توهین و بی احترامی در مشاجرات❗️
یکی از مهمترین دلایل فروپاشی و جدایی روابط رو بی احترامی و توهینه و اکثر زوج ها به دلیل بی احترامی و توهین حین مشاجرات دچار جدایی و طلاق شده اند.
کنترل خشم و عصبانیت در هنگام بروز بحث و مشاجره یکی از اصلی ترین کارهایی هست که زوجین باید در آن به مهارت برسند و اجازه ندهند خشم و عصبانیت در اونها به جایی برسه که به توهین و بی احترامی تبدیل بشه .
یکی از تکنیک هایی که می توان برای جلوگیری از عصبانیت زیاد استفاده کرد تکنیک وقفه انداختن هست .
یعنی در زمانی که دو نفر در حالت عادی هستند باهم به توافق برسند که زمانی که از دست هم خیلی عصبانی شدند وقفه ای بین مشاجرات خود بیندازند و این وقفه می تونه از چند ساعت تا ۱ روز با توافق هم باشه بعد ازون باید در فضای آروم با همدیگه به حل مشکل خودشون بپردازند و در صورت ادامه به یک مشاور مراجعه کنند و کمک بگیرند .
وقتی مشکلات بین دونفر به مرور زمان و با صبر و حوصله حل بشه ، تبدیل نمیشه به مجموعه ای از حرفهای نزده و سوتفاهم هایی که با هر جرقه به آتشی تبدیل بشه.
#خانواده_مهدوی
╔✯═══๑ღ💠ღ๑══✭╗ 🕌@Emamzade_jafar_yazd
╚✮══๑ღ💠ღ๑═══✬╝
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کن
🍂🍀🍂🍀🍂🍀🍂🍀🍂🍀
چرا پدرم موقع عکس گرفتن زانوهایش را خم می کرد؟
دکتر محسن زندی
چند وقت پیش پدرم عکسهای قدیمی آلبومش را بیرون آورده بود و به من نشان میداد. عکسهایی از دوران نوجوانی و جوانی خودش در کنار پدرش.
چیزی گفت که هنوز هم نتوانستهام این حجم از ادب و توجه و احترام را درک کنم.
در تمام عکسها زانوهایش را شکسته بود تا هم قدِ پدرِ کوتاه قدش باشد. میگفت آنقدر حواسم به احترام و جایگاه پدرم بود که همیشه در کنارش طوری میایستادم تا بلندتر از او به نظر نرسم؛ و مهمتر آنکه او احساس نکند بلندتر از او هستم.
راستش هر چقدر سنم بالاتر میرود و بادِ چرخِ نخوت و تکبر و همهچیز دانیِ ایام جوانیام کمتر میشود، به اهمیت وجود بزرگسالان و حفظ جایگاهشان در هر خانوادهای بیشتر پی میبرم.
بزرگترها اساس و بنیان و محور هر خانوادهای هستند. وقتی میمیرند یا جایگاهشان را از دست میدهند، خیمه آن خانواده از هم میپاشد. چه بسیار خانوادههایی را دیدهایم که حتی با وجود فرهیختگی و صمیمیت اعضای آن، بعد از مرگ والدین از هم دور شدهاند. حتی اگر سالی یک بار هم دور هم جمع شوند، دیگر خانواده نیستند؛ بلکه ازدحامی از تنهایانند.
پدرم همیشه به مادربزرگ ساکت و نحیف و رنجورم اشاره میکرد و میگفت: همین یک مشت پوست و استخوان را میبینی که چگونه همه را دور خودش جمع کرده؟ اگر روزی نباشد دیگر این جمع پا نخواهد گرفت.
و دقیقاً همان شد که میگفت.
به جرات میگویم یکی از آیتمهای به شدت تاثیرگذار بر خانواده بودن یک خانواده و نه اینکه صرفاً ازدحامی از تنهایان باشند، میزان ادب و احترام و حفظ جایگاه بزرگترها در هر خانوادهای بود.
چقدر تفاوت بود بین آنها که بچههایشان را طوری تربیت کرده بودند که با هر رفت و آمد بزرگترها، حتی به دستشویی، به احترامشان تمام قد از جایشان بلند میشدند؛ با آنها که حتی یک حرف و کلام ساده و معمولی را با تندخویی و بیاعتنایی و بیتوجهی به بزرگترها میزدند.
