.
#شور
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_عباس
#سیزدهم_جمادی_الثانی
#شهادت_حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
سلام حق به تو ای باغ یاس
ای مادر باوفای عبّاس
عبّاسی که حامی اربابه
در فضل و بخشندگی بی همتاس
تویی مادر ادب، امّ البنین
که شده دامن تو مردآفرین
نور ماه صورت عباس تو
شده واسه اولیا نور یقین
تو بهشت
بَنی کِلابی
همسر شایسته ی ابوترابی
بعد زهرا
برای حیدر
بهترین گوهر برای انتخابی
سیّدتی امّالبنین.....
🌸🌸🌸🌸🌸
وقتی شدی همنشین دریا
قدم گذاشتی به باغ مولا
با بوسه بر پای زینب گفتی
منم کنیز گلای زهرا
شدی تو صاحب شوکت و مقام
چون شدی با شیر خیبر هم کلام
معرفت همین که بخشیدی با عشق
هستیتو در راه سوّمین امام
تو نماد
حجب و حیایی
مادر سقای دشت کربلایی
تو انیس
حبل المتینی
جانشین حضرت خیرالنّسایی
سیّدتی امالبنین.....
🌸🌸🌸🌸🌸
منم غلام و تو شاهنشاهی
تو آسمون دو عالم، ماهی
برای گفتن فضلت این بس
که کاشف الکَرب ثاراللهی
تویی حامل لواء استوار
برای خون خدایی مستجار
وقتی که میری به سمت دشمنا
ذکر پهلوونا میشه الفرار
تو عزیز
اهل ولایی
حیدر کرار دشت کربلایی
بطلب تا
بیام زیارت
دل نوکرت دوباره شد هوایی
سیدی یا عباس......
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
#نوحه_سنتی
#واحد_سنگین #زمزمه #شور
#سیزدهم_جمادی_الثانی
#شهادت_حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
...
یا صاحب الزّمان،دائم غمگینی
امشب عزادار امّ البنینی
با آه سینه
رفتی مدینه
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
یا
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸🌸🌸🌸
مادر ابالفضل،گشته شهیده
از بس بین بقیع،ناله کشیده
بین روضه ها
افتاده از پا
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
روی خاک بقیع،اشکش روان شد
آخر بین روضه ها نیمه جان شد
در زیر آفتاب
مانده چون ارباب
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
شد از آهش دل هر رهگذر خون
گریان شد از سوزش،مروان ملعون
مانند زینب
گشته جان بر لب
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
باغ یاسش پرپر شد در کربلا
هستی اش شد فدای خون خدا
گشته او تنها
با کوه غمها
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
دستان عباسش از تن جدا شد
تیر سه شعبه در چشمش رها شد
پاره شد مشکش
جاری شد اشکش
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
به یاد لبهای اصغر حزین شد
با ضربه ی عمود نقش زمین شد
افتاد با غربت
بر روی صورت
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
صدای ناله ای در گوشش پیچید
زنی قامت کمان،در مقتلش دید
بین علقمه
آمد فاطمه
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
آمد سویش حسین با قامت خم
تیر از چشمش کشید با قلبی پرغم
دیگر شد تنها
بی یار و سقّا
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
وقتی دست جدای او را بوسید
دشمن به ناله ی جانسوزش خندید
در بین دشمن
شد غرق محن
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#حضرت_ام_البنین
.👇
.
#وفات_حضرت_ام_البنین_سلامالله
گرچه فرقی هست از این فاطمه تا فاطمه
ذکرِ یا اُمُالبَنین یعنی همان یا فاطمه
خانهی بی فاطمه هرگز نمیخواهد علی
هست شیرینیِ مولا در دو دنیا فاطمه
حضرتِ اُمُالبَنین از جلوههای فاطمهاست
گرچه زهرا رفت اما هست اینجا فاطمه
بچههای فاطمه بر دامنِ اُمُالبَنین
خواب میرفتند و میدیدند رویا: فاطمه
از همان اول همه گفتند مادرجان به او
چشمشان میدید در این خانه تنها فاطمه
با ادب فرمود : آقاجان بگو اُمُالبَنین
وَرنه نامش را صدا میکرد مولا فاطمه
او کنیزی آمد و زهرا عزیزِ خویش کرد
او زمین بوسید و زینب گفت اُمّا فاطمه
مریم و آسیه و حوا و هاجر کیستند
مادرِ عباس وقتی میرسد با فاطمه
روزِ محشر چادر او هم شفاعت میکند
تا که میآید به محشر پشتِ زهرا فاطمه
بچههای او هم آری بچههای فاطمهاند
نیست او در کربلا و هست اما فاطمه
بسکه یا اُمُالبَنین از ما گره وا میکند
هست بر لبهای ما یافاطمه یافاطمه
دورِ زهرا بچهها بودند و مولا بود حیف
وای از اُمُالبَنین اینبار تنها بود حیف
#دکتر_حسن_لطفی
#حضرت_ام_البنین
.
