eitaa logo
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
564 دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
428 فایل
یا صاحب الزمان آمده ام کو به کو، تا که رسم به کوی تو ای کرم از تو جلوه گر، مرانیم ز کوی خود جهت پاسخ گویی 👇 09106195811 —@AhmadyHamID نقل مطالب کانال با ذکر صلوات جایز است.
مشاهده در ایتا
دانلود
تقويت خوشبينى ها قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْراً، فَصَدِّقْ ظَنَّهُ! (اخلاق اجتماعى): و درود خدا بر او، فرمود: چون كسى به تو گمان نيك برد، خوشبينى او را تصديق كن. حکمت ٢۴٨ نهج البلاغه اشاره به اين‌كه، بسيار مى‌شود افراد به سبب خاطره خوبى كه از كسى دارند و او را باسخاوت و خيّر و مثبت مى‌دانند گمان مى‌برند حل مشكل آن‌ها ـ خواه مشكل مالى باشد يا جز آن ـ به دست اوست و به سراغ وى مى‌روند. امام عليه السلام مى‌فرمايد: در اين‌گونه موارد بايد به حل مشكل آن‌ها پرداخت و حسن ظن آن‌ها را عملاً تصديق كرد. اين كار از يك‌سو سبب حل مشكلات مردم مى‌گردد و از سويى ديگر بر شخصيت انسان مى‌افزايد و گمانى را كه مردم در حق او دارند تثبيت مى‌كند واصولاً اين‌گونه حسن ظن‌ها نوعى توفيق اجبارى است كه براى نيكوكاران حاصل مى‌شود. امام امیرالمومنین علیه السلام درباره حسن ظن می فرمایند: حسن ظن، ازبهترين خصلت‌ها وبرترين نعمت‌ها شمرده شده است: «حُسْنُ الظَّنِّ مِن أحْسَنِ الشِّيَمِ وَأفْضَلِ القِسَم». کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
بهترين عمل ها قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ، مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ. بهترين كارها آن است كه با ناخشنودى در انجام آن بكوشى. حکمت ٢۴٩ نهج‌البلاغه كارى برخلاف خواسته نفس؛ مثل اين‌كه مى‌خواهد مالى ببخشد و نفس او به سبب علاقه به مال با آن موافق نيست، يا از ارتباط نامشروعى بپرهيزد كه نفس تمايل به آن دارد و يا قدرت بر انتقام پيدا كرده ونفس تمايل به آن دارد و او از انتقام‌جويى بپرهيزد. در تمام اين موارد كه نفس انسان تمايل به فعل معروف يا ترك منكر ندارد هنگامى كه افراد با ايمان در برابر خواسته نفس مقاومت كنند و آن معروف را به جا آورند و آن منكر را ترك كنند، عملى بسيار پرفضيلت انجام داده‌اند، چراكه هم كار خير انجام شده و هم نفس سركش تحت رياضت قرار گرفته و از طغيان آن پيشگيرى شده است. اكثر شارحان نهج‌البلاغه در اين‌جا تصريح كرده‌اند كه اين گفتار حكيمانه شبيه حديث معروف پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله است كه در بسيارى از منابع آمده است؛ آن حضرت فرمود: «أفْضَلُ الاَْعْمال أحْمَزُها»؛ بهترين اعمال عملى است كه سخت‌تر و قوى‌تر و پرمشقت‌تر باشد. کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
خداشناسى در حوادث روزگار قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ، بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ، وَ حَلِّ الْعُقُودِ، وَ نَقْضِ الْهِمَم. خدا را از سست شدن اراده هاى قوى، گشوده شدن گره هاى دشوار، و درهم شكسته شدن تصميم ها، شناختم. حکمت 250 نهج البلاغه امام باقر عليه السلام مى‌فرمايد: «كسى از جدم اميرمؤمنان عليه السلام سؤال كرد با چه وسيله‌اى پروردگارت را شناخته‌اى؟ امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: بِفَسْخِ الْعَزْمِ وَنَقْضِ الْهَمِّ لَمّا هَمَمْتُ فَحيلَ بَيْني وَبَيْنَ هَمّي وَعَزَمْتُ فَخالَفَ الْقَضاءُ عَزْمي عَلِمتُ أنَّ الْمُدَبِّرَ غَيْري؛ خدا را به‌وسيله فسخ اراده و نقض تصميم‌ها شناختم اى بسا تصميم بر كارى گرفتم و او ميان من و خواسته‌ام جدايى افكند و عزم انجام برنامه‌اى را داشتم و قضاى او عزم من را بَرهم زد، از اين‌جا دانستم كه مدبّر، غير من است» کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
