون جا که مردا ، به زن راه میبندن ..
گفت :
*بردم پناه هرچه به دیوار بیشتر
*او پیشتر رسیدُ و رَهَم بیشتر گرفت
👇
.
#شور
#امام_حسین #_علیه_اسلام
#زمینه
بند اول
ای ماه ِ شبم ، ای تاب و تبم
من عبد تو و ، بی بی زینبم
سایت رو سرم ، ای شاه کرم
نقدِ عشقتو، با جون میخرم
تو عشق بی بدیلی _ قبله ی جبرییلی
مجنونم و فقط تو- برجنونم دلیلی
دلم تو اوج ماتمت آقا؛ میگیره با شورو دمت آقا
الهی که بازم بیام آقا؛ یه شب جمعه حرمت آقا
بند دوم👇
ای آب و گلم ، محبوب ِ دلم
باذکرت داره، می کوبه دلم
مصباح الهدی ، یا خیر الوری
کشتی ِ نجات ، شاه کربلا
دل تنگ کربلاتم _ کشته ی روضه هاتم
شبیهِ بی بی رباب _ من شاکی از فراتم
ببین دلم بهونتو داره ؛ چشام فقط براتو میباره
شکر خدا که نوکرت هستم؛بی عشق تو کار دلم زاره
بند سوم👇
اسم اعظمی ، ذکر نبضمی
روح کعبه و ، آب زمزمی
یابن بوتراب ، ای عالیجناب
یا شمس الضحی ، بر قلبم بتاب
همراز اشک و بارون _ باقلبی زار و محزون
میخونم روضه باز از _ پیکری غرقِ در خون
حالا دیگه هزار و چن ساله؛ از کربلا میاد صداناله
روضه ی ناتموم و بی پایان؛ روضه ی قتلگاه و گوداله
سبک: حامد جعفری 🎼
شعر: حسین رحمانی ✍
https://eitaa.com/emame3vom/43246
👇
.
#امام_حسن
شُغلم این است،گدایی ز دیار حسنم
بعد،با حفظ سِمَت نوکر یک بی کفنم
خانه ی مادری ام خاک بقیع است فقط
مدتی هست که تبعید شدم از وطنم
همه جاوهمه دَم تکیه کلامم "حسن" است
ذکر تو مثل ستون است،به قصر سخنم
شهر را مست کنم با نفسِ "حای" حسن
بوی گُل پر شده در صحن و سرای دهنم
ذاتا از ریشه کریمند، گدایان کریم
بین آنان به خدا هیچ تر از هیچ،منم
مطمئنم که کسی بود،سوا کرد مرا
نظر مادرتان است،اگر سینه زنم
هر زمان سینه زن بزم عزای تو شدم
گریه کرده ست به روی تن من پیرهنم
به روی لوحِ دلم حک شده با خط درشت
من حسینی شده ی دست امامم حسنم
غصه ی بی حرمیّ تو مرا کشت،حسن
زیر خورشیدی و این شد سبب سوختنم
کاش می شد که پس از مرگ،شوم خرج شما
سایبانی بشود روی مزارت بدنم
.
.
نوشته:
بکوبم بر سرتابوت غربی ، میخ وحدت را
که میخ آخرتابوت غربیها،همین میخ است
"قَلَمدار"
......
پ.ن: مومن وحدت حول ۴ یا پنج نفر و زدنِ بقیه که وحدت نیست دادا .!
وحدت تبلیغ کاندیداته، نه تخریبِ حریف.
اینا نشون میده ، وقتی گفتم ؛بعضیا بُرد با سیستم و روشِ احمدی نژاوی رو یاد گرفتن، دروغ نگفتم.
بابا محاسن اینا رو بگید که چقدر با اشرافیت مبارزه کردن، و چرا نتونستن جلوی ثروت و قدرتِ لاریجانیا رو بگیرن، مگه مشکل کجا بود. که حالا با جار زدن میخوان مانع زر اندوزیِ این خاندان بشن.
یعنی باید جای دزد رو بگیری، تا دیگه دزد نباشه!
اَی بزنه ومدعیانِ دولت سایه، پیروز انتخابات بشن. اونوقت ببینیم اینا که میگن ما ۸ ساله برنامه جمع کردیم، حالا چطور میخوان در آفتابِ تحریم ها ، کشور رو اداره کنن.
.
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
.
.
#تخریب_بقیع
💠 سالروز تخریب قبور ائمه بقیع (ع)
#زمینه
#سیب_سرخی 🎤
دم دیوار بقیع هنوزم
از این غم و غصه ها میسوزم
امان امان امان
میسوزم از این که آفتاب به قبرا میزنه
اونکه داغ مادرش رو دیده حسنه
وااای
دیده یه جنگ نابرار
دیده که میزنه کافر
به صورت لطیف مادر
دیگه نداشته راه چاره
دیده رو خاکا ...
دیده تو کوچه گوشواره
امون از این همه غریبی
دلم میسوزه از این حکایت
دلم میسوزه از این جسارت
امان امان امان
نه حرم و بارگاه و گنبدی داره بقیع
نه یه شمعی و نه خادمی داره بقیع
وااای
بقیع پر از گرد و غباره
بقیع یه زائرم نداره
قسمت بشه برم دوباره
یه آرزو دارم تو سینم
یه روز با این چشام ببینم
سینه زنی شده مدینم
امون از این همه غریبی
یه روز میزنم به قلب جاده
میریم مدینه پای پیاده
امان امان امان
مدینه هم روزی مثل مشهد الرضا میشه
اینو قل میدیم مدینه کربلا میشه
وااای
یه گنبد طلا میسازیم
گلدسته هاشو ما میسازیم
یه صحن باصفا میسازیم
یه روز صاحب ما
پشت سر بقیه الله
حسین حسین میگیم انشالله
غریب کربلا حسینه (۴)
https://eitaa.com/emame3vom/43252
👇.