eitaa logo
امام محله ستایشگر
178 دنبال‌کننده
205 عکس
215 ویدیو
109 فایل
هنر یك شیوة بیان است. یك شیوة ادا كردن است. تنها این شیوة بیان از هر تبیین دیگر رساتر،‌ دقیق‌تر، نافذتر و ماندگارتر است. امام خامنه ای جهت ارتباط با ادمین کانال با آیدی زیر در ارتباط باشید 🆔 @Karim6
مشاهده در ایتا
دانلود
صولت عباس اهل عالم هنر ار خصلت عباس من است عشق در سایه شخصیت عباس من است منم آن یار امین حامی دین ام بنین هر چه دارم همه از دولت عباس من است همسرم شیر خدا و پسرانم همه شیر شیر مردان وله از صولت عباس من است در شب چاردهم، ماه که پر نورتر است عکسی از نیم رخ صورت عباس من است هنر آن نیست که لب تشنه بمیری به کویر هنر آن است که در طینت عباس من است تشنه لب داخل دریا شد و عطشان برگشت این همان قطره ای از همت عباس من است غیرت الله علی بی بدل است، اما گفت بدل غیرت من غیرت عباس من است نه فقط یثرب و شامات و نه ایران و عراق کرده کاری همه جا صخبت عباس من است هر کسی را نتوان باب الحوائج گفتن به حقیقت قسم این شهرت عباس من است کوه ها شد متحیر به ثبات قدمش سروها در عجب از قامت عباس من است جثه اش گر چه ز شمشیر جفا کوچک شد این بزرگی است، که از عزت عباس من است قدرت آن نیست به یک حمله سپاهی بکشی قدرت لم یزلی قدرت عباس من است یا علی گفت و امان نامه ز دشمن نگرفت دین فروشی بری از ساخت عباس من است هی نگویید چرا ام بنین پیر شده سبب حالت من حالت عباس من است دستهای پسرم گشته قلم در لب آب صفحه سینه پر از محنت عباس من است این شنیدم زده فریاد، غریبم مولا غصه قلب حسین غربت عباس من است شاعر: ولی الله کلامی زنجانی 👇👇👇 @rasaa1
السلام علیک یا ساقی العطاشا مرحوم مجلسی در بحار نوشته:"وَ لَمَّا رَأَی الْعَبَّاسُ وَحْدَةَ أخِیهِ الْحُسَیْنِ‌(علیه السلام)" وقتی دید برادر تنها شده دیگه کسی نمونده،اصحاب همه رفتند.بنی هاشم همه شهید شدند.علی اکبر رفته قاسم رفته.عون و جعفر رفتندبرادراشو فرستاده گفته برید جلو چشمم شهید بشید.اومد مقابل امام حسین ایستاد.صدا زد:"یَا أخِی! هَلْ مِنْ رُخْصَةٍ؟ "مولای من اجازه میدی برم میدان جونم رو فدات کنم؟ «ولایت پذیری اینه.یه عمری مشق رزم کرده بود.یه عمری به خودش وعده داده بود،گفته بود میرم مقابل این لشگر می ایستم،جونم رو فدای امامم می کنم.» تا اومد اجازه خواست.مجلسی نوشته:"فَبَکَى الْحُسَیْنُ‌(علیه السلام) بُکَاءً شَدِیداً"آقا شروع کرد های های گریه کردن ثُمَّ قَالَ:"أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی."تو پرچمدار منی.تو‌ علمدارمنی"و اِذا مَضَیتَ تفرَّقَ عسگری"اگه تو بری لشکرم از هم می پاشه.لشکری برام نمونده.عباس تو برای من یه ملتی.تو برای من یه لشگری اگه تو بری شیرازه ی خیمه های من از هم می پاشه.ستون خیمه های من پایین میاد. عباس صدا زد:"یا أخی قَدْ ضَاقَ صَدْرِی..." سینه م سنگینی می کنه."وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَیَاةِ"دیگه از زندگی خسته شدم."وَ أُریدَ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ"ميخوام از اين منافقین خونخواهى کنم. آقا امام حسین به جای اینکه بفرماد برو میدان،برو‌ رجز بخون. ماموریت رو برای عباس یه چیز دیگه تعیین کرد"فَقالَ الْحُسَین فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِیلًا مِنَ الْمَاءِ."یه ذره آب برای بچه‌ها بیار.هر چی شما بگید معطل نکرد. نوشته:"فَذَهَبَ  العَباس"عباس رفت مقابل لشگرایستاد شروع کرد موعظه کردن"وَ وَعَظَهُم و حَذَّرَهُم"موعظه کرد. اونا رو از آخرت و بلاش تحذیر داد."وَلم یَنفَعَهُم"فایده ای نداشت "خَرَجَ اِلی اَخیه،فَاَخبَره"اومد مقابل برادرش ایستاد. به آقا گزارش داد،این جورگفتم،فایده ای نداشت. همچین که داشت با امام حسین حرف میزد؛"فَسَمِعَ الاَطْفال،یُنادونَ العَطش،العَطش"این صدای بچه ها به گوشش می رسید؛"فَرَکِبَ فَرِسَه"سوار بر اسب شد. آخرین نگاه ها رو به مولا انداخت.. آخرین بار به خیمه رباب نگاه کرد.نمیدونم علی اصغر رو دید یا نه... "فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ"سوار بر اسب شد و نیزه رو برداشت" وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ"مشک رو برداشت و سمت فرات رفت."فَأَحَاطَ بِهِ أَربَعَةُ آلَافِِ مِمَّن كَانُوُا مُوَكِّلِينَ بِالفُرَاتِ"چهار هزار نفرمحاصره ش کردند."وَ رَمَوهُ بِالنَّبالِِ."اول تير بارانش  کردند."َفَکَشَفَهُم"لشکر رو شکافت."وَ قَتَلَ مِنهُم عَلَى مَا رُوِيَ ثَمَانِينَ رَجُلاً حَتَّى دَخَلَ المَاءَ."بر اساس روایت هشتاد ملعون رو به جهنم فرستاد و وارد شریعه شد."فَلَمَّا أَرَادَ أَن يَشرِبَ غُرفَةََ مِن المَاءِ"همچین که یه مشت آب بالا آورد؛"ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَينِ وَ أَهلِ بَيتِهِ فَرَمَى المَاءَ" یادش افتاد هم آقا تشنه هست هم بچه ها تشنه اند آب رو روی آب ریخت"وَ مَلَأَ القُربَةَ"مشک رو پر کرد.."وَ حَمَلَهَا عَلَى كِتفِهِ الأَيمَنِ وَ تَوَجَّهَ نَحوَ الخِيمَه "مشک رو روی کتف راستش انداخت.به سمت خیمه ها برگشت... "فَقَطَعُوُا عَليَه‏ الطَرِيقَ وَ أَحَاطُوُا بِهِ مِن كُلِّ جَانِبِِ "راهش رو بستند.عباس رو از هر طرف محاصره کردند... ساعتی بعد دور برادرت رو گرفتند.حسینت داخل قتلگاه افتاده بودجلو می رفتند،عقب می آمدند.گفتند بذار بترسونیمش " فَحَارَبَهُم حَتَّى ضَرَبَهُ نَوفِلُ الأَزرَقُ عَلَى يَدِه اليُمنَى فَقَطَعَهَا"دست راستش قطع شد... "فَحَمَلَ القُربَةَ عَلَى كِتفِهِ الأَيسَرِ "مشک رو به شانه چپش انداخت."فَضَرَبَهُ نُوفِلُ فَقَطَعَ يَدَهُ اليُسرَى مِن الزَندِ"دست چپ جدا شد...سریع مشک را به دندان گرفت... "فحَمل القِربةَ بأسنانِهِ.."اگه دست ندارم مشک پر آب دارم" فجاءَهُ سَهْمٌ فأصاب القِربَةَ" تیرآمد به مشک خورد."و أُريقَ ماؤُها" آب روی زمین ریخت.فَوَقَفَ العباس متحیِّراََ"یه وقت نفس خلقت در سینه حبس شد.همه جا ساکت شد.وقتی آب روی زمین ریخت عباس با تحیر ایستاد."ثُمَّ جَاءَهُ سَهمُ آخَرُ فَأَصَابَ صَدرَهُ"تير آمد به سينه مباركش خورد. اینقدر تیر سریع آمد دست نداشت."فَانقَلَبَ عَن فَرَسِه"بدون دست از بالای اسب به زمین افتاد..تیری که به سینه اش خورد چه شد؟!"وَ صَاحَ إِلَى أَخِيِه الحُسَينِ أَدرِكنِي" فقط فرياد زد: ادركنى.بیا به فریادم برس... حسین آمد بالا سرش".فَلَمَّا أَتَاهُ رَآهُ صَرِيعَاً فَبَكَى."وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است شروع کرد گریه کردن... ادامه..................... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
"و قال الحسين علیه السلام الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي."امام حسين فرمود:کمرم شكست.بیچاره شدم...  اومد بالای سرش سعی کرد این بدن رو جمع کنه عباس صدا زد:"یا أَخی! ماتُریدُ مِنّی..."حسینم میخوای با من چه کار کنی؟ یه وقت من رو به خیمه ها نبری... همه بگید یا حسین یاحسین یاحسین... 👇👇👇 @rasaa1
33134-attachment-Shab09Moharram1401[02].mp3
13.75M
روضه حضرت عباس علیه السلام میثم مطیعی
السّلام ای بدن بی‌سر گرما دیده  السّلام ای سر مجروح کلیسا دیده  با چه وضعی، ته گودال کشاندند تو را  ما شنیدیم ولی زینب‌کبری دیده  باد گرمی وزید در گودال  شمر آمد، پرید در گودال  به‌روی سینه‌ی حسین نشست  خنجرش را کشید در گودال  پنجه در گیسوی حسین انداخت  مادرش را ندید در گودال  خنجرش را گذاشت بر حنجر  شور محشر دمید در گودال  بین گودال دست‌وپا می‌زد  مادر خویش را صدا می‌زد  غرق خون و غریب و لب‌تشنه  آه! بی‌حال، دست‌وپا می‌زد  روی جسم‌اش، برو بیایی بود  شاه؛ پامال، دست‌وپا می‌زد ــــــــــــــــــ سلام من به حسین و به کربلای حسین  تمام عالم امکان، شود فدای حسین  میان این‌همه فریاد و شور آزادی  طنین فکنده در عالم فقط صدای حسین  نفس ببین به شروع دعای استسقا  گرفت بارش رحمت ز ربّنای حسین  خدا به پنجه‌ی مشکل‌گشای اصغر داد  تمام سلطنت خویش در ازای حسین  خدا رفیع نموده‌ست آن لوایی که  منقّش است به «یا صاحب ‌اللّوای حسین»  حسین؛ پشت‌سر مادر است در محشر  و هرکه اهل بهشت است در قفای حسین  به رغم سکّه‌ی اصحاب‌کهف، معتبر است  هنوز در همه‌جا، سکّه‌ی بلای حسین  سلام من به حسین و به کربلای حسین  سلام من به علمدار باوفای حسین 👇👇👇 @rasaa1
30566-attachment-@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_11_MOHARRAM_1401.mp3
4.04M
روضه امام حسین علیه السلام محمود کریمی
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ نموده واست ديگه برادري، نه آب آوري نه جُون و عابسي، نه عون و اكبري الهي بميرم براي تو غريبِ كربلا نبينم حسينم تنها بموني بينِ دشمنا تكيه نزن آقا به نيزه ها به نيزها به نيزه ها اِذنم بدي برات ميشم فدا ميشم فدا ميشم فدا واسه وداع اومدي سوي حرم آه برادرم آخه بايد چه جور از تو دل بِبُرم مي دوني چي اومد اين دم آخري به روز من برا چي برادر از من ميخواي تو كهنه پيرُهن خوب ميشناسي آقا اين لشكر و اين لشكر و اين لشكر و خواهر بشه فدات تنها نرو تنها نرو تنها نرو داغ برادر از تنم تاب و توان برد رفتي حصار خيمه را باد خزان برد بغض علي را داشت هر كس رفت گودال پيري عصا و آن يكي تير و كمان برد پيراهني كه يادگارِ مادرت بود هر چند ديگر پاره بود آن ساربان برد اي كاش قاتل خنجرش را تيز مي كرد خواهر بميرد كشتنت خيلي زمان برد در آن شلوغي ها نفهميدم حسينم