امام زمانی ام 🇵🇸
☘مهدی شناسی ۴۳۳☘ 🔷دعای عهد🔷 🌹 و مُلْكِكَ الْقَدِيمِ/خداوندا! قسم به سلطنت قدیمیات🌹 🍃بر این باو
☘مهدی شناسی ۴۳۴☘
🔷دعای عهد🔷
🌹یا حیُّ و یا قیوم🌹
🍃«حی» یعنی ذاتی زنده که دارای علم و قدرت است، و قوّهی ادراک فعالی دارد.
🍃«حی» مفهومی است که تمام موجودات زنده را در بر میگیرد، ولی در مصداقهای مختلف دارای شدت و ضعف است.
🍃نقطهی کمال حیات در خدای سبحان است که حی بالذات میباشد. او زندهای است که دیگری به او حیات نبخشیده، زندهای است زندگی بخش و زندهای است که حیاتش با مرگ آمیخته نیست. « وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذي لا يَمُوت» « و توكّل كن بر آن زندهاى كه هرگز نمى ميرد؛ »
🍃«قیّوم» وجودی است که حفاظت کننده و ادامه دهندهی هر چیز است، و از آنجا که صیغهی مبالغه است، بیانگر شدت این دو امر میباشد.
🍃خداوند سبحان بالذّات حی و قیوم است و معصومین(ع) – به عنوان تجلیگاه صفات حق – کاملترین مظهر حیات و قیومیّت خدای تعالی هستند.
🍃در این عبارت از دعا، میتوانیم اینگونه در نظر بگیریم که یا خدای سبحان را صدا میزنیم، یا حضرت ولی عصر(عج) را می خوانیم، چرا که او را جلوهی تام نام «حیّ» و «قیّوم» میدانیم.
🍃 امام زمان(علیه السلام) حیای است که محیی هم هست. اگر تحت ولایت او و در معیّت او زندگی کنم، احیا میشوم.
و اگر از امام فاصله بگیریم، از روح حیات جدا میشویم و مصداق کلام امیر المومنین(ع) خواهیم بود که:« مَيِّتٌ بَيْنَ الْأَحْيَاءِ » « مردهای در میان زندهها »
🍃 ما بر این باوریم که علاوه بر حیات جسمانی، به حیات روحانی هم نیاز داریم، اگر از طریق وجود مبارک امام(علیه السلام) احیاء شویم، حضرت زندگی روحانی ارزانیمان میکند، زندگیای که فراتر از عالم ماده است و تنها در عالم خاکی خلاصه نمیشود.
« إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ »/ «زندگی حقیقی، زندگی آخرت است. »
همان دورهاي از حيات، كه زندگياي است جاودان و بيپايان.
🍃امام عصر(ع) جلوهي حيات بخشي خداست، و با الطاف بي انتهايش زندگي اخروي سالم و آبادي را برايمان رقم ميزند. حال اگر پذيراي عناياتش باشيم، از اين حيات بهرهمند ميشويم، و اگر با امام(ع) همراه نباشيم و فيوضاتش را دريافت نكنيم، از زندگي روحاني محروم ميمانيم.
🍃 لازمهی حيات روح، علم و معرفت است. وقتي با امام زمان(علیه السلام) به عنوان حيِّ محيي (زندهي زندگي بخش) متمسك ميشويم، از حضرت طلب ميكنيم از جهل رهايمان كنند تا به مرگ روح دچار نشويم.
« الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ »/ « تا وقتي روزگار باقي است، اهل علم باقياند. »
كسي كه عالم باشد، در بستر زمان زنده است، ولو هزاران سال پيش از دنيا رفته باشد.
🍃از امام عصر(عجل الله فرجه) در خواست ميكنيم تا ما را هم به وادي علم و معرفت رهنمون شوند، تا «عالِم باقي» شويم، و دورهي حياتمان به زمان زندگي جسماني و مادّي خلاصه نشود.
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ » /« (اى پيامبر!) هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. »
گروه ديگري كه حيات ابدي برايشان رقم خورده، شهدا هستند. كساني كه همهي وابستگيها و دلبستگيها را پشت سر ميگذارند و از تعلقات عالم خاك جدا ميشوند تا به شهود حق رسيده و به لقاء الله واصل شوند.
🍃امام عصر(حيّ) است و به اذن حق ميتواند حيات الهي را در وجود ما هم جلوهگر نمايد.
عاجزانه از ساحت مقدسش تمنا ميكنيم ما را در زمرهي علماء و شهدا قرار دهد، تا حيّ بودن حضرت حق در ما هم جلوه كند، حياتي خاص نصيبمان شود و به بقائي بدون فنا دست يابيم.
