eitaa logo
امامزادگان عشق 🌷
4.5هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
2 فایل
رزقت‌روازشهدابگیر😍شمابه‌مهمانی‌لاله‌هادعوت شدی ازقافله‌ی‌شهداجانمونی‌رفیق🙂اینجادورهمیم برای شهیدانه زیستن ادمین @Sadat_Yas کپی مطالب فقط برای کسانی که عضوکانال هستندجایزاست اونم باصلوات برای سلامتی امام زمان عج‌ ودعای خیر کپی بنروریپ ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 زمان ازدواج رهبرمعظم انقلاب از زبان خودشان در مصاحبه تلویزیونی ♦️ انتشار بمناسبت ۱ذی‌الحجه؛ سالروز ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند متعال به موسی(ع) فرمود: تو را برگزیدم چون متواضع‌تر از تو نیافتم؛ نماز که می‌خوانی،گونه‌هایت را بر زمین می‌گذاری. ای موسی دستت را بر محل سجده‌ات بگذار و بر چهره و اعضای بدنت بکش زیرا این کار دوای هر دردی است. 📘کلیات حدیث قدسی ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه را شکل یار میبینم، پیرزن را نگار میبینم😁 شعرخوانی طنزآمیز یک مجرد در محضر رهبر انقلاب فقط آخرش 😂 ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
پـــدر و دخـتـرےتصویر سمت راست سردار شهید علی آقازاده نژاد در سال۱۳۹۷ بر مزار (یاد بود) شهید ابراهیم همت. و تصویر سمت چپ دختر دوم شهید علی آقازاده نژاد بر مزار شهید ابراهیم همت در همین روزهای اخیر🌱✨ دخترم..دستت را بر جایی از مزار بگذار که پدرت گذاشته بود:) ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
♥️¦ به شدت دلباخته‌ی شخصیت امام خمینی‹ره› و حضرت آقا ‹مدظله‌العالی› بودن . یادمه وقتایی که با گروه‌های مختلف به تهران برای زیارت شهدای بهشت زهرا می‌رفتم پدرم می‌گفتن که چرا شما رو مرقد امام خمینی‹ره› نمی‌‌برن همه‌ی این شهدا سرباز و و رهرو مکتب امام بودن. زیبایی دفاع مقدس و این حماسه‌ها همه مرهون نهضت امام خمینی‹ره› بوده و هست. و قید می‌کردن متاسفانه امام خمینی بین ماها خیلی غریب هستن و هنوز اونجوری که باید و شاید به درک عظمت شخصیتی امام و اون تحولی که در عالم به پا کردن نرسیدیم. خیلی عاشق امام بودن . .🌱'برگی‌از‌خاطرات‌سردار‌طریق‌الق‍‍‍دس‌ومدافع‌ح‍رم شهید علی آقازاده نژاد • أللَّھُمَ‌صَلِّ‌؏َلی‌مُحَمَّد‌وَآلِ‌مُحَمَّدوَ؏َـجِّلْ‌فَرَجھُمَ ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 چشمانم را بستم . با نوای صلوات خاصه امام رضا خودم را پای ضریح می دیدم . در بین همهمه زائران ، حرفم را دخیل بستم به ضریح : «ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا / حلوا به کسی ده که محبت نچشیده!» همه را سپردم به امام (علیه السلام) ❤ هندزفری را گذاشتم داخل گوشم . راه می رفتم و روضه گوش می دادم . رفتم به اتاقم با هدیه هایش ور رفتم : کفن شهید گمنام ، پلاک شهید ... صدای. اذان بلند شد ، مادرم سر کشید داخل اتاق و گفت :« نخوابیدی؟! برو یه سوره قرآن بخون!» ساعت شش_شش و نیم صبح ، خاله ام با مادرم وسایل سفره عقد را جمع می کردند. نشسته بودم و بر و بر نگاهشان میکردم! به خودم می گفتم :« یعنی همه اینا داره جدی می شه؟» ☹️ خاله ام غرولندی کرد که :«کمک نمی کنی حداقل پاشو لباست رو بپوش!» همه عجله داشتند که باید عقد زودتر خوانده شود تا به شلوغی امامزاده نخوریم . ☹️☹️ وقتی با کت و شلوار دیدمش ، پقی زدم زیر خنده 😂 هیچ کس باور نمی کرد این آدم ، تن به کت و شلوار بدهد .. از بس ذوق مرگ بود ، خنده ام گرفت 😂 به شوخی بهش گفتم :« شما کت و شلوار پوشیدی یا کت و شلوار شما رو پوشیده ؟»😉😁 در همه عمرش فقط دوبار با کت و شلوار دیدمش : یک بار برای مراسم عقد ، یک بار هم برای عروسی 😁 درو همسایه و دوست و آشنا باتعجب می پرسیدند :« حالا چرا امامزاده؟!» نداشتیم بین فک و فامیل کسی این قدر ساده دخترش را بفرستند خانه بخت😊 ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌‌✍🏻⁩«محمدعلۍجعفرۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 حالا در این هیر و ویر پیله کرده بود که برای شهادتش دعا کنم 😑 می گفت :«اینجا جاییه که دعا مستجاب می شه!» 🤦🏻‍♀ هرچه می خواستم بهش بفهمانم که ول کن این قدر روی این مطلب پافشاری نکن ، راه نمی داد 😑💣 هی می گفت :« تو سبب شهادت منی ، من این رو با ارباب عهد بستم ، مطمئنم که شهید می شم !» ☺️ فامیل که در ابتدای امر ، کلا گیج شده بودند . آن از ریخت و قیافه داماد این هم از مکان خطبه عقد 😕 آن هم آدمی با این همه ریش ، جزء در لباس روحانیت ندیده بودند . بعضی ها که فکر می کردند طلبه است با تو جه به اوضاع مالی پدرم ، خواستگار های پولداری داشتم که همه را دست به سر کرده بودم . حالا برای همه سؤال شده بود که مرجان به چه چیزاین آدم دل خوش کرده که بله گفته است 😐 عده‌ای هم با مکان ازدواجمان کنار می آمدند ، ولی می گفتند :«مهریه ش رو کجای دلمون بزاریم ، چهارده تا سکه شد مهریه!» 😬 همیشه در فضای مراسم عقد ، کف زدن و کل کشیدن و این ها دیده بودم . رفقای محمد حسین زیارت عاشورا خواندند ، و مراسم وصل به هیئت و روضه شد ... البته خدا درو‌تخته را جور‌ می کند😁 آن ها هم بعد از روضه ، مسخره بازی شان سرجایش بود 🤦🏻‍♀ شروع کردند به خواندن شعر «رفتند یاران ، چابک سواران .....» چشمش برق زد . گفت :«تو همونی که دلم می خواست. کاش منم همونی شم که تو دلت می خواد!» ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌‌✍🏻⁩«محمدعلۍجعفرۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
دوستان یه خبرخوب😍 امروز به مناسبت سالروز ازدواج پربرکت امیرمؤمنان علی علیه السلام وحضرت فاطمه زهراسلام الله علیها تاشب دوپارت دیگه از رمان رابراتون میذارم😊