.
#وفات_حضرت_معصومه
سلام بر تو که اسطوره ی حجاب شدی
جواب های سؤالات بی جواب شدی
سلام بر تو که در آسمان علم و ادب
شعاع نور شدی مثل یک شهاب شدی
به خاک کشور ایران دو نور تابان شد
رضا چو شمس شموس و تو آفتاب شدی
برای یاری دین و امام عصر خودت
شبیه عمه ی خود پای در رکاب شدی
ز بس که دست کریمت گره گشایی کرد
برای نام کریمه تو انتخاب شدی
برای شأن تو این واژه تا ابد کافی ست
رضا حسین شد و زینبش حساب شدی
خدا کند بنویسی مرا به نوکری ات
تو دختری ولی عالم فدای مادری ات
نگاه مرحمتی کن به این گدا بی بی
بده به حق رضا حاجت مرا بی بی
میان صحن تو جارو به دست میگیرد
برای خادمی ات صاحب عصا بی بی
قسم به جان خودم جبرئیل می میرد
اگر که پر نزند دور این سرا بی بی
پی زیارت زهرا به قم سفر نکنم
بگو کجا بروم من بگو کجا بی بی
مراجع و علما حلقه دور تو بستند
برای اینکه تویی باب علم ها بی بی
غمی نمانده برای اهالی ایران
دمشق ما توئی و کربلا رضا بی بی
غمی که سوخت دلت را شرار زهر نبود
تو از دیار خود افتاده ای جدا بی بی
تو آمدی که انیس دل رضا بشوی
تو آمدی که در ایران بزرگ ما بشوی
مرا خدات نوشته برای نوکری ات
برای بال زدن در هوای زائری ات
از آن زمان که به موسی بن جعفرت دادند
رضا همیشه بنازد به مهر خواهری ات
تو آمدی که سپاه برادرت باشی
رواست اینکه بنازد به این دلاوری ات
زبس مقام تو بالاست آفریننده ت
نیافت هیچ کسی را برای همسری ات
گل همیشه بهار امام هفتم ما
دلم شکسته برای خزان پرپری ات
"شاعر:مهدی نظری"
ای سایه ی بالا سرِ خواهر برادر
ای جانِ از جانِ خودم بهتر برادر
خواهر همان احساس مادر بر برادر
دارم برایت می شوم مادر برادر
ای سوره چشمی بر منِ آیه بیانداز
یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز
یک بارِ دیگر بر سرم سایه بیانداز
بر خواهرانش سایه دارد هر برادر
چیزی به غیر از چشم تر دارم ندارم
از گوشه ی زندان خبر دارم ندارم
اصلاً نمی دانم پدر دارم ندارم
دیدم کمالاتِ پدر را در برادر
از جانب زُلفت صبایی می فرستی؟
با التماس من دعایی می فرستی؟
دارالشِفای من دوایی می فرستی؟
افتاده ام در گوشه ی بستر برادر!
اینجامسیرِ کوچه هاخوب است خوب است
وقتی نگاهِ مردها خوب است خوب است
حالا که احوالِ رضا خوب است خوب است
از بس فنا گردیده ام من در برادر
در کوچه ها با حالِ بیمارم نبردند
وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند
این معجری را که سرم دارم نبردند
اینجا چه شأنی دارد این معجر برادر
ای کاش مرغی را کسی بی پَر نبیند
جسمِ برادر را کسی بی سر نبیند
هر کس ببیند کاش که خواهر نبیند
افتاده روی تلِ خاکستر برادر
نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت
نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت
نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت
پس ما دو تا قربانِ آن خواهر برادر
با نیزه ای تا شاه را از حال بردند
یک یک تماماً رو سوی اموال بردند
هر آنچه را که بود در گودال بردند
تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر برادر
"شاعر:علی اکبرلطیفیان"
.
7aa388416c925ddd055cca18fd87b0fd.mp3
5.88M
#حضرت_معصومه
(مییونِ شلوغیِ شهر ،تا دلی دوباره گم شد
یادش افتاد که تو هستی،پا شد و راهیِ قم شد،(۲))
مییونِ شلوغیِ شهر ،تا دلی دوباره گم شد
یادش افتاد که تو هستی،پا شد و راهیِ قم شد،(۲)
رو به رویِ گنبدِ تو ،قلبامون میشه کبوتر
تشنه ی یه جرئه نوریم
فاطمه، دختر کوثر(۲)
(حالا اینو با من بگو).
