eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. زیبا ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام و _حاج محمدرضا طاهری ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ به رویِ دست علی، می خنده علی برا نوه ش تاجِ گُل می بنده علی پاینده علی رزمنده علی کوبنده علی لبخندِ حَسَن مانندِ حَسَن بخشنده علی... باز یه حیدر اومده، که اکبر اومده خُلق و خَلق و مَنطِقاً پیمبر اومده علی،علی،علی... به یُمن این شاه پسر ، خدایِ حسین گذاشته سنگِ تموم، برایِ حسین لیلایِ حسین رعنایِ حسین غوغایِ حسین هیبت نبوی سیرت نبوی طاهایِ حسین ذکرِ مُمتَدِ حسین،مُحمّدِ حسین مرحبا به یوسفِ، بُلند قَدِ حسین به رویِ دست علی، می خنده علی برا نوه ش تاجِ گُل می بنده علی پاینده علی رزمنده علی کوبنده علی لبخندِ حَسَن مانندِ حَسَن بخشنده علی... نوای پُرشورِ تو حِجاز و بَیات مؤذنِ خیمه نازِ اون نفسات احمد وَجَنات حیدر سَکَنات زهرا جَلَوات ای شاخه نَبات کُلِ عَتَبات پایینِ پاهات مِثلِ والیِّ الوَلی، امیری و دَلیر نغمه ی جنونِ ما، علی علی علی به رویِ دست علی، می خنده علی برا نوه ش تاجِ گُل می بنده علی پاینده علی رزمنده علی کوبنده علی لبخندِ حَسَن مانندِ حَسَن بخشنده علی... 👇
. زیبا ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام و _حاج محمدرضا طاهری•✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ پیچیده تو عالم خبرش ارباب شده روشن نظرش امشب که به دنیا اومده گُل پسرش الطاف الهیِ که تاج پادشاهیِ که روی سرِ حسینِ این نورِخداییِ که شهزاده فقط یکیِ اون پسر حسینِ ای آینۀ خدا علی پیغمبرِ کربلا علی علی...علی...علی... هر چی که بگم ازش کَمِ هر جا بِرِ اونجا حَرَمِ مثل عموجونش حَسَن اهل کَرَمِ عطر فاطمه پیچیده از آسمونا رسیده لیلیِ دلِ لیلا پا تا به سرش علیِ سرتا قدمش به خدا رفته به خودِ مولا زینب به تو میگه یاعلی پیغمبرِ کربلا،علی ای آینۀ خدا علی پیغمبرِ کربلا علی علی....علی....علی... پایینِ قدم هایِ حسین یعنی همه دنیایِ حسین قلبم شده جایِ علیُ جایِ حسین من علیِ اکبری ام شد مدال سروری ام نوکریتون آقا این دستِ گداییِ من قلبِ کربلاییِ من حالمُ بدون حالا ای قبلۀ عاشقا علی پیغمبرِ کربلا، علی ای آینۀ خدا،علی پیغمبرِ کربلا،علی علی...علی...علی... ــــــــــــــــــ .👇
. زیبا ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام و کربلایی سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ دل برده از نوکر شهزاده علی‌اکبر اونی که زندگی من فداشه نوه‌ی حیدر عشق علمداری، آقا هوامونو داری پسر اربابم حسین منو تنها نمیذاری گل لیلایی، چقد زیبایی تو کل عالم، تو بی‌همتایی لاحول و لاقوة الا بالله دنیام علی جان، عقبام علی جان رؤیای خوبِ، شبهام علی جان من خاک پاتم، آقام علی جان آقام آقام ای آقام... از عشق تو سرشاری، مهتاب شب تاری توی جود و کرم ارثیه از امام حسن داری سربند یاحیدر، بسته علیِ اکبر همه فکر میکنن میدون جنگ اومده پیغمبر سراپا غیرت، به بازو قدرت ز برق چشمات، همه در حیرت لاحول و لاقوة الا بالله مرد نبردی ٬ مولا علی جان رزمت شبیهِ، سقا علی جان آروم جونِ، بابا علی جان آقام آقام ای آقام... 👇
