eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میشنون همه،ذکر قلبمه ارباب من یه شیرخواره ست این شبا برا،اذن کربلا دستام دخیل گهواره ست اونروزی که غوغا میشه وقتی که روز محشره چشم امیدم به پَره قنداقه علی اصغره طفل شیرخواره اما خون پاک او باعث ویرانیِ کاخ طاغوته قیمتیه گریه برا علی اصغر قطره های اشکی که درّ و یاغوته ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الگوی حیا،معدن سخا اسطوره ی وفا رباب زندگی که هیچ،پاش بیفته من جونمم میدم برا رباب بودی همیشه ای بی‌بی عزیزتر از مادر برام کرامتی کن بهم بگو اربعین امسال کربلام زوجة الاربابی شریکة الزینب قهرمان کرببلایی ای بانو الگوی حیا و قداستی بی‌بی صد چو مریم پیش تو میزنه زانو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/89466 .👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ذکری همتای ذکر شریف علی نیست شک نکن هیچکسی هم ردیف علی نیست چونکه رزق همه شیعه ها با علیه خونه هامون بغیر از مضیف علی نیست نگاهی کنه حتی کافر مومن میشه که لب تر کنه غیر ممکن ، ممکن میشه دعایی کنه درد عالم درمون میشه با یک یاعلی مشکلامون آسون میشه هرکس بی علی دم از محشر میزنه محشر دست حسرتو بر سر میزنه زاهد عمرشو عبادت کرده ولی امضای قبولیشو حیدر میزنه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دشمن از عزتش تا قیامت میسوزه از شکوه مقام ولایت میسوزه اونکه تو دنبال حق علی نیست روز محشر تو آتیش حسرت میسوزه به اندازه ای لطف حیدر بی اندازه ست هزار سال داره میگذره باز عشقش تازه ست من از بچگی مرتضی رو باور کردم جوونیمو نذر نگاه حیدر کردم ولله دوای هر دردی حیدره تنها درمون دلسردی حیدره هرکس آزاده باشه اینو می‌دونه اصل و پایه جوونمردی حیدره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سبک موج پرچم به فرمان ام البنینه https://eitaa.com/emame3vom/89468 .👇
. السلام علیک یا اباالحسن یا علی بن محمد الهادی ای که باشد دو جهان یکسره در پناه تو چرخش دور فلک بسته به یک نگاه تو قبله ی ستاره ها سایه ی روی ماه تو صد چو خورشید بوَد دیده به نور راه تو بارگاه تو بهشتی است که دل را برده آن بهشتی که دل از مردم دنیا برده ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ جلوه ی حسن تو آیینه ای از کرامت است نام تو محور هر عبادت و هدایت است همه ی زیارت جامعه ات معرفت است دین من مهر تو و مذهبم این محبت است ای که حق در همه جا نقش و نشان تو زده حیف شد زهر جفا شعله به جان تو زده ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ دل و جان عاشقان پر زده در هوای تو همه ی فرشته ها زائر سامرای تو چشم اهل آسمان گریه کنان برای تو کعبه گردیده سیه پوش غم و عزای تو سبب قتل تو گر زهر بنی عباس است قاتل جان تو داغ لاله ها و یاس است ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ آسمان پیش قدوم تو به خاک افتاده ز چه رو نقش زمین این گل پاک افتاده جمع گل ها همه با سینه ی چاک افتاده جمعی از فرشته با حال هلاک افتاده سامرا ناله کند ز ناله ها و آه تو گل من چه بوده در کل جهان گناه تو ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ از تو امّید هدایت به دو دنیا داریم تا که آن زیارت جامعه ات را داریم جامی از معرفت خالق اعلی داریم حمدُ لِلَّه که چنین صاحب و مولا داریم شکر بی حد که به لب نام تو داریم همه رخصتی تا به رهت جان بسپاریم همه ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ ذکر ما نغمه ی اسم اعظم اطهر تو هر چه جان است فدای قدم اطهر تو سرمه ی دیده غبار حرم اطهر تو چه مقدس بود این سوز غم اطهر تو ما به راه حرم سامره جان می بازیم به تولای تو بر اهل جهان می نازیم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ دل به هر سو نرود ، بر گذر فاطمه ایم شیعه ی سوز دعای سحر فاطمه ایم قطره ی اشک غم چشم تر فاطمه ایم منتظر بهر قدوم پسر فاطمه ایم با علی بن جوادیم و سرِِ پیمانیم همره سید علی خامنه ای می مانیم ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ تسلیت برای علیه السلام ✍ .
