eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6010304790809022225.mp3
5.51M
📝 فکر تو آروم می‌کنه دقیقه‌هامو.‌‌.. 🎤 کربلایی‌محمد فکر تو آروم میکنه دقیقه هامو حالا دقیقا تو فکر کربلام تو میشنوی صدامو رفیقم از کربلا زنگ دم حرم زنگ به یک دلتنگ زده دلش واسم سوخت و دلم بد گرفت عکس منو روبه رو گنبد گرفت تو دلم احساست کردم به حرم باید برگردم حسین عشقم خونوادتم اسم تورو دم میگیرم دست دوست دوست تورو هم میگیرم منو بخر قلبم متعلق به خونه مادریه شب جمعه حرم عجب محشریه منو ببر دوست دارم که مهمون حضرت زهرا باشم قبل کربلا زیر بارون ایون طلای نجف باشم الحمدالله من حیدریم الحمدالله اجرای زیبای میخریم الحمدالله هر سال اربعین از نجف کربلا میبریم .
. قهرمان ما سبز است سبز، رنگ زمین و زمان ما سرخ است سرخ، قصۀ هر قهرمان ما با سرخی شهادتمان سبز می‌شویم هرگز ندیده عالم فانی خزان ما ما ایستاده‌ایم، چه مظلوم و مقتدر مثل علی شدن، شده است آرمان ما ما را چه باک اگر به زمین ریخت خونمان در سَبّ اهل‌بیت نچرخد زبان ما «یا لیتنا» که خواند دوباره دلش شکست در زیر دست و پاست ولی روضه‌خوان ما از شش جهت به سمت تنش حمله می‌کنند پهلو شکسته‌اند ز شیر جوان ما ما آرمان دیگر این خاک می‌شویم ایران سربلند، فدای تو جان ما.. ✍🏻 🏷 🇮🇷
. شکوه باورم من آن سروم که دائم از خضوع خاک می‌خوانم من آن رودم که مدیون محبت‌های بارانم به صد نوجامه نفروشم لباس کهنۀ خود را من آن پروانه‌ای هستم که پای شمع می‌مانم هزاران لاله پرپر شد اگر امروز سرسبزم یقیناً دسترنج باغبان را قدر می‌دانم تمام ماه‌های سال فهمیدند حرفم را که من دلبستۀ خردادم اما اهل آبانم به فصل عاشقیِ ما رخ تاریخ زیبا شد خوشم میراث‌دار سربلندی‌های دورانم مخواه از من که با ظلمت سر یک سفره بنشینم منی که سال‌ها هم‌سفرۀ نور شهیدانم نمی‌بیند شکوه باورم را عجز چشمانت که من حتی فراتر از بلندی‌های جولانم.. ✍🏻 🏷 اسلامی | 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دهمین سالگرد شهادت 🔹شعرخوانی صابر خراسانی در یادواره دهمین سالگرد شهادت شهید حسن ................. مثنوی تقدیم به پدر صنعت موشکی ایران شهید حسن این خطِّ مقدّم است ما مقتدریم سربازِ ولایتیم     ما منتظریم ما مقتدرانه حامیِ مظلومیم ما عاشقِ روزِ رزم با صهیونیم از نسلِ غدیرِ حیدرِ کرّاریم وَاللّه اَشِدّاٰءُ علیَ الکفّاریم با تندر و فتّاح و شهاب و سجّیل هستیم بلایِ جانِ تو اسرائیل‌‌‌ حق داری اگر چنین خودت باخته‌ای تابوت برایِ لشکرت ساخته‌ای ما وارثِ ذوالفقارِ حیدر هستیم ما علّتِ ویرانیِ خیبر هستیم حق داری اگر گرفته‌ای دلشوره از وعده‌یِ صادقِ یک و دو تا سه ما قومِ غیوری که