سلام ای خواهرِخورشید ،سلام ای حضرتِ بارون(۲)
به شوقِ ؛ مهربونی هات ،دوباره اومده مهمون
(سلام ای خواهر خورشید ،سلام ای حضرتِ بارون(۲))
به شوقِ ؛مهربونی هات، دوباره اومده مهمون
گنبدِ طلایی تو،به دلِ همه نشسته(۲)
با چه امیدی رسیدند ،زائرای دل شکسته (۲)
چه غریبونه یه زائر،پیشِ تو رضا رضا کرد (۲)
گره ها شد دستایِ تو ،چِقَد عاشقونه وا کرد (۲)(حرف دلت)
حالا که مدینه دورِ، تو بیا و مادری کن (۲)
با نیگات ملیکه ی قم،این دلا رو حیدری کن(۲)
(از حرم تا جمکرانش،جاده ای چشم انتظاره
تا همین ؛روزا رو خاکش،آقامون قدم بذاره۲)
(سلام ای خواهر ِخورشید ،سلام ای حضرتِ بارون۲)
به شوقِ، مهربونی هات، دوباره اومده مهمون
✅ حاج سید مهدی میرداماد.
.
#وفات_حضرت_معصومه
بسم الله الرحمن الرحیم
✅روضه وفات حضرت معصومه سلام الله علیها.
السلام علیک یا بنت ولی الله
السلام علیک یا،اُختَ ولی الله
السلام علیک یا عمةَ ولی الله
السلام علیک یا بنت موسی بن جعفر
ورحمة اللهِ، و برکاته
شهر متروک،زمین سوخته
قحطی سرشار،
شهر متروک،زمین سوخته،
قحطی سرشار،
دعا پی در پی و ،اندوهِ فروان بسیار
شهرِ قم بود و ،مصیباتِ مکرر در آن
آیینه ،از نفسِ مرگ ،مکدر در آن
سالها شهر،در اعماقِ سیاهی، سخت است
روز و شب بگذرد اما به تباهی، سخت است.
این که عمری فقط از، سفره کپک برداری،
گندم و پنبه بکاری و، نمک برداری
(این مقدمه برا چیه).
ناگهان ، نگهان شهر قم از ،رنج و بلا عاری شد
برکت از در و دیوار بر آن جاری شد
ناگهان شهر قم از رنج و بلا عاری شد
برکت از در و دیوار ،بر آن جاری شد
پس به همراهِ ،همان ابر،که باران آورد،
مهربانی خدا در زد و مهمان آورد
از تبارِ ،گل و آئینه،کسی آمده بود،
(اهل زمزمه)
از تبارِ گل و آئینه،کسی آمده بود,
مژده ای دل که مسیحا ،نفسی آمده بود
آب در دست اگر هست، زمین بگذارید
و به تعظیم ،بر این خاک ،جبین بگذارید
(هیوده روز قبل کی اومد تو شهر قم ،همه چی به هم ریخت،دل قمی ها رو با خودش تا قیامت برد)،
دختری آمده از ،ایل و تبار حیدر
از هر آنچه، بنویسید، فراتر برتر،
(اگه مدحِ بی بی رو اینجوری دل بدی و اشک بریزی،می ببنم خیلی ها چشمشون آروم اروم داره خیس میشه،اون وقت روضه میخواهی چی کنی ،الله اکبر ،کیه این خانم ،)
بی بی جان دختری آمده از ،ایل و تبار حیدر
از هر آنچه بنویسید فراتر برتر،
(خیلی این بیتش به جانت میشینه)
وصف او را ،نتوان گفت،به صد منظومه
گفته معصوم به او فاطمه ی معصومه
ای خانم ،
گفته معصوم به او، فاطمه ی معصومه،
(داری اشک می ریزی آفرین ،صاحب مجلس ما امام رضاست)
آفتابی که به سر ،چادری از شب دارد
(کیه این خانم)
جلوه ی فاطمی و هیبتِ زینب دارد (ای)
آفتابی که به سر ,چادری از شب دارد ،
جلوه ی فاطمی و، هیبتِ زینب دارد.
