🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 #معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜 #یار_شصت_و_ششم🌹 ❤️ #بریر_بن_خضیر❤️ ⚫️در روز عاشورا
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜
#یار_شصت_و_هفتم🌹
💛 #عمرو_بن_قرظة_بن_كعب_انصارى💛
🍃 پدر او از صحابه رسول خدا(ص)و از یاران امیرالمؤمنین (ع) بود، و در جنگهاى امام على(ع) شركت داشت و آن حضرت او را به ولایت فارس گمارده بود، و در سال 51 بدرود حیات گفت. او داراى فرزندانى است كه مشهورترین آنها عمرو و على است كه عمرو در ایام مهادنه در كربلا خدمت امام حسین (ع) رسید و امام او را جهت ارشاد نزد عمر بن سعد مى فرستاده است، و این جریان تا آمدن شمر ادامه داشت، و چون شمر به كربلا آمد، این ارتباط قطع شد.
⚫️ او روز عاشورا از امام اذن گرفت و به میدان آمد در حالى كه این رجز مى خواند:
قد علمت كتیبة الانصارانى ساحمى حوزة الذمار ضرب غلام غیر نكس شارىدون حسین مهجتى و دارى.( #توضیحات )
🌺پس عمرو بن قرظه ساعتى رزمید و نزد امام حسین (ع) بازگشت و در برابر آن حضرت ایستاد تا از او در برابر دشمن دفاع كند.
✨ابن نما مى گوید: او صورت و سینه خود را سپر تیرها قرار داده بود و نمىگذاشت كه به امام حسین (ع) اصابت كند، و پس از جراحتهاى زیادى كه برداشته بود به امام عرض كرد: اى پسر رسول خدا! به عهد خود وفا كردم؟!
🌸آن حضرت فرمود: آرى، تو زودتر از من در بهشت خواهى بود، سلام مرا به رسول خدا برسان و بگو كه من هم به دنبال تو خواهم آمد.
🥀عمرو پس از شنیدن این سخنان بشارت آمیز به روى زمین افتاد و جان تسلیم كرد؛ سلام خدا بر او باد.
🔥اما برادرش على كه با عمـ👿ـر بن سعد به كربلا آمده بود، چون برادرش كشته شد، از میان سپاه كوفه بیرون آمد و ندا كرد: اى حسین! برادر مرا فریفتى و او را كشتى!
💫امام حسین (ع)فرمود: من او را نفریفتم، خدا او را هدایت كرد و تو به گمراهى كشیده شدى.
🔥گفت: خدا مرا بكشد! اگر تو را نكشم، و یا به دست تو كشته نشوم! و به طرف امام حمله كرد.
☄نافع بن هلال او را با ضربه نیزه بر روى زمین انداخت و یاران او آمده و از معركه بیرونش بردند و زخمهایش را مدوا كردند تا بهبودى یافت.
#توضیحات : «سپاه انصار دانسته اند كه من از كسى كه مسئولیت حفظ جانش با من است، حمایت و حفاظت مى كنم؛ ضربه هاى من همانند ضربه هاى جوانى است كه از صحنه نمىگریزد؛ جان و مال من فداى حسین باد!» ابن نما مى گوید: در این مصراع آخر یعنى «جان و مال من فداى حسین باد» اعتراضى نسبت به عمر بن سعد خفته است كه چون امام علیه السلام از او خواست تا از عزمش باز گردد، او گفت: بر خانه خود بیمناكم! امام علیه السلام فرمود: من عوض آن را خواهم داد! عمر بن سعد گفت: بر مالم مى ترسم! امام فرمود: من در حجاز از مال خود به تو خواهم داد؛ عمر بن سعد اظهار بى میلى كرد.
📕 وسیلة الدارین، 173.
📗 نفس المهموم، 262.
📘ابصار العین، 92.
🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
@emamzaman
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 #معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜 #یار_شصت_و_هفتم🌹 💛 #عمرو_بن_قرظة_بن_كعب_انصارى💛 🍃 پد
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜
#یار_شصت_و_هشتم🌹
💛 #نافع_بن_هلال_جملی💛
💫 اهل کوفه و مرد شریف و بزرگوار و شجاع و بزرگ قوم خویش بود. او که از قاریان قرآن، نویسندگان حدیث و از اصحاب امیرالمؤمنین علی (ع) به شمار می رفت و در جنگهای صفین و جمل و نهروان در سپاه امام علی شمشیر می زد، وقتی امام حسین (ع) به سوی عراق آمد، به سوی او شتافت و در راه به کاروان حسینی پیوست.
