🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️
#شب نهم محرم
#روضه حضرت عباس(ع)
گریز حضرت علی اصغر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️خدایا شرح غم خواندن چه سخت است
♦️ز داغ لاله افسردن چه سخت است
♦️اگر تیری درون چشم باشد
♦️نمیدانی زمین خوردن چه سخت است
♦️نمیدانی که با دست بریده
♦️ز پشت اسب افتادن چه سخت است
♦️نمیدانی که با چشمان خونین
♦️جمال فاطمه دیدن چه سخت است
♦️کنار علقمه با مشک خالی
ببین شرمنده گردیدن چه سخت است
⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل شب نهم محرمه آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته اید انشاالله به آبروی آقا اباالفضل حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی رد نمی کند شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند عزاداران کسانی بودند دربین من شما که در سالهای قبل در این ایام شب تاسوعا برای آقا اباالفضل عزاداری می کردند اما جایشان خالیست روحشان از این مجلس ومحفل فیض ببرند حالا دلت اماده شد بریم کربلا برات روضه حضرت عباس بخونم همه اموات فیض ببرند در روز عاشور
وقتی که اصحاب اباعبدالله.. از - جوانان بنی هاشم شهید شده بودن عباس آمد خدمت اباعبدالله.برادرم سینه ام تنگ شده.از زندگی سیر شده ام اذن میدان به من بده تا از دشمنان خونخواهی کنم.اباعبدالله ابتدا اجازه نداد به عباس که به میدان رود ولی صدای العطش بچه ها بلند بود.صدای ناله ی کودکان بلند شد.فرمود: عباسم برو مقداری آب برای این بچه ها فراهم کن.عباس سوار بر اسب عازم شد.میسر نشد آب فراهم کند.برگشت قضیه رو به اباعبدالله گفت.باز صدای العطش بچه ها بلند شدبار دیگر عباس سوار بر اسب عازم میدان شد.مشک بر دست دارد.عده ای از این دشمنان رو به درک واصل کردتا.به شط فرات رسید.کفی از آب رو به لب های خشکیده ی خود نزدیک کرد.پس از آن همه عملیات ها هوای گرم کربلا-زمین سوزان کربلا-لب خشکیده بود.آب رو به دهان نزدیک آورد.ولی به یادلب تشنه بچه ها به یاد حسین که لب ها تشنه است.عباس تو آب بنوشی و اهل خیام تشنه باشند.آب رو بر شط فرات ریخت.برگشت مشک پر از آب کرد.عمر سعد صدا زد
اگر عباس مشک را به خیمه ها برساند-حسین قطره ای آب بنوشد دیگر اثری از ما باقی نخواهد گذاشت.ظالمی پشت یکی از نخل ها پنهان شده بود.حمله ور شد دست ابالفضل رو جدا کرد.عباس مشک را به دست دیگر گرفت.ظالمی دست دیگر عباس رو جدا کرد.عباس مشک رو به دندان گرفت.هنوز امید داشت که مشک رو به خیمه ها برساند.وقتی امید عباس به یأس مبدل شد که تیری به مشک اصابت کرد.مشک بر زمین افتاد.و آب فرو ریخت.دیگر عباس چگونه به خیمه ها برگردد.عمودی بر فرق مبارک عباس فرود آمد که عباس بر زمین افتاد.صدا زد اخا ادرک اخاک العباس.برادرم.عباس رو دریاب.حسین خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه علی اصغر امام حسین انشاالله همه اموات فیض ببرند
ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت.
اومد در مقابل دشمن ایستاد.
علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد.
صدا زد..
ای نانجیبها..
شما با من سر جنگ دارید..
اگه به من حسین رحم نمیکنید..
این طفل شش ماهه که کاری نکرده.
یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید.
ببینید.
اگه بهش آب بدید میمیره.
اگه آب هم ندید میمیره
اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون بیایدببرید علی اصغرو سیرابش کنید.
دشمن داره نگاه میکنه.میگن
خیلی ها به گریه افتادن.
ابی عبدالله داره حرف میزنه.
شاید اینها دلشون بسوزه.
یکدفعه دیدند.
حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد.خدا لعنت کنه تورا حرمله
مادرهای که درگوشه ای از این مجلش نشسته ای
نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه.
اگه بچه شش ماه دارین.
الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه.
فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد. دید تیر سه شعبه.
گوش تا گوش علی رو دریده.
