🌸🍃﷽ا🌸🍃 💠 💎💝حدیث ناب #حکایت منصور دوانیقی (خلیفه عباسی) نامه‌ای به #امام_صادق (علیه السلام ) نوشت که چرا همان گونه که سایر مردم با ما حشر و نشر دارند، با ما رفت و آمد نداری؟ #امام_عزیز جوابش را داد که: 🌹ما چیزی که به خاطرش از تو بترسیم نداریم [نیامدنمان به خاطر ترس از تو نیست]، 👌و تو هم چیزی از امور اخروی که به خاطرش امیدی به تو داشته باشیم [و7 بدین جهت سراغت بیاییم] نداری. نه نعمتی به تو داده شده که به خاطر تهنیت‌گویی نزدت بیاییم و نه مصیبتی بر تو وارد شده که به خاطر تسلیت‌گویی سراغت بیاییم؛ پس چکار داریم که نزدت بیاییم؟!؟ نوشت: با ما مصاحبت داشته باشید که نصیحتمان کنید! #امام علیه السلام جواب فرستاد: کسی که دنیا را بخواهد تو را نصیحت نمی‌کند؛ 👈 و کسی که آخرت را بخواهد با تو مصاحبت نمی‌کند! 📚 #كشف_الغمة في #معرفة_الأئمة (علیهم السلام)، ج‏۲، ص۲۰۹ ... فَأَجَابَهُ علیه السلام: لَيْسَ لَنَا مَا نَخَافُكَ مِنْ أَجْلِهِ وَ لَا عِنْدَكَ مِنْ أَمْرِ الْآخِرَةِ مَا نَرْجُوكَ لَهُ وَ لَا أَنْتَ فِي نِعْمَةٍ فَنُهَنِّيَكَ وَ لَا تَرَاهَا نَقِمَةً فَنُعَزِّيَكَ بِهَا فَمَا نَصْنَعُ عِنْدَكَ؟ ... 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ❀🕊💓🕊❀ #یا_اباصالح_المهدے_ادرکنا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام 🕊 🕊🕊 🕊🕊

مسلمان شدن مسیحی در اثر آداب معاشرت اسلامی علی علیه السلام حضرت صادق (عليه السلام ) از پدر بزرگوارش روايت مى كند: كه على (عليه السلام ) با مردى مسيحى در جاده اى كه به كوفه منتهى مى شد هم سفر شد، مسيحى به حضرت گفت : اى بنده خدا قصد كجا دارى ؟ حضرت فرمود: كوفه ، چون مرد مسيحى براى رفتن به محل خودش از حضرت جدا شد، مشاهده كرد امام او را دنبال مى كند عرضه داشت مگر نمى خواهى به كوفه بروى ؟ فرمود چرا، گفت : اگر قصد كوفه دارى چرا دنبال من مى آئى ؟ حضرت فرمود: اين برنامه كه من اجرا مى كنم يعنى چند قدم هم سفر خود را بدرقه كردن ، تمام كردن حسن معاشرت است و اين دستور پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ماست ، مسيحى گفت : راستى دستور رسول شماست ؟ فرمود: آرى ، مرد مسيحى گفت: تو را به شهادت مى طلبم كه من بر دين توام ، آنگاه از راه خود همراه حضرت برگشت و چون امام را شناخت مسلمان شد.[1] [1] بحار ج 74 ص 157

بسم الله الرحمن الرحیم فتح المبین دلها انقلاب اسلامی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با مدد الهی فتح المبین دل هاست انافتحنا لک فتحا مبینا (سوره فتح/1) مصعب بن عمیر جوان برخوردار از تمام امکانات دنیوی هم جوان است هم زیبایی ظاهری دارد هم غرق در مادیات است؛ چنانچه‌ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در باره اش می فرماید: در مکه کسی را زیباتر و خوش لباس تر و متنعم تر از مصعب ندیدم. چنان مجذوب و دلداده پیامبر می شود که پنهانی و دور از چشم پدر و مادر به محض شنیدن دعوت پیامبر مسلمان شد. در این راه زندانی شد؛ از ارث و ثروت پدر محروم شد؛ تن به هجرت حبشه داد اما دل از پیامبر نکند. از طرف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به عنوان مبلغ و قاری قرآن به مدینه اعزام شد و اولین نماز جمعه را با اجازه پیامبر در مدینه اقامه کرد. در جنگ بدر پرجم جناح راست به دست او بود برادرش زراره اسیر شد گروهی از او خواستند برادرش را آزاد کند گفت: دستور داده ام دستانش را محکم ببندند تا از مادرش که زن ثروتمندی است در برابر آزادیش فدیه بگیرند. در غزوه احد هم پرچم دار جناح راست سپاه اسلام بود وقتی مشرکان از پشت سر حمله کردند دست راستش قطع شد پرچم را به دست چپ گرفت‌؛ دست چپش را هم قطع کردند پرچم را به سینه چسباند تا شهید شد. حکومت بر دلها انقلاب اسلامی پیامبر کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام

چشمه ی حیاتی تو کشتی نجاتی تو السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

هدیه به روح مطهر و ملکوتی مراجع تقلید که وجود خود را خرج اعتلای دین مبین اسلام کردند خصوصا حضرت آیت الله العظمی بهجت رحمت الله علیهم

ترتیل اولین صفحه از جزء سوم با صدای استاد منشاوی

سلام بر خوب خوبان عالم پسر فاطمه سلام الله علیها

🔖حکمت خدا را این گونه می توان باور کرد: گنجشک با خدا قهر بود… روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت، فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد… و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و… خدا لب به سخن گشود: با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست. گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی.این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟ و سنگینی بغضی راه کلامش بست… سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی. گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود. خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی‌ام برخاستی! اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت، های های گریه‌هایش ملکوت خدا را پر کرد… جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست .. @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام

✨نفس مطمئنه✨ ▪️کلا اذا دکت الارض دکا دکا و جاء ربک و الملک صفا صفا: باز هم قرآن می‌فرماید ما قصد اهانت و جسارت به شما نداشتيم و شما هم اين را نمی‌فهميد، يک روزی می‌فهميد که آن روز ، روز قيامت است. وقتی به صحنه‌ی قيامت آمديد تازه می‌فهميد که چه آن وقتی که به شما داديم و چه آن وقتی که نداديم يکسان بود. ▪️ اگر دادن ما احترام و اکران بود، ندادن هم احترام و اکران است، هر دو برای حفظ شما بود. وقتی يک پلاکارد را از اين طرف خيابان به آن طرف می‌خواهند نصب کنند سوراخش می‌کنند که به طناب محکم ببندند و آن را حفظ کنند تا اگر باران آمد پاره نشود. 📚فجر، آیه ۲۳_۲۱. ادامه دارد... @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام

#کلیپ_تصویری #فقیرترین_مردم 👈 سخت ترین تهیدستی در عالم ▫️رمضان 1398 ▫️ تهران/ حسینیه همدانی ها 🆔 @ansarian_ir

📚 فرق حد ترخص و مسافت شرعی سؤال: ۱. فرق #حد_ترخص و #مسافت_شرعی چیست؟ ۲. اگر در حال گشت زنی و بدون قصد طي کردن مسافت شرعی از شهر دور شويم، آیا #نماز_شکسته است؟ جواب: ۱) مسافت شرعی #هشت_فرسخ (حدود ۴۱ کیلومتر) است، هرچند به صورت رفت و برگشت باشد، البته در این صورت باید مسیر رفت حداقل ۲۰/۵ کیلومتر باشد، ولی حد ترخص* مکانی است که در آنجا #اذان شهر شنیده نمی شود. ۲) کسی که از اول سفر، قصد مسافت شرعی (#امتدادی یا #تلفیقی) ندارد یا مردد در آن است، نمازش تمام است اگرچه به مسافت شرعی رفته باشد ولی اگر برگشت به مقدار هشت فرسخ باشد، نمازش در برگشت #شکسته است. * طبق تحقیقات انجام گرفته حد ترخص از آخر شهر حدود ۱۳۵۰ متر می باشد. #احکام_سفر #نماز_مسافر @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام

هدیه به روح تمام مادرانی که به اشک بر حسین علیه السلام محبت امام حسین را در دلهای ما کاشتند

صفحه 43 سوره بقره کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام

🔖 پارتی‌بازی ✍در تواريخ معتبر هست كه پيغمبر اكرم بعد از فتح مكه، يكی از افراد طايفه‌ی قبيله‌ی بنی مخزوم که از قبايل با اهميت قريش بوده است. زنی سرقتی كرد، آنها می‌دانستند كه پيغمبر اكرم در اجرای حد الهی و قوانين الهی مسامحه نمی‌كند. دور هم جمع شدند كه اگر اين كيفر ببيند، از قبايل قريش است، آبروريزی است. چطور به پيغمبر بگوييم؟ به نظرشان رسيد كه اسامه بن زيد را كه فردی محبوب پيغمبر بود و پيغمبر به او علاقه داشت را شفيع و واسطه قرار بدهند كه بگويد: از اين بگذريد. ◽️اسامه به پيغمبر گفت، پيغمبر بسيار ناراحت شد طوری كه رنگ چهره‌شان عوض شد، فرمود: شما در رابطه با يكی از قانون‌های خدا واسطه می‌شويد كه من زير پا بگذارم. بعد حضرت حس كردند كه شايد يك ذهنيتی در بعضی از افراد هست، و آن قوميت و قبايل باعث شوند حكم خدا زير پا گذاشته شود ◽️ شب در مسجد بعد از نماز يک خطبه‌ای خواندند و يك جمله را بيان كردند كه اين خيلی گويا است، به خصوص در زمان ما برای كسانی كه در اين كشور مسؤوليتی دارند، حواسشان را جمع كنند. فرمودند: پيشينيان شما و امت‌های گذشته اگر احياناً دچار هلاكت و عذاب شدند به اين خاطر بوده كه تبعيض آميز رفتار می‌كردند. اگر بزرگی در بين آنها سرقت می‌كرد، او را رها می‌كردند. ولی اگر آدم ضعيف و بي دست و پايي بود كه كس و كاری نداشت، اگر او يک خطايی می‌كرد، حد را بر او جاری می‌كردند، به خدا قسم اگر دخترم فاطمه، چيزی را سرقت كند، دست او را قطع می‌كنم. 📌پیغمبراکرم صلوات الله علیه با این برخورد خود نشان دادند در قانون الهی تبعيض و پارتی‌بازی و ميانجی‌گری معنا ندارد. @کوی جانان صاحب الزمان ع

شیعه از هجرِ رُخت جامِ بلا می نوشد خرّم آن سینه که در وصلِ شما می‌کوشد بارالها همه‌یِ عمر سلامت دارش کوثری را که از آن آبِ بقا می جوشد @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام

دوباره یاد قدیما افتادم....