کشیدیم غریو گفتیم خرابه می‌شود تل‌آویو رویِ لبِ کربلاییان این چاوُش نفرین به تو ای حرمله‌یِ کودک‌کش لعنت به تو که قاتلِ نصراللّهی حالا هدفِ موشکِ حزب‌اللّهی از خونِ هنیئِه‌ها و سنوار بترس از لشکرِ حیدر  یلِ کرّار بترس دنیایِ بدونِ تو تماشا دارد این بار خودِ مسجدالأقصی‌‌‌ دارد .... لبّیک به آوایِ جلی می‌گوید با شوق به این سیّدعلی می‌گوید .... تکبیر بگو   روزِ نمازِ نصر است بر رویِ لبِ تو سوره‌یِ والعصر است لعنت به همان یهودیِ پست و پلید که کرده سیاه صورتِ یاسِ سپید لعنت به کسی که بی‌هوا سیلی زد پهلویِ گلِ یاسِ حرم خورده لگد لعنت به کسی که حرمتِ شاه شکست آویزه‌یِ گوشِ ماه را   آه   شکست مادر به زمین خورد پسر پیر شده آری حسن از زندگی‌اش سیر شده این کوچه‌یِ تنگ شد بلایِ جانم من چشم‌به‌راهِ منتقم می‌مانم
. صحن آزادی مشهد سلام ای مهربون آقای عالم دارم در می‌زنم، آغوش وا کن گرفتاره دلم... عین کبوتر منو تو صحن آزادی رها کن الهی سایۀ مهر تو ای ماه سر مرد و زن میهن بمونه چراغ شاچراغ و مشهد و قم الهی تا ابد روشن بمونه کجا واسه دلم بهتر ازاینجا ضریحت امن و اسمت هم امینه به تو تا گرمه پشت سرزمینم محاله روی ناامنی ببینه زیارتنامه رو از نو بخونیم امید سرزمین اینجاست مردم پناه شهر، صحن انقلابه امان اینجا امین اینجاست مردم سلام آوردن از شیراز آقا! شهیدای حرم شونه به شونه جوابش رو می‌گیرن دشمنامون به اون چادر که غرق خاک و خونه ✍🏻 🏷 (ع) | 🇮🇷
حرمت خون شهیدان گرچه دل‌هامان ز داغ لاله‌ها آکنده است لاله از روز ازل با داغ دل زیبنده است درس صبر و استقامت را همه آموختیم از گذشته این چراغ روشن آینده است حرمت خون شهیدان را همیشه پاس دار کز شهیدانش هماره این وطن شرمنده است.. کی هراس افتد به دل از مکر این روبَه‌دلان بیشۀ شیران ایرانی پُر از رزمنده است.. چلچراغ این حرم هرگز نمی‌گردد خموش نور این خورشید، تا روز جزا تابنده است.. ✍🏻 🏷 🇮🇷
. کس ندیده درعالم این چنین گرفتاری شه رود به میدان و زن کندجلوداری ای امام بی یاور برجهانیان رهبر ازجفای این لشگربی معین وبی یاری شاه کم سپاهی تو بهر ما پناهی تو حجت الهی تو تو عزیز داداری خسرو حجازی تو محیی نمازی تو شاه سرفرازی تو نزد حضرت باری کشته شد جوانانت جمله یار و اعوانت نی تورا هواداری نی تو را علمداری ای شهنشه عطشان میروی سوی میدان از پی تو چون باران اشک ما شده جاری خواهران تو گریان در میان این عدوان توروان سوی میدان ما به گریه و زاری اهل بیت پیغمبر مانده بی کس و مضطر نی ز بهر ما یاور جز امام بیماری ای عزیز پیغمبر شهریار بی لشکر نی تورا کسی غیر از خواهر دل افکاری خواهرت فدای تو شد فزون بلای تو از این به جای تو می کنم فداکاری ✍ .