🌺او سفارش کرده بود اسبش را که کامل نام داشت از کوفه برایش بیاورند و عمرو بن خالد و دوستانش این کار را کردند.
🥀در روز عاشورا هنگامی که عمرو بن قرظة، از یاران امام، به شهادت رسید و برادرش علی بن قرظة که در سپاه کوفه بود، به خونخواهی او به میدان آمد، نافع بن هلال بر او حمله کرد و او را مجروح ساخت. یارانش برای نجات او حمله کردند و نافع بن هلال با آنها درگیر شد. رجز می خواند و می گفت:« اگر مرا نمیشناسید خود را معرفی میکنم: من از قبیله جَمَلی هستم و آیین و دینم همان دین حسین بن علی است.»
مردی به نام « مزاحم بن حریث » بر او حمله کرد ولی ضربه نافع به او مهلت نداد و شهید شد.
▪️« عمرو بن حجاح»، از فرماندهان سپاه کوفه، فریاد زد:« آیا می دانید با چه کسی می جنگید؟! کسی به تنهایی به میدان اصحاب حسین نرود!»
نافع بن هلال، نامش را بر روی تیرهای خود نوشته و آنها را مسموم کرده بود. او با تیرهای خود دوازده نفر از سپاه عمر بن سعد را کشت و بسیاری را مجروح ساخت.
هنگامی که تیرهایش تمام شد، شمشیر خود را برهنه کرد و حملهکنان فریاد زد:«من شیرمردی از قبیله جملی هستم. پیرو دین علی.»
لشگر دشمن چاره کار را در حمله دسته جمعی دیدند. از این رو اطراف نافع را گرفتند و او را هدف تیرها و سنگ های خود قرار دادند تا این که بازوانش را شکستند و او را به اسارت گرفتند.
شمر و گروهی از سپاه، او را نزد عمر بن سعد بردند.
🔥عمر بن سعد به او گفت:«ای نافع! وای بر تو! چرا با خود چنین کردی؟!»
نافع گفت:« به خدا سوگند جز کسانی که مجروح ساخته ام، دوازده نفر از شما را نیز کشته ام و خود را ملامت نمی کنم. اگر بازوان من سالم بود نمی توانستید مرا اسیر کنید.»
👿شمر به عمر بن سعد گفت:« او را بکش!»
🔥عمر بن سعد گفت:« تو او را آورده ای، اگر می خواهی خودت او را بکش!»
شمر شمشیر کشید و چون خواست نافع را بکشد، نافع به او گفت:« به خدا سوگند ملاقات خدا برای تو بسیار دشوار است و خون ما بر گردن تو سنگینی میکند. خدا را سپاس می گویم که مرگ ما را به دست بدترین خلق خودش قرار داد!»
در این هنگام شمر او را به شهادت رساند.
📗ابصار العین، ص 86.
🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
@emamzaman
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
⚫️🕯🕊⚫️🕯🕊
#بیوگرافی 📝
#حضرت_محمد(ص)💖
💛نقش : پیامبر
🍃نام:محمد
💓کنیه: ابوالقاسم
🎉زادروز: ۱۷ ربیع الاول ،عام الفیل/۵۷۰ م
🎈زادگاه: مکه
🖤شهادت:۲۸ صفر سال ۱۱هجری/۶۳۲م
🕌مدفن: مدینه
🌹محل زندگی: مکه،مدینه
🌺القاب:😍
امین،رسول الله،مصطفی،حبیب الله،نعمة الله،خیرة خلق الله،سیدالمرسلین،خاتم النبیین،رحمة للعالمین،نبی امّی
💫نام پدر: عبدالله
🎀نام مادر: آمنه
✨همسران:
خدیجه،سوده،عایشه،حفصه،زینب دختر جحش،جویره،صفیه،میمونه
❤️فرزندان: قاسم،زینب،رقیه،ام کلثوم،فاطمه،عبدالله،ابراهیم
✔️طول عمر:۶۳ سال
🍂علت شهادت: خوراندن سم به صورت دارو
🗡قاتل:عبدالصمد بن بشیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که آنحضرت فرمود: میدانید پیامبر ص درگذشت یا کشته شد همانطور که خدا میفرماید: (اگر او درگذرد یا کشته شود به جاهلیت باز میگردید.) او قبل از مرگ مسموم شد. آن دو زن (عایشه و حفصه) به او سم نوشاندند. و در روایت دیگر آمده است: عایشه و حفصه به او سم نوشاندند. 📗تفسیرالعیاشی ج۱ص۲۰۰ و📒 بحارالانوار ج۲۲ص۵۱۶وج۲۸ص۲۱
📕بحارالانوار ج۲۲ص۵۱۶)
——————————
📗مقاله «اسلام» در "دائرة المعارف بزرگ اسلامی" و نیز کتاب تاریخ تحلیلی اسلام نوشته سیدجعفر شهیدی، اقتباس شده است.
