eitaa logo
عآۺقاݩ إݥاݦ ݫݦاݩ‌﴿عج﴾⁦🇵🇸
214 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.5هزار ویدیو
48 فایل
﷽ و خدایے ڪہ بہ شدتـــ ڪافیــسـتــــ🌸 کپی مطالب با ذکر صلوات برای فرج مانعی نداره _پیوند ڪاناݪمون↯ @emamzaman124000 ارتباط با ادمین: @YAMAHDI124000 حرفاے ناگفته https://daigo.ir/secret/71005781349
مشاهده در ایتا
دانلود
hosseinsibsorkhi-@yaa_hossein.mp3
4.98M
🎵رسم ما اینکه نوکر واسه اربابش بمیره 🎤حسین @emamzaman124000
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1595601104.mp3
3.07M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃مهدی جان💔 دل را پر از طراوت عطر حضور ڪن  آقا تو را به حضرت زهرا ظهور ڪن  آخر ڪجایے اے گل خوشبوے فاطمه(س) برگرد و شهـر را پر از امواج نور ڪن  💕 اللهم عجل لولیک الفرج💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بدرقه ✍نویسنده :ناصر علی نژاد قسمت چهارم آدمی زاد است و این تناقضات درونش ، نگرانی و شادی، حب و بغض، تنبلی و تلاش و... مهم این است که انسان کفّ نفس داشته باشد و بتواند احساسات خود را با قدرت ایمان به خدا مدیریت کند . مؤمن مانند کوهی استوار است و هیچ باد سهمگینی او را تکان نمی دهد. اصلا تغسیل اموات کرونایی چه ربطی به ما دارد، مگر ما چه کاره ایم، فردا اگر یکی از بچه ها مریض شد چه کسی جواب خانواده ش رابدهد و... وسوسه‌های شیطانی است و باید به دامان پر مهر خدا پناه برد و دوستان پای کار تغسیل اینگونه هستند . بعد از نماز مغرب و عشا بچه ها یکی یکی خودشان را به دفتر امام جمعه می رساندند . بهزاد که وارد شد به شوخی گفت : سلام گلای تو خونه مرده شور های نمونه... تا حاج آقا بیاد و جلسه‌ شروع بشود، بچه ها حسابی سر به سر هم می گذاشتند و شوخی می کردند. حقیقتا حالِ انسان، در کنار اینچنین افراد پاک و بی آلایشی خوب است و خدا را بخاطر داشتن اینچنین دوستانی باید شکرگزار بود. امام جمعه هم به جمع ما اضافه شدند و بعد از احوال پرسی،گفتند :من در خدمت شما هستم . محمد که هماهنگ کننده ی جلسه بود شروع کرد یک توضیح مختصر از آنچه امروز بین ما گذشته بود را بیان کرد و توضیحات تکمیلی را به عهده ی حسین احمدی گذاشت. _با توجه به فتوای قطعی رهبری مبنی بر غسل اموات کرونایی و در شرایطی که بیمار بد حال داریم و هر لحظه امکان مرگ آنها وجود دارد ، نیاز به اقدام فوری در زمینه ی فراهم کردن زمینه ی تغسیل داریم. پیشنهاد همه این بود که تا زمان راه اندازی غسالخانه ی مورد تأیید بهداشت در شهرستان، راهی نداریم جز اینکه این اموات را جهت تغسیل به مرکز استان بفرستیم. _چایی تون رو میل کنید تا سرد نشده. از بس گرم بحث بودیم تازه متوجه شدیم که چایی آوردن برامون و در این هوای بهاری آن هم بعد از یک روز پر کار، در جمع دوستان، نوشیدن چای لذت خاصی داشت . حاج آقا گفت : من با آقای محمودی رئیس سازمان آرمستان های مرکز استان صحبت می کنم که تا زمان راه اندازی غسالخانه ی خودمان با ما همکاری کنند. اما پیشنهاد شما برای شهر خودمان چیست؟ باید غسالخانه جدید بسازیم یا یکی از غسالخانه های موجود را به این کار اختصاص دهیم؟ بهزاد : با توجه به شرایطی که بهداشت برای دفع فاضلاب غسالخانه دارد و حساسیت مردم نسبت به این مسأله ، بهتر است بفکر آماده کردن یک غسالخانه در بیرون شهر باشیم. _فردا شهردار را دعوت می کنیم و این مسأله را مطرح می کنیم. جلسه جمع بندی شد، با امام جمعه خدا حافظی کردیم و بیرون آمدیم . توی حیاط دفتر امام جمعه مشغول صحبت بودیم که موبایل حسین زنگ خورد. حسین چشمانش گرد شده به صفحه موبایلش نگاه می کرد. _بچه‌ها دکتر شمی پوره، فکر کنم یکی مُرد،و همچنان موبایلش زنگ می خورد _حسین جواب بده دیگه. حسین رفت گوشه ای و صحبت کرد _دکتر سلام داستان ادامه دارد... @emamzaman124000
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و حسرت دیدار میکشد مرا😭💔 ●----------------● ✰ @emamzaman124000 ●---------------● دوستاٺم ݕــه کانالمون دعوت کن❤
●----------------● ✰ @emamzaman124000 ●---------------● دوستاٺم ݕــه کانالمون دعوت کن❤
آقاجان... تازه‌امسال‌حال‌هرسال‌اربعینتاڹ رادرڪ‌میڪنیم..:)💔