eitaa logo
امام محله ستایشگر
178 دنبال‌کننده
205 عکس
215 ویدیو
109 فایل
هنر یك شیوة بیان است. یك شیوة ادا كردن است. تنها این شیوة بیان از هر تبیین دیگر رساتر،‌ دقیق‌تر، نافذتر و ماندگارتر است. امام خامنه ای جهت ارتباط با ادمین کانال با آیدی زیر در ارتباط باشید 🆔 @Karim6
مشاهده در ایتا
دانلود
37240-attachment-3887932_128kb.mp3
12.09M
روضه امام حسین علیه السلام مهدی سلحشور
السلام علیک یا بقیه الله ..آجرک الله خداوندی که لیلای حسین است خودش هرجوره شیدای حسین است زگریه پاک کردم چشم خود را چرا آخه به روی چشم من جای حسین است اگر هرشب به هیئت می روم من دلیل آن به فرمای حسین است به جای خوب ها من را سوا کرد خدایی عشق معنای حسین است ملالی نیست دنیا دوستم من اگر دنیام دنیای حسین است گناه از شهر رفت و نور آمد خدا رو شکر غوغای حسین است چرا بیمارها نومید باشند امید ما مداوای حسین است حسین جان حسین جان خوشم با آفتاب کربلایش گلستان بین صحرای حسین است برات اربعینم را بگیرید آخه علاج کار امضای حسین است شب آخر است امشب شب آخر من و تو چه قیامتی‌ست اینجا شده محشرِ من و تو برویم در بیابان بکَنیم هرچه خار است نگران بچه ها شد دلِ مضطرِ من و تو تو ببین رباب و لیلا همه عزم جنگ کردند صفِ این زنانِ بی کس شده لشکرِ من و تو علی اکبر امشب آمد پی دست بوسی من به عبا رسیده فردا تنِ اکبرِ من و تو تو نگو زِ غارتِ من که نگویم از لباست به خدا که قلبِ زهرا زده پرپر من و تو *داره شمشیرش رو تیز میکنه .. همینطور که داشت شمیشیر تیز میکرد صدا میزد یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ .. یه وقت دید پرده خیمه باز شد خواهرش سراسیمه دامن کشان خودش رو رسوند به ابی عبدالله .. حسین جان مگه میخوان فردا تو رو بکشن ؟!! .. عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة هست .. هنوز باور نمیکنه .. تو رو میخوان بکشن ..؟! بعد حضرت شرح داد دونه ذونه جدم کجا رفت ؟ بابام علی کجا رفت .. دونه دونه گفت یه وقت فرمود اگه فردا من مرغ قنطاره باشم بالاترین نقطۀ این سرزمینم برم منو میگیرن و میکشن .. روایت داره چنان با سیلی به صورتش زد غش کرد افتاد .. دستاش رو گرفت یکی یکی بوسید گفت من از تو خواهشی دارم میشه فردا به این لشکر بگی به جای تو سر از تن من جدا کنن .. من طاقت ندارم .. تو نگو زِ غارتِ من که نگویم از لباست به خدا که قلبِ زهرا زده پرپر من و تو طرفی به تازیانه طرفی به تیغ و نیزه همه میزنن زخمی روی پیکرِ من و تو هلال ابن نافع میگه دیدم حضرت از خیمه اومد بیرون دورِ خیمه و یکم فاصله دار از خیمه ها رفت .. میگه ترسیدم دست به شمشیر آهسته مواظب بودم نامردی از پشت نزنه حضرت رو دیدم هی میشینه رو زمین پا میشه .. یه وقت صدا زد کیه دنبالِ من؟.. زود صدا زدم غلامت هلال ابن نافع ترسیدم به شما زخمی بزنن محافظت وار اومدم دنبالِ شما .. آقاجان چه کار میکنی تو این بیابان؟ فرمود فردا شب بچه های من آواره میشن .. دارم دونه دونه خارهارو جمع میکنم .. ــــــــــــــــــ خورشیدِ صبح فردا بالا نیاید ای کاش وقت جدایی از هم، بر ما نیاید ای کاش یک لحظه هم نباشی در دردسر میافتم دلشوره ام زیاد است، فردا نیاید ای کاش بگذار تا بمانم خیره به چشم نازت قرآن بخوان برایم با صوتِ دلنوازت گفتی که در نمازم باشم به یادت اما خیلی مرا دعا کن امشب سرِ نمازت کرده غمت دلم را هر لحظه سخت تهدید خیلی دلم سر شب با گریه هات لرزید طاقت نداشتم خب، آتش به سینه ام زد خاری که پشت خیمه، دست تو را خراشید ای وای اگر بسوزی، در التهاب باشی لب تشنه باشی اما محروم از آب باشی خواهر بمیرد اما این صحنه را نبیند از درد زخم هایت در پیچ و تاب باشی 👇👇👇 @rasaa1
30440-attachment-HajMansoorArzi_Moharam1400_10.mp3
3.59M
روضه امام حسین علیه السلام حاج منصور ارضی
مرثیه شام غریبان.pdf
406.4K
▪️ مرثیه‌های مکتوب ▪️ 📓 متن مرثیه‌های محرم ✔️ مرثیه وداع امام حسین(ع) 🏴تو کعبه‌ای و من هم، دور تو در طوافم 🏴تو یار و مقتدایم، تو ذکر و تو دعایم 🏴تو مشعر و منایم، تو زمزم و صفایم 🏴گویم به چشم خونبار، حسین خدانگهدار 📎 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک اشعار مرثیه وداع و. شام غریبان شعر اول.mp3
5.86M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه وداع و شام غریبان شعر دوم.mp3
2.99M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه وداع و شام غریبان شعر سوم.mp3
3.34M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه اباعبدالله(ع)-۱۱.mp3
8.18M
