🔗 #جریان_نفاق_در_سقیفه ⬅️علامه طبرسی در احتجاج نقل می کند که سعد بن عبد الله اشعری(از محدثین متقدم قم) در بحثی که با یکی از مخالفین داشت از او پرسیدند شهادتین گفتن و اسلام ابوبکر و عمر از روی طمع دنیوی بدون اعتقاد بود یا از روی اکراه و اجبار بود؟ جناب سعد جواب نمی دهد چون برای خود او هم شبهه می شود که اگر بگویم از روی طمع بود که در زمان اسلام آوردن آن ها پیامبر نه حکومتی نه دولتی داشت و اگر بگویم از روی اکراه بود که پیامبر اصلا آن زمان قدرت بر اجبار نداشت. امام حسن عسکری علیه السلام در اینحا این شبهه عالم قمی را حل می کند و می فرماید: ای سعد! باید میگفتی از روی طمع دنیوی شهادتین گفتند! چرا که آن دو با اهل کتاب رفت و آمد داشتند و اخبار پیامبران را می شنیدند و در کتب آسمانی گذشته دیده بودند که ذکر شده فردی بنام محمّد از انبیاء از عرب خروج کرده و بر ایشان غالب خواهد شد و دولت و حکومت خواهد داشت! لذا ابوبکر و عمر برای همین طمع که اسلام بیاورند چرا که از یک طرف نمی توانند جلوی این تقدیر قطعی را بگیرند و از یک طرف با شهادتین گفتن شان و نزدیکی شان با پیامبر، در امر حکومت شریک شوند!! چه بسا خلیفه بعدی شوند! 🔻در آخر امام جریان عقبه در جنگ تبوک را بیان می کند که وقتی این دو نفر دیدند به این آرزویشان نخواهند رسید و پیامبر دیگری را خلیفه خود معرفی می کند، نظرشان بر این شد پیامبر را ترور کنند و به قتل برسانند. @Talabeh_nevesht110

🍃🌸با امام زمانت سخن بگو … شخصی به حضرت امام هادی علیه السلام از شهری دور نامه‌ نوشت و پرسید: مولای من، من از شما دور هستم و امکان دیدار مستقیم با شما را ندارم و گاهی که حاجات و مشکلاتی دارم چه کنم؟ حضرت در جواب او نوشتند:👈🏻إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّک شَفَتَیْک... هر گاه به ما نیاز داشتی، لبت را حرکت بده و سخنت را بگو. ما از شما دور نیستیم… منبع📚 بحارالانوارج 53ص 306 مَــعــرِفَـةُ الـحُــجَّـة @mohadesin_marefat_110 ✾❀الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌❀✾

#حدیث_روز ‏امام باقر علیه السلام‏ قَالَ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ «يَا رَبِّ أَيُّ عِبَادِكَ أَبْغَضُ إِلَيْكَ؟» قَالَ «جِيفَةٌ بِاللَّيْلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَارِ» موسی (ع) گفت: «پروردگارا کدام یک از بنده‌هایت را بیشتر دشمن داری؟» فرمود: «آنکه در شب چو مرداری است و در روز بیکار». بحار الانوار، ج ۷۲، ص: ۱۸۱