✨﷽✨
🔴آهنگر و زن زیبا
✍داستان مرد آهنگری ڪه با مبارزه با هوای نفس، از عمل حرام و تجاوز خودداری ڪرد و خداوند، آتش دنیا و آخرت را بر او حرام کرد. مردی از پرهیزکاران وارد مصر شد. آهنگری را دید که آهن تافته را با دست از کوره بیرون میآورد و حرارت آن به دست او هیچ تأثیری نداشت. با خود گفت این شخص یکی از بزرگان و اوتاد است. پیش رفت، سلام کرد و گفت: تو را به حق آن خدایی که در دست تو این کرامت را جاری کرده، دعایی درباره من بکن. آهنگر این حرف را که شنید، شروع به گریستن نمود. گفت: گمانی که درباره من کردی، صحیح نیست؛ من از پرهیزکاران و صالحان نیستم. ولی کرامتی که دیدی سببی دارد. آن مرد اصرار ورزید تا از علت امر مطلع شود.
آهنگر گفت: روزی بر در همین دکان مشغول کار بودم. زنی بسیار زیبا و خوشاندام که کمتر مانند او دیده بودم، جلو آمد و اظهار فقر و تنگدستی شدیدی کرد. من دل به رخسار او بستم و شیفته جمالش شدم و از او تقاضای نامشروعی کردم و گفتم هرچه احتیاج داشتی، برمیآورم. او گفت: از خدا بترس؛ من اهل چنین کاری نیستم. گفتم: در این صورت، برخیز و برو. برخاست و رفت. طولی نکشید دومرتبه بازگشت، گفت: همانقدر بدان که تنگدستی طاقتفرسا مرا وادار کرد به خواسته تو پاسخ دهم.من دکان را بسته، با او به خانه رفتم. وقتی وارد اتاق شدیم، دیدم مانند بید میلرزد. پرسیدم: از چه میترسی که اینقدر به لرزه افتادی؟ گفت: هماکنون خدا شاهد و ناظر ماست؛ چگونه نترسم. اگر رهایم سازی از خدا خواهم خواست تو را با آتش دنیا و آخرت نسوزاند. از تصمیم خود منصرف شدم، احتیاجاتش را برآوردم. با شادی و سرور زیادی به منزل خود برگشت.
همان شب در خواب دیدم بانویی بزرگوار به من فرمود: «خدا پاداش نیکویی به تو عنایت کند». پرسیدم: شما کیستید؟ گفت: «من مادر همان دخترکم که نیازمندی، او را به سوی تو کشانید، ولی از ترس خدا رهایش کردی. اینک از خداوند میخواهم که در آتش دنیا و آخرت تو را نسوزاند». گویا آن زن از بستگان رسول خدا بوده و دعای مادرش در حقم مستجاب شد و حرارت آتش در من تأثیر ندارد.
✨﷽✨
🌼دفترچه سفید
✍دفترچهی کوچکی همیشه همراهش بود. بعضی وقتها با عجله از جیبش در میآورد و علامتی در یکی از صفحات میگذاشت. میگفت: «اشتباهاتم رو توی این دفتر علامت میزنم». برایم عجیب بود که محمدرضا – اسوهی تقوا و اخلاق بچهها– آنقدر گناه داشته باشد که برای کم کردنش مجبور باشد دفتری کنار بگذارد. چند روز قبل از شهادتش به طور اتفاقی دفترچهاش را نگاه کردم. خوب که ورق زدم دیدم بیشترِ صفحاتِ دفتر، مثل قلبِ محمدرضا سفیدِ سفید است. شهید محمدرضا ایستان
📚مجموعه رسم خوبان،
کتاب مبارزه با نفس، ص۳۶
حضرت محمد(ص) :
از خود حساب بكشيد پيش از آن كه به حساب شما برسند واعمال خود را وزن كنيد پيش از آنكه آنها را بسنجند و براى روز قيامت خويشتن را آماده سازيد.
📚وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۹۹
#تمرین نه گفتن
تمرین مبارزه بانفس ازطریق نه گفتن😁خب بچه باورکنین اگرمابتونیم جلوی نفسمون کوتاه نیاییم وگوش به حرفش نباشیم وخیلی جاهابتونیم راحت نه بگیم خیلی بیشتر ازقبل میتونیم به خدا وامام زمان وشهدا نزدیک بشیم😍وحضورشون وتوزندگی حس کنید.
