🌹 محروم از لطف خدا با رنجش دیگران 🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 📚علامه مجلسی در بحار الانوار از کتاب عیون المعجزات روایت کرده که وقتی ابراهیم جمال که یکی از شیعیان بود خواست خدمت علی بن یقطین برسد چون ابراهیم جمال ساربان بود و علی بن یقطین وزیر بود و به حسب ظاهر شان ابرهیم آنقدر نبود که با علی بن یقطین دیدار کند لذا علی بن یقطین او را راه نداد. همان سال علی بن یقطین به حج مشرف شدند و در مدینه خواست خدمت امام کاظم (علیه السلام) برسد اما حضرت با وجود اصرار فراوان او را راه ندادند. روز دوم در بیرون خانه علی بن یقطین امام (علیه السلام) را دیدند و پرسیدند که چرا من را راه ندادید؟ امام درجواب فرمودند به خاطر اینکه برادرت ابراهیم جمال را راه ندادی اگر با این حال بخواهی حج به جا آوری خداوند سعی بین صفا و مروه ات را قبول نخواهد کرد پس حج ات قبول نیست، پس از چشم خدا افتادی و کسی که از چشم خدا بیفتد ما اهل بیت با او کاری نداریم مگر اینکه ابراهیم جمال تو را ببخشد. ادامه دارد.... 🔷🔶🔹 🌺🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 محروم از لطف خدا با رنجش دیگران 🌹 قسمت دوم 🔷🔶🔹علی بن یقطین گفتند ابراهیم جمال در کوفه است اگر بخواهم به کوفه برم و برگردم به حج امسال نمی رسم. امام فرمودند نزدیک مغرب برو قبرستان بقیع یک شتر سرخ مو هست سوار شتر شو به اذن الله به کوفه میری و برمیگردی( امام کمک می کنند اما کار آخر را باید خودانسان انجام بدهد، امام نمیفرمایند من در عالم هستی کاری می کنم دل طرف نرم شود بلکه می فرماید خودت برو) علی بن یقطین با طی الارض در خانه ابرهیم جمال می رسد در می زند و می گوید علی بن یقطین هستم ابراهیم می گوید علی بن یقطین الان در مکه تلبیه می گوید! علی بن یقطین می گوید خودم هستم اجازه بدهید داخل شوم. وقتی علی بن یقطین داخل شد ابراهیم علت آمدنش را پرسید علی بن یقطین گفت خدمت امام کاظم (علیه السلام) رفتم اما ایشان من را راه نداند چون دل تو را رنجانده بودم و اجازه ورود نداده بودم امام فرمود حج ام قبول نیست مگر اینکه تو را من را ببخشی. ابراهیم جمال گفتد خدا تو را ببخشد، علی بن یقطین احساس کردند این بخشش از صمیم دل نیست و هنوز کدورت هایی مانده به همین خاطر صورتش را روی زمین گذاشت و گفت پایت را روی صورت من بگذار و فشار بده تا من مطمئن بشم که تو من را بخشیدی. ابراهیم جمال گفت بخشیدم علی بن یقطین قسمش داد و ابراهیم جمال پا بر صورت علی بن یقطین گذاشت. علی بن یقطین سوار شتر شدند و به مدینه برگشتند و امام با آغوش باز ایشان را پذیرفتند. 🎯نکته: گاهی یک کار در رحمت خدا را می بندد لذا باید تلاش کرد که رفتارمان یا حرفمان باعث رنجش دیگران نشود اما اگر این اتفاق افتاد ناامید نشویم و از اهل بیت علیهم السلام کمک بخواهیم. 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🌺💐💐💐💐💐💐💐💐💐

💌 خدا عاشقی است بی‌نظیر #پیام_معنوی @Panahian_ir

❁﷽❁ گفتم که خدا مرا مرادی بفرست طوفان زده‏ ام مرانجاتے بفرست فرمود که بازمزمه‌ی يا مهدی نذرگل نرگس صلواتے بفرست 🌸اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمد🌸

نوای گرم آقای رضا فتحی

السلام علیک یا ام المومنین یا خدیجه الغراء

دهم رمضان سالگرد شهادت بزرگ بانوی اسلام ، مادر مومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها بر فرزندانش مخصوصا امام زمان علیه السلام تسلیت باد

حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر دوازده امام است.🌷

🔖انفاق و مادر شیطان ✍️ در سال قحطی، در مسجدی واعظی روی منبر بود و می‌گفت: کسی که بخواهد صدقه بدهد هفتاد شیطان به دستش می‌چسبند و نمی‌گذارند، صدقه بدهد. ◽️مؤمنی پای منبر این سخنان را شنید با تعجّب‌ به رفقایش گفت: صدقه دادن که این چیزها را ندارد، اینک من مقداری گندم در خانه دارم، می‌روم و برای فقرا به مسجد خواهم آورد و از جایش حرکت کرد. ◽️وقتی که به خانه رسید و زنش از قصدش آگاه شد. شروع به سرزنش او کرد که در این سالِ قحطی، رعایتِ زن و فرزند و خودت را نمی‌کنی؟ شاید قحطی طولانی شد، آن وقت ما از گرسنگی بمیریم و… ◽️خلاصه به قدری او را وسوسه کرد که آن مرد مؤمن دست خالی به مسجد نزد رفقا برگشت. از او پرسیدند چه شد؟ هفتاد شیطانی که به دستت چسبیدند، را دیدی؟ ◽️پاسخ داد: من شیطان‌ها را ندیدم لکن مادر شیطان را دیدم که نگذاشت. ✨در روایتی از حضرت علی‌علیه‌السلام آمده است: زمان انفاق هفتاد هزار شیطان انسان را وسوسه و التماس می‌کنند که چیزی نبخشد. ◽️انسان می‌خواهد در برابر شیاطین مقاومت کنداما شیطان به زبان زن یا رفیق و…مصلحت‌ بینی می‌کند و نمی‌گذارد. 📚تفسیر سوره حجرات، آیت الله دستغیب #انفاق مومنانه #🌺🌸لبیک یا خامنه‌ای🌸🌺

با سلام 🌺🌺 حتما جواب را به 09132876296 ایتا ارسال بفرمایید. تشکر🌸🌺🌺🌸

مطالب بیشتر درhttps://eitaa.com/emamzadehazezollah