🍃ائمه ی معصومین جلوهي نام حيّ خداوند سبحانند. اگر به ایشان تأسي بجوئيم و دوران حيات مادیمان را مانند آن ها سپري كنيم، انشاء الله نقطهي پايان زندگيمان هم، مرگي همچون مرگ آنها رقم ميخورد، آغاز حياتي بيممات.« اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد »/« پروردگارا مرا به آيين محمد و آل اطهارش زنده بدار و گاه رحلت هم به آن آيين بميران »
#مهدی_شناسی
#قسمت_434
#دعای_عهد
#استاد_بروجردی
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 مهمترین امتحان زمان غیبت...
🎧استاد محمد دولتی
#پیشنهاد_دانلود #تذکر
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
این روزها، روزهای رجب. وقتی عقربه تاریخ به بیست و پنجم آن نزدیک میشود، دوباره ثانیهها به فریاد میآیند. از نگاه دیوارهای شهر، غم میچکد. ناله حزین مرغان عاشق است که به گوش میرسد
ای کاش کبوتری بودم در حریم حرم کاظمین تا بالهای خود را آنقدر در آسمان گرفتهاش میتکاندم که تمام غمهایم در پنجره فولادش گره بخورد
کاش پرندهای بودم و بالهایم آنقدر وسعت داشت تا به اوج آسمانها میرفتم و پرده سیاه غم را از صورت گرفته خورشید کنار میزدم تا شاید این طرفتر، دل گرفته دختری آرامتر شود!
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
📌#تلنگر_مهدوی
⁉️حرفای ناخودآگاهِ تهِ دلت چیه؟
🔸 هر کدوم از ما پشتِ درِ قلبمون یک درونی داریم که معطل مونده! یک دکتر بیهوشی تعریف میکرد: «اکثر آدما وقتی بیهوش میشن به هوش که میان حرفای ناخودآگاه میزنن...
🔸 یکی فحش میده، اون یکی داد و بیداد میکنه، یکی از قرضاش میگه... اما این وسط یک نفر بود که مرتّب شعر برای آقا امام زمان میخوند! تمامِ عواملِ اتاق عمل رو شگفت زده کرده بود. اصلا تو حالِ خودش نبود ولی حرفهای ناخودآگاهِ ته دلش رو میزد»
🔸 ما هم مدهوش بشیم از این حرفها میزنیم؟ مدهوشِ مرگ بشیم همین حرفها رو میزنیم؟ بشیم مثل اون بچه بسیجی که تو عملیات بیتالمقدس رو تانک پشت تیربار نشسته بود، گلوله که خورد وسط سینهاش، اولین کلمهای که گفت این بود: «علی!» دو مرتبه دیگهام اسم علی رو برد بعد گفت: «آخ سوختم!»
🔸 کاش اگه ضربهای به دلِ ما بخوره اولین کلمهای که میاد بیرون «یا مهدی» باشه... کاش تا ما رو از خواب بیدار میکنن بگیم آقا اومد؟ بگن: «آقا چیه؟! آقا کجا بود؟» بگیم: «هان ببخشید!! حواسم نبود...»
👌 آره حواست نبود ولی تو این «حواسم نبود»هات چه حرفهای قشنگی میزدی...
#امام_زمان
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
این مطلب خیلی عالی خفقان زمان امام موسی کاظم رو نشون میده که چقدر جان ائمه در خطر بوده با دقت بخونید و نشر دهید 👇
🔴 خفقان شدید زمان امام کاظم (علیه السلام) و سرگردانی شیعیان در تشخیص امامِ بعد از امام صادق علیه السلام
هشام بن سالم میگوید: «من و ابوجعفر مؤمن الطاق بعد از وفات حضرت صادق(ع) در مدینه بودیم و اکثر مردم اتفاق نظر داشتند بر آنکه عبدالله افطح پسر آن حضرت، بعد از پدرش امام است.
من و ابوجعفر نیز بر او وارد شدیم و دیدیم مردم به سبب آن که روایت کرده اند امر امامت در فرزند بزرگ است، بر دور او جمع شده اند. ما داخل شدیم و از او مسئله ای پرسیدیم چنانکه از پدرش میپرسیدیم. پرسیدیم از او که زکات در چه مقدار واجب است؟ گفت: «در هر دویست درهم، پنج درهم واجب است.» گفتیم: «در صد درهم چقدر؟» گفت: «دو درهم و نیم.» گفتیم: «به خدا قسم که مرجئه چنین چیزی که تو میگوئی نمیگوید.» عبدالله دستهایش را به آسمان بلند کرد و گفت: «به خدا قسم که من نمیدانم مرجئه چه میگویند.»
پس ما حیران و سرگردان از نزد او بیرون آمدیم و در کوچه های مدینه میگشتیم و نمیدانستیم کجا و پیش چه کسی برویم، بسوی مرجئه برویم یا بسوی قدریه یا زیدیه یا معتزله یا خوارج؟
در این حال بودیم که من دیدم پیرمرد ناشناسی با دستش بسوی من اشاره کرد که «بیا».