🔲 مرثیه‌خوانی 🔲 🔊صوت مرثیه‌های محرم 🏴 مرثیه امام حسین(ع) 📌استاد حجة الاسلام و المسلمین واضحی‌آشتیانی حرم مطهر امام حسین(ع)-۱۴۰۳ 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1124650937.mp3
3.3M
«إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون» | یآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً.. | «آجرک الله یا بقیة الله »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه روز عاشورا.pdf
527.8K
▪️ مرثیه‌های مکتوب ▪️ 📓 متن مرثیه‌های محرم ✔️ مرثیه روز عاشورا 🏴به این حرارتِ در سینه‌ها قسم آقا 🏴غم تو در دل ما کربلا به پا کرده 🏴تمام خلق به فردای حشر گریانند 🏴به جز هرآنکه برای تو گریه‌ها کرده 📎 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه روز عاشورا امام حسین علیه‌السلام شعر اول.mp3
3.15M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه روز عاشورا امام حسین علیه‌السلام شعر دوم.mp3
1.26M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظهر تاسوعا مقام علیه‌السلام با بیان حجت الاسلام والمسلمین دکتر گودرزی مسجد امام حسین علیه‌السلام _والفجر ۱۴۰۳/۴/۲۵ کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
ابن ابی حمزه (رهبر این گروه واقفه) به هشتمین امام (علیه‌السّلام) گفت: «از پدران شما روایت است که کار غسل و کفن و نماز امام معصوم را جز امام معصوم انجام نمی‌دهد، اگر شما امام پس از پدرت حضرت کاظم (علیه‌السّلام) هستی، چرا بر پیکر او نماز نخواندی؟ حضرت در پاسخ این مرد فرمودند: «آیا حضرت حسین (علیه‌السّلام) از نظر شما امام راستین نیست؟ علی بن ابی حمزة بطائنی گفت: «چرا! » فرمود: پس چه کسی بر او نماز خواند؟ پاسخ داد: «حضرت سجاد (علیه‌السّلام)»، حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «امام سجاد (علیه‌السّلام) کجا بود؟ او که در زندان دژخیم اموی عبیدالله زندانی بود.» پاسخ داد: «آن حضرت در پرتو اعجاز و قدرت ویژه امامت از زندان خارج شد و به کربلا آمد و پس از انجام امور بی‌آنکه زندانبانان بدانند، بازگشت.» حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «اگر این کار بر امام سجاد (علیه‌السّلام) که آن روزها در زندان و اسارت بود ممکن باشد، پس چرا به امام راستین دیگری که در زندان و اسارت هم نبود، ممکن نباشد که از مدینه به بغداد بشتابد و بر پیکر مطهر پدر نماز بخواند و آنگاه به مدینه باز گردد؟» __________ السلام علیک یا اباعبدالله.... السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ____________ باباطاهر: به قبرستان گذر کردم کم وبیش بدیدم قبر دولتمند و درویش نه درویش بیکفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش ________ «کفن» بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت از بسكه پيكرش شده پامال اسبها يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت ▪️چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا مثل یه همچین روزی... وقتی بنی اسد اومدند کربلا، نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند... اما بدن عزیز زهرا حسین، روی زمین کربلا... میخواستند بدن ها رو دفن کنند اما بدنها رو نمی شناختند... آخه سر در بدن ندارند متحیر ایستادند... یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد بنی اسد بیاید کفن با خود بیارید.. مگر خبر ندارید حسین کفن ندارد... بنی اسد من این بدن ها رو خوب می شناسم... این بدن بی سر بدن بابای غریبم حسینه... این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره... این بدن قاسمه... اون بدنی که کنار شط فرات دست هاش رو جدا کردند... بدن عمو جانم عباسه... بنی اسد برید یه قطعه بوریا بیارید.. مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی با صدای حاج اقای کجوری(چون شیر به شکار آمد وقت کارزآر آمد ،به به چه ابوالفضلی بر شط فرات آمد) ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا تورو تاب میدم مثلا به تو آب میدم مداحی جانسوز حاج محمدرضا بذری برای حضرت علی اصغر علیه السلام علیه السلام