علی اصغر روی دستها بابا جان داد
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️
#روضه حضرت عباس (ع)
شب نهم محرم
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️خدا كند كه كسي تير اينچنين نخورد
♦️بدون دست به يك لشگرِ لعين نخورد
♦️سه شعبه تا كه رها شد نشستم و گفتم
♦️خدا كند كه به آن چشم ِ نازنين نخورد
♦️بدونِ دستْ كسي كه تنش پُر از تير است
♦️خدا كند ز بلندي فقط زمين نخورد
♦️كنار ِ پيكرت افتاده استخوانِ سرت
♦️خدا كند كه كسي گُرز ِ آهنين نخورد
♦️به رويِ دست زدم تا كه دادمت از دست
♦️بدونِ تو كه كسي آب بعد از اين نخورد
⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب نهم محرم شب تاسوعای حسینی است امشب دیگه کسی آرام نباشه روضه اباالفضله
بریم در خانه اباالفضل، همون اباالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم ..درسته کربلا دستاشو قطع کردند اما دست عالمی را گرفته
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی امشب اومدی تو مجلس اباالفضل دامن مادر اباالفضل بگیر
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
یاد شهدا امام شهدا روح رئیس جمهور محترم وهمراهان اموات جمع حاضر فیض ببرند حالا دلها آمده شد برات روضه اباالفضل بخونم همه اسیران خاک فیض ببرند
⬅️آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر.. دید برادر دست دربدن ندارد.. تیر به چشم برادر اصابت کرده... فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد ..
عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
🔻وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم
🔻وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
نشد که قطزه ابی برای او ببرم
🔻اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشاالله هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر..
🔸صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
🔸سلام من را برسان نزد مادر پیرم
🔸بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
🔸غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر
حسین آرام جانم ..حسین روح وروانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️
۱۴۰۳/۳/۱۳
نوحه حضرت عباس ع
سبک حاج ناظم
سقای دشت کربلا. اباالفضل
دستش شده ازتن جدااباالفضل
امیدخیمه ها. شده فرقش دوتا
برتشنه گان قلبش کباب است
شرمنده ی طفل. رباب است
واویلتا آه وواویلا۴بار
در علقمه سقا زپا فتاده
برزانوی زهرا سرش نهاده
برلبش زمزمه یااماه فاطمه
کای مادر محزون وخسته
خوش آمدی پهلوشکسته
واویلتا
کنار سقایش حسین رسیده
ازداغ او رنگ از رخش پریده
علم شدسرنگون علمدارغرق خون
حسین زغم قامت خمیده
بوسیده دستان بریده
واویلتا
سقا نمی آید حرم واویلا
اهل حرم چشم انتظارسقا
نشدآب میسر بلب تشنه اصغر
گویدسکینه کوعمویم
تنها امید و آرزویم
واویلتا
(عبدالحسین محبی)
مرثیه حضرت ابالفضل(ع).pdf
443.2K
▪️ مرثیههای مکتوب ▪️
📓 متن مرثیههای محرم
✔️ مرثیه حضرت ابالفضل(ع)
🏴تو کیستی لب تشنه جام بلایی
🏴فرمانده کل قوای کربلایی
🏴سقایی و سردار مقطوع الیدینی
🏴باب العطا، باب الکرم، باب الحسینی
📎#مرثیه_محرم
📎#مرثیههای_مکتوب
📎#مرثیه_حضرت_ابالفضل_ع
📎#فن_رثاء
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه شب نهم حضرت ابالفضل علیه السلام شعر اول.mp3
4.44M
🎙سبکهای آوایی🎙
🔹شعر مرثیه محرم
📎#نغمه_خوانی
📎 #سبکهای_مرثیه
📎 #شعر_مرثیه
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه شب نهم حضرت ابالفضل علیه السلام شعر دوم.mp3
2.8M
🎙سبکهای آوایی🎙
🔹شعر مرثیه محرم
📎#نغمه_خوانی
📎 #سبکهای_مرثیه
📎 #شعر_مرثیه
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه شب نهم حضرت ابالفضل علیه السلام شعر سوم اوج.mp3
1.13M
🎙سبکهای آوایی🎙
🔹شعر مرثیه محرم
📎#نغمه_خوانی
📎 #سبکهای_مرثیه
📎 #شعر_مرثیه
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنه ای دردناک از زخمی شدن نوزاد فلسیطنی 😭💔💔
#غزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین نوحه خوانی و لحظه آسمانی شدن زنده یاد فخر الذاکرین علی اصغر شیرپور روز هشتم محرم ۱۴۴۵ ، ساری
29.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوربین مخفی / روضه بی ریا گوشه خیابون
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة،
وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة،
مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ
حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی
وَ مَنْ لَمْ يَأتِكُمْ هَلَكَ
هر کی نیومد ضرر کرد
ما تا قیامت پای علمت میمونیم آقا!