. |⇦• و توسل ویژۀ ولادت حضرت علی اکبر (ع) به نفس حسین طاهری ●━━━━━━─────── از عربده ام پر شده میخانه ام امشب بد مستم و بر گردن پیمانه ام امشب سودا زدۀ طرۀ جانانه ام امشب زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب امشب همه دیوانۀ دیدار حسینیم همسایۀ دیوار به دیوار حسینیم از بس که گدا آمده جا قیمت زر شد آییینه گذارید که هنگام نظر شد حق داشته جبریل که پروانه اگر شد فطرس خبر آورده که ارباب پدر شد رو کرده علی جلوه آییینۀ خود را جا دارد اگر کعبه درد سینه خود را ای عشق طپش های دل شعله ور از تو ای شوق که آتش زدن این جگر از تو ای اوج پریدن ز تو و بال و پر از تو سر پای تو انداختن از من خبر از تو در خانۀ عشقیم توکلت علی الله دیوانۀ عشقیم توکلت علی الله ای نور ازل خَلقاً و خُلقاً به که رفتی ای قبلۀ هر کوچه و برزن به که رفتی ای سبزترین وقت شکفتن به که رفتی ای مدح تو با دوست و دشمن به که رفتی تا دید تو را گفت علی سر تر از این نیست آنوقت نوشتند که پیغمبرتر از این نیست لیلا شده مجنون شدۀ نام و نشانش لیلا شدی و خواند تو را با دل و جانش خون می دود امشب به تمام شریانش بند آمده هر کس که تو را دید زبانش خورشید همین جذبۀ مهتاب ندارد مانند تو در خانه اش ارباب ندارد شاعر: حسن لطفی طنین عشق به مافوق کهکشان می رفت صدای شورِ بشر تا به لامکان می رفت نفس نفس پر و بال فرشتگان می رفت خبر به دست ملائک به آسمان می رفت تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد خبر رسید به بالا..،حسین بابا شد به رودخانه تمنای وصل دریا داد به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد به دست مریم اربابمان،مسیحا داد خدا هدیۀ خود را به ام لیلا داد عروس فاطمه یک دسته‌گل به بار آورد برای دلبر کُون و مکان نگار آورد گلاب های جهان مست عطر شب‌بویند هزار شانه‌به‌سر لابه‌لای گیسویند تمام بیشه به دنبال ناز آهویند به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟! حسین، کاخ عبادات را بنایش کرد برای بار نخستین علی صدایش کرد ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت نماز بندگی عرش را به راه انداخت هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت تمام آینه ها را به اشتباه انداخت دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته خبر دهید به خُم ها شراب ناب آمد به چشمه‌سار بگوئید روح آب آمد به گوش شب برسانید آفتاب آمد کریم زاده ای از نسل بوتراب آمد نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است اصول تربیت او حسینی و حسنی است از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند مرا به دست کسی غیر یار نسپردند تمام شهر ز خوانش طعام می بُردند هزار جُون سر سفره اش نمک خوردند فقیرهای درش گرم سروری هستند غلام های حسین از دم اکبری هستند به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند به ذره گر نظر لطف،ماه‌پاره کند اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند به آسمان رود و عرش را نظاره کند هنوز برکۀ ما عکس ماه را دارد گدای پشت درش حکم شاه را دارد شکوه کوه حرا شانه های شهزاده عبای سبز محمد عبای شهزاده قیامتی است نماز عشای شهزاده بلال ها همه مات صدای شهزاده علی به کنگرۀ شهر تا اذان می گفت حسینِ فاطمه در هر فراز جان می گفت نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است غلاف آهنی اش جایگاه شمشیر است لب تشهدی اش پرتگاه تکبیر است درست مثل اباالفضل این پسر،شیر است همیشه شانه به شانه کنار عباس است به نام حضرت زهرا چقدر حساس است عقاب از نفس کرکسی نمی ترسد و باغ یاس ز خار و خَسی نمی ترسد رقیه در بغلش از کسی نمی ترسد ز درد و غصه و دلواپسی نمی ترسد رشید اهل حرم،رهبر سپاه حسین پناه فاطمیات است جان‌پناه حسین بنا بر این شده مثل عمو علم بزند تمام لشکر کفار را بهم بزند و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند چِقَدر با قد و بالاش عشق می کرده حسین وقت تماشاش عشق می کرده مخدّرات برایش نقاب آوردند برای نور جبینش حجاب آوردند حنای سرخ به قصد خضاب آوردند برای باز شکاری عقاب آوردند تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت پدر برای علی اکبرش رکاب گرفت دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود به ضربه ای سر و دست از عدوی پست ربود به کوری همۀ آن حرامیان حسود حسین با رجز او به وجد آمده بود شبیه صاعقه بر فرق کفر می بارد علی علیِ علی اکبر آفرین دارد چه می شود که کسی ناگهان کمین بخورد چه می شود که پری تیرِ سهمگین بخورد چه می شود اگر ابروی ماه چین بخورد خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد قد بزرگ عشیره دم حرم تا شد خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد لهوفِ ماه گرفتار پنجۀ شب شد ورق ورق همۀ دشت از او لبالب شد رشید خیمه لگدمال سم مرکب شد چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟! نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او هنوز مثل معماست شکل پیکر او شاعر: بردیا محمدی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•روز ولادت تو روز جوونه.. ویژۀ ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نمیشه مثلِ ت دیگه تکرار اسم تو شیرین تره هر بار دنیا می‌افته با تو یاده جوونیه حیدر کرار شکر خدا تو، تقویممونه روز ولادت تو روز جوونه رمز ورود، باب الحسینی الله اکبر اصحاب الحسینی دلبرم اومده دلم به عشق شش گوشه به سمت حرم اومده دلبرم اومده اونی که دست به سینه بش میگم نوکرم اومده دلبرم اومده «علی اکبر، علی اکبر یابن ارباب ..» گل بریزید، که شده حسین فاطمه پسر دار اومده آئینۀ حیدر کرار میخونه و ان یکاد براش علمدار بین جوونا، تویی سرآمد خَلقا و خُلقا تو شبیهی به محمد خلاصۀ، پنج تنی عشقه منی .. دلبرم اومده دلم به عشق شش گوشه به سمت حرم اومده دلبرم اومده اونی که دست به سینه بش میگم نوکرم اومده دلبرم اومده «علی اکبر، علی اکبر یابن ارباب ..» چه عبا و، چه عمامه ای چه اذون و، چه اقامه ای بر سره ماذنه بر پیش دو چشمان عمو اشهدان علیا ولی الله بگو رجز میخونی، میون لشگر انا بن زهرا، انا بن الحیدر «علی اکبر، علی اکبر یابن ارباب ..» جوونامون، با هم دیگن به عشقه تو، دارن میگن علی بن حسین لبیک کاش با یا علی بیایم کرب و بلا بی معتلی بیایم کرب و بلا با دعای علی اکبر حسین متاهلی بیایم کرب و بلا دلبرم اومده دلم به عشق شش گوشه به سمت حرم اومده دلبرم اومده اونی که دست به سینه بش میگم نوکرم اومده دلبرم اومده «علی اکبر، علی اکبر یابن ارباب ..» صدای ترانه مهتابُ میشنوم صدای مَلکِ شرفیابُ میشنوم صدای تب و تاب لیلارو‌ میشنوم صدای لالایی اربابُ میشنوم شیرینی زندگی حسینِ نوه مولامه شبیه پیمبره و آرامش دل آقامه زیارت پایبن پاش یه شب کنارتو رویامه دین وایمان‌ من تویی ماه تابان من تویی به خدا جان‌ من تویی جانان من تویی .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•مژده امشب علی آورد .. علیه السلام و به نفس حاج محمدرضا بذری ●━━━━━━─────── مژده امشب علی آورد عروسِ علی گل بیرون زد از گِلِ با خلوص علی ای شیرین لب، لباتُ هی میبوسه علی دریا اومده، پاکی و زلالیش میزنه طعنه به دریا مولا اومده، شادم واسه شادیه دل حضرت زهرا زیبا اومده، داره صدقه میده براش حضرت سقا « زیبا اکبر .. جانا اکبر ..» اسمت رو بِرَم‌، آخرش برآورده شده‌ حاجت ارباب قرص قمرم، ای شیر چش(م) آهوی نبی خصلت ارباب زیبای حرم ، ای یوسف خانوادۀ حضرت ارباب « زیبا اکبر .. جانا اکبر ..» مژده ثانیه احمد‌ِ مختار به دنیا آمد شمشیر زنی مثل علمدار به دنیا آمد مهتاب حسین توی شب تار به دنیا آمد حیدر کرار به دنیا آمد .. بیدِ مجنون‌ حسینُ ببین یلِ میدونِ حسینُ ببین بلا گردون‌ِ حسینُ ببین والیل یعنی، رنگ شب موهای علی والتین یعنی، شیرینی لبای علی والشمس یعنی، روی حسن نمای علی رحمت اومده، امشب خدا ابر رحمتش روی مدینه است جنت اومده، انگاری بهشت خدا پهلوی مدینه است برکت اومده، بعد حسن آقای کرم تو‌ی مدینه است رعنا اکبر .. آقا اکبر .. جانان اومده، آغاز یه مردی و مرام‌ علی اکبر سلطان اومده، سفره دارای عالم غلام علی اکبر مهمان اومده، امشب سر سفرۀ طعام علی اکبر رعنا اکبر .. آقا اکبر .. امشب ثمر ختم رسولان به دنیا آمد اول علی خسرو ‌خوبان به دنیا آمد شهزادۀ وادی کریمان به دنیا آمد دلبر سلطان به دنیا آمد .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•نوکری تو ارثیه.. علیه السلام و به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── نوکری تو ارثیه، از پدرم مونده برام این شور شیرینو منم، هدیه میدم به بچه‌هام باخونواده مجلس، روضه و جشن تو میام بچۀ صالح خیره و، خیر کثیر از تو می‌خوام بچۀ هیأتیِ هر نوکر سایۀ سورۀ انسان میشه هر جوونی که حسینی باشه یاور صاحب الزمان میشه دوست دارم هر چی پسر دارم نوکر امام حسین باشن بچه هام همیشه سرباز لشکرِ امام حسین باشن پدرم غلامت، پسرم غلامت به فدای نامت، خیلی می‌خوامت __________ اسم پسرهای تو رو, روی پسرهام میذارم زندگی دخترامو, دستِ رقیه‌ میسپارم هدیه برای دخترم, چادر مشکی می‌خرم خونوادم خوب می‌دونن, خیلی تورو دوستت دارم تو این تلاطم گناه آقا که کار دنیا خیلی آلوده است بچه اگر امام حسینی شد خیال مادر پدر آسوده است دست بچه هامو میزارم توی دست بچه هات آقا تو برا خودت سواشون کن تا یه روز بشن فدات آقا پدرم غلامت، پسرم غلامت به فدای نامت، خیلی می‌خوامت ____________ من که تو رو دارم آقا, دیگه چی از دنیا میخوام به نگاه تو قانعم, اینه که می‌مونه برام یادمه که‌بچه بودیم, با پولای قلکمون تکیه برا تو‌ می‌زدیم, با خواهر و برادرام هوای زندگیمونو داشتی نونِ حلالِ سفره مو دادی بچه هام شدن نمک گیرت عشق تو بوده ارثِ اجدادی با دوستای هیأتیم عمری هستیم پای کار عشق تو بچه هامونم با هم دوستن هستند تو مدار عشق تو پدرم غلامت، پسرم غلامت به فدای نامت، خیلی می‌خوامت ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•سحر آمد كبوتريم همه.. و به نفس حاج ●━━━━━━─────── سحر آمد كبوتريم همه اكثراً ناز ميخريم همه عاشقي دردسر كشيدن داشت غالباً ما گِران سَريم همه به گريبانِ ما نگاه مكن جامه از شوق ميدريم همه به پدر مادرِ تو مديونيم رعيت هستيم ، نوكريم همه كُنهِ الله اكبريد شما ما گدايان اكبريم همه بردن نام تو طَرَب دارد گر نميرد كسي عجب دارد سَلَّم الله لطف دستانت كَثَّر الله لقمه نانت عَوَضم کرد گوشه ى چشمت طَيِّب الله بر دو چشمانت من و غير از شما مَعاذَ الله قَدَّسَ الله عشقِ سوزانت هرچه ميخواستم دو چندان داد نَوَّرَ الله بِيت احسانت بَسكه مَمْسوسِ ذات، جلوه شدي قُل هو الله شد غزل خوانت حضرت مرتبط بذاتُ الله اَشهد اَنّك صِراطُ الله وَ فَدَيْناه جُرعه نوشِ دَمت و اِذا الشّمس ميدهد قَسَمَت ما به إِنَّ اصْطَفا گرفتاريم مصطفي هم به اَبروانِ خَمَت بي جهت نيست جلوۀ حَسَنيت مجتباييست سفرۀ كَرَمت خوش اذان حسين ، والِه شد مأذنه زيرِ سايۀ علمت ما عَرَفناكَ حَقَّ مَعرِفَتِك هرچه گوييم باز هست كَمت اى وَرا از سخن علي اكبر همه ى پنج تن علي اكبر در نگاهت شراب ريخته اند جَذبۀ مستجاب ريخته اند دورِ ميخانه ى لَبت چِقَدَر مستِ خانه خراب ريخته اند خون ما را به پاي خوب كسي بي سوال و جواب ريخته اند زير سجّاده ى نمازِ شبِ ... تو زِبَرجدّ ناب ريخته اند كیست غير تو اين همه حیدر در رَگت بوتراب ريخته اند اي جلالت تمام قد زهرا خنده هاي تو مى شود زهرا كوثر آوارۀ تو، زمزم هم عِيش بيچارۀ تو شد، غم هم همه دورِ سرِ تو مي گردند نوح و هود و خليل ، آدم هم بي تو يك دَم نميتوانم ، نه نه ، اضافيست بي تو يك دَم ، هم لیلة القدرِ ما ولادت توست روضه ى هشتمِ محرّم هم محو تو، هم حسين، هم زينب عاشق تو، خودِ خدا هم، هم كربلا نام توست سرتاسر مست پايينِ پاست، بالا سر نَفحِۀ نابِ نوبهارى تو ما كويريم، تا بِبارى تو يك بنى هاشمند در طلبت كُشته مُردۀ زياد دارى تو اسدُ الله زاده اى حتماً يِكّه تازى و تكسوارى تو ابرويت ،گيسويت، لبت، چشمت صاحب چند ذوالفقاري تو اَوَلَسْنا عَلَي الْحَقَت ميگفت صاحب منبر ِقصاري تو نوكرىِ تو شد نشانىِ ما اى به قربانِ تو جوانى ما از لبت آبشار، بوسه گرفت پدرى بي قرار، بوسه گرفت عمه ات با نواىِ لالايي از تو در گاهوار، بوسه گرفت عطشِ كامِ تو بهانه شد و لبت از كامِ يار بوسه گرفت دیدی آخر سَرَت نظر خوردی از تنت نيزه دار بوسه گرفت ارباً اربا شدن بدين معناست نيزه اش چندبار بوسه گرفت دست و پايى زدي دلي خون شد عمه از خيمه گاه بيرون شد مرغِ بِسْمِل بدونِ پر سخت است گريه ى دیدگانِ تر سخت است ديدن دست و پا زدن هايت وسط اينهمه نظر سخت است ديدنِ شاه بر سر زانو به تو سوگند، بيشتر سخت است بين اين خنده ها و هلهله ها ولدي گفتنِ پدر سخت است پیش چشمِ پدر به روي زمين تنِ پاشيده ى پسر سخت است از بني هاشم او عبا ميخواست پیرمردي غمين، عصا ميخواست شاعر : محمد جواد پرچمی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•طنین عاشقی ما به.. و توسل ویژۀ ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ طنین عاشقی ما به کهکشان می رفت صدای هلهله ها تا به لامکان می رفت نفس نفس پر و بال فرشتگان می رفت خبر به دست ملائک به آسمان می رفت تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد خبر رسید به بالا..،حسین بابا شد به رودخانه تمنای وصل دریا داد به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد به دست مریم اربابمان،مسیحا داد خدا هدیۀ خود را به ام لیلا داد عروس فاطمه یک دسته‌گل به بار آورد برای دلبر کُون و مکان نگار آورد گلاب های جهان مست عطر شب‌بویند هزار شانه‌به‌سر لابه‌لای گیسویند تمام بیشه به دنبال ناز آهویند به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟! حسین، کاخ عبادات را بنایش کرد برای بار نخستین علی صدایش کرد ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت نماز بندگی عرش را به راه انداخت هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت تمام آینه ها را به اشتباه انداخت دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته خبر دهید به خُم ها شراب ناب آمد به چشمه‌سار بگوئید روح آب آمد به گوش شب برسانید آفتاب آمد کریم زاده ای از نسل بوتراب آمد نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است اصول تربیت او حسینی و حسنی است از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند مرا به دست کسی غیر یار نسپردند تمام شهر ز خوانش طعام می بُردند هزار جُون سر سفره اش نمک خوردند فقیرهای درش گرم سروری هستند غلام های حسین از دم اکبری هستند به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند به ذره گر نظر لطف،ماه‌پاره کند اگر به خاک سر کوی خود اشاره کند به آسمان رود و عرش را نظاره کند هنوز برکۀ ما عکس ماه را دارد گدای پشت درش حکم شاه را دارد شکوه کوه حرا شانه های شهزاده عبای سبز محمد عبای شهزاده قیامتی است نماز عشای شهزاده بلال ها همه مات صدای شهزاده علی به کنگرۀ شهر تا اذان می گفت حسینِ فاطمه در هر فراز..،جان می گفت نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است غلاف آهنی اش جایگاه شمشیر است لب تشهدی اش پرتگاه تکبیر است درست مثل اباالفضل این پسر،شیر است همیشه شانه به شانه کنار عباس است به نام حضرت زهرا چقدر حساس است عقاب از نفس کرکسی نمی ترسد و باغ یاس ز خار و خَسی نمی ترسد رقیه در بغلش از کسی نمی ترسد ز درد و غصه و دلواپسی نمی ترسد رشید اهل حرم،رهبر سپاه حسین پناه فاطمیات است جان‌پناه حسین بنا بر این شده مثل عمو علم بزند تمام لشکر کفار را بهم بزند و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند چِقَدر با قد و بالاش عشق می کرده حسین وقت تماشاش عشق می کرده مخدّرات برایش نقاب آوردند برای نور جبینش حجاب آوردند حنای سرخ به قصد خضاب آوردند برای باز شکاری عقاب آوردند تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت پدر برای علی اکبرش رکاب گرفت دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود به ضربه ای سر و دست از عدوی پست ربود به کوری همۀ آن حرامیان حسود حسین با رجز او به وجد آمده بود شبیه صاعقه بر فرق کفر می بارد علی علیِ علی اکبر آفرین دارد چه می شود که کسی ناگهان کمین بخورد چه می شود که پری تیرِ سهمگین بخورد چه می شود اگر ابروی ماه چین بخورد خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد .. قد بزرگ عشیره دم حرم تا شد خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد لهوفِ ماه گرفتار پنجۀ شب شد ورق ورق همۀ دشت از او لبالب شد رشید خیمه لگدمال سم مرکب شد چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟! نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او هنوز مثل معماست شکل پیکر او شاعر: بردیا محمدی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
• از آسمون باز بارون.. ویژۀ ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── از آسمون باز بارون میباره، هِی دونه دونه جشن و سروره، عالم به عالم ، خونه به خونه نوبتی هم باشه وقت جشنِ، روز جوونه دلامون شاده روی لبامون باده خدا داده به آقامون یه اقازاده من حیدری‌ام ، پیغمبری‌ام من جوونم و علی اکبری‌ام «علی اکبر آقا ، علی اکبر‌» با هر زبونی هرجور میتونی، عشقو صدا کن از عمق جونت هستیت رو واسه، عشقت فدا کن حیدر نمازِ عشقو میخونه، بش اقتدا کن شاهم