نه اینکه بزرگترها هیشه درست میگویند، یا همیشه بیشتر و بهتر میفهمند، یا هیچگاه حرف زور و بیحساب نمیزنند، و گاهی ناخواسته و خواسته آسیب نمیرسانند.
ابداً منظورم این نیست. مقصودم حفظ جایگاه و شأن آنها، محبت، ادب، احسان، خشوع باطنی و ظاهری به آنها، حفظ بزرگیشان در هر خانه؛ و ازین مهمتر، القای این حسِ بزرگی و ادب و جایگاه به آنها، حتی در صورت مخالفت با نظرشان است.
این وضعیتی است که سودش به جیب همه میرود.
سالخوردهای که در برابر خود غبارِ غمناک مرگ را میبیند، دلخوشیای جز ثمرهها و محصولات باغش ندارد. چه مصیبت دردناکیست آنکه در برابرش هم باغی سوخته از گذشته میبیند و هم پایانِ آینده را.
پدرم که خودش یک کشاورز و باغدار حرفهای است همیشه درختها را کج و ماوج و نادرست میکاشت. میپرسیدم چرا این کار را میکنی وقتی میدانی غلط است؟
میگفت: میدانم غلط است. اما پدرم اینگونه خوشش میآید. چرا باید برای ۴ کیلو میوه بیشتر، دلش را بشکنم و بعدش سالها حسرتش را بخورم؟
و البته پدرش هم همیشه از او راضی بود و از دیدنش لذت میبرد و دعایش میکرد. با اینکه ۲۰ سال از مرگش گذشته است هنوز هم پدرم با احترام و جلالت از او یاد میکند و اشک در چشمانش حلقه میزند.
به راستی این ادب چیست که مولانا میگوید:
از خدا جوییم توفیقِ ادب
بیادب، محروم گشت از لطفِ رب
بیادب، تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد
از ادب پُر نور گشتهست این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد مَلَک
دوست بسیار ثروتمندی دارم که از هر لحاظ انسان موفق و حسرتانگیزی است. یکبار خاطرهای تعریف میکرد که هروقت آن را تعریف میکنم گریهام میگیرد.
میگفت: مادری داشتم که سالها زمینگیر بود و لگن زیرش میگرفتیم برای دفع ادرار و مدفوع. مادرم که بسیار ماخوذ به حیا بود، از شدت خجالت، ادرار و مدفوعش را تا آنجا که ممکن بود نگه میداشت که نکند ما را به زحمت بیندازد. هر ساعت هم از خدا مرگش را میخواست تا از رنجِ این سرشکستگی و سربار بودن رها شود.
هر چقدر به او میگفتم که مادرجان این کار را نکن. ما وظیفهمان است حفظ و نگهداری از تو؛ به خرجش نمیرفت که نمیرفت.
یک روز بعد از دفع ادرارش در لگن، مشتم را پر از آن کردم و به صورتم مالیدم و التماس کردم که تا زنده است توفیق خدمتگزاری به خودش را از ما نگیرد. و این کار را به خاطر ما بکند. ماییم که محتاج اویم، و نه او محتاج ما.
با این کارم بهت زده شد و شروع به گریه کرد. از عمق جان دعایم کرد و همان دعا شد توشه دنیا و آخرت من.
آری. بزرگترها مثل هوایی هستند که نفس میکشیم. تا هست قدرش را نمیدانیم، اما وقتی نیست، احساس خفگی بیچارهمان میکند:
هر که جز ماهی زِ آبش سیر شد
هر که بی روزی است، روزش دیر شد
#خانواده_مهدوی
🕌@Emamzade_jafar_yazd
🏴 #پرسش_و_پاسخ_تربیتی(۱۵)
💠 سوال:
برای کلاسهای فوقبرنامه مثل حفظ قرآن
رعایت سن و تحصیلات نیاز هست؟!
✅ پاسخ:
در کلاسهای فوقبرنامه باید بین محتوا
و گروه سنی تناسب وجود داشته و شناخت
ویژگیهای مخاطب مورد توجه قرار گیرد؛ در
بحث کلاسداری سه رکن مهم وجود دارد:
▫️مخاطبشناسی
▪️محتوایمناسب
▫️روشارائه
لذا توصیه بر این است حتماً به گروه سنی
و میزان تحصیلات در برگزاری کلاسهای
فوق برنامه توجه شود.