(بعدش با بسم الله الرحمن الرحیم دعای ندبه را شروع می کنی )وهرقسمت که خواستی این گریز که هر قسمت روضه رو خواستین بخونید 👇 این الطالب بدم المقتول بکربلا... صاحب عزا کجایی، کی می شود بیایی در صبح آشنایی، ای جلوه خدایی در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت ای منتقم کجایی، گویم سرت سلامت یا امام زمان من نمیدونم کدوم مصیبت کربلا بیشتر دل شما رو می سوزونه ... اون چه مصیبتیه که در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایید؛ شب و روز در مصیبت جد غریبم حسین گریه می کنم، اگه اشک چشمام تمام بشه خون گریه می کنم... وقتی از امام سجاد(ع) سوال شد در کجای حادثه کربلا بیشتر به شما سخت گذشت، سه بار فرمود؛ الشام الشام الشام. امان از مصیبت اسارت عمه جان شما زینب... آه بمیرم، برای اون لحظه ای که امام حسین از اسب بر زمین افتاد... تا اون نامردها دیدند دیگه کار آقا تمومه، دیگه توان نداره، هلهله کردند... به سمت خیمه های اباعبدالله هجوم بردند... این زنان و کودکان بی پناه سر به بیابونها گذاشتند... امان از مصیبت اسارت اهل حرم... امان از تازیانه ... امان از زخم زبان و دشنام... ای حسین... حسین آرام جانم حسین روح و روانم دگر طاقت ندارم حسین بی تو نمانم حسین بی تو چه سازم.... منظر دلهای ماست کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین تشنه گه کربلا مهر و مدد زد به عشق جنت اعلای دل صحن و سرای حسین ملک سلیمان بود در نظرش بی بها هر که گدایی کند پیش گدای حسین بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی گفتند که جمعه می رسی از راه عمرم در این قرار به سر شد نیامدی ای یادگار علی و نور چشم فاطمه ای آخرین ذخیره طاها نیامدی یا صاحب الزمان... آی مردم ... صبح جمعه همه با یه امیدی اومدید و امام زمان و صدا می زنید... خدا امید هیچ بنده ای رو نا امید نکنه... اما بمیرم برای اون آقایی که کنار نهر علقمه امیدش نا امید شد... یا ابالفضل... به اهل حرم قول داده بود آب بیاره... مشک رو پر از آب کرد سوار بر مرکب به سوی خیام حرکت کرد... از روبرو کسی جرئت نداشت بیاد، نانجیبی از پشت درختان حمله کرد و با یک ضربه شمشیر دست راست قمر بنی هاشم رو قطع کرد... مشک رو به دست چپ داد... هنوز امید داشت... دست چپ رو هم قطع کردند... خم شد و مشک را به دندان گرفت ... هنوز در دل امید داشت... اما ناگهان تیری آمد و بر مشک نشست و آبها بروی زمین ریخت... آه امید آقا ابالفضل نا امید شد... از حرکت ایستاد(انگار بدون آب دیگه نمیخواد به خیمه ها برگرده)... تیر دیگری بر چشم قمر بنی هاشم نشست... یه نامردی با عمود آهنین چنان بر فرق ابالفضل زد.... یا امام زمان عموی شما دست در بدن نداره... از بالای اسب با صورت بر زمین افتاد... اینجا بود که صدای ناله ابالفضل بلند شد... «یا اخا ادرک اخاک» ای حسین برادرت را دریاب... حسین خودش رو بالای سر برادر رساند... صدا زد داداش؛ پاشو بریم به خیمه نذار که دشمن به ما بخنده داداش؛ آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت صدا زد حسین قسم ات میدم تا من جان در بدن دارم منو به خیمه نبری... آخه من به سکینه قول داده بودم آب برم ولی نشد ای حسین صل الله علیک یا اباعبدلله
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت_زینب شعله افتاد به جانم دم دروازه شام تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام رفت از دست امانم دم دروازه شام بود در سینه فغانم دم دروازه شام پیش چشمان من و قافله‌ای یاس کبود رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود شهر آذین شده بود و همه می‌خندیدند خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند بی علمداری من را همگان می‌دیدند بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من لطف تو بود قراری به دل مضطر من دیدی ای سایه‌ی سر بی تو گرفتار شدم؟ راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟ وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟ راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟ من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم هم‌رهی با شبث و شمر و سنان شد دردم از در و بام نظرها همه جا با ما بود اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود چه قدر سنگ به دستان و به دامن‌ها بود هدف سنگ‌زنان قافله‌ای تنها بود بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم در همه شهر من غم‌زده را چرخاندند خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند لات و الوات مرا خارجی‌ام می‌خواندند ناسزا گفته و از پیش مرا می‌راندند ماجرا سخت‌تر از هر چه شنیدی بوده گله‌ام از گــذر قوم یهــودی بوده سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟ سختی طعنه‌ی اغیار کجا؟ بزم شراب؟ خنده‌ی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟ منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟ مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت نصیر_حسنی