📕آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، با تجدید نظر و اضافات ابوالقاسم گرجی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۸ش.
📘ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، بیتا.
و.....
💚🍃
💕شهادت پیامبر گرامی اسلام (ص)را خدمت امام زمان (عج) و همه عزیزان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض میکنیم✨
💚🍃
🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
⚫️ @emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_صد_هجده 🎀راز سر به مهر با چند ضربه بعدي به در، کمي هشيارتر، پهلو به
#رمان_مردی_در_آینه📝
💟 #قسمت_صد_نوزده
🎀 تبعه شما
خانواده ساندرز و مرتضي برنامه ديگه اي داشتن اما من مي خواستم دوباره برم حرم ... حرم رفتن ديشبم با امروز فرق زيادي داشت ... ديروز انسان ديگه اي بودم و امروز ديگه اون آدم وجود نداشت ... مي خواستم براي احترام به يک اولي الامر به حرم قدم بزارم ...
مرتضي بين ما مونده بود ... با دنيل بره يا با من بياد ...
کشيدمش کنار ...
ـ شما با اونها برو ... من مسير حرم رو ياد گرفتم ... و جاي نگراني نيست ... مي خوام قرآنم رو بردارم و برم اونجا ... نياز به حمايت اونها دارم براي اينکه بتونم حرکت با بينش روح رو ياد بگيرم ...
دو بعد اول رو می شناختم اما با بعد سوم وجودم بيگانه بودم ... حتي اگر لحظاتي از زندگي، بي اختيار من رو نجات داده بود يا به سراغم اومده بود ... من هيچ علم و آگاهي اي از وجودش نداشتم ...
و از جهت ديگه، حرکت من بايد با آگاهي و بصيرت اون پيش مي رفت ... و مي دونستم اين نقطه وحشت شيطان بود ... همون طور که حالا وقتي به زمان قبل از سفر نگاه مي کردم به وضوح رد پاي شيطان رو مي ديدم ... زماني که با تمام قدرت داشت من رو به جهت مخالف جريان مي کشيد ... و مدام در برابر دنیل قرار می داد ...
من اراده محکم و غير قابل شکستي داشتم اما شرط هاي من در جهات ديگه اي شکل گرفته بود ... و بايد به زودي آجر آجر وجود و روانم رو از اول مي چيدم ... خراب کردن اين بنيان چند ده ساله کار راحتي نبود ... به خصوص که مي دونستم به زودي بايد با لشگر دشمن قديمي بشر هم رو به رو بشم ... اين نبرد همه جانبه، جنگي نبود که به تنهايي قدرت مقابله با اون رو داشته باشم ...
مقابل ورودي صحنه آينه ايستادم ... چشم هام رو بستم و دستم رو گذاشتم روي قلبم ...
ـ مي دونم صداي من رو مي شنويد ... همون طور که تا امروز صداي دنيل و بئاتريس رو شنيديد ... و همون طور که اون مرد خدا رو براي نجات من فرستاديد ...
من امروز اينجا اومدم نه به رسم ديشب ... که اينجام تا بنيان وجودم رو از ابتدا بچينم ... و مي دونم که اگه تا اين لحظه هنوز مورد حمله شيطان قرار نگرفته باشم ... بدون هيچ شکي تا لحظات ديگه به من حمله مي کنن تا داده هاي مغزم رو به چالش بکشن ... و مبنايي رو که در پي آغاز کردنش اينجام آلوده کنن ...
چشم هام رو باز کردم و به ايوان آينه خيره شدم ...
ـ پس قلب و ذهنم رو به شما مي سپارم ... اونها رو حفظ کنيد و من رو در مسير بعد سوم ياري کنيد ... و به من ياد بديد هر چيزي رو که به عنوان بنده خدا ... و تبعه شما بايد بدونم ... و بايد بهش عمل کنم ...
قرآن رو گرفتم دستم و گوشه صحن، جايي براي خودم پيدا کردم ... صفحات يکي پس از ديگري پيش مي رفت و تمام ذهنم معطوف آيات بود ... سوال هاي زيادي برابرم شکل مي گرفت اما اين بار هيچ کدوم از باب شک و ترديد نبود ... شوق به دانستن، علم به حقيقت و مفهوم اونها در وجود من قرار داشت ...