من ترسیدم که او جاسوس خلیفه منصور دوانیقی باشد، چون آن ملعون در مدینه جاسوسانی قرار داده بود که آنها متوجه شوند، شیعیان امام جعفر صادق بر چه کسی اتفاق کرده اند تا او را به قتل برسانند، و من ترسیدم که او از ایشان باشد. به ابوجعفر گفتم: «تو دور شو، همانا من بر خودم و بر تو خائف هستم لکن این مرد مرا خواسته است نه تو را، پس دور شو که بیجهت خود را به کشتن ندهی.» پس ابوجعفر قدری دور شد و من همراه آن شیخ رفتم و گمان داشتم که از دست او خلاصی نخواهم شد. پس مرا تا درب خانه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برد و گذاشت و رفت. سپس خادمی از داخل خانه آمد و به من گفت: «داخل شو خدا تو را رحمت کند.»
پس داخل شدم و دیدم حضرت موسی بن جعفر است. آن حضرت بدون مقدمه فرمود: «بسوی من بیا نه بسوی مرجئه و نه قدریه و نه معتزله و نه خوارج، بسوی من، بسوی من.» گفتم: «فدایت شوم! پدرت از دنیا درگذشت؟» حضرت فرمود: «آری.» [برای اطمینان از این که او غایب نشده است این سوال پرسیده شده است] گفتم: «فدایت شوم، بعد از او چه کسی امام ما است؟» حضرت فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» گفتم: «فدایت شوم، عبدالله گمان میکند که او بعد از پدرتان، امام است.» حضرت فرمود: «عبدالله، میخواهد خدا عبادت نشود.» دوباره پرسیدم: «چه کسی بعد از پدر شما امام است؟ حضرت دوباره فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.»
با خود گفتم: «سؤال را خوب مطرح نکردم.» [و امام بخاطر خفقان صریحا نمیخواد امامت خودش رل اذعان کند] گفتم: «فدایت شوم آیا بر شما امامی هست؟» حضرت فرمود: «نه». پس هیبت و عظمت از آن حضرت مرا فرا گرفت مانند آن هیبت و عظمتی که از طرف امام صادق مرا فرا میگرفت. گفتم: «فدایت شوم، آیا سؤال کنم از شما آنچنان که از پدرتان سؤال میکردم؟» حضرت فرمود: «سؤال کن و جواب بشنو ولی فاش نکن که اگر فاش کنی، بیم کشته شدن است.» پس سؤالات از آن حضرت نمودم، پس یافتم که او دریائی است، گفتم: «فدایت شوم شیعه تو و شیعه پدرت در گمراهی و حیرت هستند، آیا آنها را آگاه کرده و بسوی امامت شما بخوانم؟» حضرت فرمود: «هر کدام را که آثار رشد و صلاح در او مشاهده میکنی مطلع کن و از ایشان عهد بگیر که کتمان نمایند و اگر فاش کنند پس سرشان بریده است.» و با دست مبارکش بر حلقش اشاره فرمود.
پس من بیرون آمدم و به مؤمن الطاق و مفضل بن عمر و ابوبصیر و سایر شیعیان اطلاع دادم. شیعیان امام کاظم(ع) میآمدند و به امامت آن حضرت یقین میکردند و رفتن نزد عبدالله را ترک کردند و فقط عده بسیار کمی نزد او میرفتند
منابع: الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص213_215
کافی ج1، ص352
#شهادت_امام_کاظم
#شهادت_امام_موسی_کاظم
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
#سلام_امام_زمانم🥀
🌱السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا اَلْإِمَامُ اَلْوَحیدُ و القَائِمُ الرَّشیدُ...
🔸️سلام بر تو ای یگانه روزگار و ای تنهاترینِ عالم؛
سلام بر تو و بر روزی که برای هدایت و محبّت قیام خواهی کرد!
📙صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
❀͜͡ 🥀•┈—┈—┈✿┈—┈—┈•
#مولای_من🥀
دلمان تنگ است و جانمان بیقرار ...
دلخوشیم به اینکه شما
از حجم تنهایی ما آگاهید ...
روزگار فراق به درازا کشیده ...
به اندازه ی یک عمر ...
یک عمر چشم براهی ،
ای کاش می آمدید،
ای کاش خدا فرج شما را برساند ..
#اللهمعجللولیکالفرج
▫️یادت باشه
همیشه اونی که #خدا برامون میخواد
خیلی قشنگتر از اونیه که خودمون می خوایم
بهش اعتماد داشته باشیم...❤
#خدایاشکرت
#خدایانورقلبمباش
https://eitaa.com/emamzamaniyamm