آفتابی است که اعجازِ فروان دارد،
چادر فاطمی اش، عطرِ خراسان دارد...(امشب باید یه جوری ناله بزنی حق این روضه و مجلس بی بی رو اداء کنی)
از سفر امده ای، خسته ی راهی بانو
زنده کن،وادی ما را به نگاهی، بانو
(یه نگاه به ما کن، ممنونم اومدی تو ایران ما،به ما ابرو دادی ،به ما اعتبار دادی.)
(این یه بیت خیلی خیلی با جانت بازی میکنه)
ما اسیریمو ،یتیمیمو،فقیر ای ،مهتاب
دختر حضرت موسی دل ما را ،دریاب
شهر از شوقِ تو، در سینه تلاطم دارد ،
چادرت را بتکان،قصدِ تیمم دارد
بی بی جانم . به تماشایِ خدا آمده بود، اما حیف،(این اما حیفش هزار تا حرف داره)
به تماشایِ خدا آمده بود ،اما حیف،
او به دنبال ِرضا آمده بود ،اما حیف.
آمد اینگونه ولی هر چه که آمد نرسید
عشق همواره به مقصود و به مقصد، نرسید
که اویسِ قرنی هم به محمد نرسید
(آخ بمیرم )عاقبت حضرت معصومه به مشهد، نرسید
قصه این بود و به وصفش قلم ما در ماند،
داغِ دیدار برادر به دلِ خواهر ،ماند
(آخ بمیرم برات خانوم)
ماند تا آینه ی مادر دنیا باشد
(میخوام حرمتو ببنم این یه بیتو بخونم)
ماند ،تا آینه ی مادر دنیا باشد
حرمِ او ،حرمِ حضرت زهرا باشد.
(آخ قربون اسمت برم،اسمشم فاطمست،قبرشم قبرِفاطمه ست،معروفه ،میگن پدر آیت اللهِ العظمی مرعشی نجفی چله نشینی کرد ،قبرِ مادرشو بهش نشون بِدن،بعد از چهله نشینی بهش گفتند،علیکَ بکریمةُ اَهلَ البیت ،قبر فاطمه رو نمی تونی پیدا کنی ،میخوای فاطمه رو زیارت کنی برو قم ،اونم فاطمست،من نمی دونم چون..... میگم، شما سوال منو با گریه جواب بدید من رد شدم ،به من بگید چرا فاطمه ها عمرشون کمه،عمری نداشت،سنی نداشت این خانم،تو تاریخ نوشتن هر خواستگاری میومد در خونش ،میگفت بابام زندانه ،بابام ازاد بشه بعد ،انقدر چشش به در موند داغ بابا دید،دیگه بعد بابا قرار نگرفت ،انقد، بعدِ شهادت باباش گریه کرد ،شهادت پدر از یه طرف ،دوریِ برادر از یه طرف ،خیلی به امام رضا وابستهبود این خواهر و برادر از یه مادرند .انقد بی تابی کرد آخ بمیرم ،دیگه دلت محیای روضست
آقا جان یا امام رضا ،روضه من از اینجا شروع میشه ،زود تحویل بدم ،اما به من قول بدید گریتون قطع نشه .
امام رضا زن و بچشو جمع کرد می خواست از مدینه خارج بشه
،حتما خواهر هم بوده،مگه میشه خواهر تو وداعِ برادر نباشه،همه گریه کنید ،گفتند آقا پُش سرِ مسافر گریه خوب نیست ،فرمود اون مسافری که برگرده نه من ،دیگه مدینه رو نمی بینم ،خداحافظ مدینه،خدا حافظ قبر پیغمبر،خدا حافظ قبر مادر،خدا حافظ خواهر ،یه نگاه به خواهر،گریه امانِ بی بی رو بریده بود ،یا امام رضا، ما تا اینجای تاریخ رو خوندیم ،به ما بگو چی جوری خواهرتو آروم کردی ،اصلا آرومش کردی یا نه ،کربلا یه خواهری هی دنبال برادر دوید،هی خورد زمین ،مهلا مهلا.یا بن الزهرا ...یا حسین
✅ حاج سید مهدی میرداماد.🎤
.👇
.