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شاه بی همتا حسین مولانا   لیلی لیلا حسین مولانا  پادشاهی در عالم لاهوت دلبر دلها حسین مولانا ای خفته در مزار سر از خاک کن برون احوال چاکران تو بعد از تو درهم است از دجله و فرات گذر کن به ملک پارس با اکبرت که حاصل اولاد آدم است نوای هر شب خدای مکتب به خاک کویت نهاده ام لب دلیل مطلب به جلوه یا رب خدای گودال حسین زینب ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای بهاران رخ حسین مولانا مرد یزدان رخ حسین مولانا در شب خلقت کشته عالم را جذبه آن رخ حسین مولانا ای با غریبه های جهان آشنا حسین ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین مارا به زیر تیغ خودت قتل عام کن پرودگار مردم کرببلا حسین شهید معصوم ز آب محروم امام بر حق ام کلثوم صدای عشاق میان حلقوم خدای گودال حسین مظلوم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زینت منبر عقیله زینب جلوه ی داور عقیله زینب صوت مولا در جسمی زنانه ثانیه حیدر عقیله زینب لحن کلام و تیغ خطابش مورب است ساقیه خیمه پیش جنابش مودب است قربان شاعری ک ز جانش چنین سرود زینب همان علیست به زینب ملقب است زن دلیره نگو اسیره تو غل و زنجیر یه پا امیره چه بی نظیره غرش شیره خطه ی شامش تکرار غدیره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/89471 👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام قبله ی عالم روزی سالم غم شیرین توعه خوشیِ احوالم السلام آخر رویام همه ی دنیام گره میخوره به تو عاقبت حرفام شیرین زبانِ عشق چشانده به خود غمت مارا کشانده است به خون ابروی خمت صد مرده زنده شد ز مسیحای نام تو صد کشته داده ذکر جنون پرور دمت دلبر ودلداره نازنین یاره کشته ی نگات یه پا میثم‌تماره پناه بیچاره همه چی داره آواراه ی غمت یوسف بازاره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام شعر مکتوبم به تو مجذوبم من همین که برا تو گریه کنم خوبم السلام نوحه و ماتم اسوه ی حاتم پا بزار رو چشم من فرش قدم هاتم نشر شعائر است و عزا در خفا نشد عالم بمرد و حق عزایت ادا نشد از جای جای کرب بلا عشق دیده ایم خواهر به لحظه ای ز برادر جدا نشد نون تو رو خوردم از غمت مردم لذت بهشتو من تو حرمت بردم ماه شب تاره خیر الاذکاره تو قیامته امام حسین همه کاره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/89473 👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یا بقیه الله ، از دیده میباری ،امشب اشک خون با پای برهنه ، جدت را کشیدند ، از خانه بیرون سر بی عمامه بی عبا میبردنش در کوچه ها (وا هادیا وا هادیا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یا بقیه الله ، میکشی هر دم از ، سوز سینه آه آقا رو جا دادن ، در خان الصعالیک ، آجرک الله ای بر سرم خاک عزا شاه کجا ویرانه ها (وا هادیا وا هادیا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نیمه شب آمد با ، ناسزا دشمن زد ، آتش به جانت بشکند دستی که ، در صحن خانه زد ، بر گریبانت شرم از رخ آقا نکرد پیراهنش را پاره کرد (وا هادیا وا هادیا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بزم می و مستی ، رفته ولی با خود ، خواهر نبرده پیش چشم خواهر ، چوب خیزران بر ، دندان نخورده طشت طلا بود و یزید در هلهله زینب رسید (وا زینبا وا زینبا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خان الصعالیک. [ نُص ْ ص َ ] ( اِخ ) موضعی بس ناخوش در سرمن رای ( سامره ) است. در زمان متوکل عباسی بر اثر سعایت عبداﷲبن محمد والی مدینه ، ابوالحسن علی النقی امام شیعیان در مصاحبت یحیی بن هرثمة از مدینه بسامره فرستاده شد، و او را در خان الصعالیک فرودآوردند. ( از حبیب السیر ج 2 چ کتابخانه خیام ص 96 ). https://eitaa.com/emame3vom/89475 👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آخ چه زهری و چه قدر مسمومی به غریبی آخرش محکومی متن مقتل میگه ای آقاجان چقدر مظلومی مظلومی مظلومی مظلومی مظلومی توی کوچه ها تو هم افتادی روزی صد دفه آقا جون دادی تو به فکر دشمنت هم بودی کسی فکر تو نبود یا هادی یا هادی یا هادی یا هادی تو و این بزم شراب ... یا الله چطوری دلش اومد این دنیا زیر لب همش میگفتی آقا چی کشیده جدِ ما واویلا واویلا واویلا واویلا تو دیگه تنت نموندش عریان زیر دست و پا نبودی بی جان ولی با گریه همش می گفتی ای غریب کربلا یا عطشان یا عطشان یاعطشان یاعطشان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/89477 👇
. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ میخونم این دم ‌ آخر برس به داد من مادر به تن ندارم جونی میسوزه از پا تا سر زهر جفا اثر کرده دارم میرم از این دنیا تو لحظه های آخر هم فقط میگم بیا زهرا مادرم بیا دریابم مادرم تشنه ی آبم (غریب امام هادی) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو کوچه راهمو بستن منم کشونده دشمن شبیه حیدر بودم بین یه مشت اهریمن روی زمین می افتادم دستام ولی نبود بسته می بردنم مثل حیدر با زور ولیکن آهسته همسرم بویی نبرده همسرم کتک‌ نخورده (غریب امام هادی) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ به یاد ظهر عاشورام ترک ترک شده لبهام شبیه جدم من هم بزم شراب و دید چشمام من با پای خودم رفتم اما حسین با سر رفته من خواهرم‌ نبود اما زینب با چشم‌ تر رفته میزده بر لب و دندان میزده جلوی طفلان (غریب امام هادی) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/89479 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام هادی علیه السلام شعر: حسین بیدگلی با نوای: امیر برومند دم به دم ضربانم، نام حضرت هادی گشته ورد زبانم، نام حضرت هادی بوده خط امانم، نام حضرت هادی ای حصن حصینم، مولا ای باب نجات دنیا ای کهف الوَری، یا هادی ای درمون دردای ما بی سامونمو تویی سامون من غرق دردمو تویی درمون من یه گوشه نکات، دوای دردمه ایشالا آقا، به فدای تو بشه جون من یا امیری، یا هادی __ سامرای تو آقا، از بهشت با صفا تر چهارمین علی هستی، مثل ساقی کوثر ای حقیقت عظمی، ای تو شافع محشر ای شور مناجات من ای روح عبادات من کعبه ی دلم سامرّاس ای قبله ی حاجات من توو صحن و سرا، ی ِ تو زانو زدم این بارم آقا، به شما روو زدم برای شفا، ی ِ همه نوکرا با مژه آقا، همه ی  صحنتو جارو زدم یا امیری، یا هادی 🎤 .