.
#واحد_سنگین
#زمزمه
#حضرت_ام_البنین
#سجاد_محمدی ✍
1️⃣ بند اول
يه مادر كه عمرش تمومه ولي غصه داره
يه مادر كه واسه شهيداش داره خون ميباره
شب و روز نداره هميشه چشاش غرق اشكه
روو سينش يه داغه كه اين داغ فقط كار مشكه
نگاهش پر از حرفه با زينب اين مادر دلخون
ميگه تا سحر اي خدا پيشم عباسو برگردون
يه روزي چهار تا پسر پهلوون شير نر داشتم
حالا موندم اينجا غريبونه و مات و سرگردون
خيلي اين شبا بي تابم
عباسم كجايي مادر
اي ماه منيرِ خيمه
اي فرمانده ي آب آور
(عباسم كجايي مادر )
2️⃣ بند دوم
شنيدم كه رفتي تا شايد عطش كم شه مادر
شنيدم كه مشكت پر از آب شده واسه اصغر
نه مشكي نه دستي غرورت شكست عباس من
شنيدم كه تير يه نامرد رو سينت نشست عباس من
الهي بميرم كه بي دست با سر افتادي مادر
شنيدم كه رو پاي زهرا تو ام جون دادي مادر
خجالت زدم از رباب و سكينه نشد اخر
كه سيراب بشه اون كوير لباي علي اصغر
حالم رو خودت ميدوني
دلتنگم دماي اخر
از وقتي كه تو جون دادي
دق كردم نبودي مادر
(عباسم كجايي مادر )
#واحد
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
👇
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین
سید جواد پرئی✍
1️⃣ بند اول
صدقه سر شما کویر دریا شد
کور اسمتون و برد و دید بینا شد
گره کور شدم به شوق دستاتون
که به لطف سفره ی شما گره وا شد
اسمش مثل ، عصای موسی میشه
توو پرخاش ، موج گرفتاری ها
ام البنین ، اگه دعا کنه برات
الهم آمین میگه زهرا
امشب باید حاجت بگیرم
تا راضی نشی ازم نمیرم
به حضرت صدیقه بگو که
راضی شه واسه حسین بمیرم
شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی
2️⃣ بند دوم
به فدای بعضی که توی گلو تونه
وقتی بشیر داره روضه میخونه
ما با روضه های مشک و آب می سازیم
چشم شما برا رباب گربونه
مادر بودی ، شما فقط میفهمی
مادر وقتی ، با بچه شه خوشبخته
وقتی بچه بمیره از بی آبی
خیلی خیلی ، برای مادر سخته
با این که بی آبی شدید شد
اما عباست رو سفید شد
رد سیلی ها واسه وقتی
هستش که عباست شهید شد
شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی
3️⃣ بند سوم
تکلیف خیمه مثل روز روشن شد
سهم عباس تو که عمود آهن شد
اون معجری که از خاک مبرا بود
مجروح رفت و اومدای دشمن شد
ام البنین، گریه کن از این جای
روضه دیگه ،مصیبت گوداله
ام البنین نگا کن این زخما رو
جای رد کشیدن خلخاله
تن هاشون زیر دست و پا بود
سر هاشون روی نیزه ها بود
زینب رو همسایه اش نمیدید
اونجا بین نامحرما بود
شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی
#حضرت_ام_البنین_سلام الله علیها
#سید_جواد_پرئی
#زمینه
👇
YEKNET_IR_zamine_2_vafat_omolbanin_99_11_07_majid_banifatemeh.mp3
8.25M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🌴ای ام البنین میر و علمدار نیامد
🌴سقای حسین سید و سالار نیامد
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
⏯ #زمینه
گشته رها بر سر نی زلف سیاه قمرم
شعله کشید آتش غم در جگر شعله ورم
از داغ تو جان آسمان میسوزد
با غربت این اشک روان میسوزد
بعد از گذر سه سال قلب تو هنوز
از شرم گلوی کودکان میسوزد
ای ام بنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
از اثر ناله تو گشته کمان قامت صبر
روضه بخوان بر سر این صورت غم
تا هلهله در لشکر کفتار افتاد
پیش تن او شاه به اسرار افتاد
دست حرم خون خدا را بستند