رفقامیدونستین بزرگترین دشمن ما آدما همون نفس امارمونه👹یعنی ازهرچی شیطون وابلیسه بدتره😱پس همه بایدازاین نفس اماره خودمون بترسیم.چندتامثال بزنم نفس میادبهت میگه چرا نمازتواول وقت میخونی باباجون چه عجله ای داری این همه وقت داری حالابزاربعدا میخونی😈بزارکارت تموم شدبخون ..بزن توسرش بگونه خدا این وقت وگذاشته برای کسایی که شرایط خوندن نمازاول وقت وندارن نه من که میتونم راحت وقت اذان نمازبخونم این بهانه قابل قبول نیست.یه مثال دگه بهت پیشنهادشرکت توختم قرآن میدن نفست میادمیگه بگونه نمیتونم کاردارم سرم شلوغه درس دارم بزن تودهنش بگونه حرف زدن باخدا که بهونه نمیخواداین هم پنج دقیقه 😊خلاصه بیاین ازامروزهرچی نفسمون میگه برعکسش عمل کنیم🤷♂میگه قرآن نخون⬅️ بخون میگه بالباس تنگ بروبیرون⬅️نرو میگه نمازشب نخون⬅️بخون اصلامیگه فلان خوراکی فلا غذا روبخور⬅️تونخور خیلی راحت پیشنهاداش و ردکن😌ازهمین کوچکترین چیزا شروع کن نه گفتن و یادتون گفتیم شهیدبابایی چطوری به نفسش نه میگفت؟شهیدبابایی سیب خیلی دوست داشت عمدا می نشست یه سیب برمیداشت پوست می کند نصفش میکردامانمیخوردیا میدادبه یکی دگه بخوره😯میگفت اگربتونیم ازچیزهای حلال بگذریم بهشون پشت کنیم ونه بگیم ازچیزهای حرام هم راحت میتونیم بگذریم ونه بگیم😌
رفقاوجودشیطون وباورکنید👿باورکنیدکه شیطون هست وازهرراهی میادتاماروگول بزنه بچه هاخیلی ازفکرهادست خودمون نیست شیطون ازراه نفس میخوادشکستمون بده😨هیچ موقع نفس ماسیربشونیست یعنی هیچ وقت نمیادبهت بگه نه نکن نه نخوردرعوض بیشترمیاد وسوسه مونمیکنه نگوبزاربرم گناه کنم تااین نفس دست برداره نه عزیزم😏این نفس ازاین خبرا نیست🤨این نفس ول کن نیست تاوقتی که نتونی بهش نه بگی🤜👊🤛 بچه هابزرگترین ثروت هرآدم قدرت نه گفتنه✔️یعنی کافیه همین قدرت وحفظش کنی به همه ی ثروت هامیرسی😃میری ازخونه میای بگوخدایاکمکم کن دینداربرگردم حالااین وسط شایدشکست هم بخوری ولی خیلی مهمه چطوری بااین شکست روبروبشی🤔چطوری ادامه بدی ازاین شکسته درس عبرت بگیری به جای سرزنش کردن خودت راه جبران پیداکنی براش🤩سعی هیچ موقع بانفست کنارنیای یعنی بیچارش کنی 🤕بجنگ باهاش مبارزه با نفس یعنی همین😁عزیزی که داری با نفست راه میای هرچی گفت میگی چشم😐وکارهاتوتوجیه میکنی عمرا بفهمی یعنی چی 🙄اگرداری هرخطایی میکنی بخاطراینه که هنوزنفهمیدی این نفس چه دشمن خطرناکیه نفس اماره خیلی نامرده هرکارمیکنه قانع بشی
آره بلده چطوری دورت بزنه🥺این نفس خیلی زرنگه ها نمیادبهت بگه برو خودت وبدبخت کننه عزیزمکمکم قدم به قدم بیچارت میکنه چراچون بهش نه نمیگی😓
دین برنامه ای هست برای رسوندن انسان به اوج لذت و کسی میره سراغ رابطه حرام که از زندگیش لذت نمیبره🤷♂
درسته ارتباط با نامحرم اوایل لذت سطحی داره اما خیلی زود تبدیل میشه به انواع رنج ها
هیچ کس نباید خودش رو از امتحان #شهوت در امان بدونه همیشه با #تواضع فراوان برو در خونه خدا و ازش کمک بخواه که اسیر هوای نفست نشی👌
سعی کن هیچوقت "بیکار نباشی" و وقت خودت رو با کارهای مفید پر کن اگر هم گرفتار شدی حتی در مواردی که رابطه عمیق شده سعی کن کم کم قطعش کنی☺️
مراقب باشید که اسم #عشق روی روابط حرام نگذارید چون "چیزی جز هوای نفس و خودخواهی نیست! "😢
هر نوع راه ارتباطی با طرف مقابل رو برای خودتون ببندید مثلا مسدود کردن شماره ها و حتی عوض کردن خط👌
سعی کن یه عهدی رو با خودت و خدای خودت داشته باش خدایا من به عنوان بنده حقیرت ازت خاضعانه درخواست میکنم هیچوقت دستم رو رها نکنی🥺
مراقب باش پای هر فیلمی ننشینی و زیاد دنبال پیج نامحرمها نباشی چون حیای انسان، آروم آروم از بین میره🤦♂
حواست باشه که با فریب "من نیاز عاطفی دارم" خودت رو آلوده نکنی چون بسیاری از این نیازها کاذب هست😉
آدمیزاد هیچوقت با عشق به "یه انسان دیگه" سیر نمیشه فقط عشق به خدا و اولیای الهی میتونه سیرابش کنه
اگه یه پدر عمیقا به دختر خودش محبت کنه(با روشهای مختلف) اون دختر سراغ روابط حرام نمیره...🤷♂
توبه واقعی زمانی اتفاق میفته که انسان بدونه با گناه کردن چه بلایی سر خودش آورده