eitaa logo
امام رئوف (استاد زهره بروجردی)
2.4هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
127 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ✨️ بدان جان، زندگی بخشید دل را ‌ رمزورازی است بین درختان و پیامبر؛ رمزورازی که قابی زیبا می‌سازد. روایت دیگر می‌گوید: «اسْتَنَدَ النَّبِیُّ عَلَى شَجَرَةٍ یَابِسَةٍ فَأَوْرَقَتْ وَ أَثْمَرَت.‌» (پیامبر به درخت خشکی تکیه داد. به‌مجرد اینکه درخت تکیه‌گاه پیامبر شد، سبز شد و میوه داد.) در روایت سابق بحث سایبان و قدکشیدن درخت را خواندیم و در این روایت صاحب‌ثمرشدن آن را. این درخت، خشکیده بود و از عالم گیاهی خارج؛ اما به‌مجرد اینکه لحظه‌ای با پیامبر ارتباط برقرار کرد و تکیه‌گاه حضرت شد، زندگی دوباره یافت. ‌ نَفَس جان‌فزای خوش‌نَفَسی دل ما را ز لطف، جان بخشید ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل دهم، جلد ۱ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ درد ما را در جهان درمان مبادا بی‌شما ‌ جابربن‌عبداللّه انصاری می‌گوید: بیمار شده بودم و آنقدر بیماری‌ام شدت پیدا کرده بود که عقلم زایل شده بود. پیامبر به عیادتم آمد. وضو گرفت و از آب وضویش بر من ریخت و من بار دیگر عاقل شدم. ‌ جابر با عنایت پیامبر تنها عاقل نشد؛ بلکه شخصیتی یافت که شش امام را درک کرده است. آری، اگر جابر، جابر است و ما او را به‌عنوان اولین زائر کربلا می‌شناسیم؛ اگر اربعین نام او بر سر زبان‌هاست؛ شاید به این دلیل است که آب وضوی پیامبر او را شست‌و‌شو داده است. ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل یازدهم، جلد ۱ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ گواهی می‌دهم جانا به اخلاقت ‌ داستان پیشِ رو، داستان ایمان‌آوردن فردی یهودی است: پیامبر به فردی یهودی بدهکار بود. مرد یهودی نزد حضرت آمد و بدهی خود را طلب کرد. پیامبر به او فرمود: در حال حاضر مالی ندارم تا بدهی‌ام را پرداخت کنم. مرد یهودی گفت: پس جایی نمی‌روم تا بدهی مرا پرداخت کنی! رسول خدا پذیرفت و فرمود: من نیز نزد تو می‌نشینم. درواقع مرد یهودی پیامبر را در خانه گروگان گرفته بود و اجازه نمی‌داد حضرت تا زمان پرداخت بدهی از منزل خارج شود. با وجود این، رسول خدا هرگز او را تهدید نکرد و در کنارش نشست و همان جا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح را خواند و به مسجد نرفت. اصحاب که منتظر بودند پیامبر به مسجد آید و پشت سر او نماز را اقامه کنند،... ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل دوازدهم، جلد ۱ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ تویی آن خردمند فرّخ‌نهاد ‌ ویژگی دیگر حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها نیز مثال‌زدنی است. اگر بخواهیم عقل مجسم را خارج از فضای عصمت و جدا از حضرات معصومین علیهم‌السلام بررسی کنیم، حضرت خدیجه نماد «عقل کامل» است؛ عقلانیتی که مایۀ روسپیدی تمام بانوان عالم است. اگر در جامعه، زن را به نقصان عقل محکوم کنند، ما بانویی فوق‌العاده عاقل را معرفی می‌کنیم که با عقلانیتش، بیشترین اعتبار را کسب کرده است. سرمایه‌داران در عالم بسیارند؛ اما... ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل سیزدهم، جلد ۱ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ وصیّ نبی کیست؟ قطعاً علی! ‌ دیگر اتفاق روز‌های پایانی چیست؟ پیامبری که در قلۀ عصمت قرار دارد، نگران است مبادا حقّ‌النّاسی به گردنش باشد! پس، در این واپسین روز‌ها به‌دنبال حلالیت‌گرفتن است. امیرالمؤمنین از آن روز‌ها چنین می‌گوید: هنگامی که پیامبر بیمار بود و در حال احتضار، کنارش بودم. سرش در دامانم بود و عباس بالای سر حضرت نشسته بود. رسول‌اللّه از هوش رفت، سپس چشمانش را باز کرد و گفت: عباس، عمو جان، وصیت مرا قبول کن و بدهی‌های مرا ضامن شو. عباس به مدح پیامبر پرداخت و گفت: تو از باد نیز جوادتری و سبک‌تر از آن می‌بخشی. من مالی ندارم که بتوانم قرض‌هایت را بپردازم و به وعده‌هایت عمل کنم. پیامبر سه ‌مرتبه این پیشنهاد را به عباس داد و او هر سه بار از قبول این درخواست امتناع کرد. سپس پیامبر فرمود: من این پیشنهاد را به فردی خواهم داد که هیچ‌گاه به درخواست‌های من «نه» نگفت؛ فردی که حتماً خواستۀ مرا می‌پذیرد و مانند تو امتناع نمی‌کند. اینجا بود که پیامبر به من فرمود: علی‌جان، وصیتم را قبول کن و ضامن بدهی‌هایم شو... ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل چهاردهم، جلد ۱ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ این سخن باور کن از مرد امین ‌ فضای دعوت پیامبر، فضای عجیبی بود. در خانۀ کعبه سیصد‌و‌شصت بت قرار داشت و پیامبر در جامعه‌ای که برخی بت‌های طلایی را می‌پرستیدند و عده‌ای بت چوبی، مردم را برای ابلاغ پیام رسالت جمع کرد. در روایتی فضای رسالت چنین ترسیم شده است: روزی پیامبر بر بالای کوه صفا رفت و تمام قریش را فراخواند. مردم قریش اطراف او آمدند و علت این اجتماع را جویا شدند. پیامبر از همه یک سؤال پرسید: اگر به شما خبر دهم دشمن اطراف مکه است و شبانگاه یا صبحگاه وارد مکه می‌شود، سخنم را تصدیق می‌کنید؟ همه گفتند: بله. البته پاسخ مثبت آنان به این دلیل بود که پیامبر را امین مکه می‌دانستند و تاکنون دروغی از او نشنیده بودند و حضرت را از باب پیامبری تصدیق نکردند. رسول خدا فرمود: پس من به شما خبر می‌دهم اگر دعوت مرا نپذیرید عذاب سختی در انتظارتان است... . ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل دوم، جلد ۲ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ *بر او ضربه‌ها خصم نااهل زد* ‌ روایتی دربارۀ دشمنی ابوجهل بخوانیم. فردی به نام طارق مُحاربی می‌گوید: روزی پیامبر را در بازار ذی‌المَجاز دیدم. او با صدای بلند فریاد می‌زد: «یا أَیُّهَا النَّاسُ قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا.» (مردم، بگویید خدایی جز الله نیست تا رستگار شوید.) در همان حال ابولهب به‌دنبال پیامبر بود و از پشت به حضرت سنگ پرتاب می‌کرد. او آن‌قدر این کار را تکرار کرد که از استخوان و پاشنۀ هر دو پای حضرت خون جاری شد. ابولهب در این حین می‌گفت: مردم، از او اطاعت نکنید. او بی‌شک بسیار دروغ‌گوست. با وجود اینکه خون از پشت پاهای مطهر پیامبر جاری بود، حضرت همچنان به تبلیغ ادامه می‌داد و مردم را به توحید فرامی‌خواند. ‌ رنج‌ها بردند جمله انبیا تا به ما گویند بت را کن رها ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل سوم، جلد ۲ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ هرکسی زیر بار منّت اوست ‌ آیه‌ای را از نظر بگذرانیم: «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُواْ عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ.» (بی‌شک خداوند بر مؤمنین منّت گذاشت؛ آنگاه که برایشان پیامبری از خودشان مبعوث کرد؛ همان پیامبری که آیات الهی را برای آنان می‌خوانَد و آن‌ها را پرورش می‌دهد و کتاب و حکمت را به آنان می‌آموزد؛ هرچند که پیش از این در گمراهی آشکاری بودند.) خدای سبحان نعمات بسیاری در اختیار بشر قرار داده است؛ نعماتی چون زمین، آسمان، آب، هوا، غذا، نعمت وجود و... ؛ اما تنها بابت وجود یک نعمت بر ما منّت گذاشته است: نعمت وجود پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله. «منّت» به نعمت بسیار بزرگی می‌گویند که فرد با دراختیارداشتن آن، به نعمت دیگری نیاز ندارد... ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل چهارم، جلد ۲ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ آنچه خوبان همه دارند فزون‌‌تر دارد ‌ روایت دیگر نیز در باب برتربودن پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله است که از زبان مطهر رسول‌الله ذکر شده است. هرچند ذکر فضائل از زبان خود، از رنج‌نامه‌های معصومین است؛ زیرا برای بزرگان سخت است که فضائل خود را بر زبان آورند؛ اما به اجبار باید خود را معرفی می‌کردند تا مردم آنان را بشناسند. اینک از حلاوت کلام پیامبر در معرفی خودشان کاممان را شیرین می‌کنیم: چهل یهودی از شهرشان به قصد ملاقات با پیامبر خارج شدند درحالی‌که بسیار شاکی و عصبانی بودند. آنان به یکدیگر می‌گفتند: بیایید نزد آن کاهن دروغ‌گو برویم و رودررو توبیخ و تکذیبش کنیم؛ چرا‌که او خود را رسول خدا معرفی کرده است! چگونه ممکن است رسول باشد زمانی که آدم و نوح و دیگر انبیا از او برترند؟! هنگامی که نزد حضرت رسیدند پیامبر به عبد‌الله‌بن‌سلام، که یکی از علمای آن جمع بود، فرمود: تورات میان من و شما حاکم باشد. یهودیان رضایت دادند. ... ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل پنجم، جلد ۲ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ تو جانان بین ز هر آیات، اینجا ‌ خدا آن‌قدر به پیامبرش علاقه‌مند است که در قرآن به بهانه‌های مختلف از تک‌تک اعضای او و هرآنچه به او منسوب است، سخن می‌گوید. قانون عاشقی نیز همین است؛ ما هرگاه کسی را دوست داریم، سعی می‌کنیم همیشه از او بگوییم و به بهانه‌های مختلف ذکر خیر او را به میان آوریم. حال، خدا در میان خیل کثیر خلایق، یک حبیب دارد که وجود مقدس پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله است؛ ازاین‌رو در جایْ‌جایِ قرآن، از جمال دل‌ربای حضرت سخن به میان آورده است: ۱. از نَفْس پیامبر سخن می‌گوید: «لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ.» (شخصی جز خودت، عهده‌دار این تکلیف نیست.) ۲. از سَرِ پیامبر سخن می‌گوید: «يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ.» (ای جامه‌به‌سر‌کشیده!) ۳. از موی پیامبر سخن می‌گوید: «وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَیٰها.» (قسم به شب زُلفَت هنگامی که زمین را می‌پوشاند.) ‌ ✨ جهان به خُمّ تو مست است و خَمّ ابرویت ‌ ✨ و آیه‌آیۀ «لیل» است هر خَم از مویت ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل ششم، جلد ۲ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ اهل معنا همه جان هم و جانان هم‌اند ‌ یکی از نقش‌های مهم پیامبر در عالم، ایجاد اتحاد است. او همۀ ما را یکی می‌کند؛ آن‌قدر که همه «نفْس واحده» می‌شویم. پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله کثرت را به وحدت می‌رساند. اگر تمام عالم را چون هِرَم فرض کنیم، گویا پیامبر همۀ ما را از قسمت پایین هرم به‌سوی بالا سوق می‌دهد تا به قلّه رسانَد. در قلّه، من و شما با یکدیگر یکی می‌شویم، هرچند در آنجا نیز نه من هستم و نه شما؛ فقط اوست. اهل معنی همه جان هم و جانان هم‌اند عین هم، قبلۀ هم، دین هم، ایمان هم‌اند در ره حق همگی هم‌سفر و همراه‌اند زاد هم، مرکب هم، آب هم و نان هم‌اند ... ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل هفتم، جلد ۲ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.
‌ ✨️ بال‌وپر بگشاده‌ای جانِ جهان ‌ خدای سبحان به پیامبر فرمود: بالت را بگشا و تمام مؤمنین را زیر بال‌وپر بگیر و امور مادی و معنوی آنان را تأمین کن: «وَ اخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ.» وظیفه و مأموریت دیگر رسول خدا به امر خدا خدمات‌دادن به فردی است که دنباله‌رو و تابع حضرت است. پیامبر امر شده او را زیر بال و پر بگیرد و به سامان برساند؛ یعنی آنقدر آموزش و پرورش او را بر عهده گیرد تا خودش قدرت پرواز پیدا کند و اوج بگیرد. ... ‌ 📗گزیده‌ای از کتاب والشمس، فصل هشتم، جلد ۲ ‌ 📲برای تهیۀ کتاب یا ارسال نظر، پاسخگویتان هستیم در بله با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در ایتا با نام کاربری: ‏@shorbetahoor در تلگرام با نام کاربری: ‏t.me/shorbetahoor تلفن تماس: 📱۰۹۲۰۲۲۹۵۳۹۲ 📞۰۲۱ - ۲۲۵۵۷۰۹۲ - ۲۲۵۴۲۶۹۵ ‌ 📍آدرس: تهران، خیابان شهید کلاهدوز(دولت)، بلوار کاوه، خیابان اخلاقی شرقی، خیابان جهانتاب، کوچۀ محبوبه دانش غربی، پلاک۱۲.