#تلنگر⚠️
کفش نپوشیدن جلوی راه رفتن تورو تو جامعه نمیگیره ولی بدون کفش خیلی سخت میتونی راه بری، ممکنه توی پاهات چیزی بره و صدمه ببینن، میدونی حکایت چیه؟ حکایت نمازه.
بله بدون نمازم میشه زندگی کرد اما زندگی کردن بدون نمازخوندن مثل راه رفتن بدون کفش میمونه و روحت سخت آسیب میبینه.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#نماز_اول_وقت
#سیره_شهدا
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
نصفه شب چشم چشم رو نمیدید...
سوار تانک، وسط دشت...
کنار بُرجک نشسته بودم، دیدم یکی داره پیاده میاد...
به تانکها نزدیک میشد، دور میشد.
سمتِ ما هم آمد، دستش رو دورِ پام حلقه کرد، پام رو بوسید!!
گفت: به خدا سپردمتون...
گفتم: حاج حسین؟
گفت: هیس! اسم نیار.....
#شهید_حسین_خرازی🌷
#شهداشرمندهایم😔
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
امامزادگان عشق 🌷
🌷🕊 #شهیدحسندشتیرحمتآبادی متولد1337/12/01 شهادت1365/11/01 شلمچه عملیات:کربلای پنج محل خاکسپاری:گل
🌷🕊
شهید بزرگوارامروزرایکی ازهمشهریان ایشان که همراه کانال امامزادگان عشق هستند معرفی کردند.
ازایشون سپاسگزاریم
🌷🕊
🌷🕊
همین الان کسانۍ در دنیا هستند
که با شهدا اُنس بیشترۍ دارند
در مشکلات زندگۍ متوسّل به شهدا
مۍشوند و شهدا جواب مۍدهند...🌸
اُنس با شهدا را امروز تجربه کن
با شهدا که انس داشتهباشۍ
یکقدم به خدا نزدیکترۍ...
#مقاممعظمرهبری
#لبیک_یا_خامنهای
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_ونهم
اما وقتی دید ترسیده ام، کُلت کمری اش را داد به من و گفت: «اگر مشکلی پیش آمد، از این استفاده کن.» بعد هم سر حوصله طرز استفاده از اسلحه را یادم داد و رفت. اسلحه را زیر بالش گذاشتم و با ترس و لرز خوابیدم. نیمه های شب بود که با صدایی از خواب پریدم. یک نفر داشت در می زد. اسلحه را برداشتم و رفتم توی حیاط. هر چقدر از پشت در گفتم: «کیه؟» کسی جواب نداد. دوباره با ترس و لرز آمدم توی اتاق که در زدند. مانده بودم چه کار کنم. مثل قبل ایستادم پشت در و چند بار گفتم: «کیه؟!» این بار هم کسی جواب نداد. چند بار این اتفاق تکرار شد. یعنی تا می رسیدم توی اتاق، صدای زنگ در بلند می شد و وقتی می رفتم پشت در کسی جواب نمی داد. دیگر مطمئن شده بودم یک نفر می خواهد ما را اذیت کند. از ترس تمام چراغ ها را روشن کردم. بار آخری که صدای زنگ آمد، رفتم روی پشت بام و همان طور که صمد یادم داده بود اسلحه را آماده کردم. دو مرد وسط کوچه ایستاده بودند و با هم حرف می زدند. حتماً خودشان بودند. اسلحه را گرفتم روبه رویشان که یک دفعه متوجه شدم یکی از مردها، همسایه این طرفی مان، آقای عسگری، است که خانمش پا به ماه بود. آن قدر خوشحال شدم که از همان بالای پشت بام صدایش کردم وگفتم: «آقای عسگری شمایید؟!» بعد دویدم و در را باز کردم.
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_ودهم
آقای عسگری، که مرد محجوب و سربه زیری بود، عادت داشت وقتی زنگ می زد، چند قدمی از در فاصله می گرفت. به همین خاطر هر بار که پشت در می رسیدم، صدای مرا نمی شنید. آمده بود از من کمک بگیرد. خانمش داشت زایمان می کرد.
#فصل_دوازدهم
کمی بعد، از آن خانه اسباب کشی کردیم و خانه دیگری در خیابان هنرستان اجاره کردیم. موقع اسباب کشی معصومه مریض شد. روز دومی که در خانه جدید بودیم، آن قدر حال معصومه بد شد، که مجبور شدیم در آن هیر و ویری بچه را ببریم بیمارستان. صمد به تازگی ژیان را فروخته بود و بدون ماشین برایمان مکافات بود با دو تا بچه کوچک از این طرف به آن طرف برویم. نزدیک ظهر بود که از بیمارستان برگشتیم. صمد تا سر خیابان ما را رساند و چون کار داشت دوباره تاکسی گرفت و رفت. معصومه بغلم بود. خدیجه چادرم را گرفته بود و با نق و نق راه می آمد و بهانه می گرفت. می خواست بغلش کنم. با یک دست معصومه و کیسه داروهایش را گرفته بودم، با آن دست خدیجه را می کشیدم و با دندان هایم هم چادرم را محکم گرفته بودم. با چه عذابی به خانه رسیدم، بماند. به سختی کلید را از توی کیفم درآوردم و انداختم توی قفل. در باز نمی شد. دوباره کلید را چرخاندم. قفل باز شده بود؛ اما در باز نمی شد. انگار یک نفر آن تو بود و پشت در را انداخته بود. چند بار به در کوبیدم.
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
🌷🕊
#زندگی_بهسبک_شهدا
🔺اگر کسی در مراسمی که دعوتش میکردند مقید به رعایت موازین شرعی نبود حتی اگر از نزدیکترین افراد به او هم بودند در آن مراسم شرکت نمیکرد. روی باور و اعتقادش میایستاد.
🔺محض دل کسی به مجلس نمیرفت، قبل از رفتن سعی میکرد تا افراد را آگاه و مسائل را درست برای آنها بیان کند. اگر موفق میشد که مشکل رفع میشد اما اگر تلاشش نتیجه نمیداد عذرخواهی میکرد و در آن جلسه یا مجلس شرکت نمیکرد و هدیه را برایشان میفرستاد. با نرفتنش مخالفت خود را با اینگونه مجالس ابراز میکرد
🔺مهربانی، تواضع، کمک به همه، محبت و توجه خیلی زیاد به خانواده از جمله خصوصیات اخلاقی او بود. اینقدر درجه مهربانی و احساس مسئولیتش بالا بود که وقتی کاری را به فردی میسپرد که آن فرد تازهکار بود سعی میکرد تا وقتی که طرف همه زوایای کار را یاد نگرفته تنهایش نگذارد.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_جمال_رضی🌷
#سالروز_ولادت
●ولادت : ۱۳۶۰/۱۲/۱۹ تهران
●شهادت : ۱۳۹۵/۱/۱۴ سوریه
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🌷🕊
عرض ادب واحترام خدمت تک تک شما همراهان گرامی کانال
دوستانی که تازه وارد کانال شدید
خوش آمدید😍
حتما از مطالب سنجاق شده استفاده کنید.
#کرامات_شهدا،
اولین قسمت مباحثی مثل #مستندشنود #مباحت استادشجاعی و...
همه در بالاسنجاق شده
امیدوارم که همراه همیشگی مابمانید.
راستی #رماندخترشینا هم درحال بارگذاریه اولین قسمتش سنجاق شده😊
حضورتک تک اعضا موجب دلگرمی ماست😌
درضمن ازشمامخاطبین عزیزمیخواهیم اگر درفامیل،دوستان،محله، شهیدگرانقدری رامیشناسید
که کمترازوی یادشده نام وی همراه باعکس و بیوگرافی کوتاه ازشهید برایمان بفرستید تادرکانال از ایشان یادکنیم.
همانطورکه #رهبرعزیزمان فرمودند: «#فضیلتیادشهداکمترازشهادتنیست»
ان شاءالله ماهم بایادشهدافضیلت شهادت نصیب خودکنیم.🤲
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 ماه شعبان جدی استغفار کن
🔻جوانیم را در مستی دوری از تو گذراندم...
🎙: استاد #پناهیان
🔹گفتم:با این همه گناه
چکارمی توانم بکنم؟
🔸مهربانم فرمود:
«ألم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده»
🔹مگر نمی دانند خداست
که توبه را از بندههایش
قبول میکند...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک
#امام_زمان_عج
#ماه_شعبان
#استغفار
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
#یک_آیه_یک_درس
✅ برای توبه، به امام متوسل شوید.
🔶قَالُواْ يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ:
⚡️برادران یوسف، به يعقوب گفتند:
اى پدر! براى گناهانمان از خداوند طلبِ آمرزش كن كه براستى ما خطاكار بوديم.
📚 سوره مبارکه یوسف، آیه۹۷
🍁 در #رحمت_خداوند براى #توبه باز است
و اعتراف به گناه و خطا زمينه آمرزش است.
💥براى #آمرزش گناهان، #توسّل به اولياى خداوند شایسته است.
✅ #دعاى_پدر نیز در حقّ فرزندان، اثر خاصّى دارد.
به همین دلیل، برادران #یوسف، با این که خودشان می توانستند استغفار کنند، ولی از #پدر خواستند که برایشان استغفار کند.
❌ مانیز از #ائمه(عليهم السلام) که پدر حقیقی ما هستند، بخواهیم که برایمان #استغفار کنند.
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
2_144211946663749665.mp3
36.67M
🤲 مناجات شعبانیه
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
التماس دعا
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
#سلام_امام_زمانم 🥀
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...
🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایهی دستهای مبارک تو.
سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک
#امام_زمان_عج
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🌷🕊
✋سلام برشما همسنگران و دوستداران شهـــــداء 🍃
روزمان راباسلام و #توسل به شهدا #بیمه کنیم.
سلام برشهداییکه مردانه جنگیدندتاما امروز در آرامش وامنیت کامل زندگی کنیم.
رزقامروزراازاینشهیدبزرگواربگیریم👇
امروزهرچی کارخیراز دستت برمیاد ازطرف رفیق شهیدمون ﴿#محسنتندروصفسری﴾
برای امام زمانت انجام بده،
باشه؟؟
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌷🕊
#شهیدمحسنتندروصفسری(حسن)
تولد : ۱۳۴۰ رشت ـ صف سر
شهادت : ۲۴/۱۲/۱۳۶۵ شلمچه کربلای ۵
آخرین مسئولیت : امدادگر
عضویت در : سپاه
مزار شهید : گلزار شهدای رشت
پاسدار شهید محسن تندرو در سال ۱۳۴۰ در محله صف سر از توابع شهرستان رشت دیده به جهان گشود و در خانواده ای مسلمان پرورش یافت. تحصیلات ابتدایی تا سوم دبیرستان را در مدارس رشت به اتمام رسانید . محسن در صحنه های قیام و جهاد مردم با حکومت طاغوت نقش فعالی داشت و بارها با ماموران حکومت درگیر شد.
در سال ۶۲ جهت انجام سربازی به سپاه پاسداران پیوست و در گردان جندالله پیرانشهر خدمتش را به پایان رسانید و پس از آن بصورت داوطلب در جبهه سومار به مقابله با دشمنان میهن اسلامی جنگ و نبرد نمود. محسن به دلیل فعالیتهای گسترده اش در محله صف سر بعنوان مسئول بسیج و انجمن اسلامی محل برگزیده شد و برای خدمت رسانی به مردم تلاش زیادی نمود ، محسن با احسان و اخلاق نیکوی خود توانست جوانان زیادی را جذب بسیج نماید . ایشان جوانی صبور و برد بار و در تقویت ابعاد معنوی بسیار موفق بود و اطاعت و پیروی از دستورات دین مبین اسلام را در تمامی لحظات عمر خویش سرلوحه و الگو قرار داده بود، از جمله احترام و نیکی به خانواده و همه اطرافیان ، فریاد رسی مظلومان و ستمدیدگان و مستضعفان ، هدایت جوانان به سوی اسلام پیروی و اطاعت از رهبر عظیم الشأن و نبرد با متجاوزین را سرلوحه کارهای خود قرار داد . او دوست داشت ابری باشد که رویش و طراوت را ببارد نه ویرانی را و به همین علت فرزند و خانواده عزیزش را به خدا سپرد و با مخالفت مسئولین وقت جهت اعزام مجددش مواجه شد ولی با شرف و غیرتی که در سینه دریایی اش موج می زد برای انجام تکلیف به همراه سپاه ۱۰۰ هزار نفری محمد رسول الله (ص) عازم جبهه جنوب شد . او که عشق را در جبهه ها و در کنار ستمدیدگان ناشی از حملات دشمنان بعثی می دید با توجه به اینکه شیمیایی هم شده بود ولی در امداد رسانی به رزمندگان سستی نمی ورزید و در غروب ۲۴ / ۱۲ / ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ با ایمانی قوی و نفسی مطمئن و همتی بالا طلوعی دیگر را آغاز نمود تا روشنی بخش همیشگی محفل زندگی بشریت گردد .
🍃یادش گرامی ونامش جاودان
🍃دسته گلی از صلوات به نیابت از این شهیدوالامقام هدیه می کنیم به حضرت ولیعصرارواحنا فداه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#درودورحمتخداوندبرپدرومادراینشهیدبزرگوار
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
╭🌷🕊 ┅────────┅╮
@emamzadeganeshgh
╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