خولي سرت را بُرد آيا يا سَنان بُرد گودال پيرم كرد جانِ خواهر! اما جانِ مرا بزم شراب و خيزران برد *چند بار ابي عبدالله با زينب وداع كرد، چند بار زينب رو ديد و آرام كرد، اما وقتي اراده ي ميدان رفتن داره ديد زينب آرام و قرار نداره، خيمه ها رو بهم ريخته از بس گريه ميكنه، يه بار موقع ميدان رفتن از مركب پياده شد، نگاه كرد ديد نازدانه اش خودش رو انداخته زير پاي مركب، بابا تا از مركب پياده نشي نميذارم بري، يادمه وقتي خبر شهادت مسلم رو آوُردن، دخترش حميده رو چطور روي زانو گذاشتي، چطور دست نوازش به سرش كشيدي، منم بايد روي زانوت بذاري، دستِ يتيمي به سرم بكشي، دختر رو آرام كرد، دوباره قصد ميدان رفتن داره ديد زينب آرام نميشه، خواهرم چرا اينطور گريه ميكني؟ گفت:عزيزِ دلم! دست ولايت روي سينه ام گذاشتي آرومم كردي، اما الان يه لحظه يادم اومد امشب داري ميري، يه زنِ تنها اين همه زن و بچه، توي اين بيابون ها، اگه بهونه ي بابا بگيرن چي جوابشون رو بدم؟ چه جوري بچه هات رو آرام كنم؟ دوباره داره ميره ميدان، ديد دوباره زينب بهم ريخته، خواهرم! چرا دوباره گريه ميكني؟ گفت: داداش! از خدا پنهان نيست، از تو هم پنهان نيست، تو داري ميري من مي ترسم، هر چي دور و برم رو نگاه ميكنم جز تو پناهي نمي بينم، تو هم ميخواي بري... ای حسین، ای حسین، اي حسين! 👇👇👇 @rasaa1
37240-attachment-3887932_128kb.mp3
12.09M
روضه امام حسین علیه السلام مهدی سلحشور
السلام علیک یا بقیه الله ..آجرک الله خداوندی که لیلای حسین است خودش هرجوره شیدای حسین است زگریه پاک کردم چشم خود را چرا آخه به روی چشم من جای حسین است اگر هرشب به هیئت می روم من دلیل آن به فرمای حسین است به جای خوب ها من را سوا کرد خدایی عشق معنای حسین است ملالی نیست دنیا دوستم من اگر دنیام دنیای حسین است گناه از شهر رفت و نور آمد خدا رو شکر غوغای حسین است چرا بیمارها نومید باشند امید ما مداوای حسین است حسین جان حسین جان خوشم با آفتاب کربلایش گلستان بین صحرای حسین است برات اربعینم را بگیرید آخه علاج کار امضای حسین است شب آخر است امشب شب آخر من و تو چه قیامتی‌ست اینجا شده محشرِ من و تو برویم در بیابان بکَنیم هرچه خار است نگران بچه ها شد دلِ مضطرِ من و تو تو ببین رباب و لیلا همه عزم جنگ کردند صفِ این زنانِ بی کس شده لشکرِ من و تو علی اکبر امشب آمد پی دست بوسی من به عبا رسیده فردا تنِ اکبرِ من و تو تو نگو زِ غارتِ من که نگویم از لباست به خدا که قلبِ زهرا زده پرپر من و تو *داره شمشیرش رو تیز میکنه .. همینطور که داشت شمیشیر تیز میکرد صدا میزد یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ .. یه وقت دید پرده خیمه باز شد خواهرش سراسیمه دامن کشان خودش رو رسوند به ابی عبدالله .. حسین جان مگه میخوان فردا تو رو بکشن ؟!! .. عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة هست .. هنوز باور نمیکنه .. تو رو میخوان بکشن ..؟! بعد حضرت شرح داد دونه ذونه جدم کجا رفت ؟ بابام علی کجا رفت .. دونه دونه گفت یه وقت فرمود اگه فردا من مرغ قنطاره باشم بالاترین نقطۀ این سرزمینم برم منو میگیرن و میکشن .. روایت داره چنان با سیلی به صورتش زد غش کرد افتاد .. دستاش رو گرفت یکی یکی بوسید گفت من از تو خواهشی دارم میشه فردا به این لشکر بگی به جای تو سر از تن من جدا کنن .. من طاقت ندارم .. تو نگو زِ غارتِ من که نگویم از لباست به خدا که قلبِ زهرا زده پرپر من و تو طرفی به تازیانه طرفی به تیغ و نیزه همه میزنن زخمی روی پیکرِ من و تو هلال ابن نافع میگه دیدم حضرت از خیمه اومد بیرون دورِ خیمه و یکم فاصله دار از خیمه ها رفت .. میگه ترسیدم دست به شمشیر آهسته مواظب بودم نامردی از پشت نزنه حضرت رو دیدم هی میشینه رو زمین پا میشه .. یه وقت صدا زد کیه دنبالِ من؟.. زود صدا زدم غلامت هلال ابن نافع ترسیدم به شما زخمی بزنن محافظت وار اومدم دنبالِ شما .. آقاجان چه کار میکنی تو این بیابان؟ فرمود فردا شب بچه های من آواره میشن .. دارم دونه دونه خارهارو جمع میکنم .. ــــــــــــــــــ خورشیدِ صبح فردا بالا نیاید ای کاش وقت جدایی از هم، بر ما نیاید ای کاش یک لحظه هم نباشی در دردسر میافتم دلشوره ام زیاد است، فردا نیاید ای کاش بگذار تا بمانم خیره به چشم نازت قرآن بخوان برایم با صوتِ دلنوازت گفتی که در نمازم باشم به یادت اما خیلی مرا دعا کن امشب سرِ نمازت کرده غمت دلم را هر لحظه سخت تهدید خیلی دلم سر شب با گریه هات لرزید طاقت نداشتم خب، آتش به سینه ام زد خاری که پشت خیمه، دست تو را خراشید ای وای اگر بسوزی، در التهاب باشی لب تشنه باشی اما محروم از آب باشی خواهر بمیرد اما این صحنه را نبیند از درد زخم هایت در پیچ و تاب باشی 👇👇👇 @rasaa1
30440-attachment-HajMansoorArzi_Moharam1400_10.mp3
3.59M
روضه امام حسین علیه السلام حاج منصور ارضی
مرثیه شام غریبان.pdf
406.4K
▪️ مرثیه‌های مکتوب ▪️ 📓 متن مرثیه‌های محرم ✔️ مرثیه وداع امام حسین(ع) 🏴تو کعبه‌ای و من هم، دور تو در طوافم 🏴تو یار و مقتدایم، تو ذکر و تو دعایم 🏴تو مشعر و منایم، تو زمزم و صفایم 🏴گویم به چشم خونبار، حسین خدانگهدار 📎 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک اشعار مرثیه وداع و. شام غریبان شعر اول.mp3
5.86M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه وداع و شام غریبان شعر دوم.mp3
2.99M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه وداع و شام غریبان شعر سوم.mp3
3.34M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه اباعبدالله(ع)-۱۱.mp3
8.18M
🔲 مرثیه‌خوانی 🔲 🔊صوت مرثیه‌های محرم 🏴 مرثیه امام حسین(ع) 📌استاد حجة الاسلام و المسلمین واضحی‌آشتیانی حرم مطهر امام حسین(ع)-۱۴۰۳ 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1124650937.mp3
3.3M
«إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون» | یآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً.. | «آجرک الله یا بقیة الله »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه روز عاشورا.pdf
527.8K
▪️ مرثیه‌های مکتوب ▪️ 📓 متن مرثیه‌های محرم ✔️ مرثیه روز عاشورا 🏴به این حرارتِ در سینه‌ها قسم آقا 🏴غم تو در دل ما کربلا به پا کرده 🏴تمام خلق به فردای حشر گریانند 🏴به جز هرآنکه برای تو گریه‌ها کرده 📎 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه روز عاشورا امام حسین علیه‌السلام شعر اول.mp3
3.15M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه روز عاشورا امام حسین علیه‌السلام شعر دوم.mp3
1.26M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظهر تاسوعا مقام علیه‌السلام با بیان حجت الاسلام والمسلمین دکتر گودرزی مسجد امام حسین علیه‌السلام _والفجر ۱۴۰۳/۴/۲۵ کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
ابن ابی حمزه (رهبر این گروه واقفه) به هشتمین امام (علیه‌السّلام) گفت: «از پدران شما روایت است که کار غسل و کفن و نماز امام معصوم را جز امام معصوم انجام نمی‌دهد، اگر شما امام پس از پدرت حضرت کاظم (علیه‌السّلام) هستی، چرا بر پیکر او نماز نخواندی؟ حضرت در پاسخ این مرد فرمودند: «آیا حضرت حسین (علیه‌السّلام) از نظر شما امام راستین نیست؟ علی بن ابی حمزة بطائنی گفت: «چرا! » فرمود: پس چه کسی بر او نماز خواند؟ پاسخ داد: «حضرت سجاد (علیه‌السّلام)»، حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «امام سجاد (علیه‌السّلام) کجا بود؟ او که در زندان دژخیم اموی عبیدالله زندانی بود.» پاسخ داد: «آن حضرت در پرتو اعجاز و قدرت ویژه امامت از زندان خارج شد و به کربلا آمد و پس از انجام امور بی‌آنکه زندانبانان بدانند، بازگشت.» حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «اگر این کار بر امام سجاد (علیه‌السّلام) که آن روزها در زندان و اسارت بود ممکن باشد، پس چرا به امام راستین دیگری که در زندان و اسارت هم نبود، ممکن نباشد که از مدینه به بغداد بشتابد و بر پیکر مطهر پدر نماز بخواند و آنگاه به مدینه باز گردد؟» __________ السلام علیک یا اباعبدالله.... السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ____________ باباطاهر: به قبرستان گذر کردم کم وبیش بدیدم قبر دولتمند و درویش نه درویش بیکفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش ________ «کفن» بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت از بسكه پيكرش شده پامال اسبها يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت ▪️چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا مثل یه همچین روزی... وقتی بنی اسد اومدند کربلا، نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند... اما بدن عزیز زهرا حسین، روی زمین کربلا... میخواستند بدن ها رو دفن کنند اما بدنها رو نمی شناختند... آخه سر در بدن ندارند متحیر ایستادند... یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد بنی اسد بیاید کفن با خود بیارید.. مگر خبر ندارید حسین کفن ندارد... بنی اسد من این بدن ها رو خوب می شناسم... این بدن بی سر بدن بابای غریبم حسینه... این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره... این بدن قاسمه... اون بدنی که کنار شط فرات دست هاش رو جدا کردند... بدن عمو جانم عباسه... بنی اسد برید یه قطعه بوریا بیارید.. مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود