.
#واحد
#روز_دهم_محرم
#عاشورا
#محرم_۱۴۰۱
🖊 #به_قلم_امیر_قربانی_فر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
آخ ذوالجناح اومد ، با اشک و آه اومد
بدون بابامون ، به خیمه گاه اومد
نگاش کنید داره ، از غصه جون میده
انگاری مقتل رو ، داره نشون میده
یه قطره آب نمیدن ، از تشنگی نمیره
کسی نِمیره راهِ ، قاتلشو بگیره
بریم به سمت مقتل ، که دیگه خیلی دیره
"ای وای حسین مظلوم"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دور و برش ریختن ، روی سرش ریختن
مقابل چشما ی مادرش ریختن
خیلی هراسونم ، آتیش گرفت جونم
بابامونو کشتن ، زنده نمی مونم
به خاک و خون کشیدن ، تموم پیکرش رو
عمه نشون گرفتن ، کوفیا حنجرش رو
مگه ندیدن اونجا ، فاطمه مادرش رو
"ای وای حسین مظلوم"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دلاشون از سنگِ ، لبریز نیرنگ
ببینید این لشکر ، چه جوری میجنگه
بغض علی دارن ، از کینه سرشارن
بابامونو اینجا ، زنده نمیزارن
یکی عصا بدستِ ، یکی گرفته شمشیر
بابای مهربونم ، انگار شده زمینگیر
انگاری از تو مقتل ، میاد صدای تکبیر
"ای وای حسین مظلوم"
👇
2. شام غریبان.mp3
3.27M
#نوحه شام_غریبان
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
شام غریبان حسین ،
امشب است ،
ساربان ساربان
ناله ی طفلان حسین ،
امشب است
ساربان ساربان
طفل یتیمی ز حسین
گم شده ، ساربان ساربان
مادرش از غُصه دلش خون شده
ساربان ساربان ...
.
3. شام غریبان.mp3
4.69M
#نوحه_شام_غریبان
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
شام غریبان حسین
امشب است ، امشب است
اول درد و مِحَنِ
زینب است ، زینب است
طفل یتیمی ز حسین
گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب زِ اَلَم
خم شده ، ساربان ساربان
شام غریبان حسین
امشب است ، امشب است
اول درد و مِحَنِ
زینب است زینب است
حاجتم این است ، كه تو ای ،
ساربان سار بان
این شتران را ،
تو به تندی مران
ساربان ساربان
طفل یتیمی ز حسین ،
گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز غمش
خم شده ، ساربان ساربان
#شام_غریبان_امام_حسین
.
#روز_دهم_محرم
رجز نیاز ندارد اگر نگاه کنید
در این معارفه انصاف را گواه کنید
رجز نیاز ندارد، حسینِ فاطمه است
چگونه میشود ای قوم! اشتباه کنید؟
چگونه میشود از عشق رو بگردانید؟
و ساده فرصت معراج را تباه کنید؟
مباد در پی نان، با ذغال سرد تنور
تمام چهرۀ تاریخ را سیاه کنید
کدام سورۀ مُنزَل نوشته وقت صلاة
وضو به خون قتیلان بیگناه کنید؟
قسم به عصمت پروانهها که بعد حسین
مباد ارادۀ تاراج خیمهگاه کنید
و در سیاهی شب در مسیر شام مباد
سر بریدۀ او را چراغ راه کنید
رجز نیاز ندارد میان سجدۀ خون
به چشمهای نجیبش کمی نگاه کنید
#روز_عاشورا
#امام_حسین علیه_السلام
#سعید_مبشر
.
.
#عاشورا
#شور
#قتلگاه
بین خطبه کشتنت
با چند ضربه کشتنت
روایت از معصوم که
با پنج حربه کشتنت
با نیزه با شمشیر ، با سنگ و با چوبُ با دشنه
کشتن آقای منو تشنه
چشمای دخترش میبینه
دستای خواهرش میلرزه
یه پیرهن کهنه و پاره
آخه مگه چقد می ارزه
میخوام بیام پیش حسینم
اگر که قاتلش بذاره
لباسشو بذار بمونه
این پیرمرد آبرو داره
حسین حسین حسین
میون اون شلوغیا
یه ناله میرسه به گوش
یه مادری میگه نذار
چکمتو دیگه رو گلوش
تنهای ، تنهای ، تنها تو مخمصه ی گودالی
زخم رو زخمت میزدن یارالی
کسی که رو تنش نشستی
برای من خیلی عزیزه
رو زخمای تن حسینم
یکی داره نمک میریزه
سنان بی حیا رسیده
نیزه بالاسرت گرفته
انقده داد زده تو گودال
صدای مادرت گرفته
حسین حسین حسین
#حسین_آفتاب✍
.👇
.
#شور #گودال
#لطمه_زنی
#یک_سپاه_و_بدنی
🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
یک سپاه و بدنی پر از خون
امان از گودال
ته گودالِ حسینم بی جون
امان از گودال
روی ماهش شده از خون گلگون
امان از گودال
نیزه زد تو دهنش یک ملعون
امان از گودال
شمر لعین؛ تا که رسید
با خنده هاش؛ قلبم درید
رو سینه ی؛ آقام نشست
چَن ضربه زد؛ سر رو برید
صلو علیک ملیک السماء
ای کشته یِ فتاده به هامون
صلو علیک ملیک السماء
زخم از ستاره بر تنش افزون
😔ای وااای حسین😔
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
مبر آب به سمتِ گودال هِلال
امان از گودال
که شکسته اند از او پر و بال
امان از گودال
آخ حسینم داره میره از حال
امان از گودال
الفِ قامتِ زینب شد دال
امان از گودال
راس تو رفت؛ بر نیزه ها
جسمت زیرِ ؛ آفتاب رها
یه عده پست؛ با مرکبا
بر پیکرت؛ کردن جفا
صلو علیک ملیک السماء
ای صیدِ دست و پا زده در خون
صلو علیک ملیک السماء
از خونِ تو زمین شده جیحون
😔ای واااای حسین😔
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#علیرضا_عباس_بیگی
👇
.
#زمینه
#عاشورا ۱۴۴۴ ه. ق
#شام_غریبان
ای حسین من
ریخته لشگری سرت داداش جلو چشای من
تو رو با عصا و سنگ و چوب و نیزه می زنن
زیر چکمه های شمر اینقده دست و پا نزن
ای حسین من
ای حسین من
خولی و شمر و سنان و حرمله تو رو زدن
اون سنان بی حیا با نیزه می زد توو دهن
جای سالمی نمونده واسه ی بوسه ی من
ای حسین من
ای حسین من
وقتی خسته شدن از غارت شال و پیرهن
تازه ده نفر به اسبا نعلای تازه زدن
تو خودت بگو باید چکار کنم با این بدن
ای حسین من
ای حسین من
تو بگو چجوری نیزه بکشم از این بدن
بعدِ غارت تنت به سمت خیمه اومدن
سرِتو جلو چشام به روی نیزه ها زدن
ای حسین من
ای برادرم
داره میرسه صدای گریه های مادرم
پاشو فکری کن برای غربت اهل حرم
افتاده توو دستای یه مُش حرومی معجرم
ای برادرم
جون من فدات
واسه خشکی لبات به سینه می زنه فرات
پاشو که دوباره آب آورده دخترت برات
کشته خواهرت رو خاک مونده روی گونه هات
جون من فدات
ای فدا سرت
اگه که میره اسیری خواهرت فدا سرت
اگه ناله زد تو گودی مادرت فدا سرت
اگه پاره شد گوشای خواهرت فدا سرت
ای فدا سرت
ای فدا سرت
اگر ریخته لشگری روی سرم فدا سرت
اگه دس به دس میگرده معجرم فدا سرت
اگه که کبوده کل پیکرم فدا سرت
ای فدا سرت
ای فدا سرت
اگه موندم با رباب و گریه هاش فدا سرت
غُصه ی رقیه و زخمای پاش فدا سرت
کوفه و شام و تموم سختیاش فدا سرت
ای فدا سرت
ای فدا سرت
اگه بستن منو بین سلسله فدا سرت
اگه بینمون میفته فاصله فدا سرت
اگه همسفر میشم با حرمله فدا سرت
ای فدا سرت
وحید محمدی✍
۲۱ تیر ۱۴۰۱
#الوعده وفا #الوعده_وفا
#سبک_الوعده_وفا
👇
.
#مرثیه
#امام_حسین
#امام_زمان
امان از بادها... سوزان وزیدند
امان از تیغ ها برّان رسیدند
ألا یا اهلَ العالم جد من را
به روی خاک ها عریان کشیدند
ألا یا اهلَ العالم اهل کوفه
سرش را با لب عطشان بریدند
سواره ده نفر ناپاک زاده
به روی آن تن بی جان دویدند
جسارت بر تنش کردند اما
فقط از رأس او قرآن شنیدند
سرش را داده اند و با بهایش
نمیدانم چقدری نان خریدند؟!
محمد جواد شیرازی
#روضه_امام_زمان
#عاشورا #شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#شام_غریبان
#مناجات با #امام_زمان (عج)
.
.
#شام_غریبان_امام_حسین
قد غم دال بوده ساعتِ سه
وقت جنجال بوده ساعتِ سه
لشکر مست های کوفه نشین
دور گودال بوده ساعتِ سه
خواهری در پی برادر خود
بی پر و بال بوده ساعتِ سه
آنقدر که دویده در مقتل
خسته، بی حال بوده ساعتِ سه
دیده افتاده دست شمر، حسین
دیده پامال بوده ساعتِ سه
سختی هر دقیقه کشتن او
قدر صد سال بوده ساعتِ سه
ذوالجناح آمده بدون حسین
خون، روی یال بوده ساعتِ سه
چشم غارتگر سپاه یزید
پی خلخال بوده ساعتِ سه
گیسوی دختری پریشان را...
آه! بی شال بوده ساعتِ سه
#امام_حسین_ع
#عاشورا
#شام_غریبان
#رضا_دین_پرور ✍
.
#نوحه
#عاشورا
#شام_غریبان
این زینب و این نور دو عین اش
بر نیزه رفته رأس حسین اش
پیکری بی سر - همچون گل پرپر
افتاده در گودال - پیش رخ خواهر
ای حسین جانم حسین حسین جانم
قاتل به مقتل آذر کشیده
بر حنجر او خنجر کشیده
حنجری در خون - با جلوه ای گلگون
گوید سخن یارب - با خواهری محزون
ای حسین جانم حسین حسین جانم
افتاده هستی در تاب و در تب
آید صدای زهرا و زینب
مادری خسته - با اشک پیوسته
بنشسته در گودال - با قلب بشکسته
یا حسین جانم حسین حسین جانم
در خون فتاده تا دین بماند
اسلام و قرآن آئین بماند
مردی آزاده - جان بهر حق داده
مانده از او بر جا - شمشیر و سجاده
ای حسین جانم حسین حسین جانم
فرزند زهرا خورشید دین است
مانند حیدر حبل المتین است
نهضتش یاران - از بهر حق جویان
گردیده در هستی - احیاگر قرآن
ای حسین جانم حسین حسین جانم
در مقتل اکنون خون است و تقدیر
تنهای صدای تیغ است و شمشیر
گشته در میدان - دل بی سر و سامان
قاتل به مقتل شد - با خنجری بُران
ای حسین جانم حسین حسین جانم
**
محمود تاری «یاسر»
٠١ / ۵ / ١٧
.👇
.
#عاشورا
#شام_غریبان_امام_حسین
#گودال
غروب بود که آهسته دوره ات کردند
غروب بود که از هر طرف کمین خوردی
غروب بود که نایی به پیکر تو نماند
غروب بود که از اسب بر زمین خوردی
غروب بود که در پیش چشم اهل حرم
به زیر هجمهی تیغِ سپاه می رفتی
یکی عبای تو را،آن یکی رَدای تو را...
کشان کِشان به تهِ قتلگاه می رفتی
بگو دروغ شنیدیم..،آب خوردی حسین
بگو ز فرط عطش هِی نرفته ای از حال
بگو "سنان" به لب خشک تو لگد نزده
بگو که نیزه به حلقات نرفته در گودال
هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید
تو مانده بودی و شمر و دوازده ضربه
دُرُست لحظه ی آخر که مادر تو رسید
تو مانده بودی و شمر و دوازده ضربه
به پیش مادر پهلوشکسته ی تو حسین
شکستهبال تو را بی حیا زمین کوبید
میان کاکُل تو پنجه را فرو می برد
وَ چند مرتبه راس تو را زمین کوبید
چِقَدر وقت گرفت است ذبح تو از شمر...
تمام این همه مدت تو دست و پا زده ای
به زیر ضربه ی خنجر..،سنان به خولی گفت:
شنیده مادر خود را فقط صدا زده ای
به جان پیرهن کهنه ی تو افتادند
لباس پاره ی تو دست این و آن افتاد
تن تو زیر سم مرکب عَدو له شد
سر بُریده ی تو بر سَرِ سِنان افتاد
پس از تو پای حرامی به خیمه ها وا شد
نگاه حرمله ها بر ربابها افتاد
به دستِ پستِ هزاران حراملُقمه..،غروب
ز آیه های حریمات نقاب ها افتاد
غروب بود که شمر از تن تو دست کشید
غروب بود که در خیمه ی زنان آمد
غروب بود که انگشت های تو..،ای وای
غروب بود که از راه ساربان آمد
#محرم۱۴۰۱
#امام_حسین
#بردیا_محمدی✍
.
.
#شب_یازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#شام_غریبان
#روضه_شام_غریبان
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
#شام_غریبان_امام_حسین
.