با بلند شدن صداي اذان، براي اولين بار نگاهم رو از ميان آيات بلند کردم ... هوا رنگ غروب به خودش گرفته بود ... کمي شانه ها و گردنم رو تکان دادم و دوباره سرم رو پايين انداختم ...
بيشتر از دو سوم صفحات قرآن رو پيش رفته بودم که حس کردم يه نفر کنارم ايستاده و داره بهم نگاه مي کنه ... سريع نگاهم رفت بالا ... مرتضي بود که با لبخند خاصي چشم ازم برنمي داشت ... سلام کرد و نشست کنارم ...
ـ ديدم هتل نيستي حدس زدم بايد اينجا پيدات کنم ...
ـ به اين زودي برگشتيد؟ ...
خنده اش گرفت ...
ـ زود کجاست؟ ... ساعت از 9 شب گذشته ... تازه تو اين نور کم نشستي که چشم هات آسيب مي بينه ... حداقل مي رفتي جلوتر که نور بيشتري روي صفحه باشه ...
بدجور جا خوردم ... سريع به ساعت مچيم نگاه کردم ... باورم نمي شد اصلا متوجه گذر زمان نشده بودم ...
ـ چه همه پيش رفتي ...
نگاهم برگشت روي شماره صفحه و از جا بلند شدم ...
ـ روي بعضي از آيات خيلي فکر کردم ... دفعه بعدي که بخوام قرآن رو بخونم بايد يه دفترچه بردارم و سوال هام رو ليست کنم ...
چند لحظه مکث کردم ...
ـ برنامه ات براي امشب چيه؟ ...
ـ مي خواي جايي ببرمت؟ ..
با شرمندگي دستي پشت گردنم کشيدم و نگاه ملتمسانه اي بهش انداختم ...
ـ نه مي خوام تو بياي اونجا ...
با صداي نسبتا آرامي خنديد و محکم زد روي شونه ام ...
ـ آدمي به سرسختي تو توي عمرم نديدم ... زنگ ميزنم به خانوم ميگم امشب منتظر نباشن ...
#ادامه_دارد...
✍نویسنده: #شهید_سیدطاها_ایمانی
🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
@emamzaman
🍃
🌸
🎉🌺🍃
#حرفهایی_که_باید_با_طلا_نوشت
✍آیت الله بهجت ره
🔻با کسی نشست و برخاست بکنید که همین که او را دیدید به یاد خدا بیفتید، به یاد طاعت خدا بیفتید؛ نه با کسانی که در فکر معاصی هستند و انسان را از یاد خدا باز می دارند.
📗رساله به سوی محبوب
🌤اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰاصٰاحِبَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#تشرفات_به_محضر_امام_زمان(عج)📜 🎧حکایت شنیدنی ملاقات #نظافتچی با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) 🎤
🌤🍃🌤
🍃🌤
🌤
#تشرفات_به_محضر_امام_زمان(عج)📜
🏷 درمسیر کربلا بودم که ...
✍ علامه حِلّی(ره) می گوید:
🌘شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین علیه السلام به سوی کربلا می رفتم، در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه ی کوچکی برای راندن مَرکب در دست داشتم. در بین راه عربی پیاده آمد و با من همراه و هم کلام شد. کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم از او پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب و دقیقی فرمود! متحیر شدم که او کیست؟ که این همه آمادگی علمی دارد؟!
💫 در این حال به فکرم رسید از او بپرسم آیا این امکان وجود دارد که انسان حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) را ببیند؟ ناگهان بدنم را لرزشی گرفت و تازیانه از دستم افتاد. آن بزرگوار خم شد و تازیانه را در دستم گذاشت و فرمود: «چگونه صاحب الزمان را نمی توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست»
✔️ پس از شنیدن این جمله، بی اختیار خود را از روی چهارپا بر زمین انداختم تا پای امام را ببوسم اما از شدّتِ شوق، بی هوش بر زمین افتادم... پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم.
📗 عبقری الحسان، ج۲، ص۶۱
📘 منتخب الأثر، ج۲، ص۵۵۴
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🌤
🍃🌤
🌤🍃🌤
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌤🍃🌤 🍃🌤 🌤 #تشرفات_به_محضر_امام_زمان(عج)📜 🏷 درمسیر کربلا بودم که ... ✍ علامه حِلّی(ره) می گوید: 🌘
🌤🍃🌤
🍃🌤
🌤
#تشرفات_به_محضر_امام_زمان(عج)📜
🌺چشم بصیرت🌺
⚪️مردی از اهالی عراق، مالی را برای امام زمان (علیه السلام) فرستاد، حضرت مال را برگرداند.