قیامتم ما رو از چشمت نینداز
فرمود جلوتر از گریهکنام وارد بهشت نمیشم
به به
چه مدالی به ما میدند
ما قراره کنار سعید بن عبدلله حَنَفی
قراره در معیت حسین بریم
اونا تیرش رو خوردند
ما فقط گریهاش رو کردیم،
مگه نفرمود گریه کن ما کسیه که
وَصَلَ فَاطِمَةَ
هم از مادرم صله میگیره
هم متصل به مادرم میشه
وقتی مهلت گرفت
صدای طبل و دهل راه افتاد
اومد کنار خیمه داداش
دید اباعبدالله هم داره اشعاری رو زمزمه میکنه
اُف بر تو باد روزگار
یا دَهرُ اُفّ ٍ لَک َ مِن خَلیلِ...
شمیشرش رو داشت تمیز میکرد
یه لحظه متوجه نشد زینب آمده
گفت داداش اینا چیه داری زیر لب میخونی
هَذَا كَلَامُ مَنْ أَیْقَنَ بِالْقَتْلِ
این زبون قال کسیه که میدونه میکشنش،
فرمود آره خواهرم
این همونجاییه که منو از تو جدا میکنند
همین امشب گفت
لَيتَ المَوتَ أعدَمَنِي الحَياةَ!
کاش اصلا من به دنیا نمیاومدم
هنوز که چیزی ندیدی...
بعد اینجا سه تا کار کرده،
دل حسین رو به هم ریخت خواهر
اولین کاری که کرد
شروع کرد با سیلی به صورتش زدن
دومین کاری که کرد
گریبانش رو پاره کرد
سومی کاری که کرد
دیدند زینب با صورت به زمین خورد
الله اکبر
ابیعبدلله بلافاصله آب ریخت رو صورت خواهر،
به هوشش آورد،
آرومش کرد
این مال اول شب بود
آخرای شبم اومد دوباره تو خیمهی زینب، اما دید زینب تو خیمه داره راه میره
یه قنداقه بغل گرفته هی مینشینه و بلند میشه
هی میگه إصْبِر یَابنَ أخي
خواهرم چه میکنی
فرمود رباب خسته شده اونقد بچه رو تکون داده حریفش نشده، گفتم برم رباب رو کمک کنم،
خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله مدنی رو،
اینجا میگفت آدم باید جان بده ، جاداره
صدا زد داداش بیا ببین چجوری زبان خشکش رو دور لباش میچرخونه
یعنی میخواد بگه
من لالایی نمیخوام آب میخوام
هان...
یه چیزی بگم تا حالا نشنیدی
اولین باری که حسین زبون بچهاش رو تو کام خودش گذاشت مال امشبه
خواهرم بده این بچه رو
دید زبونش رو حسین گذاشت تو دهان علی اصغر
دیگه تا فردا ظهر کسی ندید این بچه زبونش رو بچرخونه،
کنایه از این که بابا خجالت کشیدم از تشنگی تو...
حسین...
12.mp3
16.13M
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة،
وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة،
مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ
مقتل مقرم.pdf
2.4M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام والمسلمین دکتر گودرزی :مقتل الحسین سید عبد ارزاق مقرّم که به مقتل مقرم شهرت دارد یکی از مقاتل معتبر به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم
کانال خطیب بروجردی
@khatibeborujerdi
ترجمه کتاب منتهی الامال.pdf
6.84M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام والمسلمین دکتر گودرزی :کتاب مقتل تلفیقی(تاریخی، روائی) محدث قمی یکی از مقاتل معتبر برای چهارده معصوم به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم
کانال خطیب بروجردی
@khatibeborujerdi
ترجه کتاب کامل الزیارات.pdf
4.74M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام والمسلمین دکتر گودرزی :مقتل روائی کامل الزیارات از محدث جلیل القدر ابن قولویه قمی یکی از مقاتل معتبر به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم
کانال خطیب بروجردی
@khatibeborujerdi
مقتل ابی مخنف.pdf
2.09M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام والمسلمین دکتر گودرزی : مقتل ابی مخنف (وقعه الطف) یکی از مقاتل معتبر به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم
کانال خطیب بروجردی
@khatibeborujerdi
لهوف سید بن طاووس.pdf
1.83M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام دکترگودرزی :مقتل لهوف(الملهوف..) مرحوم سید بن طاووس یکی از مقاتل معتبر به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم
کانال خطیب بروجردی