#شور
#حضرت_معصومه سلام_الله_علیها
✍ #امیر_قربانی_فر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ای روح و ای روانم ، بی بی معصومه جانم
تسکین قلب و روحم ، ورد روی زبانم
به کلام تو ، به دعای تو ، خدا میبره منو جزو بهشتیا
به ضریح و به پرچمت قسم ، من شما رو دوس دارم مثل امام رضا
تو ملیکه ای ، من یه سائلم ، بی بی جون رقم بزن برام یه کربلا
"یا معصومه"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
عطر مدینه داره ، صحن و سرای شما
بهترین باب جنت ، باب الرضای شما
به شما سلام ، به شما درود ، از دلِ من که شبیهِ یه کبوتره
همه اولیا ، اینو میدونن ، که نگات شفیعِمون تو روز محشره
تو دعام کنی ، تو نگام کنی ، شک ندارم که داداشت منو میخره
"یا معصومه"
.👇
.
ترکیب بند مرثیه
#وفات_حضرت_معصومه
خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن
از کودکی نازِ برادر را کشیدن
خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز
مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن
خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت
با پای دل صحرا به صحرا را دویدن
خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن
قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن
خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن
درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن
مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی
ای کاش وقت احتضار من بیایی
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
#قاسم_نعمتی
#حضرت_معصومه
.
.
#شهید_ارمان_علی_وردی
وداع جانسوز مادر شهید «آرمان علیوردی» با فرزندش
«امیر عباسی» مداح نوشت:
🔹مادر «آرمان» در مراسم تدفین فرزندش میگفت: «بچهام و آروم بذار تو قبر، همه بدنش زخمی و کبوده»
🔹گفتم: «خیالتون راحت باشه، آرمان تو بغل امام حسینه»
.🇮🇷
کربلایی علی اکبر حائری - هیت محفل شاه علقمه قم.mp3
9.35M
🎵#زمینهشهادت کریمهیاهلبیت🏴
بانوای🎤 کربلاییعلیاکبرحائری
#حضرت_معصومه [ علیهاالسلام ]
زماناجرا:شهادت بیبی معصومه
گریه میکنـم برا
خواهر امام رضـا
تا باز شه راه کربلا
ای صفای زندگیـم
سفره داره از قدیم
بیایید همه سلام بدیم
سـلام بیبی
من کبوتر رو گنبد طـلام بیبی
گـدای برادرت امام رضام بیبی
سلام بیبی
دوسِت دارم
تو ملیـکهی اریکهی دل مایی
برای ما جلوهی مـزار زهرایی
دوسِت دارم
فدای تو
کرم تو مثل قطـره های بارانه
حرم تورو میگن دمشـق ایرانه
فدای تو
"عمتیَالمظلومه ؛ قلوبنا محزونه"
توی این شلوغیا
میزنم تورو صدا
کریمه اشفعی لنا
باز منو هوای تو
صحن باصفای تو
میخونه دل برای تو
آرومِ آرومم
چقدهخوشحالمکه
گدایحضرتمعصومم
عمریه که وقف روضههای
حضرت معصومم
آرومِ آرومم
چقدر این خوبه
کهتویروضتحرفی
اصلاازغارت معجر نیست
صحبتی از نیزه ها و سنگ و
سر برادر نیست
چقدر این خوبه
هی بیوفا دنیا
کسی که هیچکس
سایشو حتی ندیـده بود یکبار
زینب و بانامحرمـا بردن
به طـرف بازار
ایبیوفا دنیا
بیحیا سیلی زد...؛
.
#روضه_امام_رضا
●کارم گیرافتاده خودت مشکل گشایی کن
براین دریای طوفانی دوباره ناخدایی کن
(اگه بدونی در خونه کی میخوام ببرمت امشب!!... دل تو دل خودم نیست آقا خوشگل سفره پهن کرده برا ما الحمدلله...باریکلا به این مستمع)
●چراکه اجابت با دعای توست عنایت درعطای توست
کرامت باخدای توست خدایی کن خدایی کن
●به جای توبه مردم رو زدم ناامیدبرگشتم
(حواسم نبود که همچین مهربون آقایی دارم
خوشبحال شما که همسایشید
حواسم نبوده که همسایه چه آقایی هستمو به مردم رو زدم..ولی شما امام رئوفید شما مهربان مایید
شما خطاهامونو میبخشید جوونی کردیم دیگه..