🌸حضرت پیغام داد: که حق پسر عموهایت را که چهارصد درهم است، از آن خارج کن. مزرعهای در دست او بود که پسرعموهایش در آن مزرعه شریک بودند، ولی حق آنها را نمیپرداخت. چون حساب کرد، دید که طلب آنها همان چهارصد درم میشود.
🔺 پس از پرداختن آن، باقیمانده را نزد حضرت فرستاد و قبول شد.
📚 اصول کافی، مرحوم کلینی، ج۱ ص۵۱۷
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🌤
🍃🌤
🌤🍃🌤
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🔺💠 💠 #مهارتهای_کنترل_خشم ۳۵ ✅عمل ما،برگرفته از افکارماست! فکر👈عمل رو تولید میکنه! وعمل👈 آرام آ
🌸⭕️
⭕️
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۶
✅ریشه تمام افکارغلط،نگاهِ غلطه!
هرفکری که درمسیرحق نباشه؛
حتماً باطله.
فکرباطل👈اعمال باطل👈اخلاق باطل
مراقب نگاه وقضاوتت نسبت به بقیه باش!
⛔️شایدباطل باشه.
⚠️قضاوت در مورد دیگران آفت بزرگی برای اخلاق انسانی است
✍ #استاد_شجاعی
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
⭕️
🌸⭕️
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌸⭕️ ⭕️ #مهارتهای_کنترل_خشم ۳۶ ✅ریشه تمام افکارغلط،نگاهِ غلطه! هرفکری که درمسیرحق نباشه؛ حتماً با
🌿🌺
🌸
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۷😊
✍پیامبر عزیز اسلام (ص) میفرمایند:
✨بدانيد كه بهترين انسان ها كسانى هستند كه دير به خشـ😡ـم آيند و زود راضى شوند.😊
📗نهج الفصاحه ص 243 ، ح 469
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🌸
🌿🌺
#حرفهایی_که_باید_با_طلا_نوشت
🌱صابر باش من هم از خطاهایت میگذرم.🌱
✨خداوند فرمود:هرچی دیدی هیچی نگو،من هم هر چی دیدم هیچی نمیگم.یعنی تو در مصائب صابر باش و چیزی نگو .
من هم در کوتاهی ها و خطاهایت چیزی نمیگم.✨
✍حاج اسماعیل دولابی
📕مصباح الهدی صفحه ۵۷
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
📿🎉
🎉
🌸#دعای_فرج برای تعجیل در ظهور مولامان🌸
بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم
🍃اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَــ🍃
🌸دعـای سلامتی امـام زمـان(عج)🌸
🍃"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"🍃
🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
🆔@emamzaman
≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡
🖤 قـــــرار صبحگاهـــــی
≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡≡
✋ سلام بر شما منتظران بقیـَّة الـلَّـه (ارواحنا فداه)
🔅ان شـاء الـلَّـه هر روز صبح همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)
⚠️ دُعــــــــای عهــــــــد ⚠️
💭 از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده :
⛅ هركس چهل صبحگاه اين عهد را بخواند، از يـاوران قائم ما باشد و اگـر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود، خدا او را از قــبـر بيرون آورد كه در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالى بر هر كلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد و هزار گناه از او محو سازد.
آن #عهد اين است ؛
✨اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الــرَّفِيعِ وَ رَبَّ الْبَـحْرِ الْمَـــسْجُورِ وَ مُــــنْزِلَ الـتَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الــزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّـــلِّ وَ الْحَــرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ] الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِينَ✨
✨اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ [بِاسْمِكَ] الْكَرِيمِ وَ بِنُورِ وَجْــهِـــكَ الْمُنِيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا حَيُّ يَا قَــيُّــومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِــكَ الَّـــذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ يَا حَيّا قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا حِينَ لا حَيَّ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ يَا حَيُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ✨
✨اللَّهُمَّ بَـلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَـنْ جَـمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَـهْلِهَا وَ جَـبَلِهَا وَ بَــرِّهَا وَ بَـحْـــرِهَا وَ عَـنِّي وَ عَـنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَـةَ عَـرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْـصَاهُ عِلْمُهُ [كِتَابُهُ] وَ أَحَاطَ بِـهِ كِتَابُهُ [عِلْمُهُ]✨
✨اللَّهُمَّ إِنِّـي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَـبِـيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِـشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَـةً لَـهُ فِي عُـنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَــدا الـلَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِـــــنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْـمُـسَارِعِــيـنَ إِلَـيْـهِ فِـي قَـضَاءِ حَـوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ] وَ الْمُـحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِـقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَـــيْـــنَ يَدَيْهِ✨
✨اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَـيْنِي وَ بَـيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَـلْتَهُ عَلَى عِـــــــــــبَــادِكَ حَـــتْــما مَـقْـضِـيّـا ،فَـأَخْـرِجْـنِي مِـنْ قَــبْـرِي مُـؤْتَـزِرا كَــفَـنِي شَـاهِرا سَـيْفِي مُجَرِّدا قَنَاتِي مُلَبِّيا دَعْـوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي✨
✨اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتَّى لا يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ✨
✨اللَّهُمَّ مَفْزَعا لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِرا لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِرا غَيْرَكَ وَ مُجَدِّدا لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ وَ مُشَيِّدا لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ✨
✨اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ✨
✋آنگاه سه بار بر ران راست خود میزنى، و در هر مرتبه میگويى:
🔅الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ🔅
🕊کانال امام زمان(عج)👇🏻👇🏻👇🏻
🆔 @emamzaman
May 11
🌸✨🌸
✨🌸
🌸
🔥 #چشم_چرانی_مــجازی👀📱
👊لعنت خدا بر چشـ👀ـمچران و کسی که خود را در معرض دید دیگران قرار میدهد!👊
⚠️متأسفانه😔 امروزه شاهد این هستیم که شبکههای اجتماعی و پیامرسان، مثل #تلگرام و #اینستاگرام، شده است محلی برای خودنمایی، دلبری و چشمچرانی.😈 چه مردان و چه زنان، چه دختران و چه پسران برای اینکه لایک و تحسین جنس مخالف را گدایی کنند تصاویر فاخر یا بی حجاب و نامناسب خود را در پروفایل خود قرار میدهند یا در پیج خود و برای همه به اشتراک میگذارند. درحالیکه نه زن و نه مرد حق ندارند که چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی دلبری و خودنمایی کنند.
❤️ به فرموده حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چه شخصی که خودنمایی می کند و چه کسی که به او نگاه میکند از رحمت خدا دورند:
✔️«لَعَنَ اللَّهُ النَّاظِرَ وَ الْمَنْظُورَ إِلَیه؛ خداوند لعنت ☄کرده است (از رحمت خدا دور است) کسی را که چشمچرانی👀 میکند و کسی را که به او نگاه میشود».[1]
📗[1]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج14، ص: 271
🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
@emamzaman
🌸
✨🌸
🌸✨🌸
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_صد_نوزده 🎀 تبعه شما خانواده ساندرز و مرتضي برنامه ديگه اي داشتن اما
#رمان_مردی_در_آینه📝
💟 #قسمت_صد_بيست
🎀نزديک تر از رگ
يه لحظه پام سست شد و بدجور چهره ام توي هم فرو رفت ... به حدي که چيزي براي مخفي کردن وجود نداشت ... مرتضي چند لحظه با حالتي متعجب بهم خيره شد ...
ـ حرف بدي زدم؟ ...
ـ نه ...
و به راه خودم ادامه دادم ... بي اختيار دندان هام رو با تمام قدرت رو هم فشار مي دادم ... شايد سفت شدن عضلات صورتم از بيرون، به راحتي با چشم ديده مي شد ... حس کردم قدم هاي مرتضي به صلابت قبل نيست ... نيم قدمي جلوتر حرکت مي کردم، مکث کردم و برگشتم سمتش ... حدسم درست بود ... مي شد حال گرفته من رو با تخفيف چند درصدي توي چهره مرتضي ديد ... ذهنش به شدت درگیر شده بود ...
نفس عميقي کشيدم و راه افتادم ...
ـ به خاطر من ناراحت نباش ... دست خودم نيست ... با وجود اينکه اين يه جمله تعريفيه اما هر بار که کسي اون رو بهم ميگه حالم زير و رو ميشه ... شايد به خاطر اينکه همه پدرم رو به اين خصلت مي شناختن ... و اون هم هميشه سرم فرياد مي زد ... سرسخت باش پسره ي بي عرضه ... تو مثل يخ با يه حرارت آب ميشي، به هيچ دردي نمي خوري ...
مرتضي هنوز نيم قدمي، پشت سر من حرکت مي کرد ... توي حرکت نمي تونستم صورتش رو ببينم ... ايستادم تا چهره به چهره شديم ...
ـ شايد مثل پدرم نشدم و از اين بابت خوشحالم ... اما خصلت سرسختي من به اون رفته ... وقتي بين خودمون صفت مشترک پيدا مي کنم، حس تنفري رو که از اون دارم برمي گرده روي خودم ...
و ناخودآگاه خنده ام گرفت ...
ـ هر چند، اين يه بار رو بايد اقرار کنم، از اينکه اين صفت رو به ارث بردم خوشحالم ... اگه به خاطر اين صفت نبود، شايد الان اينجا نبودم ...
از چشم هاش مشخص بود حالا قدرت درک علت ناراحتي من رو داشت ... توي تمام دنيا، افرادي که از زندگي من خبر داشتن به تعداد انگشت هاي يه دست هم نمي رسيدن ... و حالا مرتضی هم یکی از اونها بود ...
ـ مادرت چطور؟ ...
خنده تلخي رو که سعي مي کردم براي تمرين هم که شده يه بار انجامش بدم ... روي لبم نيومده خشک شد ... راه افتادم تا کمتر نگاه مون در هم گره بخوره ...
ـ از مادرم بيشتر متنفرم ... به خاطر نجات خودش يه بچه 5، 6 ساله رو ول کرد و رفت ... زندگي با پدرم وحشتناکه ... و طلاق گرفتن از کسي با نفوذ و وجهه اجتماعي پدرم از اون هم سخت تر ... اما وقتي يه آدم سي و چند ساله نمي تونه يه شرايطي رو تحمل کنه، چطور يه بچه بي دفاع و تنها مي تونه؟ ... اون حتي يه لحظه ام به من فکر نکرد ... به من که بچه اش بودم ... از پوست و گوشت و استخوانش ...
با وجود گريه و التماس من، يه روز وسائلش رو جمع کرد و رفت ... بهش التماس مي کردم من رو هم با خودش ببره ... ولی اون با یه ضرب، دسته ساکش رو توی دست من بیرون کشید و رفت ...
تمام روز رو توي خونه از تنهايي و ترس گريه کردم تا نزديک غروب که پدرم اومد ... وقتي هم که اومد تمام شب رو به خاطر فريادهاي اون از ترس گريه کردم ... تقريبا کل وسائل دکور رو از خشم توي در و ديوار شکست ...
مي دوني چي برام دردناک تر بود؟ ... اينکه با وجود تمام اون سال هاي وحشتناک، من توي قلبم بخشيدمش ... بزرگ تر که شدم با خودم گفتم حتما هيچ راه ديگه اي نداشته جز اينکه تنهايي فرار کنه ... اما حتي وقتي من به سن قانوني رسيدم نيومد سراغم ... مي دونست خونه پدرم کجاست اما حتي برنگشت ببينه چه بلايي سر من اومده ...
بچه نابغه اي که مجبور ميشه 16 سالگي از خونه فرار کنه ... برعکس نابغه هاي هم سن و سالش که براي ورود به بهترين کالج ها و گرفتن بورسيه شبانه روز تلاش مي کنن ... ميشه يه بچه خيابون خواب ...
بغض سنگيني راه گلوم رو بست ...
ـ بعد از خوندن آيات قرآن ... حالا که دارم به گذشته فکر مي کنم ... در تمام اين سال ها من جز خدا هيچ کسي رو نداشتم ... و با بي انصافي تمام ... مثل يه احمق، چشم هام رو روي وجود داشتنش بستم ... "و ما از رگ گردن به شما نزديک تريم" ...
#ادامه_دارد...
✍نویسنده: #شهید_سیدطاها_ایمانی
🏴🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀🏴
@emamzaman
🍃
🌸
🎉🌺🍃
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
❄️💫❄️ 💫❄️ ❄️ 🔥 #گناهشناسی (#خود_ارضایی😈) ❓سؤال: لطفاً چند آیه و روایت در مورد گناه استمناء بیان ب
🌸❄️🌸
❄️🌸
🌸
🔥 #گناهشناسی #اقسام_غیبت😈
⚠️۱)آن چیز که بر شنونده پوشیده باشد. وشخص غیبت شده از فاش شدنش راضی نیست.
⚠️۲)غیبت کردن نه به قصد مذمت عیب گذشتن و پست کردن بلکه به قصد دیگری مانند سرگرمی.
⚠️۳)نقل غیبت شخصی که شنونده آن عیب را می داند و ظاهر بعضی روایات از غیبت بیرون می کند ولی در پاره ای از روایات جزو مصادیق غیبت است.(توجه اگر به قصد تمسخر کردن و... باشد. قطعا حرام است.)