تلخى ها و شيرينى هاى دنيا و آخرت قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): مَرَارَةُ الدُّنْيَا، حَلَاوَةُ الْآخِرَةِ؛ وَ حَلَاوَةُ الدُّنْيَا، مَرَارَةُ الْآخِرَةِ. تلخكامى دنيا، شيرينى آخرت، و شيرينى دنياى حرام، تلخى آخرت است. حکمت 251 نهج البلاغه بسيارى از طاعات و عبادات و انجام دادن دستورات الهى تلخ ‌كامى‌هايى دارد؛ جهاد فى سبيل الله، جهاد با هواى نفس و گاه رفتن به زيارت خانه خدا، پرداختن خمس و زكات و چشم‌پوشى از اموال حرام و مقامات عالى نامشروع، تلخى‌ها و مشكلاتى براى انسان دارد؛ ولى به يقين اين تلخى‌ها سبب شيرينى در سراى آخرت و بهشت برين است. نعمت‌هايى كه نه چشمى آن را ديده و نه گوشى سخنى از آن شنيده و نه به خاطر انسانى خطوركرده است. به عكس، بسيارى ازگناهان ممكن است لذت‌بخش باشد. پيروى از هوا وهوس و عيش و نوش‌هاى گناه‌آلود و اموال فراوانى كه ازطرق نامشروع تحصيل مى‌شود براى صاحبان آن‌ها لذّتى دارد؛ ولى اين لذّات،تلخ ‌كامى‌هايى را درآخرت به دنبال دارد عذاب‌هايى كه بسيار شديد و طولانى است و حتى يك روزآن را نمى‌توان تحمل كرد تا چه رسد به ساليان دراز مقصود امام ع ازاين گفتار حكيمانه اين است كه اگر در مسير اطاعت، مشكلات وشايد ناراحتى‌ها و مرارت‌هايى وجود داشته باشد، نگران نشويم، آن‌ها را به جان و دل بپذيريم به اميد وعده‌هاى الهى در آخرت وبه عكس اگردر گناه، لذّتى باشد از عواقب تلخ آن غافل نگرديم و ترك گناهان است. کوی جان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah  
فلسفه احكام الهى قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ، وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ، وَ الْحَجَّ [تَقْوِيَةً] تَقْرِبَةً لِلدِّينِ،.... خدا «ايمان» را براى پاكسازى دل از شرك، و «نماز» را براى پاك بودن از كبر و خودپسندى، و «زكات» را عامل فزونى روزى، و «روزه» را براى آزمودن اخلاص بندگان، و «حج» را براى نزديكى و همبستگى مسلمانان..... حکمت 252 نهج‌البلاغه قسمت اول کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
فلسفه احكام الهى ۲ قال امیرُالمومنین علیه السلام وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ، وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ،... «جهاد» را براى عزّت اسلام، و «امر به معروف» را براى اصلاح توده هاى ناآگاه، و «نهى از منكر» را براى بازداشتن بى خردان از زشتى ها، و «صله رحم» را براى فراوانى خويشاوندان،... نهج‌البلاغه حکمت ۲۵۲ قسمت ۲ کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
فلسفه احكام الهى۳ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین علیه السلام : وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ، وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ، وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ، وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ، وَ تَرْكَ الزِّنَى [الزِّنَا] تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ، وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ، وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَى الْمُجَاحَدَاتِ..... و «قصاص» را براى پاسدارى از خون ها، و اجراى «حدود» را براى بزرگداشت محرّمات الهى، و ترك «مى گسارى» را براى سلامت عقل، و دورى از «دزدى» را براى تحقّق عفّت، و ترك «زنا» را براى سلامت نسل آدمى، و ترك «لواط» را براى فزونى فرزندان، و «گواهى دادن» را براى به دست آوردن حقوق انكار شده،.... ادامه حکمت 252 نهج البلاغه کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