وقتی به زمین دست علمدار افتاد
ای ام البنین یاد علی آب نمیخورد
سقای حرم بود ولی آب نمیخورد
ای ام البنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
تا به زمین خورد و شکست
غرق به خون بال و پرش
فاطمه آمد بکشد دست نوازش به سرش
بر سر سینه داغ دشت افتاده علم
جاری شده خون جگر از چشم حرم
هرچند که علقمه نبودی اما
زهرا عوض تو ناله میزد پسرم
ای ام بنین پهلوی آن یار شکسته
دست و دل و ابروی علمدار شکسته
ای ام بنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
#حضرت_ام_البنین
https://eitaa.com/emame3vom/55727
.
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_منصور
یا ام البنین
چهارپاره سُرا سلام علیک
گریه روضه ها سلام علیک
یارشیرخدا سلام علیک
سفره هل اتی سلام علیک
السلام ای جناب ام الادب
ادب از تو گرفته اصل و نسب
هستی ریخته به پای علی
گوش تو محرم صدای علی
بانوی دوم سرای علی
مادرشیربچه های علی
سائل دیده ترت هستم
به ابالفضل نوکرت هستم
رحمت. بیکران آل الله
جلوات عیان آل الله
سفره باز نان آل الله
مادر نوکران آل الله
منم از دوستان عباست
نظری کن به جان عباست
نور تعلیم دیده زینب
ای انار رسیده زینب
در دل شب سپیده زینب
مادر قدخمیده زینب
چادرت عطر و بوی کوثر داشت
به تو زینب خطاب مادر داشت
پای علامه گشتی علامه
ای زتقوا به پیکرت جامه
دشمن دشمنان خودکامه
قاتلت غصه امان نامه
حافظ آیه های قرآنی
سفره نذری حسین جانی
پای این نور روزتوشب شد
جامت از عاشقی لبالب شد
نفست سمت حق مقرب شد
زندگی تو وقف زینب شد
همه ی تو نوای تلبیه بود
از ازل مسجدت حسینیه بود
در تو بس ازدیاد فاطمه بود
کارتو امتداد فاطمه بود
همه وفق مراد فاطمه بود
با تو زینب به یادفاطمه بود
علی از غصه ها رهایت کرد
تا که ام البنین صدایت کرد
با ستم پیشه در ستیزی تو
خطه بغض گریه خیزی تو
معنی عزتی عزیزی تو
به بنی الفاطمه کنیزی تو
تو کنیزی و منصبت والاست
مسندت جای خالی زهراست
پسران تو بنده عشقند
غضب بعد خنده عشقند
چهاربرگ برنده عشقند
تیغ های برنده عشقند
پسران تو در نایابند
سرورانم غلام اربابند
به تو چشم خدا نظر دارد
عشق شور تورا به سر دارد
آسمان شما قمر دارد
بیشه ات چهارشیرنر دارد
هستی ات ریخته به پای حسین
بچه هایت همه فدای حسین
بر مریدان حق مرادی تو
گریه شام و بامدادی تو
به همه درس عشق دادی تو
پای دروازه ایستادی تو
@emame3vom
چشمت از فرط اشک بی سو شد
پای این غم سپید گیسو شد
پای دروازه پای خون حسین
داشتی درسرت جنون حسین
دل تو بود بی سکون حسین
زینب آمد ولی بدون حسین
زینب آمد ولی کمان قد بود
وای ام البنین مردد بود
گفت بر درد من دواست حسین
نور لا یطفأِ خداست حسین
تو اگر زینبی کجاست حسین؟
نکند که سرش جداست حسین
ای شکسته ترین بلور حرم
آه زینب بگو چه شد پسرم
گفت ای بیقرار خونجگرش
گوش کن تا به تو دهم خبرش
لشگر نیزه بود دور و برش
شمر از پشت سر برید سرش
شمر خیلی. زیاد عذابش داد
از لب تیغ کُند آبش داد
تو نبودی تنش به غارت رفت
کهنه پیراهنش به غارت رفت
رگ رگ گردنش به غارت رفت
بعد او گلشنش به غارت رفت
قدر یک نیم روز پیر شدم
آه ام البنین اسیر شدم
بدهم شرح خشکی لب را
یا تن زخم نا مرتب را
بنگر این پیکر پر از تب را
آه خیلی زدند زینب را
بعد عباس آب رفتم من
آه بزم شراب رفتم من
سعید توفیقی #حضرت_ام_البنین
https://eitaa.com/emame3vom/55728
.👇
مداحی آنلاین - روضه حضرت ام البنین - حاج منصور ارضی.mp3