4_6008052990995336061.mp3
11.13M
🔊 | 📝 ای صفای قلب زارم، هر چه دارم از تو دارم 👤 کربلایی
. ❇️ اللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِكُ الْعِصَمَ ... ❇️ کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟ یا لا اقل حکایت ما را بیان کند من زیر بار معصیتم ضعف کرده ام دستی کجاست تا مدد ناتوان کند تب کردم از مرور گناهان کوچکم کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟ ما بی سلیقه ایم، تو حاجات ما بخواه ورنه گدا مطالبه ی آب و نان کند آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت کار شرار نار تو آب روان کند ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند حاشا که دوست کار زمین و زمان کند چیزی نصیب تو نشود از عذاب من ایزد کجا محاربه با استخوان کند شبها مرا برای خودت انتخاب کن فرصت مده که دیگری ام امتحان کند محمد سهرابی ( معنی )✍ .👇
4_5884113845584137011.mp3
19.17M
﷽ من زیر بار معصیتم ضعف کرده ام
. برای روضه خوانی ات آقا نه روضه خوان كافی ست نه چشم های بهاریِ این و آن كافی ست نه اشك ما وَ نه اشك تمامی دنیا نه گریه های بلند پیمبران كافی ست برای شرح كمی از عنایت تو به ما نه این حسینیه كافی ست نه زمان كافی ست برای این كه شوم عاقبت به خیر شما همین دو قطره ی اشكِ شده روان كافی ست برای گریه ی ما ذكر خیر «یا زینب» برای گریه ی زینب «حسین جان» كافی ست برای حلّ تمام حوائج عالم اگر كُنَد نگهی شیرخوارتان كافی ست دعای مادر پهلو شكسته ی زینب برای آمدن صاحب الزمان كافی ست دم از عذاب مزن صبح محشر كبری همین نیامدن كربلایمان كافی ست علی اکبر لطیفیان✍ .
. مُخمّس _ حضرت رقیّه سلام اللّه علیها ویرانه پایِ روضه‌یِ دردانه‌ای نشست پهلوشکسته‌ای دلِ ویرانه را شکست با هِق‌هِقَش دو دَستِ اَهالیِ فتنه بست مانند عمّه عالِمه‌یِ بی معلّمه‌َست باور کنید بانویِ ویرانه فاطمه‌َست گنجینه است سینه‌یِ این طفلِ نیمه‌جان کی دیده یک سه‌ساله شود پیر و قدکمان دندانِ شیری‌اش زِ چه اُفتاده از دهان بر گونه‌هایِ طفل و پدر ردِّ خیزران گویا شکسته پهلویِ ویرانه فاطمه‌َست اللّه‌اکبر از نفسِ تنگ و قلبِ سنگ پایانِ جنگِ کوفه و آغازِ کارِ چَنگ یادت می‌آید اِی پدر آن هدیه‌یِ قشنگ با خونِ لاله‌هایِ دو گوشم گرفت رنگ محزونِ زخمِ اَبروی ویرانه فاطمه‌ست آنها که حُرمتِ حَرمِ ما شکسته‌اند پایِ سرِ شکسته سرم را شکسته‌اند دندان و پهلویِ من و بابا شکسته‌اند با طعنه قلبِ دختر مولا شکسته‌اند طفلی که آمده سویِ ویرانه فاطمه‌َست بر رویِ دست و‌پایِ من و عمّه‌جان طناب زخمِ زبان و قهقهه‌ها قاتلِ رباب با تازیانه از سرِ دختر پریده خواب بستند چشمِ من وسطِ مجلسِ شراب... زینب به فکر بانویِ ویرانه فاطمه‌َست با سر رسیده‌ای تو که پَر دربیاورم نازل شدی که سوره‌یِ کوثر بیاورم آمد نِدای حق که چه گوهر بیاورم گفتم حجاب گفت که معجر بیاورم ندبه نوایِ دلجویِ ویرانه فاطمه‌َست .
. علیه السلام خِیرِ دنیا و آخرت اَرباب چه عزیز است خاطرت ارباب نَه فقط این ضریح حاجت داد..... خاکِ پاهایِ زائرت ارباب زائرِ وجهِ حضرتِ حق است هر که باشد مسافرت ارباب خوش به‌حالِ کسی که یک شب بود در حرم شد مُجاورت ارباب خانه‌یِ مادری‌ست پس کامل.... شد نمازم به حائرت ارباب کعبه رَختِ سیاه می‌پوشد از ولادت به خاطرت ارباب حجِ عاشق وصالِ دلدار است در طواف است طائرت ارباب اربعین می‌زند رضا امضا می‌روم مثلِ جابرت ارباب بینِ روضه به رویِ پایِ نگار می‌دهم جان به خاطرت ارباب .
1401.08.15_5.mp3
7.54M
🔻 🎤 کربلایی محمد جواد احمدی 🖋 وحید محمدی 📆 یکشنبه ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۱ 🕌 صفاییه | حسینیه شهداء 🔹موسسه علمی فرهنگی حداث الحسین علیه‌السلام_قم هرشب گریونم / هر شب بی تابم با یاد صحنت / هر شب می خوابم خودم رو پیشت می بینم عجب رویای شیرینی دلم تو سینه می کوبه داری اشکامو رو می بینی دل خوشم به این گریه دل خوشم به این اشکا دل خوشم به این تصویر ، همین رویا یا حسین اباعبدالله ............... من دورم از تو / خیلی دلگیرم آقا از دوری / دارم می میرم خدایی سخته آقا جان برام این دوری تقدیره منو دعوت کن آقا که داره نوکرت می میره کربلات پر از عشقه کربلات پر از نوره کربلات بهشت ماس ، ولی دوره یا حسین اباعبدالله ............... من دلم می خواد / با شما باشم شب اربعین / کربلا باشم دلم بدجوری بی تابه غمت توو دل ها می جوشه خدایی دل توو دلم نیس واسه دیدن شیش گوشه کربلات شده رویا کربلات شده حسرت دل خوشم تو این دوری ، به این هیئت یا حسین اباعبدالله ✍ ۲ تیر ۱۴۰۱ .
. ✅بنداول زهرای نیمه جون من ای یاس قدکمون من بمون کنار مرتضی (ع) دردوبلات به جون من 🔘 زهرا. روزی که دست من و بستن غرور مو زدن شکستن اشکای تو یادم نمیره زهرا روزی که با اون همه آزار موندی میونه در و دیوار جاداشت که حیدرت بمیره 🔘 نقش زمین شدی میون اون همه اتیش و دود برات بمیرم عزیزم کل تن تو شدکبود یادم نمیره وقتی که افتادی زیر دست وپا یادم نمی ره فاطمه تا فضه رو زدی صدا 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم پر پر شدی تو فاطمه(س) لاغر شدی تو فاطمه (س) علته درد و غصه ی حیدر شدی تو فاطمه (س) زهرا ظاهرا امروز بهتری تو دست و به دستاس می بری تو می کنی کار خونه زهرا (س) زهرا می زنی شونه موی زینب(س) حالت عوض شده چه امشب یه وقت نزاری من و تنها بلندشو زهرای علی بهارم و نکن خزون جوون من زوده برات که قامتت بشه کمون تنگه دلم برای تو چرا ازم رو میگیری یه دست به بازو داری و یه دست به پهلو میگیری 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم مقتلی برات بمیره خواهرت جداشد ازقفا سرت خنجرزدن به حنجرت جلو چشای مادرت داداش دیدم تو رو از روی اون تل تا افتادی میون مقتل دریای خون شد ته گودال داداش وقتی تن تو رو دریدن اسبا روی تنت دویدن شدجسم اطهرت لگدمال یه جای سالمی نبود برادرم توی تنت باهرچی گیرشون اومد نانجیبا میزدنت شمشیرو سنگ ونیزها شد کفن روبدنت میون گودال بلا غریب چه گیر آوردنت حسین حسین غریب مادر 🔘➖➖➖➖➖🔘 👇
719.7K
زهرای نیمه جوون من.
. هر کسی خواسته باشد به خدایی برسد باید از کشتی تو راهنمایی برسد نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی بی تو جبریل محال است به جایی برسد سر به زیر قدم توست بها می گیرد پس چه بهتر سر ما نیز به پایی برسد نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم به روی چشم اگر از تو بلایی برسد وقت تو وقت شریفی ست ولی بین مسیر منتظر می شوی این قدر گدایی برسد بعد از این وقت کرم پشت در خانه مرو بگذار این دل ما هم به نوایی برسد ما هنوزم که هنوز است سر کار تواییم تا ببینیم که از تو چه عطایی برسد طلب ماست نداریم همین ما را بس اگر از مادر تو چند دعایی برسد رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد این چه لطفی ست به هر بی سر و پایی برسد گریه کن های تو همسایه ی زهرا هستند بگذارید فقط روز جزایی برسد یا حسین است و یا ذکر شریف زینب اگر از ما به صف حشر صدایی برسد به پریشانی گیسوت قسم نزدیک است که به ما هم خبر کرببلایی برسد علی اکبر لطیفیان✍ .
. عمری است در هوای خودت گریه می کنی عمری است با نوای خودت گریه می کنی گاهی کنار تربت مخفی مادرت بر خاک آشنای خودت گریه می کنی یک شب کنار پنجره فولاد می روی با حاجت و دعای خودت گریه می کنی شب های جمعه زائر شش گوشه می شوی با یاد کربلای خودت گریه می کنی با خواندن زیارت ناحیه تا سحر با سوز روضه های خودت گریه می کنی لایق نبوده ایم انیس غمت شویم با درد و غصه های خودت گریه می کنیم ما که اهمیت به غیابت نمی دهیم از غربتت برای خودت گریه می کنیم هر هفته نامه های مرا می زنی ورق بر حال این گدای خودت گریه می کنی کس تاب آن نداشته همگریه ات شود تنها تو پا به پای خودت گریه می کنی شاعر: ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حاصل بداهه سرایی شاعران گروه «کارگاه شعر»، هدیه به روح بلند شهید در جهان پیچیده خواهد شد صدای آرمان تا همیشه سبز خواهد ماند جای آرمان سنگ فرش کوچه شد سکوی پرواز دلش باز شد درب شهادت با صدای آرمان زیر پای داعشی های وطن پرپر شده است جان فدای غربت بی انتهای آرمان لب به توهین وانکرد و از امان نامه گذشت انتها دارد مگر عشق و وفای آرمان؟ موسم حج دل است و جان به قربانِ ولی ست یک خیابان میشود آن شب منایِ آرمان زیر تیغ دشمنان، پای ولایت شد شهید این وفای عهد شد رمز بقای آرمان بینِ قوم الظالمین، تنهای تنها مانده بود غربتی دارد عجیب این نینوای آرمان کوچه و تنهایی و نامردمانی بی صفت خون دل می‌بارد از چشمم برای آرمان قصه ی پیراهنش، یادآورِ کرب و بلاست گوشـه ای از شهرِ ما شـد کربلای آرمـان لحظه‌ی آخر غریب و تشنه لب، افتاده بود بوده ارباب شهیدش مقتدای آرمان شیعه یعنی پیروی محض از خط ولی هیچ نشنیده کسی، چون و چرای آرمان زندگانی در جهان مجموعه ای از لحظه هاست لطف حق شامل‌ شده بر لحظه های آرمان «ربی ارزقنی شهادةْ فی سبیلک» ورد لب عاقبت هم شد روا این ربنای آرمان از ازل مست علی گردید و وردش یاعلی مات و حیرانیم از قالو بلای آرمان هر دل سنگی ز هرم روضه هایش آب شد چشمه ای از کربلا شد ماجرای آرمان مثل اکبر ارباً اربا شد تنش در قتلگاه قلبمان از غصه خون شد در عزای آرمان مادر او را کسی هرگز نمیفهمد ، که او آتشی دارد به سینه از بلای آرمان در خیابان های اکباتان ثمر داد آخرش روضه‌ها و گریه‌ها و اشک‌های آرمان تا دم جان دادنش چون کوه بوده استوار ثبت شد بر عالمی، حُبّ ولای آرمان یک شبستان گوشه ی قلبم مهیا میکنم مینویسم بر درش، صحن و سرای آرمان آرزوی وصل دارم من به اربابم حسین در کشاکش کاش بودم من بجای آرمان آرمانش را گرفته تنگ، در آغوش خویش هر که پا را می گذارد جای پای آرمان خون او شد آب در پای درخت انقلاب داده دم، بر پیکر ایران، هوای آرمان دست کفر صهیونیسم وارتجاع منطقه قطع خواهد شد به دستان خدای آرمان میخروشند آرمان‌های وطن با اقتدار بانگ غیرت شد بلند از هر نوای آرمان کل دنیا در عزایش اشک میریزد هنوز جابجا شد مرز در جغرافیای آرمان باید آشوب‌افکنان را تا طناب دار برد نیست غیر از مرگ فتنه، خون‌بهای آرمان می رود این روزگار تلخ و زجرآور ، ولی حک شده بر قلب ایران جای پای آرمان از همین نسلی که در پای ولایت مانده‌اند صد هزاران آرمان‌ آید به جای آرمان بداهه سرایان: ✍ مرتضی درزی، مرضیه سادات هاشمی،زینب نجفی، مریم شعله پاش، مشهدی زاده، پریسا مصلح، محمدحسن محمدی، الهام زارع، یا صاحب صبر، فرزانه پورنظری، روح الله عمران، امیرحسین پورعزیز، شفق، زینب عدالتیان، مریم ایوزخانی، رخساره خضری، ثائر، هنرمند، یا حیدر، ایراندخت،سمیه زارع، مریم میر صادقی، حیدر محمدنژاد .
‌. مساجد غالبا دست روحانیون بی خیال و حوزه های بسیج دست کسانی است که بودجه میگیرن و خروجی هم ندارن اما از طرفی اندک روحانیون دلسوز و اندک افرادی جهادی و دلسوز در پایگاههای بسیج فعالند. تا زمانی که افرادی مثلِ آقای مرتضی مشیری که در پایگاه مسجد ولیعصر تهران فعالند، زیاد نشوند، دهه هشتادی و دهه نودی در حد شعار باقی می ماند. روبروی خونه ی ما مسجد است اما پایگاهش کم فروغ است. اگه آقا پرویزِ دلسوز نبود، اسمی از فعالیت فرهنگی در مسجد ما نبود. اما مشیری در پایگاه ولیعصر چه میکند؟ ایشان با کوچک و بزرگ ، با احترام رفتار میکنند و فعالیتهای فرهنگی و ورزشی و ... را بصورت گسترده انجام میدهند، بطوریکه بچه های محل ما به مسجد ولیعصر میروند تا از امکانات پایگاه و حال و هوای مسجد ولیعصر بهره مند شوند. مسجدی که جوان را طرد کند مسجد نیست، پارکِ مذهبی برای بازنشسته هاست.! باید مساجد و پایگاهها را از روشهای سنتی خارج کرد و نظارت مستمر بر خروجی آنها داشت. سازمان اوقاف و تبلیغات و بسیج و .... باید بطور مستمر خروجی مساجد و پایگاهها را بررسی نمایند. تا مسجد به معنای واقعی کلمه سنگر باشد. جوانی که خوشی هایش را در مسجد گذرانده ، در آینده هم از مسجد و شعائری که از تریبون مسجد صادر شده ، دفاع خواهد کرد. با روال کنونی ، جوان همین میشود که مجبوریم بپذیریم که کف خیابان هم در کنار اغتشاشگران است و چشم و گوش بسته ؛شعارها و اقدامات هنجارشکنانه میکند و مجبوریم بپذیریم که اینها هم فرزندانمان هستند، اما فرزندانی که جلدِ مسجد نشده و حتی طرد شده اند. ۲۰ سال پیش که بما توی مسجدمون چایی هم نمیدادند، رفتیم مسجد یاسین (خ پیروزی تهران)که حاج عباس سلیمی کلاس قرآن داشت و دیدیم که به پشتی های بالای مسجد کودکان و نوجوانان تکیه زده اند. خوب از آن مسجد ، قاریان و مادحین و خادمینی جهادی بیرون آمدند و از مسجد محل ما ، همچنان پیرمردانی بیرون می آیند که از خاطرات کافه نشینی خود فقط واگویه دارند. باید اصلاح امور کنیم تا جوانانمان به دامان اسلام و اهلبیت برگردند. ان شاالله .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6023632392156086938.mp3
18.81M
«بیاد زلف نگونسار ...» شب چهارم اول سال ۹۶ به یاد زلف نگونسار شاهدان چمن   ببین در آینه ی جویبار، گریه ی بید  به دور ما که همه خون دل به ساغر هاست   ز چشم ساقی غمگین که بوسه خواهد چید ؟ مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