استاد میرزامحمدیom.mp3
زمان:
حجم:
3.01M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ زوجه امیرالمومنین
#روضه #مرثیه
🎤#استاد_میرزا_محمدی
📝مرثبه حضرت ام البنین سلام الله علیها
گریز به مصیبت #حضرت_زینب سلام الله علیها
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
@emamhsanmohammadyehmasjed
استاد کافیسخنرانی درباره املبنین مرحوم کافی(1)(1).mp3
زمان:
حجم:
704.7K
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ زوجه امیرالمومنین
#روضه #مرثیه
🎤#استاد_کافی
📝 مرثبه حضرت ام البنین سلام الله علیها
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
◀️ ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها
@emamhsanmohammadyehmasjed
استاد عالی1_794755735.mp3
زمان:
حجم:
2.53M
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ زوجه امیرالمومنین
#روضه #مرثیه
🎤#استاد_عالی
📝مرثبه حضرت ام البنین سلام الله علیها
گریز به روضه #حضرت_ابوالفضل علیه السلام
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
◀️ ۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها
@emamhsanmohammadyehmasjed
استاد رفیعی ثمره تربیت ام البنین.mp3
زمان:
حجم:
1.15M
🔖منبر کوتاه 🔖
#استاد_رفیعی
💠ثمره تربیت حضرت ام البنین سلام الله علیها 💠
🔻۱۳ جمادی الثانی رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#حضرت_ابوالفضل علیه السلام
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
@emamhsanmohammadyehmasjed
⚫️ مراسم وفات حضرت امالبنین سلاماللهعلیها درمسجداباالفضل(ع) بانوای گرم کربلایی بشیرنایبی برگزارگردید.
#رسانه_فرهنگی_مذهبی_مسجد_امام_حسن_مجتبی_
@emamhsanmohammadyehmasjed
امالبنین[س]توانستدرقلبِ
فرزندانشودراعماقِروحِآنها
القاکندکهزندگیبدونِ
حسین[ع]هیچاست!
@emamhsanmohammadyehmasjed
حسن عطاییموج پرچم به فرمان ام البنینه.mp3
زمان:
حجم:
2.91M
موج پرچم به فرمان ام البنینه
اشک نم نم به فرمان ام البنینه
وقتی عباس به فرمانشه شکن نکن پس
کل عالم به فرمان ام البنینه
🎙 #حسن_عطایی
#️⃣ #وفات_حضرت_ام_البنین_س
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #شور
@emamhsanmohammadyehmasjed
وفات حضرت ام البنین(س) را پیشوای مقدس حضرت ولیعصر( عج) و مقام معظم رهبری و ملت ایران و همه شیعیان جهان تسلیت میگوییم..... 🏴🏴
@emamhsanmohammadyehmasjed
😢 چرا امیرالمؤمنین علیه السلام با امّ البنین علیهاالسلام ازدواج نمود؟
مرحوم شیخ محمّدمهدی حائری در «معالی السّبطین» می نویسد:
قال مولی آقا الدّربندی رحمه الله فی «أسْرارالشهادة»: اَقْبَلَ زُهَیْرُ بْنُ القَیْنِ اِلَی عَبْدِاللهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ عَقیلٍ وَ قالَ لَهُ: یا اَخی! ناوِلِنِی الرّایَةَ . فَقالَ عبدُالله: أ تَرَی فِیَّ قُصُوراً فی حَمْلِها؟ فَقالَ: لا، وَلکِنْ لی حاجةً اِلَیها، فأخَذَ الرّایَةَ وَ أقبَلَ، وَ فی یَدِهِ رایةٌ حَتَّی وَقَفَ العبّاسَ، وَ قالَ: یَابْنَ امیرالمؤمنین! اُریدُ أن اُحَدِّثَکَ بِحَدیثٍ وَعَیْتُهَ، فَقالَ: إعْلَمْ یا أبَاالفضل! إنَّ أباکَ أمیرَالمُؤمنینَ لَمّا أرادَ أنْ یَتَزَوَّجَ بِأُمِّکَ اُمِّ البَنین، بَعَثَ إلی اَخیهِ عَقیلاً وَ کانَ عارِفاً بِأنْسابِ الْعَرَبِ. فَقال: یا أخی! اُریدُ مِنْکَ أنْ تَخطُبَ لی إمْرأةً مِنْ ذَوِی الْبُیُوتِ وَ الْحَسَبِ وَ النَّسَبِ وَ الشَّجاعَةِ لِکَیْ أُصیبَ مِنْها وَلَداً یَکُونُ شُجاعاً عَضُداً یَنْصُرُ وَلَدِیَ الحُسَینَ علیه السّلام لِیُواسِیَ بِنَفْسِهِ فِی طَفِّ کربلا، وَ قَدِ ادَّخَرَکَ اَبُوکَ لِمِثْلِ هذَا الْیَومِ، فَلا تُقَصِّرْ عَنْ حَلائِلِ اَخیکَ وَ عَنْ اَخَواتِکَ. قالَ: فَارتَعَدَّ العَبّاسُ وَ تَمَطَّی فی رکابَیْهِ حَتَّی قَطَعَهُما وَ قالَ: یا زُهَیر! أتُشَجِّعُنی فی مِثلِ هذَا الْیَومِ؟ وَاللهِ لَأُرِیَنَّکَ شَیئاً ما رَأیْتَهُ قَطُّ. (معالی السبطین، ج1، ص428-429)
مرحوم ملاّ آقا دربندی در «اسرار الشّهادة» می نویسد: روز عاشورا زهیر بن قین نزد عبدالله بن جعفر بن عقیل آمد و گفت: برادرم! پرچم را به دست من ده. عبدالله گفت: مگر من در حمل آن کوتاهی کرده ام؟ زهیر گفت: خیر، ولی به آن نیاز دارم. پس پرچم را گرفت و نزد حضرت عبّاس علیه السلام رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! می خواهم حدیثی برایت نقل کنم. ای اباالفضل، بدان! قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین علیه السلام با مادرت امّ البنین علیهاالسلام ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست، و عقیل کسی بود که از انساب عرب، کاملاً آگاهی داشت. پس به عقیل فرمود: برادرم! می خواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی شریف و با حسب و نسب و معروف به شجاعت باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید. پس زهیر عرض کرد: (ای اباالفضل!) پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود، پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن. در این هنگام حضرت عبّاس علیه السلام با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد و فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مى خواهى به من جرأت دهى؟! سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونه اى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
@emamhsanmohammadyehmasjed