اشعار شام غریبان- امام حسین(علیه السلام) سازگار
عالم همه محزون و پریشان حسین است
شام است ولی شام غریبان حسین است
از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
نازل شده قرآن همه در مطبخ «خـولی»
یا کوفـه پر از نغمۀ قرآن حسین است؟
دریا جگـرش سوختـه و آب شـده، آب
لبتشنۀ لعل لب عطشـان حسین است
ای بـاد بـه زخـم تن اکبـر که رسیدی
آهسته بزن بوسه که این جان حسین است
زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
صحرای بـلا گشتـه پـر از لالـه و ریحان
گلهاش همه زخم فـراوان حسین است
در تشنگــی روز جــزا چشمــۀ کوثــر
چشمیست که میگرید و گریان حسین است
از بسکه کریم است کریم است کریم است
در مقتل خون شمر، ثناخوان حسین است
ترسـم کـه بـه آتش بکشانـد همهجـا را
«میثم» که پر از شعلۀ سوزان حسین است
.
اشعار
#شام_غریبان
#استاد_سازگار
شام عاشوراست، یا شام غریبان حسین
عالم هستی شده سر در گریبان حسین
آفرینش از صدای واحسینا پر شده
گوئیا در قتلگه، زهراست، مهمان حسین
ماه! خاکسترنشین شو، آسمان، با من بسوز
کز تنورآید به گوشم صوت قرآن حسین
شعله آتش بر آید از دل آب فرات
خونْجگر دریاست، بر لبهای عطشان حسین
مهر، از دریای خون بگذشته و کرده غروب
ماه، تابد از فلک بر جسم عریان حسین
نیزهها شمشیرها کردند جسمش چاکچاک
اسبها دیگر چه میخواهند از جان حسین
نیست آثاری دگر از بوسۀ خون خدا
جای سیلی مانده بر رخسار طفلان حسین
همسر خولی نگه کن بر روی خاک تنور
اشک غربت میچکد از چشمگریان حسین
باغبان وحی، کو؟ تا بنگرد یک نیمْروز
گشته پرپر، اینهمه گل از گلستان حسین
آتش از روز ولادت در درونش ریختند
«میثم» دلسوخته شد مرثیهخوان حسین
اشعار شام غریبان سازگار
کی دیده در یم خون، آیات بی شماره؟
قرآنِ سوره سوره، اوراقِ پاره پاره؟
افتاده بر روی خاک یک ماه خون گرفته
خوابیده در کنارش هفتاد و دو ستاره
پاشیده اشک زهرا بر حنجر بریده
گه می کند زیارت، گه می کند نظاره
سر آفتاب مطبخ، تن لاله زاری از خون
کز زخم سینه دارد گل های بی شماره
از گوشِ گوشواری دو گوشواره بردند
دارد به گوش خونین خون جای گوشواره
یک کودک سه ساله خفته کنار گودال
ترسم که شمر آید، در قتلگه دوباره
درخیمه آب بردند، بهر رباب بردند
سینه شده پر از شیر، کو طفل شیر خواره
مادرعجب دلی داشت، ذکر علی علی داشت
آب فرات می زد بر حنجرش شراره
چون سینه ها نسوزند؟! چون اشک ها نریزند؟!
جایی که ناله خیزد از قلبِ سنگ خاره
یاس سفید و نیلی، طفل یتیم و سیلی
میثم در این مصیبت، خون گریه کن هماره
اشعار شام غریبان- امام حسین(علیه السلام) سازگار
الا سفر به سوی کربلا کنید امشب
همه زیارت خون خدا کنید امشب
اگر به جانب مقتل عبورتان افتاد
برای حضرت زهرا دعا کنید امشب
برای آنکه رود در کنار نعش پدر
رقیه را به بیابان رها کنید امشب
نماز وتر به جا آورید بنشسته
به دخت شیرخدا اقتدا کنید امشب
علم به دست بگردید دور آل ا...
گره ز کار علمدار وا کنید امشب
اگر به مطبخ خولی عبورتان افتاد
زیارت سر از تن جدا کنید امشب
ستمگران! به پیمبر قسم عزادارند
به آل فاطمه کمتر جفا کنید امشب
الا تمام ملایک! به قتلگاه آیید
ز گریه شور قیامت به پا کنید امشب
به سوز سینه ی «میثم» چنان بریزید اشک
که حق خون خدا را ادا کنید امشب
.
.
#نوحه
#زمینه
#بعد_از_شهادت
#شب_یازدهم_شام_غریبان
رفته ، از بر من دار و ندارم ای خدا
امشب ، شده خزان باغ و بهارم ای خدا
شد عالم پریشون
کربلا غرق خون
شد شام غریبون
آه و واویلتا (۳)
رفته ، به نیزه ها راس حسین برادرم
پر زد ، تا آسمون حسین غریب مادرم
امان از پیکرش
پاره شد حنجرش
چی اومده سرش
آه و واویلتا
حسین ، پاشو ببین خواهرت آواره شده
گوش ، دختر تو رقیه هم پاره شده
من و اشک غمها
من و نامحرم ها
زینب و ماتم ها
آه و واویلتا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی✍
.👇