6.42M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🌴روضه حضرت ام البنین(س)
🌴السلام ای جناب اُمِّ ادب
🎤حاج #منصور_ارضی
⏯ #روضه
▪️ حضرت امالبنین شاخص همسر و مادر نمونهای است که تکلیف و جایگاهش را به درستی شناخت و به وظایفش عمل کرد.
🔸 فرزندانش را از ابتدا برای امام زمانش نذر کرد و زمانیکه خبر شهادتشان را شنید پرسید که آیا فدای امامشان شدهاند؟!
سفارش به دفاع از ولایت:
هنگامی که امام حسین (علیهالسلام) آهنگ ترک مدینه و تشرف برای حج و به دنبال آنْ هجرت به سوی عراق کرد، ام البنین علیهاالسلام به همراهان امام حسین علیه السلام چنین سفارش میکرد: «چشم و دل مولایم امام حسین (علیه السلام) و فرمانبردار او باشید» مورخان می نویسند: پس از واقعه کربلا بشیر در مدینه ام البنین را ملاقات می کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. ام البنین پس از دیدن وی که فرستاده امام سجاد علیه السلام بود می گوید:«ای بشیر! از امام حسین (علیه السلام) چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید. ام البنین فرمود: از حسین (علیه السلام) مرا خبر ده!» بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام البنین پیوسته از امام حسین (علیه السلام) خبر میگرفت وبا صبر و بصیرتی بی نظیر می گوید:
«یا بشیر اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِاللّه (علیه السلام) أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»
ای بشیر خبر از (امام من) اباعبدالله الحسین بده فرزندان من و همه آنچه زیر این آسمان مینایی است فدای اباعبدالله (علیه السلام) باد. چون بشیر خبر شهادت امام حسین (علیهالسلام) را به آن حضرت داد، صیحه ای کشید و گفت: «قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی؛ ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد.» (14) اما فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتی حضرت زینب(سلام الله علیها) سپرخونین حضرت عباس را به عنوان یادگاری به ام البنین نشان داد، وی تا آن رادید چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بی هوش بر زمین افتاد.
مادر چهار شهید:
با شهادت چهار فرزند ام البنین (علیهاالسلام) در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیه ای قوی در اشعاری گفت: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی (علیه السلام) همه شیران بیشه شجاعتند. شنیده ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دستهایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی میتوانست نزد او آید و با او بجنگد؟»
ام البنین، پاسدار خاطره عاشور:
از ویژگیهای بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیه خوانی و نوحه سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسل های آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس (علیه السلام)، عبیداللّه که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع میرفت و نوحه میخواند و شور و غوغایی بپا می کرد . مردم مدینه اطراف او گرد می آمدند و با او هم ناله می شدند. حتی مروان بن حکم حاکم وقت مدینه نیز در میان ایشان بود و گریه می کرد
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: آن حضرت به بقیع می رفت و آن قدر جانسوز مرثیه میخواند که مروان با آن قساوت قلب گریه می کرد.
ولایت، کیمیایی بی همتا:
عالم رجالی، مامقانی در کتاب خود، تنقیح المقال، ولایت فاطمه کلابیه را این چنین به تصویر می کشد:
«فَاِنّ علَقَتها بالحسین(علیه السلام) لیس اِلاّ لاِمامته؛ همانا علاقه ام البنین به حسین بن علی علیه السلام به خاطر امامت حضرت است.» (15)
در جای دیگر «مامقانی» می نویسد: «اینکه او به شرط سلامت حسین علیه السلام، مرگ چهار فرزند خویش را بر خود آسان می گرفت نشان درجه عالی ایمان او است. من او را از نیکان به حساب می آورم.» (16)
برکرانه وفا:
یکی از نتیجه های عاطفه و محبت، حس وفاداری به عزیزان است. و در زندگی ام البنین این وفاداری در سخنان او پس از شهادت مولای متقیان علی (علیه السلام) مشهود است. وفاداری ام البنین به همسر بزرگوار خویش به حدی است که پس از شهادت حضرت علی (علیه السلام) با آنکه جوان بود اما به احترام آن حضرت و برای حفظ حرمت او، تا پایان عمر ازدواج نکرده و همسر دیگری را اختیار نمی کند. با آن که مدّتی نسبتاً طولانی (بیش از بیست سال) پس از آن حضرت زنده بود. آنگاه که «امامه» یکی از همسران آن حضرت (علیه السلام) توسط «مغیرة بن نوفل» که یکی از مشاهیر عرب است خواستگاری می شود با ام البنین در مورد ازدواج مشورت می کند، او در جواب می گوید: «سزاوار نیست پس از علی، ما در خانه دیگری باشیم و با مرد دیگر پیمان همسری بندیم.» (17)
این سخن ام البنین نه تنها در اَمامه که در لیلی تمیمیه و اسماء بنت عمیس نیز اثر گذاشت و تا پایان عمر هر چهار همسر علی بن ابیطالب (علیه السلام) ازدواج مجدد نکردند...
.
#مرثیه_خوانی
#جواد_مقدم
#وفات_حضرت_ام_البنین
گفتم اُم البنین دلم وا شد
گره هایی که داشتم وا شد
مادر آب را صدا زدم و
خشکسالی شبیه دریا شد
سوره ی حمد نذر او کردم
گمشده داشتم پیدا شد
با ادب بود روی دامانش
تا گل نازدانه ای جا شد
به مدینه نگفت مادر شد
گفت مولای شهر بابا شد
با کنیزی خانواده ی عشق
در دو عالم عزیز زهرا شد
خانمی کرد تا که عباسش
از ازل تا همیشه آقا شد
همه ی بچه هاش موسایند
گرچه عباس او مسیحا شد
تا قیامت به احترام حسین
ذکر لبهاش وا حسینا شد
آنقدر خرج گریه شد تا
گفته اند روز عاشورا
در غروبی که خیمه غوغا شد
بین تقسیم آبروی حرم
مشک بی آب سهم سقا شد
گفته اند بعد آنکهعلی اکبر ارباً اِربا شد
قد سقا شبیه قاسم شد
قد قاسم شبیه سقا شد
خوب شد همرَه حسین نرفت
در مسیری که سر به نِی ها شد
#حضرت_ام_البنین
#وفات_حضرت_ام_البنین
#شعرخوانی
.👇
1_794891980.mp3
23.36M
🔖منبر کامل صوتی 🔖
#استاد_میرزا_محمدی
وفات #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
🔻موضوع:
💠جایگاه عقل و ادب در مکتب اهل بیت علیهم السلام 💠
۱۳ جمادی الثانی #وفات_حضرت_ام_البنین
🕌 هیئت قتیل العبرات. قم
مداحی آنلاین - اگه بره سرم رو نیزه ها - محمود کریمی.mp3
5.37M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🌴مادر اومده بالا سرم
🌴غرق خون شده پا تا سرم
🎤 #محمود_کریمی
#زمینه
📝 #از_غصه_آب_شـــدم_خونه
🖊 #زمینه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_اول_فاطمیه_اول
🖊 #فاطمیه "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از غصه آب شدم ، خونه خراب شدم
شرمنده تو و ، روی رباب شدم...
مادر اومده، بالا سرم
غرق خون شده، پا تا سرم
محشری شده، برا سرم، ای برادرم...
اگه بره سرم رو نیزه ها / فدا سر تموم بچه ها
پاشو برو عزیز برادرم / کسی نره به سمت خیمه ها
غوغای حمله ، دشمن به گوش میاد
جدا شده دستم و ، خونم به جوش میاد
دوره می کنن، من و تو رو
جان مادرت، پاشو برو
جای من بگیر جلوی این، سیل لشکرو...
برو داداش قد کمون من / دیگه تو می مونی بدون من
داره می باره بارون از چشات / روی چشای غرق خون من
تنها هستی و من ، بی تاب و مضطرم
چه جوری تنها بری ، از میدون تا حرم
داغ غربتت، رو جیگرم
تنها می مونی، اگه برم
پیش من نمون برو حرم، ای برادرم...
دیگه چیزی نمونده یا اخیٰ / که عالمی رو بی قرار کنی
دیگه کسی نمونده پیش تو / یه نفری میخوای چیکار کنی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_ام_البنین
.
4_5823283940303045431.mp3
7.67M
السلام علیک یا بقیة الله:
باورم ندارم
بی دست و بی مشک
نقش زمین شی
باور ندارم
سرو رشیدم
با خاک عجین شی
سخته برا من
باور کنم که
بی بال و پر شی
دستت رو دادی
تا افتخار
ام البنین شی
با عطش خیمه ها بی تاب شدی_عباسم
ساقی بچه های ارباب شدی _عباسم
اما خبر رسیده که مشکت رو_تیر زدن
تو علقمه از خجالت آب شدی_عباسم
آه_من بعد با غصه همنشینم
آه_من ام البنین بی بنینم
(ویلی ویلی_ویلی علی شبلی ابلفضل)
بعد از تو عباس
یک شب نشد که
راحت بخوابم
فکر عمود و
فرق تو مادر
میده عذابم
شمعم که ذره
ذره غم تو
میکنه آبم
تا روز محشر
من شرمسار از
روی ربابم
به دنیا اومدی علمدار بشی_ای رودم
برا حسین یاد وفادار بشی _ای رودم
ای شیر مرتضی ندارم باور _یک روزی
زخمی چنگ گرگ و کفتار بشی _ای رودم
آه_میسوزم با آه حزینم
آه_من ام البنین بی بنینم
(ویلی ویلی_ویلی علی شبلی ابلفضل)
📢حاج مهدی رسولی
🔶 باور ندارم...
#حضرت_عباس
#حضرت_ام_البنین
.
#حضرت_ام_البنین
(سبک #دشتی)
دریغا بازهم غم درکمینه
دلِ اهل ولا زار و غمینه
زبعدِ داغِ زهرای مطهر
وفاتِ حضرتِ ام البنینه
همان بانویِ تقوا وبصیرت
همو جانش امیرالمومنینه
درودِ حق به عباسِ رشیدش
زکین درعلقمه قطعُ الیمینه
زبعدِآنکه دستانش جداشد
به فرقِ او عمودِ آهنینه
گرفته برکمر فرزندِ زهرا
دودستش راکه دیگر بی معینه
بدید آن پیکر خونین زیکسو
زسویی هم دو دستش برزمینه
دگر شیران او هم گشته پرپر
فدایی یک بیک در راهِ دینه
اگرچه داغشان سخت وگران بود
غمش داغِ امامِ سّومینه
برای یک بیک قبر مثالی
معیّن کرده عزّت آفرینه
نشسته برمزارِ شیرمردان
سراید مرثیه با سوزِ سینه
به دورش حلقه زن جمعی زنسوان
همه گریان زاشک آن حزینه
چنان می نالد اوکز ناله هایش
که جاری اشکِ مروانِ لعینه
ز داغِ پورِ زهرا و بنینش
خمیده قامتِ آن بی قرینه
غم وغصه شده قوت وغذایش
پریشان سالها ام البنینه
زپا افتاد از داغِ شهیدان
چه گویم ناله هایش آتشینه
ببست ام الادب چشمش زدنیا
به جنت نزدِ زهرا همنشینه
خدایش داده اورا آبرویی
که بابِ حاجتی بر مومنینه
خدا داند که اخلاصش چه کرده
که قلبِ عالمی اندوهگینه
سراید مرثیه دانا برایش
دل او هم ازاین ماتم غمینه
25/10/1400 برابر با دوازدهم جمادی الثانی 1443
رسول دانا
.