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🌸
❄️🌸
🌸❄️🌸
◼️ سالروز شهادت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام، تسلیت باد.
✨برای خشنودی و رضایت حضرت از ما و بهره مندی از شفاعت ایشان، ۱۴ صلوات بفرستیم و ثوابش را به ایشان هدیه کنیم.
@emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌿🌺 🌸 #مهارتهای_کنترل_خشم ۳۷😊 ✍پیامبر عزیز اسلام (ص) میفرمایند: ✨بدانيد كه بهترين انسان ها كسانى ه
✨🌸
🌸
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۸😊
✍پیامبر اکرم (ص) میفرمایند:
🔺انسان هيچ جرعه اى ننوشيد كه نزد #خدا از جرعه خشـ😡ـمى كه براى رضاى خدا فرو خورد بهتر باشد.✔️
📗نهج الفصاحه ص 697 ، ح 2628
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🌸
✨🌸
🌼🍃🌼
🍃🌼
🌼
#حرفهایی_که_باید_با_طلا_نوشت
✍بهلول دانا
🧔مردی مسجدی 🕌ساخت...
👳♂بهلول از او پرسید :
مسجد را برای رضای خدا ساختی
یا اینکه بین مردم شناخته شوی؟
🧔مرد پاسخ داد :
معلوم است برای رضای خداوند!
👳♂بهلول خواست اخلاص مرد را بیازماید
در نیمه های شب 🌒بهلول رفت
و روی دیوار مسجد نوشت
این مسجد را بهلول ساخته است
💫صبح که مردم برای ادای نماز به مسجد آمدند نوشته روی دیوار را میخواندند
و میگفتن خدا خیرش بدهد
🧔مرد طاقت نیاورد و فریاد سر داد
ایهاالناس بهلول دروغ میگوید
این مسجد را من ساختم
من از مال خود خرج کردم
و شما او را دعای خیر میکنید!
بهلول خندید😄 و پاسخ داد
معامله تو باخلق بوده نه با خالق
🌸بیایید در زندگیمان با خدا معامله کنیم👌
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
#حرفهایی_که_باید_با_طلا_نوشت
✍آیت الله بهجت ره
🔻با کسی نشست و برخاست بکنید که همین که او را دیدید به یاد خدا بیفتید، به یاد طاعت خدا بیفتید؛ نه با کسانی که در فکر معاصی هستند و انسان را از یاد خدا باز می دارند.
📗رساله به سوی محبوب
🌤اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکَ یٰاصٰاحِبَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌸❄️🌸 ❄️🌸 🌸 🔥 #گناهشناسی #اقسام_غیبت😈 ⚠️۱)آن چیز که بر شنونده پوشیده باشد. وشخص غیبت شده از فاش شد
❄️💫❄️
💫❄️
❄️
#گناهشناسی 🔥
#اختلاط_بین_زن_و_مرد😈
⚠️اختلاط و روابط بدون حریمی 👫👫که امروزه بین محرم و نامحرم، زن و مرد، دختر و پسر در بسیاری از اماکن ازجمله مترو، دانشگاهها و بیمارستانها، ادارات و… وجود دارد بههیچوجه مورد رضایت خداوند نیست. در صدر اسلام در مساجد و اجتماعات، حتّی در کوچهها، زن و مرد مختلط نبودهاند چون حضرت رسولالله صلیالله علیه و آله برای اینکه برخورد و اصطکاکی بین محرم و نامحرم رخ ندهد دستور میدادند که مردان از وسط و زنان از کنار کوچه حرکت کنند و برای اینکه موقع خروج مردم از مسجد اختلاطی صورت نگیرد دستور داده بودند که اول زنها خارج شوند و سپس مردها چراکه به نظر ایشان منشأ بسیاری از فتنهها همین اختلاطهاست. »[1]
🌺حضرت درباره عواقب اختلاط میفرمایند: «با عدوا بین انفاس الرّجال و النساء فانه اذا کانت المعاینه و اللقاء کان الدّاء الّذی لا دواء له؛ بین مردان و زنان نامحرم جدایی ایجاد کنید، زیرا هنگامیکه آنان پیوسته رو درروی یکدیگر قرار بگیرند و همدیگر را ملاقات کنند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.»[2]
📗[1]. برگرفتهشده از کتاب مسئله حجاب، شهید مطهری، ص 217.
📕[2]. المحاسن، ص 249 و بهشت جوانان، ص ۴۶۸.
🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤
@emamzaman