📝«استاد تراشیون»
🚨ادامه دارد ...
#فرزندان
#مدیریت_والدین
#کسب_مهارتهای_تربیتی
#خانواده_مهدوی
🌐 پایگاه حفظونشر آثار "استاد تراشیون"
╔✯═══๑ღ💠ღ๑══✭╗ 🕌@Emamzade_jafar_yazd
╚✮══๑ღ💠ღ๑═══✬╝
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کن
#ذکر_درمانے
#احاجت_و_حفاظت
✨براے برآمدن حاجات مهم ومحفوظ
ماندن ازبلیات ،۱۰۲۳ مرتبہ بخواند
نافع ومجرب است✨
✺《تَوَکْلتُ علی الله》➣
📚بحرالغرائب ۲۰۱
✨✨✨🌺✨✨✨
╔✯═══๑ღ💠ღ๑══✭╗ 🕌@Emamzade_jafar_yazd
╚✮══๑ღ💠ღ๑═══✬╝
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کن
برکت دخل
💠 در این باره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت کرده اند: هر کس سوره قارعه را بنویسد و همراه نیازمندی قرار دهد خداوند در کار او آسانی و گشایش قرار می دهد.
💠 همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هر گاه این سوره را نوشته و همراه کسی که بازارش کساد و بی رونق است باشد خداوند به کارش رونق می بخشد.
📚 تفسیرالبرهان، ج5، ص739
╔✯═══๑ღ💠ღ๑══✭╗ 🕌@Emamzade_jafar_yazd
╚✮══๑ღ💠ღ๑═══✬╝
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کن
🔴سورهای جامع
💠 مردی به حضور رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم رسید و گفت: ای رسول خدا سوره ای از قرآن بگو تا بخوانم. پیامبر فرمودند: سه سوره از سوره هایی را که با «الر» آغاز می شود[یونس؛ هود، یوسف، ابراهیم، حجر]را بخوان. آن مرد گفت: من پیرم و مشکلاتی دارم نمی توانم آن را بخوانم. پیامبر فرمود: سه سوره از سوره هایی را که با «حم» آغاز می شود[غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف] را بخوان. آن مرد همان حرف سابق را تکرار کرد. پیامبر فرمودند: سه سوره از سوره های «مسبحات» را بخوان [حدید، حشر، صف، اعلی، جمعه، تغابن]؛ باز هم جمله پیرمرد تکرار شد و گفت: ای رسول خدا یک سوره جامع را بگو آنگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: سوره «زلزال» را قرائت کن. آنگه رسول خدا سوره زلزال را برایش قرائت کرد . وقتی به پایان سوره رسید پیرمرد گفت: قسم به خدایی که تو را به حق مبعوث کرد همین برایم کافی است و بر آن نمی افزایم. وقتی پیرمرد آنجا را ترک می کرد: پیامبر فرمود: آن پیرمرد رستگار شد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِبه إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ﴿۱﴾ وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿۲﴾ وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا (۳) يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿۴﴾ بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا ﴿۵﴾ يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ﴿۶﴾ فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ﴿۷﴾ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ ﴿۸﴾
💠 بحارالانوار، ج89، ص334
╔✯═══๑ღ💠ღ๑══✭╗ 🕌@Emamzade_jafar_yazd
╚✮══๑ღ💠ღ๑═══✬╝
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کن
✨الـــلّٰھــُم؏جِّللِـــوَلــیــڪَالــفَــرَجْـ ✨
📷 گزارش تصویری
📍 جلسه تدريس و انس با قرآن کریم
🎤 با تدریس استاد
حاج محمد کریمی نیا
🗓 شنبه مورخ 1403/08/26
🕌 آستان مقدس حضرت امامزاده جعفر علیه السلام
➖➖➖➖➖➖
💠 اطــلاع رســانـی فـضــای مجــازی:
🆔 @emamzade_jafar_yazd
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
╔✯═══๑ღ💠ღ๑══✭╗ 🕌@Emamzade_jafar_yazd
╚✮══๑ღ💠ღ๑═══✬╝
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کن