. ۱۴۰۲ واسه نفس گرفتن _تا خیمه برنگشته کمتر بهش بخندین _سنی ازش گذشته ماه حرامه.... رهاش کن؛  مگه نمی‌دونی امامه؟ ماه حرامه.... حسین زیر دست و پای ِ ازدحامه..... وقت اذونه همه بمونن ولی شمر نمونه .... وقت اذونه هرچی که خواهر تو میکشه از اونه.... ____ بی یار و بی پناهی _ ای سرپناه زینب تکیه زدی به نیزه _ ای تکیه گاه زینب کجای کاری خیمه قیامته حسبن... خبر نداری..... کجای کاری نبودی شمر ُ از تو خیمه در بیاری ..... بمیره زینب چجوری پیرهنت رو پس بگیره زینب؟ بمیره زینب انقده رو نزن به شمر....که دیره زینب _ این زندگی نمیاد _ دیگه به کار زینب جا مونده توی گودال  _ دار و ندار زینب چاره نمونده یه جای سالم رو تنت؛ آره نمونده چاره نمونده حتی برات یه پیرهنه پاره نمونده این همه شر شد چرا دعای زینب تو بی اثر شد این همه شر شد تو دست و پا زدی و شمر کلافه تر شد __کارگاه میرزامحمود بهجت (ره) به قلم : محمد مهدی حاجی پور 👇
Shab1_Shahadat_Hazrat_Roghayeh1402 (9).mp3
9.05M
| ماه حرامه رهاش کن بانوای|کربلایی مصطفی مروانی دوشنبه ۳۰ مرداد مـاه ۱۴۰۲
امام حسین ع
#شور | ماه حرامه رهاش کن بانوای|کربلایی مصطفی مروانی دوشنبه ۳۰ مرداد مـاه ۱۴۰۲ #سبک_ماه_حرامه
👆 ‍ علیه السلام امشب دوباره عالم ، شور عزا گرفته قلبم هوای رفتن ، تا سامرا گرفته شدم هوایی به عشقت شدم گدای سامرایی هادی مایی اسم تو  علیه  و مشکل گشایی شهید مسموم سلام هادی الامم امام مظلوم غریب محروم   یه عمریه بی گناه تو بودی محکوم امام هادی ، غریب آقام ۲ امام هادی تبعیدی غریبه ، در بین پادگانی دور از وطن اسیرِ ، غم های بیکرانی یه عمری غربت کشیدی به شونه هات بار مصیبت یه عمری محنت بودی تو با بچه هات بین اسارت غم بی امونه مادر داره  برا تو  روضه میخونه غم بی امونه کندن قبرتو جلو چشات تو خونه امام هادی ، غریب آقام ۲ امام هادی وقتی گریز روضت ، میشه مدینه و شام دیگه امون نمیده ، بارونه تند اشکام غم بی امونه کشوندن تا بزم می تو رو‌شبونه روضه بمونه بردنت ،  دس بسته ،  از توی خونه روضه همینه زنت که سیلی نخورد  ، ولی مدینه روضه همینه مدینه شکسته شد بازو و سینه مادرم ای وای ، مادر نیمه جون من ، مادرم ای وای   تو بزم میگسارا ، رفتی برات بمیرم حالا میخوام برای ، زینب زبون بگیرم بزم شرابو زن و دخترای بسته به طنابو بزم شرابو عقیله  و طعنه های بی حساب و چه بی امون زد با حرص رولبِ حسین با خیزرون زد چه بی امون زد به ناموس مرتضا  زخم زبون زد فکر حرم کن نگفتم کنیزی رو روضه رو جم  کن فکر حرم کن می گفت عمه فکری واسه معجرم  کن . https://eitaa.com/emame3vom/89484
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بابای شیعه، گریه ی صبح و مساء بس است در سینه ی تو، آتش ِصبر و رضا بس است از خون ِچشم تو شده رنگین تمام دشت همواره درد و غصه ی بی انتها بس است گم گشته ایم، راه رسیدن به تو کجاست تا خیمه ات نبودن یک رهنما بس است قلب تو را شکسته گناهان شیعیان دیگر مقابل تو همیشه خطا بس است وقت عزای جدّ تو هادیست العجل عمری بدون تو شده برپا عزا بس است حقّش نبود خان ِصَعالیک سامرا هر روز و شب به جدّ تو ظلم و جفا بس است از دشمنان همیشه اهانت شنیده است بر هادی الائمه چنین ناسزا بس است او را عدو پیاده به بزم شراب برد صدها شکنجه دیده ولیّ خدا بس است بر شاه دین که باده تعارف نمی کنند بر جدّ تو جسارت یک بی حیا بس است در مجلس شراب دلش رفته سمت شام دائم گریز مجلس شام بلا بس است گفت ای یزید: عمه ی ما محتضر شده با خیزران زدن جلوی بچّه ها بس است علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ✍ ............ . شهادت امام هادی طایری دلخسته دور از آشیانم یاحسین وقف تو گردیده این اشک روانم یاحسین بسکه سوزد از غم تو قلب و جانم یاحسین این دم آخر شده ورد زبانم یاحسین تا نفس دارم برایت روضه خوانم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین ً دورم از شهر و وطن نه بین صحرا مثل تو بی کس و تنها شدم اما نه تنها مثل تو سوزم از زهر و کشم روی زمین پا مثل تو آب هست اما ننوشم جرعه ای تا مثل تو بر لب آید تشنه لب این نیمه جانم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین بارها قبر تو را کردند ویران سوختم یاد حتک حرمتت باسُم اسبان سوختم زایرت کشتند و من چون شمع سوزان سوختم یاد اول زائری که شد پریشان سوختم شاهدم این گریه های بی امانم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین ناسزا گفتند بر زهرا شنیدم سوختم مثل درب سوخته ناله کشیدم سوختم همچو زهرا از جوانی دل بریدم سوختم من که سیلی خوردن مادر ندیدم سوختم تو که دیدی چه کشیدی من ندانم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین زاده پیغمبر و نیمه شب و بزم شراب آیه تطهیر و ذکر یارب و بزم شراب شد دوباره تازه داغ زینب و بزم شراب یاد آن طشت زر و چوب و لب و بزم شراب قاتلم شد روضه های عمه جانم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین آرزو می کرد جان می داد زینب وای من در برِ نامحرمان اِستاد زینب وای من خیزران بالا که رفت افتاد زینب وای من چوب بر لب خورد و زد فریاد زینب وای من کاش می بستند دست و دیدگانم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین ✍ شاعر: .......... . کس نیست در این شهر مرا یار خدایا جز خون دل و آه شرر بار خدایا گه گوشه زندان و گهی خان سئالیک جایم شده جای گل و گلزار خدایا فرزند علیم که به من ارث رسیده مظلومیت حیدر کرار خدایا با چاه علی درد دلش گفت ولی من با ماه کنم درد دل اظهار خدایا چون ماه فقط دید چه دیدم من مظلوم از خصم در آن نیمه شب تار خدایا بردند مرا بزم می و شرم نکردند از فاطمه و احمد مختار خدایا می گفت که من شعر بخوانم زبرایش میکرد براین گفته اش اصرار خدایا از شرم ؛نگاهم به زمین دوخته بودم اشکم زبصر ریخت به رخسار خدایا صحبت شده از بزم می و باز دلم سوخت بر زینب و بر عترت اطهار خدایا من مردم و غم نیست چها دیده ام اما دخت علی و مجلس اغیار خدایا زینب که ندیده است کسی سایه او را میرفت در آن بزم به ناچار خدایا نامحرم و زینب امان از دل عباس خجلت زده شد باز علمدار خدایا ای کاش نمیدید دگر عمه زارم آن چوب جفا و لب دربار خدایا این چوب به لب میزد و بیچاره رقیه حق داشت زند لطمه به رخسار خدایا شاعر: ✍ ............ دوستان بر من تنها زوفا گریه کنید به غم نور دل ابن رضا گریه کنید مادرم فاطمه امروز عزادار من است یاری فاطمه گیرید عزا گریه کنید به تسلی دل زار و غمین پسرم پای تابوت به صد شور و نوا گریه کنید حضرت هادیِ تان را به غریبی کشتند به غریبی من امروز شما گریه کنید پاره پاره شد از آن زهر دل پر دردم به دل پاره ام از زهر جفا گریه کنید زهر دادند ولی تشنه نکشتند مرا همه بر تشنه لبِ کرببلا گریه کنید چون شنیدید که در بزم شرابم بردند به غم عمه مظلومه ما گریه کنید زینب زار کجا مجلس اغیار کجا به پریشانی ناموس خدا گریه کنید به نگاهی که زخجلت به روی خواهر بست سر ببریده شاه شهدا گریه کنید یاد آن قاری قرآن که لبش پر خون شد یاد آن چوب و لب و طشت طلا گریه کنید جای آنانکه به هم جام تعارف کردند جای آن قهقهه و هلهله ها گریه کنید یاد طفلان یتیمی که کتک می خوردند جرمشان جمله همین بود چرا گریه کنید شاعر: .
