🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#منجی_در_ادیان (۲۲) ⭕️ منجی در هندو 🔹 در آیین هندو، موعودِ نجات بخشی به نام «کلکی kalki» در پایان ت
#منجی_در_ادیان (۲۳)
⭕️ سرانجامِ جهان ...
🔹 طبق آموزه های هِندو، حرکت جهان در زمان، به «شکل دَوَرانی» ست؛ یعنی آغاز جهان کنونی که ما در آن زندگی می کنیم، نقطه پایان مرحله دیگری از هستی می باشد [بصورت حرکت دایره وار] در پایان هر دور، جهان به پایان می رسد و پیش از آن برای ورود به دورِ جدید آماده می شود.
🔸 برخی ادیان قائل به «حرکت خطی» جهان هستند؛ یعنی عالم در نقطه ای آغاز شده و در نقطه ای هم به پایان می رسد؛ مثل انسانی که یکبار زائیده می شود و یکبار می میرد، جهان نیز فقط «یکبار» به پایان می رسد.
🔺 بودا و هندو قائل به حرکت دَورانی (یا همان دایره وار) هستند / زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام قائل به حرکت خطی اند.
📚 منجی در ادیان، شاکری، ص۲۱۶
#ماه_رجب
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄
11.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد امام زمان (عج)
اللهم عجل لولیک الفرج
@EmamZaman
┄┅═❁═┅┄
#اندکی_تامل✋
⭕️دفتر اعمال نزد یار
🔹 مولایی که دفتر انتظارم را ورق میزنی، می بینی صفحه های اینترنتی و سایت ها را بیشتر از امامم دنبال میکنم. حتی گاهی صبح زود صفحه تلگرام و اینستایم را چک میکنم اما عهدم را نه، ندبه ی جمعه را که دیگر هیچ😔😔
🔸 از اول شنبه درون خودمان تلنبار میشویم و تا آخر پنج شنبه همینطور تکرار...
جمعه می آید و ما لنگ ظهر بیدار میشویم خیر سرمان منتظر دیداریم!
خلاصه اینکه؛بی تو روزگار میگذرانیم😞😞 دست خودمان نیست تنمان به گناه عادت کرده... میگویند میبخشی، گیرم که ببخشی از خجالت چه کنیم؟ اصلا اگر ما منتظریم چگونه تاکنون بی تو نمردیم؟!
🔺 میدانیم باید به راه بیاییم تا از راه بیایی. اما چه کنیم که وسوسه های هوَس خِرخِره مان را جویده است...
خودت ما را از بن بست دنیا نجات بده، سربِراه کن ما را، به جبر هم که شده.....
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄
رفیقش می گفت: گاهی میرفت یه گوشه ا ۍ خلوت،
چفیه اش رو می ڪشید
روۍ سرش درحالت سجده می موند..
به قول معروف یه گوشه اۍ خدا رو گیر می آورد..
مصطفی واقعاً عبدِ صالح بود..
#شهیدان
#شهید_مصطفی_صدرزاده🕊🌱
@EmamZaman
┄┅═❁═┅┄
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#رمان #مبارزه_با_دشمنان_خدا #پارت_شانزدهم بزرگ ترین نبرد زندگی من تمام شده بود، تازه مفهوم کربلار
#رمان
#مبارزه_با_دشمنان_خدا
#پارت_هفدهم
خورشید تقریبا طلوع کرده بود که با ادای احترام از حرم خارج شدم،توی راه تمام مدت به
انگشتر نگاه می کردم و به خودم می گفتم:
_این یه نشانه اس، هدیه از طرف یه شهید و یه
مجاهد فی سبیل الله، یعنی اهل بیت، تو رو بخشیدن و پذیرفتن،تو دیر نرسیدی. حالا که
به موقع اومدی، باید جانانه بجنگی و مثل حر و صاحب این انگشتر، باید با لباس شهدا، به
دیدار رسول خدا و اهل بیت بری.
این مسیری بود که انتخاب کرده بودم، برگشت به کشوری که بیشتر مردمش وهابی هستند.
زندگی در بین اونها و تبلیغ حقیقتی که با سختی تمام، اون رو پیدا کرده بودم.
در آینده هر بار که پام رو از خونه بیرون بگذارم؛ می تونه آخرین بار من باشه و هر شب که به
خواب میرم، آخرین شب زندگی من.
من هیچ ترس و وحشتی نداشتم خودم رو به خدا سپرده بودم، در اون لحظات فقط یک چیز
اهمیت داشت، چطور می تونستم به بهترین نحو، این وظیفه سخت رو انجام بدم؟
چطور می تونستم برای امامم، بهترین سرباز باشم؟ و این نقطه عطف و آغاز زندگی جدید من بود.
