eitaa logo
امامزادگان عشق
4.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
2 فایل
رزقت‌روازشهدابگیر😍شمابه‌مهمانی‌لاله‌هادعوت شدی ازقافله‌ی‌شهداجانمونی‌رفیق🙂اینجادورهمیم برای شهیدانه زیستن ادمین @Sadat_Yas کپی مطالب فقط برای کسانی که عضوکانال هستندجایزاست اونم باصلوات برای سلامتی امام زمان عج‌ ودعای خیر کپی بنروریپ ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊 تولد:۱۳۳۹/۱/۲۸ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۴ محل شهادت: عملیات والفجر 8 (فاو) شهیدامانی در تاریخ بیست و هشتم فروردین ماه سال 1339 دیده به جهان گشود، وی دوران نوجوانی خویش را با مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی سپری نمود. با پیروزی انقلاب به نهاد مقدس سپاه وارد شد و از آن طریق به کردستان اعزام گردید و با آغاز جنگ تحمیلی از طریق سپاه اصفهان به عنوان پاسدار به مناطق عملیاتی جنوب اعزام شد. از تعلق به دنیا و هوا و هوس های دنیوی به دور بود،و یکپارچه درفکرخدمت و فعالیت در راه خدا بود. اخلاق او در رابطه با دوستان و آشنایان و خانواده ، فوق العاده خوب بود. با نهایت لطف و مهربانی با دیگران برخورد می نمود و با سفر حج، روحیه معنوی وی در مرحله ی والاتری قرارگرفت.چرا که وقتی صحبت درباره حج می شد، چهره ای بشاش و عارفانه پیدا می کرد. خود را نسبت به دیگر رزمندگان خیلی کوچک می دانست و شهادت را برای خود زینت تلقی می کرد. شهیدبزرگوار در عملیات پیروزمندانه «والفجرهشت» در تاریخ بیست و چهارم بهمن ماه سال 1364 با سمت فرمانده در فاو عراق براثراصابت ترکش به پهلو عاشقانه به پرواز درآمد. 🍃یادش گرامی ونامش جاودان 🍃دسته گلی از صلوات به نیابت از این شهیدوالامقام هدیه می کنیم به حضرت ولیعصرارواحنا فداه به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ گفت: «با بچه های مسجد قرار گذاشتیم بعد از اذان راه بیفتیم. گفتم که، امام دارد می آید.» یک دفعه اشک هایم سرازیر شد. گفتم: «از آن وقت که اسمت روی من افتاد، یا سرباز بودی، یا دنبال کار. حالا هم که این طور. گناه من چیست؟! از روز عروسی تا حالا، یک هفته پیشم نبودی. رفتی تهران پی کار، گفتی خانه مان را بسازیم، می آیم و توی قایش کاری دست و پا می کنم. نیامدی. من که می دانم تهران بهانه است. افتاده ای توی خط تظاهرات و اعلامیه پخش کردن و از این جور حرف ها. تو که سرت توی این حرف ها بود، چرا زن گرفتی؟! چرا مرا از حاج آقایم جدا کردی. زن گرفتی که این طور عذابم بدهی. من چه گناهی کرده ام. شوهر کردم که خوشبخت شوم. نمی دانستم باید روز و شب زانوی غم بغل کنم و بروم توی فکر خیال که امشب شوهرم می آید، فردا شب می آید...» خدیجه با صدای گریه من از خواب بیدار شده بود و گریه می کرد. صمد رفت گهواره را تکان داد و گفت: «راست می گویی. هر چه تو بگویی قبول دارم. ولی به جان قدم، این دفعه دیگر دفعه آخر است. بگذار بروم امامم را ببینم و بیایم. اگر از کنارت جم خوردم، هر چه دلت خواست بگو.» خدیجه اتاق را روی سرش گذاشته بود. بندهای گهواره را باز کردم و بچه را بغل گرفتم. گرسنه اش بود. آمد، نشست کنارم. خدیجه داشت قورت قورت شیر می خورد. ✫ 🌷🍃 ✫⇠ خم شد و او را بوسید. صدایش را عوض کرد و با لحن بچه گانه ای گفت: «شرمنده تو و مامانی هستم. قول می دهم از این به بعد کنارتان باشم. آقای خمینی دارد می آید. تو و مامان دعا کنید صحیح و سالم بیاید.» بعد بلند شد و به من نگاه کرد و با یک حالتی گفت: «قدم! نفس تو خیر است. تازه از گناه پاک شده ای. برای امام دعا کن به سلامت هواپیمایش بنشیند.» با گریه گفتم: «دلم برایت تنگ می شود. من کی تو را درست و حسابی ببینم...» چشم هایش سرخ شد گفت: «فکر کردی من دلم برای تو تنگ نمی شود؟! بی انصاف! اگر تو دلت فقط برای من تنگ می شود، من دلم برای دو نفر تنگ می شود.» خم شد و صورتم را بوسید. صورتم خیسِ خیس بود. چند روز بعد، انگار توی روستا زلزله آمده باشد، همه ریختند توی کوچه ها، میدان وسط ده و روی پشت بام ها. مردم به هم نقل و شیرینی تعارف می کردند. زن ها تنورها را روشن کرده و نان و کماج می پختند. می گفتند: «امام آمده.» در آن لحظات به فکر صمد بودم. می دانستم از همه ما به امام نزدیک تر است. دلم می خواست پرنده ای بودم، پرواز می کردم و می رفتم پیش او و با هم می رفتیم و امام را می دیدیم. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🕊 ماه شعبان؛ فرصتی برای افزایش محبّت به خدا (ع) ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻میگن رأی نمیدیم، چون فرقی نمیکنه کی بیاد !!! واقعا فرقی نمیکنه؟ استاد راجی، همایش یک صندوق شبهه ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊 ‏اگر تمام عالم هم بگن نیا پای صندوق رأی... من برای لبخند تو برای زمین نموندن حرفت. .. جونمم میدم رأی دادن که چیزی نیست.... ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🕊 یک سلامِ امام رضایی هرچی که دارمو امام رضا بهم دادِ امام رضاخیلی دوسِت دارم😭 ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🕊 به‌به😍 صحن‌گوهرشاد پنجره فولادرضابرات کربلا میده😭 این ویدئورایکی ازمخاطبین عزیزمون فرستاده ان شاءالله حاجت روابشی عزیزم دلامون روهوایی کردی🥺 ان شاءالله بزودی قسمت وروزی همه آرزومندان بشه پابوسی آقاجانمون❤️ برای همه همراهان عزیزمون دعابفرمایید ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