. بیا مهدی جان دلم آتیشه می سوزم از زهر جفا بیا خونخواهم دارم جون میدم توی غربت سامرا منم مظلومم چون شاه غدیر شدم عمری توی خونَم اسیر دیگه راحت شدم از غصه ها بیا زیر تابوتمو بگیر ای وای کشیدم محنت یارب اِنْتَقِم ای وای شنیدم تهمت یارب اِنْتَقِم ای وای امون از غربت یارب اِنْتَقِم اللهم عجل لولیک الفرج... 🌸🌸🌸🌸🌸 نبودی مهدی جلوی مردم دویدم توی کوچه ها چه جور می بردند با کلّی تحقیر شنیدم دائم ناسزا به من وقتی تو کوچه شد جفا دلم رفت بازار شام بلا یه مشته مست ملعون توی شام جسارت می کردند به عمه ها ای وای دیدن سرها رو روی نیزه ها ای وای شنیدن دائم سَبّ ِمرتضی ای وای می رقصیدند زنان بی حیا اللهم عجل لولیک الفرج... 🌸🌸🌸🌸🌸 نبودی مهدی تو بزم باده کشیدم من خیلی عذاب به من با خنده جسارت کردن تعارف می کردن شراب درسته دیدم داغ بی امون ولی اینجا ندیدم خیزرون نبودن اینجا نوامیس من نشد لب و دندونی غرق خون ای وای رقیّه لبهای پاره رو دید ای وای گریبانش رو عمّه ام درید ای وای شده گیسوی سکینه سپید اللهم عجل لولیک الفرج... علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ .👇
اللهم عجل لولیک الفرج (123).mp3
4.34M
اللهم عجل لولیک الفرج
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو آن نوری که فَهمی ابتدا و انتهایت را نمی‌‌فهمد، چنان‌که هیچ کس ذاتِ خدایت را گِل ما موم شد در دست‌هایت لحظه‌ی خِلقت همان دَم که عطا کردند خاکِ سامرایت را چراغِ راه می‌خواهم، سری از سجده‌ات بردار قیامی کن ببینم روی مصباح‌ُالهُدایت را صراط‌َالمستقیم از دور نورِ سایه‌ات را دید میان نقشه‌اش انداخت نقشِ ردّ پایت را تویی که می‌شنیدی از سکوتِ سنگ، آهش را کسی نشنید کوهِ بغضْ‌ بر دوشِ صدایت را تو را بُردند از غربت به غربت، این چه تبعیدی‌ست؟ عوض کردند شکلِ ظاهرِ ماتم‌سرایت را به زَعم دشمنان، درّندگان هم دشمنت بودند قفس دیدی، در آغوشت کشیدی دوست‌هایت را گواهی می‌دهد چشمانِ خیسِ آیه‌ی تطهیر به بزم روضه‌‌های شام، وا کردند پایت را از این غربت سفر کردی به عرش چادری خاکی همان چادر که برپا کرد در جنّت عزایت را به اجدادِ غریبت اقتدا کن، "فَابکِ لِلمَظلوم" بخوان با مادرِ خود روضه‌های کربلایت را .................... . / ـ (ع) سامرا گردیده معراج شهادت اي خدا جان دهد در غربتش مرد عبادت ای خدا شد در این شهر جفا دردِ او آخر دوا ناله ی ارض و سما یا غریب سامرا(۲) یــا ـ حضرت هادی(۳) غريبِ سامرا زهر دشمن بر وجود بی قرارش می چکد لخته‌هاي خون ز دست نوجوانش می چکد در كنارِ جسمِ او شد گُلش در گفتگو اي پدر قربان تو با حسن حرفي بگو(۲) یــا ـ حضرت هادی(۳) غريبِ سامرا سامرا شد کربلا از این شراره ای خدا ماه خون افتاده آغوشِ ستاره اي خدا لحظه‌هاي آخر است حال مولا ديگر است بي تو يا ابن الجواد خاك ماتم بر سر است(۲) یــا ـ حضرت هادی(۳) غريبِ سامرا شاعر: 🔊 سبک 👇 https://emam8.com/upload/sabks/96/12/39622_13961228161431_1858986.mp3 ................ . واحد صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم باصفایِ حضرت هادی ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم کند شود یا زیارت صحن و سرایِ حضرتِ هادی اگر به سامره ام اوفتد گذر سر و جان را کنم نثار به گنبد نمایِ حضرت هادی دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشفایِ حضرت هادی مرا رضایتِ ابن الرضا خوش است که دانم بوَد رضایِ خدا در رضایِ حضرت هادی به زور خوانده به بزم شراب حجت حق را نکرد شرم و حیا از خدایِ حضرت هادی گهی به بزم شراب و گهی به مجلسِ دشمن چگونه اشک نریزم برای حضرت هادی چگونه اشک نریزند دوستان به عزایش که گشته فاطمه صاحب عزایِ حضرت هادی غریب و بی کس و تنها شهید گشته چو جدش زمین سامره شد کربلای حضرت هادی سیاه پوش کن ای آسمان ملائک خود را که شد خموش صدای دعای حضرت هادی ____________ یارب از زهرِ جفا سوخت زپا تا به سرم شعله با ناله برآید همه دم از جگرم جز تو ای خالقِ دادازر کسی نیست گواه که چه آورده جفای متوکّل به سرم می دوانید پیاده ز پیِ خویش مرا گرد ره ریخت بسی بر رخ همچون قمرم آن شبی را که مرا خواند سوی بزم شراب گشت از شدّت غم، مرگ عیان در نظرم خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب شرم ننمود در آن لحظه زجدّ و پدرم زهر نوشیدم و راحت شدم از عمر ولی ریخته خاکِ یتیمی به عذارِ پسرم با که این ظلم بگویم که به زندان بلا قبر من کند عدو پیشِ دو چشمان ترم شاعر: 🔊 سبک👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/12/49208_13971214142343_3704056.mp3 .
. در زمان حکومت متوکل عباسی، زنی ادعا کرد که حضرت زینب(سلام الله علیها) است! متوکل به او گفت : ♦️تو زن جوانی هستی و از زمان حضرت رسول اکرم(ص) سالیانی گذشته است.  آن زن گفت : ♦️حضرت رسول اکرم(ص) دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم. اما اکنون احتیاج مرا واداشت که خود را به مردم معرفی کنم. در این هنگام؛ متوکل عباسی پسران ابی طالب(ع) و فرزندان عباس بن عبدالمطلب و قریش را خواست و با آنان مشورت کرد. آنان گفتند : در فلان تاریخ، زینب کبری(س) دختر حضرت فاطمه(س) وفات یافته است. ولی آن زن به می گفت : ♦️روايت دروغى است که از خودشان ساخته‌اند! من از نظر مردم پنهان بوده‌ام و كسى از مرگ و زندگى من اطلاعی نداشته است. متوکل به آنان گفت : ♦️غير از اين روايت دليل ديگرى داريد كه اين زن را مغلوب كنيد؟ آنان گفتند : خیر! متوکل گفت : من از جدم عباس بيزار باشم اگر او را مانع از ادعايش شوم مگر با دليل! آنان گفتند : ♦️ابن الرضا[امام هادى(ع)] را احضار كن تا شايد او دليل ديگرى غير از اين روايت داشته باشد. متوکل شخصی را پى امام هادی(ع) فرستاد و جريان آن زن را برايش نقل كرد. امام هادی(ع) فرمود : ♦️دروغ مى‌گويد! حضرت زينب(س) در فلان ماه و فلان روز از دنيا رفته است. متوکل گفت : اينها نيز همين روايت را نقل كردند ولى من قسم ياد كرده‌ام كه مانع ادعايش نشوم مگر با دليل! امام(ع) فرمود : ♦️چيز مهمى نيست! دليلى بياورم كه او را ملزم نمايد و ديگران نيز بپذيرند. متوکل گفت : آن دلیل چیست؟ امام(ع) فرمود : ♦️گوشت فرزندان فاطمه(س) بر درندگان حرام است، او را وارد گودال درندگان كن اگر از فرزندان فاطمه(س) باشد درندگان با او كارى ندارند. متوکل رو به زن کرد و گفت : چه می گویی؟ زن گفت : ♦️او قصد کشتن من را دارد و قبول نکرد! امام هادی(ع) فرمود : ♦️اينجا از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسين(ع) زيادند،هر كدام را مايلى پيش درندگان بفرست. در اين هنگام، رنگ از چهره همه حضار پريد. سپس برخی از مبغضین امام هادی(ع) به متوکل گفتند : ♦️او مى‌خواهد ديگرى را با حيله به چنگ درندگان اندازد! چرا خودش نمی رود؟ متوكل نيز با اين پيشنهاد اظهار تمايل كرد، چون ميل داشت بدين وسيله امام هادی(ع) از بين برود، بى‌آنكه او در خونش دخالت كرده باشد. پس متوکل خطاب به امام هادی(ع) گفت : ♦️ای ابالحسن(ع)! چرا خودتان نمی رويد؟ امام هادی(ع) فرمود : ♦️اگر شما مايل باشيد، مي روم! متوکل گفت : این کار را انجام دهید. در این هنگام نردبانی آوردند و راه وارد شدن به محل شیران که تعدادشان شش عدد بود، گشودند و امام هادی(ع) پایین رفت. ♦️هنگامی گه امام هادی(ع) داخل شد، ميان شيرها نشست، آنها اطراف امام(ع) را گرفتند و دست‌هاى خود را روى زمين پهن كرده و سر بر روى دست خويش نهادند. امام(ع) دست بر سر يكايك آنها كشيد و به هر كدام اشاره مى‌نمود كه فاصله بگيرد و كنار برود. و شيرها به جانبى كه امام(ع) دستور داده بود رفتند و در مقابل امام(ع) ايستادند. در این هنگام وزیر متوکل به متوکل گفت : ♦️اين كار بر ضرر تو است، بگو قبل از اينكه جريان منتشر گردد از آنجا خارج شود. متوکل سراسیمه گفت : ♦️ما نظر بدى در باره شما نداشتيم، منظورمان اين بود كه فرمايش شما ثابت شود اكنون خوب است بالا بيائيد. ♦️امام(ع) از جاى حركت كرد و نزديك نردبان آمد و شيرها اطرافش را گرفتند و خود را به لباسهاى ايشان مي ماليدند. همين كه پاى بر اولين پله نردبان گذاشت اشاره كرد برگرديد و همه رفتند و ايشان بالا آمد و فرمود : ♦️هر كسى مدعى است فرزند فاطمه(س) است، ميان اين درنده‌ها برود. متوکل به آن زن گفت : پایین برو! آن زن شروع به التماس نموده و گفت : ♦️به خاطر خدا به من رحم کنید! من به دروغ گفتم! من دختر فلان كس هستم و شدت از فقر و تنگدستى اين ادعا را كردم. سپس متوکل دستور داد که آن زن را در ميان درندگان ( ها) بیاندازند که در این هنگام با درخواست مادر متوکل، آن زن را بخشیدند.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، ص۱۴۹، ح۳۵ .