فلسفه احكام الهى۴ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین علیه السلام وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَى الْمُجَاحَدَاتِ، وَ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ، وَ السَّلَامَ أَمَاناً مِنَ الْمَخَاوِفِ، وَ الْأَمَانَةَ [الْإِمَامَةِ] نِظَاماً لِلْأُمَّةِ، وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيماً لِلْإِمَامَةِ. شهادتها را براى گرفتن حقوق انكار شده و ترك دروغگويى را براى حرمت يافتن راستگويى و سلام كردن را براى ايمنى بخشيدن از هر چه مايه هراس است و امامت را براى نظام امت و اطاعت را براى بزرگداشت امام. حکمت ٢۵٢ نهج البلاغه امامت، نظام امت: در خطبه بانوى اسلام فاطمه زهرا سلام الله عليها نيز تعبيرى شبيه به اين ديده مى‌شود، مى‌فرمايد: «وَطَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَإِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ؛ خداوند اطاعت از ما را سبب نظام امت قرار داده و پيشوايى ما را سبب جلوگيرى از اختلاف وپراكندگى». در خطبه امام على بن موسى‌الرضا عليه السلام كه در مسجد جامع مرو در روز جمعه بيان فرمود نيز آمده است: «إِنَّ الاِْمَامَةَ زِمَامُ الدِّينِ وَنِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَصَلاحُ الدُّنْيَا وَعِزُّ الْمُوْمِنِينَ إِنَّ الاِْمَامَةَ أُسُّ الاِْسْلامِ النَّامِي وَفَرْعُهُ السَّامِي؛ امامت، زمام دين وسبب نظام مسلمين و صلاح دنيا و سبب عزت مؤمنان است. امامت اساس اسلام بارور و شاخه بلند آن است». کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
روش سوگند دادن ستمكار وَ كَانَ امیرالمومنین (علیه السلام) يَقُولُ: أَحْلِفُوا الظَّالِمَ -إِذَا أَرَدْتُمْ يَمِينَهُ- بِأَنَّهُ بَرِيءٌ مِنْ حَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ، فَإِنَّهُ إِذَا حَلَفَ بِهَا كَاذِباً، عُوجِلَ الْعُقُوبَةَ؛ وَ إِذَا حَلَفَ بِاللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، لَمْ يُعَاجَلْ، لِأَنَّهُ قَدْ وَحَّدَ اللَّهَ تَعَالَى. آنگاه كه خواستيد ستمكارى را سوگند دهيد از او بخواهيد كه بگويد (از جنبش و نيروى الهى بيزار است» زيرا اگر به دروغ سوگند خورد، پس از بيزارى، در كيفر او شتاب شود، امّا اگر در سوگند خود بگويد «به خدايى كه جز او خدايى نيست» در كيفرش شتاب نگردد، چه او خدا را به يگانگى ياد كرد. حکمت 253 نهج البلاغه کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
تلاش در انفاقهاى اقتصادى وَ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): يَا ابْنَ آدَمَ، كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ فِي مَالِكَ، وَ اعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ [يَعْمَلَ] فِيهِ مِنْ بَعْدِكَ [مَنْ بَعْدَكَ]. (اقتصادى): و درود خدا بر او، فرمود: اى فرزند آدم خودت وصىّ مال خويش باش، امروز به گونه اى عمل كن كه دوست دارى پس از مرگت عمل كنند. نهج البلاغه حکمت 254 کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
تندخويى و جنون وَ قَالَ (علیه السلام): الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ، لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ؛ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ، فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ. تندخويى بى مورد نوعى ديوانگى است، زيرا كه تندخو پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشد پس ديوانگى او پايدار است. حکمت 255 نهج البلاغه در آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى درباره كظم غيظ (فروخوردن خشم) و نكوهش غضب تعبيرات بسيار پرمعنا آمده است. در سوره «شورى» يكى از نشانه‌هاى افراد باايمان را اين مى‌شمرد كه چون از دست كسى عصبانى مى‌شوند او را مى‌بخشند و خشم خود را فرو مى‌خورند. (وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ). در آيه 134 سوره «آل عمران» در نشانه‌هاى مؤمنان و نيكوكاران مى‌فرمايد : «آن‌ها كسانى هستند كه در زمان شادكامى و ناراحتى در راه خدا انفاق مى‌كنند وخشم خود را فرو مى‌برند و از خطاى مردم درمى‌گذرند»؛ (الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ). کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