که باشی، دستت رو باید، حیدر بگیره هر دینی داری، اینو بدون که، حیدر امیره هرکی علی رو، دوسِش نداره، باید بمیره عرب و ترک و لریم هممون مجنون علی عشقمونه و علی آقامون تاج سرمی،در به درتم افتخارمه، که من نوکرتم «علی مولا حیدر ، علی مولا» ای رودُم ای رود، مو با زِبونه، خوم سیت ایخونُم اَر بنیَری تو، او چشمت ایبو، آروم جونم اِشنُفتی حرفِ، یو رو سیانه، والله ایدونم ایجوشه والله، خینُم به عشقت، خوتم ایدونی ایمیره والله، ار یو گدانه، اَ خوت برونی بیچاره ایبو، یو جز تو ناره، یه هم زبونی مو که هفت پشتم همه اویِن پیرت بَچلُم قوربون یو کُرٓ کوچیرت مجنون تُنُم، هی جار ایزنُم مو در به درِ، حسین و حسنُم «علی مولا حیدر ، علی مولا» سنی و شیعه، از عشق حیدر، مجنون و مستیم ما امت عشق، از دولت عشق، پاینده هستیم حاشا که یک روز، برگردیم از اون، عهدی که بستیم فرقی نداره، خمپاره و توپ، یا سیل و طوفان سنگم بباره، کم نمیاره، این عزم و ایمان یک رنگ و یک دل، باهم می مونیم، ما پای اسلام و پای ایران نخوری غم هم وطن باتو می مونیم هواتو داریم و دردتو می دونیم وقتی کِسلی، یا خون به دلی کار دلتو، تو بسپر به علی «علی مولا حیدر ، علی مولا» شاعر : ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦• موذنا قاریا نمازخونا .. و ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و به نفس کربلایی ●━━━━━━─────── موذنا قاریا نمازخونا مسجدیا پدر شهیدا همشون فیض ببرن نوکرا جوون ترا خبر بدید به علی اکبریا جان اومده، جانِ جانان اومده بدون واسطه، خودِ قرآن اومده دلبر اومده علی اکبر اومده یا علی اکبر .. پدرا پسرا آقازاده ها با اصالتا هر کسی که غلام خونوادته ریش سفیدا قدیمیا خبر بدید به علی اکبریا یار اومده کس و کار اومده برادر زادۀ علمدار اومده دلبر اومده علی اکبر اومده یا علی اکبر .. سفره دارا لوتیا اهل دلا داش مشتیا همۀ اونایی که بلا گردونتن با ادبا با نجابتا خبر بدید به علی اکبریا تا اومده خوشی از راه اومده ببین گل پسر ام لیلا اومده دلبر اومده علی اکبر اومده یا علی اکبر .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦• سلام ای ماه را جانان.. و توسل ویژۀ ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و به نفس حاج مجتبی رمضانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام ای ماه را جانان؛ سلام ای شاه را نائب سلام ای درد را درمان؛ سلام ای قلب را صاحب به مدحت کاری از دست غزل که برنمی‌آید چگونه وصف تو گویند شاعرها در این قالب تو قرآن حسینی که خدا تقدیم او کرده که در هر سوره نه؛ هر آیه داری سجده‌ای واجب ملائک در دلِ هفت‌آسمان تنها تو را دیدند فراوانند انجم؛ کیست غیر از روی تو ثاقب؟ گمانم صبح میلاد تو ای پیغمبر ثانی کسی ناقوس نشنیده؛ اذان می‌گفته هر راهب هنر زیباتر است آن‌گاه که خرج علی گردد بخوان مداح؛ بسم‌اله؛ بگو شاعر؛ بزن مطرب الا ای جارچی‌ها طبل بردارید که آمد علی ‌بن ‌حسین ‌بن‌ علی ‌بن ‌ابی‌طالب چه جذابیتی داری که عباس از طلوع صبح به روی ماه تو مانده‌ست خیره تا دم مغرب تو از راه آمدی تا پشت حق باشی و حق با تو که از امروز می‌لرزد به خود هر ظالمِ غاصب میان معرکه شانه به شانه با اباالفضلی کدام ابله گمان کرده که بر این دو شود غالب تو برمی‌گردی ای شیرِ جوانان بنی‌هاشم تو رجعت می‌کنی با آن امام حاضرِ غائب شاعر: حمید رمی✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