****
دوباره لقمه هام رو می شمردم، اما نه برای کشتن شیعیان، این بار چون سر سفره امام زمان
نشسته بودم، چون بابت تک تک این لقمه ها مسئول بودم.
صبح و شبم شده بود درس خوندن، مطالعه و تحقیق کردن، اگر یک روز کوتاهی می کردم،
یک وعده از غذام رو نمی خوردم،اون سفره، سفره امام زمان بود،می ترسیدم با نشستن سر
سفره، حق امامم رو زیر پا بزارم.
غیر از درس، مدام این فکر می کردم که چی کار باید انجام بدم،از چه طریقی باید عمل کنم
تا به بهترین نحو به اسلام و امامم خدمت کرده باشم؟چطور می تونستم بهترین سرباز باشم؟ و...
تمام مطالب و راهکارها رو می نوشتم و دونه دونه بررسی شون می کردم، تا اینکه ...
خبر رسید داعش تهدید کرده به حرم حضرت زینب حمله می کنه ،داغون شدم.
از شدت عصبانیت، شقیقه هام تیر می کشید، مدام این فکر توی سرم تکرار می شد، محاله تا من زنده
باشم اجازه بدم کسی یک قدم به حریم اهل بیت پیامبر تعرض کنه.
صبح، اول وقت رفتم واحد اداری، سراغ مسئول گذرنامه و خیلی جدی و محکم گفتم:
_پاسپورتم رو بدید می خوام برم.
پرسید:
_ اجازه خروج گرفتی؟ بدون اجازه خروج، نمی تونم پاسپورتت رو تحویلت بدم!
منم که خونم به جوش اومده بود با ناراحتی و جدیت بیشتر گفتم:
_ من برای دفاع از اهل بیت،منتظر اجازه احدی نمیشم.
با آرامش بیشتری دوباره حرفش رو تکرار کرد و گفت:
_قانونه. دست من نیست، بدون اجازه
خروج، نمی تونم درخواست تحویل گذرنامه رو صادر کنم.
با عصبانیت بیشتری ادامه دادم:
_من دو روز بیشتر صبر نمی کنم، چه با اجازه، چه بی اجازه، چه با گذرنامه، چه بی گذرنامه از اینجا میرم، دو روز بیشتر وقت نداری!
اینو گفتم و از اتاق اومدم بیرون...
#ادامه_دارد...
🔴 #اینرمانواقعیاست
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄
سلام رفقای امام زمانی✋، شب زیباتون بخیر 🌺
دوست داریم یه حال خوب امام زمانی رو باهم به اشتراک بگذاریم .
این حال خوب، به احساس
و گفته ی شما بستگی داره 😊
_ چطوری ؟
+ شما همراهان بی نظیر ، باید برامون بگید👇
#چیشد_امام_زمانی_شدم 😍♥️
یعنی چه اتفاقی رخ داد که باعث شد
مهرش به دلتون بیوفته وعاشق تر بشید.
میدونید که نزدیکای #نیمه_شعبانه 🎐
خیلی ها هستن که امام زمان (عج)، امام حی و حاضر و مهربون ما رو نمیشناسن وهمین موضوع باعث میشه کمتر با ایشون ارتباط برقرار کنن وکمتر به یادشون باشن.
پس با ذکر #خاطراتتون به صورت ناشناس،
مارو همراهی کنید🌹
😍 به امید #ظهور حضرت مهدی عج 😍
پس از همین الان میتونی داستانتو شروع کنی ....👇
🌸 @Yasahebalzaman_76 🌸
اینم لینک ناشناسمون 👇👇
https://harfeto.timefriend.net/16144315268719
منتظر نوشته های زیباتون هستیم 😊
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄
قرائت هرشب دعای فرج به نیت ظهور
#دعای_فرج🌸
من دلـــــم روشـــــن استـــــ
روزی تـــــو از راه مـــــیرسے
و ڪـــــوچہ بوی عـــــطر تـــــو را مے گیـــــرد...
۲۳شب تانیمه شعبان
😍کارت پستال ویژه😍
لینک زیرا لمس کنید👇
https://digipostal.ir/c59bwrb
#شب_بخیر_آرامشم✨
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄
4_5796627749766432822.mp3
7.99M
#دعای_عهد
با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذارو هــر روز، بعـد نماز صبح❤️
همراه ما باشید...
اینستاگرام|تلگرام|سهاگراف| مهدیاران|
|تعجب می کنم از کسی که از غذای فاسد بخاطر ضررش دوری میکند، اما از گناه بخاطر زیان و ننگ آن پرهیز نمی کند.|
#حدیث_گرافی🌟
@EmamZaman
┄┅═✧❁✧═┅┄