eitaa logo
امامزادگان عشق 🌷
4.5هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
2 فایل
رزقت‌روازشهدابگیر😍شمابه‌مهمانی‌لاله‌هادعوت شدی ازقافله‌ی‌شهداجانمونی‌رفیق🙂اینجادورهمیم برای شهیدانه زیستن ادمین @Sadat_Yas کپی مطالب فقط برای کسانی که عضوکانال هستندجایزاست اونم باصلوات برای سلامتی امام زمان عج‌ ودعای خیر کپی بنروریپ ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊 ✋سلام برشما همسنگران و دوستداران شهـــــداء 🍃 روزمان راباسلام و به شهدا کنیم. سلام برشهدایی‌که مردانه جنگیدندتاما امروز در آرامش وامنیت کامل زندگی کنیم. رزق‌امروزراازاین‌شهیدبزرگواربگیریم👇 امروزهرچی کارخیراز دستمون برمیاد ازطرف رفیق شهیده مون ﴿﴾ برای امام زمان جانمون انجام میدیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌷🕊 🌱 🔸او همه زندگی اش را به پای یک جانباز شیمیایی ریخت و با او ازدواج نمود. وقتی علت این کار را از او سؤال نمودند گفت: «مگر دوست نداری که با یک شهید گفت و‌گو کنی؟! با یک شهید زندگی کنی؟! من در هر لحظه از زندگی با همسرم به سرزمین شهادت می روم، به دشت های سبز ایمان می روم، به انبوه کارزار می روم، به کوه‌های بلند انسانیت می روم، به سرخی شفق می روم، به قله توحید می روم. ما با هم از چشمه های وحدت مي نوشيم، من با او به جهاد می روم، من با او به جهاد اکبر می روم، من با او به نبرد اهریمن نفس می روم.» 🔸شهيده "زهرا دقيقي" پس از ازدواج، صاحب دو فرزند به نام فاطمه و محمدجواد شد. او همه زندگي اش وقف انقلاب اسلامي بود چه اينكه اعتقاد داشت آن كس كه اسير « خويشتن» است، اسير «دشمن» هم هست زيرا خويش و نفس هم دشمن است. دشمني نزديك، دشمني جا گرفته در زير پوست. 🔸وي پس از سال ها جهاد، تلاش و فعاليت در عرصه هاي فرهنگي، اجتماعي در سال 90 در سفر كربلاي معلّي به دست ايادي استكبار بر اثر انفجار بمب به شهادت رسيد. تاریخ شهادت: ۹۰/۸/۱۷ 🥀 🍃یادش گرامی ونامش جاودان 🍃دسته گلی‌ازصلوات به نیابت ازامام‌شهدا،شهدایی که امروز سالگردشهادتشان میباشدو این شهیدوالامقام هدیه میکنیم به حضرت ولیعصرارواحنا فداه به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📩 اگر شهید شدم؛ دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا مردم ببینند همراه خود چیزی نمی برم، چشمانم را باز بگذارید که بدانند کورکورانه شهید نشده ام. شهید 🕊🌹 ۱۹ ساله_شهادت ۱۳۶۳_ سقز ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 بدبادلش بازی کردم. نشست، سرش را زیر انداخت و روضه خوانی اش گل کرد .. درطواف، دست هایش را برایم سپر می کرد که به کسی نخورم باآب و تاب دور و برم راخالی می کرد تا بتوانم حجرالاسود راببوسم😍❤️ کمک دست بقیه هم بود 😁 مادر شهیدی با دخترش آمده بود طواف و کارهای دیگر برایش مشکل بود. دخترش هم توانایی بعضی کارها را نداشت. خیلی هوایشان را داشت. از کمک برای انجام طواف گرفته تا عکس گرفتن از مادر دختر .. یک بار وسط طواف مستحبی، شک کردم چرا همه دارند مارو نگاه می کنند، مگرظاهر یا پوششمان اشکالی دارد؟!🤔 یکی از خانم های داخل کاروان بعداز غذا، من را کشیدکنار وگفت:((صدقه بذار کنار.. اینجا بین خانما صحبت ازتو و شوهرته که مثه پروانه دورت می چرخه!)) از این نصیحت های مادرانه کرد و خندید وگفت:((اینکه می گن خدا در تخته رو به هم چفت می کنه، نمونه ش شمایین!))😅 دائم با دوربینش چیلیک چیلیک عکس می گرفت. بهش اعتراض می کردم:((اومدی زیارت یا عکس بگیری؟..))😐 یک انگشتر عقیق مستطیل شکل هم داشت که روی آن حک شده بور:((یازهرا)). درمکه هدیه داد به شیعه ای یمنی ... وقتی برگشتیم ، گفت:((دیگه دوست ندارم بیام مکه ،باشه تا از دست سعودی ها آزاد بشه!)) ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌‌✍🏻⁩«محمدعلۍجعفرۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 کلا نه تنها مکه یا جاهای دیگر ، در خانه هم در صورتی همکاری می کرد که وصل شود به اهل بیت امام حسین (علیه السلام) . یکی از چیزهایی که باعث شد از تنفر به بی تفاوتی برسم و بعد بهش عشق و علاقه پیدا کنم ، همین کارهایش بود 😊 دیدم دیوانه وار هیئتی است . همه دوست دارند در هیئت شرکت کنند ، ولی اینکه چقدر مایه بگذارند ، مهم است ... اولین حقوقی که از سپاه گرفت ، ۲۵۰هزار تومن بود .😁 رفت با همه‌ی آن کتیبه خرید برای هیئت . از پرده فروشی ، ریش ریش های پایین پرده را خرید و به کتیبه ها دوخت و همه را وقف هیئت کرد ☺️ پاتوقش پاساژ مهستان بود . روی شعر پیداکن برای امام حسین (ع) خیلی وقت می گذاشت 😍 شعارش این بود :« ترک محرمات ، رعایت واجبات و توسل به اهل بیت (ع) .» موقع توسل ، شعر و روضه می خواند . گاهی واگویه می کرد . اگر دونفری بودیم که بلند بلند با امام حسین (ع) صحبت می کرد ، اگر کسی هم دور و برمان نشسته بود ، با نجوا توسلش را جلو می برد .. عاشق روضه های حاج منصور بود ، ولی درسبک سینه زنی ، بیشتر از حاج محمود کریمی خوشش می آمد 😁 نهم فروردین سال نود ، در تالار نور شهرک شهید محلاتی عروسی گرفتیم و ساکن تهران شدیم . خانواده ها پول گذاشتند روی هم و خونه برامون خریدند. با اینکه وضع مالی اش چنان تعریفی نداشت ، کلا آدم دست و دلبازی بود 🙃 اهل پس انداز و این چیزها نبود ، حتی بهش فکر نمی کرد و موقع خرید اگر از کارت بانکی استفاده میکرد رسید نمی گرفت و برایش عجیب بود که ملت می ایستند تا رسید خرید شان رانگاه کنند .. می خواست خانه را عوض کند ، ولی می گفت : «زیر بار قرض و وام نمی رم !» 😐 حتی به این فکر افتاده بود پژویی را که پدرم به ما هدیه داده بود با یک سوزوکی عوض کند ، وقتی دید پولش نمی رسد بی خیال شد 😂 ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌‌✍🏻⁩«محمدعلۍجعفرۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
💫💫کسانی‌ که شهید نمیشن دو دسته‌ هستن: ۱- یا هنوز لیاقت پیدا نکردن!😔 ۲- یا لایق هستن ولی مأموریتی دارن که باید انجام بدن ..🌱 اگر دلت شهادت میخواد، بگرد و مأموریت‌رو پیدا کن .. خلقتت بیهوده نیست! برای کاری آفریده شدی؛ پیداش‌کن و به‌ بهترین‌شکل انجامش‌بده ..✌️🏼 ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ مُسْتَوْدَعَ حِكَمِ الْوَصِيِّينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که سینه مبارکت گنجینه علم اولین و آخرین است. سلام بر تو و بر روزی که به تمام جهانیان جرعه های حکمت را خواهی نوشاند. 🍂خزان ز راه می‌رسد، جوانه پیر می‌شود نَفَس چه زود می‌رود، بیا که دیر می‌شود... 🍂شب‌است‌وباد می‌وزد، چگونه‌ صبح‌‌‌ می‌کنی؟ دلم چه شور می‌زند؛ به غم اسیر می‌شود... 🍂که‌گفت‌ زود‌ میرسی؟«چه دیر زود می‌شود» نَفَس نمانده زود باش! بیا که دیر می‌شود… ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊 ✋سلام برشما همسنگران و دوستداران شهـــــداء 🍃 روزمان راباسلام و به شهدا کنیم. سلام برشهدایی‌که مردانه جنگیدندتاما امروز در آرامش وامنیت کامل زندگی کنیم. رزق‌امروزراازاین‌شهیدبزرگواربگیریم👇 امروزهرچی کارخیراز دستمون برمیاد ازطرف رفیق شهیدمون ﴿﴾ برای امام زمان جانمون انجام میدیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌷🕊 ✨شهيد بزرگوار درسال۱۳۴۴دريكي از روستاهاي لوداب از توابع شهرستان ياسوج چشم به جهان گشود بعد ازپايان تحصيلات دوره راهنمايي درسال۵۸ يكي ازبنيان گزاران و مؤسسين سپاه گچساران بود و در همان سال جهت مبارزه باحزب دمكرات كردستان و ضد انقلابيون عازم منطقه كردستان شد و درسال۵۹كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران شروع شد شهيد عازم منطقه جنوب گرديد و در اواخر همان سال در آبادان از ناحيه شكم، دو بازو، و روده ها كه قسمتي از روده هايش نيز پلاستيكي شد مجروح گرديد. ✨وی در تمام عمليات ها شركت فعال داشت طي مدت هشت سال دفاع مقدس يازده مرتبه مجروح گرديدكه تنها استراحتش را در بيمارستان مي گذراند و هيچ گاه احساس خستگي نمي كرد. ✨از خصوصيات ويژه اي كه شهيد داشت اين بود كه هميشه خدا را مد نظر داشت و شهيد عشق و علاقه زيادي به امام داشت، آنقدر به امام علاقه و اعتقاد  داشت كه هر وقت امام چيزي را اعلام مي كرد مثل يك امرتعبدی برايش لازم الجرا بود. اوعارفي بودكه به راه خودمعرفت كامل يافته و رزمندگان را ازتقوي و ارشادات خود بهرمند مي ساخت و در طول جنگ چنان انسي با بسيجيان عاشق داشت كه چون برادری بزرگوار همگام و همراه آنان در تمامي عملياتها حضور فعال داشت. ✨ سرانجام شهيد بزرگوار با مسئوليتهاي متفاوتي از جمله مسئوليت طرح عمليات تيپ مستقل ۴۸ فتح در سال ۶۶در عمليات كربلاي ۱۰ در منطقه ماووت عراق به درجه رفيع شهادت نائل آمد كه پيكر پاكش بعد از گذشت ۳ ماه به دست خانواده محترمش رسيد. 🍃یادش گرامی ونامش جاودان 🍃دسته گلی‌ازصلوات به نیابت ازامام‌شهدا،شهدایی که امروز سالگردشهادتشان میباشدو این شهیدوالامقام هدیه میکنیم به حضرت ولیعصرارواحنا فداه به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊 بیاد شهیدمدافع‌حرم قبرستان نائب الزیاره همه مخاطبین گرامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊 چرا می گوئیم صلوات بر شهدا را دست کم نگیرید؟ شادی ارواح مطهرشهداصلوات أللَّھُمَ‌صَلِّ‌؏َلی‌مُحَمَّد‌وَآلِ‌مُحَمَّدوَ؏َـجِّلْ‌فَرَجھُمَ ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 محدودیت مالی نداشت . وقتی حقوق می گرفت ، مقداری بابت ایاب و ذهاب و بنزینش برمی داشت و کارت را می داد به من . اما قبول نمی کردم . می گفت : « تو منی ، من توام . فرقی نمی کنه !»☺️😉 البته من بیشتر دوست داشتم از جیپ پدرم خرج کنم و دلم نمی آمد از پول او خرید کنم 😅🤦🏻‍♀ از وقتی مجرد بودم کارتی داشتم که پدرم برایم پول واریز می کرد . بعد ازدواج همان روال ادامه داشت .. خیلی ها ایراد می گرفتند که به فکر جمع کردن نیست و شم اقتصادی ندارد 😐 اما هیچ وقت پیش نیامد به دلیل بی پولی به مشکل بخوریم . از وضعیت اقتصادی اش با خبر بودم ، برای همین قید بعضی از تقاضا ها را می زدم . جشن تولد و سالگرد ازدواج و این مراسم رسمی ها نمی گرفتیم ، اما بین خودمان شاد بودیم 😁😍 سرمان می رفت ، هیئتمان نمی رفت : رایة العباس چیذر ، دعای کمیل حاج منصور در شاه عبد العظیم (ع) ، غروب جمعه ها هم می رفتیم طرف خیابون پیروزی هیئت گودال قتلگاه . حتی تنظیم می کردیم شب های عید در هیئتی که برنامه دارد ، سالمان را تحویل کنیم 😍 به غیر از روضه هایی که اتفاقی به تورمان می خورد ، این سه تا هیئت را مقید بودیم 😁 حاج منصور را خیلی دوست داشت ، تا اسمش می آمد می گفت : «اعلی الله مقامه و عظم شانه .» ردخور نداشت شب های جمعه نرویم شاه عبد العظیم (ع) ، برنامه ثابت هفتگی مان بود . حاج منصور آنجا دو سه ساعت قبل از نماز صبح ، دعای کمیل می خواند . نماز صبح را که می خواندیم می رفتیم کله پاچه می خوردیم😁 تا قبل از ازدواج به کله پاچه لب نزده بودم 😬 کل خانواده می نشستند و به به و چه چه می کردند ، دیگه کله پاچه را که بار می گذاشتند ، عق می زدم و از بویش حالم بد می شد . تا همه ظرف هایش را نمی شستند ، به حالت طبیعی بر نمی گشتم ‌☹️🤭 ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌‌✍🏻⁩«محمدعلۍجعفرۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 دوسه هفته می رفتم و فقط تماشایش می کردم ، چنان با ولع میخورد، که انگار از قحطی برگشته 😐😂 با اصرارش حاضر شدم فقط یه لقمه امتحان کنم ، مزه اش که رفت زیر زبانم ، کله پاچه خور حرفه ای شدم 😁 به هر کس می گفتم کله پاچه خوردم و خیلی خوشمزه بود و پشیمان هستم که چرا تا به حال نخورده ام ، باور نمی کرد 🤦🏻‍♀ می گفتند :« تو؟ تو با این همه ادا و اطوار ؟» 😑 قبل از ازدواج خیلی پاستوریزه بودم ، همه چیز باید تمیز می بود ، سرم می رفت ، دهن زده کسی را نمی خوردم 😖 بعد از ازدواج به خاطر حشر و نشر با محمد حسین خیلی تغییر کردم . کله پاچه که به سبد غذایی ام اضافه شد هیچ ، دهنی اقا رو هم می‌خوردم😐🤣 اگر سردردی ، مریضی یا هر مشکلی داشتیم ، معتقد بودیم برویم هیئت خوب می شویم.. می گفت :« می شه توشه تموم عمر و تموم سالت رو در هیئت ببندی !»☺️ در محرم بعضی ها یک هیئت که بروند می گویند بس است ، ولی او از این هیئت بیرون می آمد می رفت هیئت بعدی یک سال روز عاشورا از شدت عزاداری ، چند بار آمپول دگزا زد 😶💔 بهش می گفتم :« این آمپول ضرر داره !» 😐 ولی او کار خودش را می کرد . آخر سر که دیدم حریف نیستم ، به پدر و مادرم گفتم :« شما بهش بگین!»😑 ولی باز گوشش یه این حرفا بدهکار نبود . خیلی به هم ریخته می شد . ترجیح می دادم بیشتر در هیئت باشد تا در خانه، هم برای خودش بهتر بود ، و هم برای بقیه 😊 می دانستم دست خودش نیست ، بیشتر وقت ها با سرو صورت زخم و زیلی از هیئت می آمد بیرون😣 هر وقت روضه ها اوج می گرفت و سنگین می شد ، دلم هری می ریخت 😢 دلشوره می افتاد به جانم که الان آن طرف خودش را می زند ، معمولا شالش را می انداخت روی سرش که کسی اثر لطمه زنی هایش را نبیند ، مادرم می گفت : « هروقت از هیئت برمی گرده ، مثل گلیه که شکفته !»☺️ داخل ماشین مداحی می گذاشت . با مداح همراهی می کرد و یک وقت هایی پشت فرمان سینه می زد شیشه ها را می داد بالا ، صدا را زیاد می کرد ، آن قدر که صدای زنگ گوشیمان را نمی شنیدیم😅😁 ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌‌✍🏻⁩«محمدعلۍجعفرۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
السلام علیک یامسلم بن عقیل مسجدکوفه وبارگاه حضرت مسلم به خاطر نزدیکی ایام مسلمیه مسجدکوفه وبارگاه حضرت مسلم سیاه پوش شده🏴 نائب الزیاره همه شماخوبان هستیم.
🌷🕊 تیر مستقیم توپ بدن حجت را برده بود و تنها سر و دستش مانده و از سینه به پائین چیزی نمانده بود تازه آرزوی حجت یادم آمد... می گفت: «خدایا! برای حجت گلوله توپی بفرست، گلوله کلاش برای حجت افت داره...» همین مانده از پیکر را داخل یک جعبه مهمات گذاشتیم و راهی شدیم ..... 🌷 ‍‌ ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
🌷🕊 آری شهادت زیباست اما مثلِ مرد پایِ بیرقِ انقلاب ایستادن از آن زیباتر است خون دادن برای خمینی زیباست اما خونِ دݪ خوردن برایِ خامنه‌ای از آن هم زیباتر است...✨ 🌷 ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ ... 🌱سلام بر تو ای یادگار بهانه خلقت ، ای امید‌ِ مادر ... سلام بر تو و بر روزی که دولت زهرایی‌ات جهان را منور خواهد ساخت ... 🌱مولای‌ من ! کعبه زیباست به شرطی که تو در کعبه درآیی به حرم تکیه نهی ، روی به عالم بنمایی خواستم تا که دعایی بکنم بهر ظهورت چه دعایی بکنم یوسف زهرا، تو دعایی ... ╭🌷🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