.
#وفات_حضرت_ام_البنین
حضرت #ام_البنین سلام الله علیها
اگرچه از غم قدِّت خمیدم
خوشم که بعد از این امالشهیدم
حنا با سرخی خونِت تو بستی
ولی حالا منم که رو سفیدم
چه کردی با دل خونم عزیزم
عزادار تو میمونم عزیزم
بخواب آروم، منم مثل قدیما
برات لالایی میخونم عزیزم
عصای دستِ فردا داشتم، حیف!
يلي خوش قدّ و بالا داشتم، حیف!
همینو از خدا میخواستی، شکر!
برا تو آرزوها داشتم... حیف!
تموم زندگیم بودی تو اما
تموم زندگیمون نذر زهرا
خدا صدتا پسر میداد بازم
فدا میکردمش تو راه مولا
برو که اهل خير و عافیت شی
شفیع و دستگیر آخرت شی
خودم نذر حسینت کرده بودم
خودم میخواستم خوشعاقبت شی
فدا کردی برا مولا سرت رو
خریدی آبروی مادرت رو
شنیدم ذکر یا زهرا گرفتی
نفسهای بلند آخرت رو
تو که از روز اول بنده بودی
همه عمرت شهید زنده بودی
شهیدا لحظهٔ آخر میخندن
بمیرم تو ولی شرمنده بودی
تو گوشِت آب، آب خیمهها بود
نبودِ تو عذاب خیمهها بود
بمیرم من که با دلشوره رفتی
به جونت اضطراب خیمهها بود
شنیدم علقمه غوغا شد عباس
تو رفتی محشر کبری شد عباس
تو رو بی دست تا دیدن یه لشگر
به سمت خیمه پاشون وا شد عباس
حالا نیستی به جونم داغ آبه
شب و روزم خجالت از ربابه
کجا رفتی که دستای سکینه
هنوزم زخمی از رد طنابه
🔘 #امیرعلی_شریفی✍
#حضرت_ام_البنین
https://eitaa.com/emame3vom/55740
.
.
#حضرت_ام_البنین
■ برای ام البنین علیها سلام...مادر ابالفضلی های عالم
چگونه وصف کنم، فخر بانوان عرب را
زنی که برده ابالفضل از او به ارث، ادب را
دوان دوان نگرد هاجران تشنه لب از پی
اگر که توسن فضلش کند نگاه، عقب را
سوادِ آینه ی عفت است چادر پاکش
بیاض دیده ی حجب است، بنگرید لقب را
زنی ز قوم رشادت، ز خاندان شجاعت
که شرح داده عقیل از همین قبیل، نسب را
یکی از آنهمه عامر که جدّ مادری اوست
که خود گرفته به بازی سرِ سنان غضب را
کمر به هزم ببندد حِزام، معنی اش این است
ابی که ام بنین پرورد، جلالتِ اب را!
بنی کلاب، همان شرزه شیر کز دم شمشیر
به بزم رزم، قفاخور کند سگان عرب را
مگر ز سفره ام البنین مدد شود این طبع
وگرنه خورده قلم طی کند چگونه تعب را
زنی که بر تن عباس کرده بافه ی غیرت
چنان که یاد علی کرد هر که دید سلب را
مهِ عشیره و عبدلله ست و جعفر و عثمان
هماره چارقد ستر، آن عفیفه ی رب را
یگانه ای ست که بسته ز چارسوی حوادث
چهار فرزندش، راهِ قوم جنگ طلب را
به شرح جنگ ابوفاضلش چه گویمت؟ این بس
که ذوالفقار علی واکند دومرتبه لب را
برید دشمن دون سر، از آن نخیل تناور
که مرگ را خوش می داشت، چون عرب که رطب را
برید دست و نبرید عهد دوست، گواهم
علم که دید یزید و سرود بانگِ عجب را
اگر چه او همه صبر و رضاست، شاکر از آنم
که چشم مادر غیرت ندید بزم طرب را
نگفت جعفر و عباس...گفت وای حسینم
به درک او نرسیدم ز من مپرس سبب را
چنان ز داغ حسینش گریست در همه ی عمر
که پلک زخم، بهم دوخت صبح و تیره ی شب را
مسعود یوسف پور✍https://eitaa.com/emame3vom/55741