@khatibeborujerdi
#روز_نهم_محرم
#شعر_حماسی
#حضرت_عباس_علیه_السلام
صولت عباس
اهل عالم هنر ار خصلت عباس من است
عشق در سایه شخصیت عباس من است
منم آن یار امین حامی دین ام بنین
هر چه دارم همه از دولت عباس من است
همسرم شیر خدا و پسرانم همه شیر
شیر مردان وله از صولت عباس من است
در شب چاردهم، ماه که پر نورتر است
عکسی از نیم رخ صورت عباس من است
هنر آن نیست که لب تشنه بمیری به کویر
هنر آن است که در طینت عباس من است
تشنه لب داخل دریا شد و عطشان برگشت
این همان قطره ای از همت عباس من است
غیرت الله علی بی بدل است، اما گفت
بدل غیرت من غیرت عباس من است
نه فقط یثرب و شامات و نه ایران و عراق
کرده کاری همه جا صخبت عباس من است
هر کسی را نتوان باب الحوائج گفتن
به حقیقت قسم این شهرت عباس من است
کوه ها شد متحیر به ثبات قدمش
سروها در عجب از قامت عباس من است
جثه اش گر چه ز شمشیر جفا کوچک شد
این بزرگی است، که از عزت عباس من است
قدرت آن نیست به یک حمله سپاهی بکشی
قدرت لم یزلی قدرت عباس من است
یا علی گفت و امان نامه ز دشمن نگرفت
دین فروشی بری از ساخت عباس من است
هی نگویید چرا ام بنین پیر شده
سبب حالت من حالت عباس من است
دستهای پسرم گشته قلم در لب آب
صفحه سینه پر از محنت عباس من است
این شنیدم زده فریاد، غریبم مولا
غصه قلب حسین غربت عباس من است
شاعر: ولی الله کلامی زنجانی
👇👇👇
@rasaa1
#روز_نهم_محرم
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#میثم_مطیعی
السلام علیک یا ساقی العطاشا
مرحوم مجلسی در بحار نوشته:"وَ لَمَّا رَأَی الْعَبَّاسُ وَحْدَةَ أخِیهِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام)"
وقتی دید برادر تنها شده دیگه کسی نمونده،اصحاب همه رفتند.بنی هاشم همه شهید شدند.علی اکبر رفته قاسم رفته.عون و جعفر رفتندبرادراشو فرستاده گفته برید جلو چشمم شهید بشید.اومد مقابل امام حسین ایستاد.صدا زد:"یَا أخِی! هَلْ مِنْ رُخْصَةٍ؟ "مولای من اجازه میدی برم میدان جونم رو فدات کنم؟
«ولایت پذیری اینه.یه عمری مشق رزم کرده بود.یه عمری به خودش وعده داده بود،گفته بود میرم مقابل این لشگر می ایستم،جونم رو فدای امامم می کنم.»
تا اومد اجازه خواست.مجلسی نوشته:"فَبَکَى الْحُسَیْنُ(علیه السلام) بُکَاءً شَدِیداً"آقا شروع کرد های های گریه کردن ثُمَّ قَالَ:"أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی."تو پرچمدار منی.تو علمدارمنی"و اِذا مَضَیتَ تفرَّقَ عسگری"اگه تو بری لشکرم از هم می پاشه.لشکری برام نمونده.عباس تو برای من یه ملتی.تو برای من یه لشگری اگه تو بری شیرازه ی خیمه های من از هم می پاشه.ستون خیمه های من پایین میاد.
عباس صدا زد:"یا أخی قَدْ ضَاقَ صَدْرِی..."
سینه م سنگینی می کنه."وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَیَاةِ"دیگه از زندگی خسته شدم."وَ أُریدَ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ"ميخوام از اين منافقین خونخواهى کنم.
آقا امام حسین به جای اینکه بفرماد برو میدان،برو رجز بخون. ماموریت رو برای عباس یه چیز دیگه تعیین کرد"فَقالَ الْحُسَین فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِیلًا مِنَ الْمَاءِ."یه ذره آب برای بچهها بیار.هر چی شما بگید معطل نکرد. نوشته:"فَذَهَبَ العَباس"عباس رفت مقابل لشگرایستاد شروع کرد موعظه کردن"وَ وَعَظَهُم و حَذَّرَهُم"موعظه کرد. اونا رو از آخرت و بلاش تحذیر داد."وَلم یَنفَعَهُم"فایده ای نداشت
"خَرَجَ اِلی اَخیه،فَاَخبَره"اومد مقابل برادرش ایستاد. به آقا گزارش داد،این جورگفتم،فایده ای نداشت. همچین که داشت با امام حسین حرف میزد؛"فَسَمِعَ الاَطْفال،یُنادونَ العَطش،العَطش"این صدای بچه ها به گوشش می رسید؛"فَرَکِبَ فَرِسَه"سوار بر اسب شد. آخرین نگاه ها رو به مولا انداخت.. آخرین بار به خیمه رباب نگاه کرد.نمیدونم علی اصغر رو دید یا نه...
"فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ"سوار بر اسب شد و نیزه رو برداشت" وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ"مشک رو برداشت و سمت فرات رفت."فَأَحَاطَ بِهِ أَربَعَةُ آلَافِِ مِمَّن كَانُوُا مُوَكِّلِينَ بِالفُرَاتِ"چهار هزار نفرمحاصره ش کردند."وَ رَمَوهُ بِالنَّبالِِ."اول تير بارانش کردند."َفَکَشَفَهُم"لشکر رو شکافت."وَ قَتَلَ مِنهُم عَلَى مَا رُوِيَ ثَمَانِينَ رَجُلاً حَتَّى دَخَلَ المَاءَ."بر اساس روایت هشتاد ملعون رو به جهنم فرستاد و وارد شریعه شد."فَلَمَّا أَرَادَ أَن يَشرِبَ غُرفَةََ مِن المَاءِ"همچین که یه مشت آب بالا آورد؛"ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَينِ وَ أَهلِ بَيتِهِ فَرَمَى المَاءَ" یادش افتاد هم آقا تشنه هست هم بچه ها تشنه اند آب رو روی آب ریخت"وَ مَلَأَ القُربَةَ"مشک رو پر کرد.."وَ حَمَلَهَا عَلَى كِتفِهِ الأَيمَنِ وَ تَوَجَّهَ نَحوَ الخِيمَه "مشک رو روی کتف راستش انداخت.به سمت خیمه ها برگشت...
"فَقَطَعُوُا عَليَه الطَرِيقَ وَ أَحَاطُوُا بِهِ مِن كُلِّ جَانِبِِ "راهش رو بستند.عباس رو از هر طرف محاصره کردند...
ساعتی بعد دور برادرت رو گرفتند.حسینت داخل قتلگاه افتاده بودجلو می رفتند،عقب می آمدند.گفتند بذار بترسونیمش
" فَحَارَبَهُم حَتَّى ضَرَبَهُ نَوفِلُ الأَزرَقُ عَلَى يَدِه اليُمنَى فَقَطَعَهَا"دست راستش قطع شد...
"فَحَمَلَ القُربَةَ عَلَى كِتفِهِ الأَيسَرِ "مشک رو به شانه چپش انداخت."فَضَرَبَهُ نُوفِلُ فَقَطَعَ يَدَهُ اليُسرَى مِن الزَندِ"دست چپ جدا شد...سریع مشک را به دندان گرفت...
"فحَمل القِربةَ بأسنانِهِ.."اگه دست ندارم مشک پر آب دارم" فجاءَهُ سَهْمٌ فأصاب القِربَةَ" تیرآمد به مشک خورد."و أُريقَ ماؤُها" آب روی زمین ریخت.فَوَقَفَ العباس متحیِّراََ"یه وقت نفس خلقت در سینه حبس شد.همه جا ساکت شد.وقتی آب روی زمین ریخت عباس با تحیر ایستاد."ثُمَّ جَاءَهُ سَهمُ آخَرُ فَأَصَابَ صَدرَهُ"تير آمد به سينه مباركش خورد.
اینقدر تیر سریع آمد دست نداشت."فَانقَلَبَ عَن فَرَسِه"بدون دست از بالای اسب به زمین افتاد..تیری که به سینه اش خورد چه شد؟!"وَ صَاحَ إِلَى أَخِيِه الحُسَينِ أَدرِكنِي"
فقط فرياد زد: ادركنى.بیا به فریادم برس...
حسین آمد بالا سرش".فَلَمَّا أَتَاهُ رَآهُ صَرِيعَاً فَبَكَى."وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است شروع کرد گریه کردن...
ادامه.....................
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
"و قال الحسين علیه السلام الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي."امام حسين فرمود:کمرم شكست.بیچاره شدم...
اومد بالای سرش سعی کرد این بدن رو جمع کنه عباس صدا زد:"یا أَخی! ماتُریدُ مِنّی..."حسینم میخوای با من چه کار کنی؟
یه وقت من رو به خیمه ها نبری...
همه بگید یا حسین یاحسین یاحسین...
👇👇👇
@rasaa1
33134-attachment-Shab09Moharram1401[02].mp3
13.75M
روضه حضرت عباس علیه السلام
میثم مطیعی