شما خطاهامونو نمیبینید امام رضا
چون که زائر امام رضام چند روزیه به دلم افتاد که امشب بریم در خونه امام رضا
جوایز نوکری محرممونو از سلطان بگیریم)
اگرچه بی وفابودم تواماباوفایی کن
سلطان قلبم
●ببین که خالی ترازهیچم نه یاری نه کمک حالی
دخیل افتاده ام برغربت تو آشنایی کن
(شما ها همسایشید نمیدونم چند نفر تو این جمع نشستن که خیلی وقته پابوسی علی ابن موسی الرضا نشده برن...فرمود: مجالسنا حرمنا
اینجامحرم امام رضاست کدوم یک از صحن ها میخوای بری؟..گریه کنا آماده اید یا نه؟..)
●سلام من به سقاخانه هایت کفش کن هایت
به شوق گنبدت رنگ نگاهم راطلایی کن
امام رضا جانم
●کبوتربچه ی قلبم پرپروازمیخواهد
کمی گندم بیاور بازهم ماراهوایی کن
آقاجان
●تویی مشهور در شرق وغرب درآقایی واحساس
(خوشبحالتون که همسایه ی همچین اقایی هستید ما که هزارو دویست کیلومتر فاصله داریم والا)
به جان مادرت زهرا علی موسی الرضایی کن
(چیکار داری باهاش امشب؟..تابستون هوا گرمه اینا هرکدوموشون میتونستن پارک برن تفریح کنن صفا کنن..چیکار داری با امام رضا امدی نشستی؟..
فکر کنم من کارتو میدونم...چون حرف دل خودمم هست..بسم الله..)
●تو هشت وچهارهستی در هوای ات،پنج تن پیدا
خودمونی بگم آقا
دلم شش گوشه میخواهد مراهم کربلایی کن
دو خط روضه بگم از زبون اون آقایی که خودش با دست های خودش مشکی محرمو میزد...
فرمود:اباصلت فرش های کف حجره روکناربزن
منم به یادجدغریبم یه دست و پایی بزنم...
اباصلت میگه یهومتوجه شدم سرمو بالا آوردم
یه جوان رعنا وارد حجره شد..در حجره
بسته بود کاری ندارم نمیخوام اذیتت کنم
سرمو بالا اوردم...دیدم جوادالائمه است،
اباصلت میگه:اومدسرامام رضاروبه دامن گرفت،شروع کرد گریه کردن...
وقتی حرف ازسرتودامن گرفتن میاد دلم میره خرابه
آخه من خانم سه ساله ای رو میشناسم.. تاسررو توی دامن گرفت..
گفت:باباچرارنگ لبت چون ارغوان است
گمانم جای چوب خیزران است
اینجای جوون سرباباروبه دامن گرفت...انگارکربلا یه جور دیگه رقم خورد..تا صدای ناله شو...الله اکبر...
میشنیدن هلهله میکردن..
کف میزدن،باسرزانو خودشو رسوند به علی اکبر
آنقدرهلهله کردن تاصداش به اولیا مخدره نرسه
یا زهرا...آماده ایی بگم برات یا نه؟؟
غیرتیا اگه گریه نداری روضه داره ناموسی میشه
برا ناموس امیرالموئمنین داد بزنید... نذر فرج
یه نگاه کرد به علی اکبرش،باباخیزوازجا، سادات منو ببخشن امام زمان منو ببخشن غیرتیا
بابا خیزو از جا آبرویم رابخر
ولدی،علی اکبرم،پاشوبابا عمه روازبین نامحرم نجات بده..ناله بزن...
برسون صداتو حرم امام رضا
برسون صداتو بین الحرمین
حسین جان(۲)
✍تایپ:سَیّدمَهْدیC᭄
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_امام_رضا
(گریزبه روضه علی اکبر وحضرت رقیه)
کربلایی امیر برومند 🎤
.👇
روضه - کربلایی امیر برومند.mp3
19.51M
🎙بانوای: #کربلایی_امیر_برومند
🎼سبک: #روضه_1401
🖊#امام_رضا
''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
●کارم گیرافتاده خودت مشکل گشایی کن