eitaa logo
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
664 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
467 فایل
یا صاحب الزمان آمده ام کو به کو، تا که رسم به کوی تو ای کرم از تو جلوه گر، مرانیم ز کوی خود جهت پاسخ گویی به سئوالات «شما» 👇 09106195811 —@AhmadyHamID نقل مطالب کانال با ذکر صلوات جایز است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 صبح اسٺـــــ دلم هوایےِ ڪرب وبلاسٺـــــ ازجانب قلب من بر آن خاڪ سلام ❤️ 🏴
خانه ام وقف حسین بن علی است بیمه اش بیمه ی زهرا و علی است 💕💕💕💕💕💕💕💕💕 بیمه اش بیمه ی زهرا و علی است https://eitaa.com/emamzadehazezollah
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آه حسین غریبه!! تو دل غم مونده یه چند شب دیگه تا به محرم مونده https://eitaa.com/emamzadehazezollah
❣️ ❣️ او حاضرو ما پنهانیم😔 هرچند که از غیبت خود با این همه ای 💫 جاویدان تا فجر 🌤فرج منتظرت می 🌸🍃 https://eitaa.com/emamzadehazezollah
🔴مایه شرمندگی رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی: 🔹اینکه ما نگاه کنیم ببینیم کالاهای مصرفی ما، از خوراک گرفته تا پوشاک، تا وسایل منزل، تا کیف و کفش بعضی از بانوان، تا وسایل مدرسه و دفتر و قلم و امثال اینها از خارج بیاید، این مایه‌ی‌ شرمندگی است! انسان احساس شرم میکند؛ هم در مقابل تولیدکننده‌ی داخلی احساس شرم میکند، هم در مقابل آن کسی که این جنس را از بیرون برای ما میفرستد. https://eitaa.com/emamzadehazezollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنیدنی عاشورا که می‌شود وِز وِز دشمنان خدا بلند می‌شود که این خرج‌هایی که می‌کنید بدید به فقرا... https://eitaa.com/emamzadehazezollah
✴️آقای سید علی اکبر کوثری ( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدلله) پدر مرحوم اقای کوثری معروف، در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضه خوانی تشریف میبرند‎. 🏴بچه های آن محله به رسم کودکانه ی خود خاله بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها، باچادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی، در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند. 🏴مرحوم سید علی اکبر میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون 👧یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم‎: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرد توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ 🏡میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم 💔السلام علیک یاابا عبدالله... 🎙دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... 🙏دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری 🥤رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ☕️با بی میلی و اکراه استکان رو اوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... 🛏شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. 🌟وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم امدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم. به من فرمود‎: آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود‎:نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی. آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ ☕️خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند : اون چای من بادست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ 💌میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. ✨بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی به شاهی برابر نشیند...✨