حسادت و بيمارى وَ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): صِحَّةُ الْجَسَدِ، مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ. سلامت تن در دورى از حسادت است. نهج البلاغه حکمت 256 در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم كه مى‌فرمايد: «آفَةُ الدِّينِ الْحَسَدُ وَالْعُجْبُ وَالْفَخْرُ؛ آفت دين انسان، حسد، خودبينى و فخر فروشى است». در جاى ديگر مى‌فرمايد: «إِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ؛ حسد، ايمان انسان را مى‌خورد همان‌گونه كه آتش، هيزم را مى‌خورد و نابود مى‌كند». خطيب؛ در مصادر كلامى از يكى از روانشناسان معروف به نام پيتر اشتاينكرون نقل مى‌كند كه خلاصه‌اش چنين است: ممكن نيست انسان زندگى سعادتمندانه‌اى داشته باشد در حالى كه حسد در درون جانش رخنه كرده است. حسد تمام مجارى حيات را مسموم مى‌كند. بسيارى از بيمارى‌هاى خونى به خصوص زخم معده ناشى از حسد است؛ هر كجا زخم معده‌اى يافتيد تحقيق كنيد ببينيد، در ريشه‌هاى آن حسد وجود دارد. حسد شبيه افسونگرى است كه داراى سه سر باشد كه هرگاه يكى از آن‌ها در جايى نمايان بشود دو تا ديگر نيز نمايان مى‌شوند و حسد در ميان آن‌ها قرار دارد؛ هرجا حسد پيدا شد كينه وتعصب در كنار آن خواهند بود. کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
راه شاد كردن ديگران وَ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام) لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ: يَا كُمَيْلُ مُرْ أَهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ، وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ؛ فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الْأَصْوَاتَ، مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً، فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي انْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ، كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِلِ. اى كميل خانواده ات را فرمان ده كه روزها در به دست آوردن بزرگوارى، و شب ها در رفع نياز خفتگان بكوشند. سوگند به خدايى كه تمام صداها را مى شنود، هر كس دلى را شاد كند، خداوند از آن شادى لطفى براى او قرار دهد كه به هنگام مصيبت چون آب زلالى بر او باريدن گرفته و تلخى مصيبت را بزدايد چنان كه شتر غريبه را از چراگاه دور سازند. نهج‌البلاغه حکمت ٢۵٧ کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
صدقه و توانگرى وَ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): إِذَا أَمْلَقْتُمْ، فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ. هر گاه تهيدست شديد با صدقه دادن، با خدا تجارت كنيد. حکمت 258 نهج البلاغه کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
صدقه و توانگرى قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): إِذَا أَمْلَقْتُمْ، فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ. هر گاه تهيدست شديد با صدقه دادن، با خدا تجارت كنيد. حکمت ٢۵٨ نهج البلاغه امام علیه در حکمت ١٣٧ هم می فرمایند «اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ؛ روزى را به‌وسيله صدقه بر خود فرود آوريد». در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم «إِنَّ الصَّدَقَةَ تَقْضِي الدَّيْنَ وَ تَخْلُفُ بِالْبَرَكَةِ؛ صدقه سبب اداى دين و برجاى نهادن بركت مى‌شود». کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
شناخت جايگاه وفادارى قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): الْوَفَاءُ لِأَهْلِ الْغَدْرِ، غَدْرٌ عِنْدَ اللَّهِ؛ وَ الْغَدْرُ بِأَهْلِ الْغَدْرِ، وَفَاءٌ عِنْدَ اللَّهِ. وفادارى با خيانتكاران نزد خدا نوعى خيانت، و خيانت به خيانتكاران نزد خدا وفادارى است. حکمت 259 نهج البلاغه کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
پرهيز از مهلت دادن هاى خدا قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ، وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ؛ وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ. بسا احسان پياپى خدا، گناهكار را گرفتار كند و پرده پوشى خدا او را مغرور سازد، و با ستايش مردم فريب خورد، و خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن، مورد آزمايش قرار نداد. حکمت 260 نهج البلاغه کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
مظلومیت امیرالمومنین قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): لَمَّا بَلَغَهُ إِغَارَةُ أَصْحَابِ مُعَاوِيَةَ عَلَى الْأَنْبَارِ، فَخَرَجَ بِنَفْسِهِ مَاشِياً حَتَّى أَتَى النُّخَيْلَةَ وَ أَدْرَكَهُ النَّاسُ وَ قَالُوا يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ نَحْنُ نَكْفِيكَهُمْ. فَقَالَ (علیه السلام) مَا تَكْفُونَنِي أَنْفُسَكُمْ، فَكَيْفَ تَكْفُونَنِي غَيْرَكُمْ؟ إِنْ كَانَتِ الرَّعَايَا قَبْلِي لَتَشْكُو حَيْفَ رُعَاتِهَا، وَ إِنَّنِي [فَإِنِّي] الْيَوْمَ لَأَشْكُو حَيْفَ رَعِيَّتِي؛ كَأَنَّنِي الْمَقُودُ وَ هُمُ الْقَادَةُ، أَوِ الْمَوْزُوعُ وَ هُمُ الْوَزَعَةُ. (آن هنگام كه تهاجم ياران معاويه به شهر انبار، و غارت كردن آن را شنيد، تنها و پياده به طرف پادگان نظامى كوفه «نخيله» حركت كرد، مردم خود را به او رسانده، گفتند اى امير مؤمنان ما آنان را كفايت مى كنيم، فرمود) شما از انجام كار خود درمانده ايد چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مى كنيد؟ اگر رعاياى پيش از من از ستم حاكمان مى ناليدند، امروز من از رعيّت خود مى نالم، گويى من پيرو، و آنان حكمرانند، يا من محكوم و آنان فرمانروايانند. سید رضی گوید: وقتى سخن امام در يك سخنرانى طولانى كه برخى از آن را در ضمن خطبه هاى گذشته آورديم، به اينجا رسيد. دو نفر از ياران جلو آمدند و يكى گفت: من جز خود و برادرم را در اختيار ندارم، اى امير المؤمنان فرمان ده تا هر چه خواهى انجام دهم، امام فرمود شما كجا و آنچه من مى خواهم كجا؟ کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
مشكل حقّ ناشناسى قِيلَ إِنَّ الْحَارِثَ بْنَ حَوْطٍ أَتَاهُ (علیه السلام) فَقَالَ أَ تَرَانِي أَظُنُّ [أَنَ] أَصْحَابَ الْجَمَلِ كَانُوا عَلَى ضَلَالَةٍ؟ فَقَالَ (علیه السلام): يَا حَارِثُ [حَارِ] إِنَّكَ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ، فَحِرْتَ؛ إِنَّكَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ، فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ [أَهْلَهُ]، وَ لَمْ تَعْرِفِ الْبَاطِلَ، فَتَعْرِفَ مَنْ أَتَاهُ. فَقَالَ الْحَارِثُ فَإِنِّي أَعْتَزِلُ مَعَ [سَعْدِ] سَعِيدِ بْنِ مَالِكٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ. فَقَالَ (علیه السلام) إِنَّ [سَعْداً] سَعِيداً وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ لَمْ يَنْصُرَا الْحَقَّ وَ لَمْ يَخْذُلَا الْبَاطِلَ. (حارث بن حوت نزد امام آمد و گفت: آيا چنين پندارى كه من اصحاب جمل را گمراه مى دانم چنين نيست، امام فرمود): اى حارث تو زير پاى خود را ديدى، امّا به پيرامونت نگاه نكردى، پس سرگردان شدى، تو حق را نشناختى تا بدانى كه اهل حق چه كسانى مى باشند و باطل را نيز نشناختى تا باطل گرايان را بدانى. (حارث گفت: من و سعد بن مالك، و عبد اللّه بن عمر، از جنگ كنار مى رويم، امام فرمود) همانا سعد و عبد اللّه بن عمر، نه حق را يارى كردند، و نه باطل را خوار ساختند. نهج‌البلاغه حکمت ۲۶۲ کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
مشكل هم نشينى با قدرتمندان قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): صَاحِبُ السُّلْطَانِ كَرَاكِبِ الْأَسَدِ، يُغْبَطُ بِمَوْقِعِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَوْضِعِهِ. همنشين پادشاه، شير سوارى را ماند كه ديگران حسرت منزلت او را دارند، ولى خود مى داند كه در جاى خطرناكى قرار گرفته است. نهج البلاغه حکمت ۲۶۳ کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
نيكى به بازماندگان ديگران قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): أَحْسِنُوا فِي عَقِبِ غَيْرِكُمْ، تُحْفَظُوا فِي عَقِبِكُمْ. به بازماندگان ديگران نيكى كنيد، تا حرمت بازماندگان شما را نگاه دارند. نهج‌البلاغه حکمت ۲۶۴ روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده است: «فِي كِتَابِ عَلِيٍّ عليه السلام إِنَّ آكِلَ مَالِ الْيَتِيمِ سَيُدْرِكُهُ وَبَالُ ذَلِکَ فِي عَقِبِهِ وَيَلْحَقُهُ وَبَالُ ذَلِکَ فِي الاْخِرَةِ» در كتاب على عليه السلام آمده است: كسى كه مال يتيم را به ناحق بخورد وبال آن، دامن فرزندان او را در دنيا و دامن خودش را در آخرت خواهد گرفت». کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
گفتار حكيمان و درمان قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): إِنَّ كَلَامَ الْحُكَمَاءِ إِذَا كَانَ صَوَاباً، كَانَ دَوَاءً؛ وَ إِذَا كَانَ خَطَأً، كَانَ دَاء. گفتار حكيمان اگر درست باشد درمان(1)، و اگر نادرست، درد جان است. حکمت ۲۶۵ نهج البلاغه در حديث ديگرى از اميرمؤمنان عليه السلام مى خوانيم: «زَلَّةُ الْعَالِمِ كَانْكِسَارِ السَّفِينَةِ تَغْرِقُ وَيُغْرِقُ مَعَها خَلْقٌ؛ لغزش عالِم مانند شكستن كشتى است كه هم آن كشتى غرق مى شود و هم تمام سرنشينانش». کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
روش صحيح پاسخ دادن سَأَلَهُ رَجُلٌ أَنْ يُعَرِّفَهُ الْإِيمَانَ، فَقَالَ (علیه السلام) إِذَا كَانَ الْغَدُ فَأْتِنِي حَتَّى أُخْبِرَكَ عَلَى أَسْمَاعِ النَّاسِ، فَإِنْ نَسِيتَ مَقَالَتِي حَفِظَهَا عَلَيْكَ غَيْرُكَ؛ فَإِنَّ الْكَلَامَ كَالشَّارِدَةِ يَنْقُفُهَا [يَثْقَفُهَا] هَذَا وَ يُخْطِئُهَا هَذَا. [و قد ذكرنا ما أجابه به فيما تقدم من هذا الباب و هو قوله الإيمان على أربع شعب]. (شخصى از امام پرسيد كه ايمان را تعريف كن) درود خدا بر او، فرمود: فردا نزد من بيا تا در جمع مردم پاسخ گويم، كه اگر تو گفتارم را فراموش كنى ديگرى آن را در خاطرش سپارد، زيرا گفتار چونان شكار رمنده است، يكى آن را به دست آورد، و ديگرى آن را از دست مى دهد. (سید رضی گوید: پاسخ امام در حكمت 31 آمد كه آن را نقل كرديم كه ايمان را بر چهار شعبه تقسيم كرد). نهج‌البلاغه حکمت ۲۶۶ کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
پرهيز از حرص ورزى در كسب روزى قَالَ (علیه السلام): يَا ابْنَ آدَمَ، لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِكَ عَلَى يَوْمِكَ الَّذِي قَدْ أَتَاكَ، فَإِنَّهُ إِنْ يَكُ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ. اى فرزند آدم اندوه روز نيامده را بر امروزت ميفزا، زيرا اگر روز نرسيده، از عمر تو باشد خدا روزى تو را خواهد رساند. حکمت ۲۶۷ نهج البلاغه مرحوم «مغنيه» مى گويد: اين سخن امام نهى ازكار وكوشش نسبت به آينده نيست. چگونه ممكن است نهى از اين كار باشد در حالى كه خود آن حضرت مى فرمايد: «اِعْمَلْ لِدُنْياکَ كَأَنَّکَ تَعِيشُ أَبَدآ (وَاعْمَلْ لاِخِرَتِکَ كَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً)؛ براى دنيايت آنگونه عمل كن كه گويى تا ابدزنده اى» و اگر كار و تلاش پيگير نباشد، زندگى در دنيا غير ممكن است. منظوراين است كه اگرچيزى هنوز زمانش فرا نرسيده و به دست تو نيامده غمگين مباش و حسرت و اندوه به خود راه نده. شايد چنين چيزى اصلاً وجود پيدا نكند و نبايد شتابزده، غم واندوه را براى آن به خود راه دهى. چنين غم و اندوهى چه سودى دارد و اى بسا زندگى را بر ما تباه كند و غم و اندوه را بر دل ما مضاعف سازد و ما را از تفكر وتلاش براى واجبات و انجام مسئوليتها بازدارد. كار امروز به فردا نگذارى زنهار كه چو فردا برسد نوبت كار دگر است کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah
تلاش در انفاقهاى اقتصادى وَ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِین (علیه السلام): يَا ابْنَ آدَمَ، كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ فِي مَالِكَ، وَ اعْمَلْ فِيهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ يُعْمَلَ [يَعْمَلَ] فِيهِ مِنْ بَعْدِكَ [مَنْ بَعْدَكَ]. (اقتصادى): و درود خدا بر او، فرمود: اى فرزند آدم خودت وصىّ مال خويش باش، امروز به گونه اى عمل كن كه دوست دارى پس از مرگت عمل كنند. نهج البلاغه حکمت 254 کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah