هدایت شده از کانال حسین دارابی
یه پیج حمایت از محیط زیست عکس یه آهو که از تشنگی مرده بود، گذاشته بود. بعد زده بود بجای قربانی کردن گوسفند در #عیدقربان به فکر محیط زیست باشیم، تا این حیوانات از تشنگی نمیرن. یا مثلا بجای #قربانی، درختی بکاریم
این حجم از بیربط گویی و ارتباط دادن شقیقه به اون یکی بیسابقه بود. بعد یه سری هم اومده بودن میگفتن احسنت چه پیشنهاد انسان دوستانهای، یه سری کمپین نه به #خشونت علیه گوسفندان راه انداخته بودن و میگفتن #انسانیت کجا رفته
انقدر بحثها عجیب بود که گوسفندا هم تعجب کرده بودن، تا جایی که یه گوسفند، اینستاگرام نصب کرده بود و به نمایندگی از گسافند(جمع مکسر #گوسفند) اومده بود کامنت گذاشته بود که:
آقااا اینطوری که میگید هم نیستا، ما راضیایم مارو بُکُشید بخورید. اصلا ما برای همین خلق شدیم، چون نه بار میکشیم مث #خر، نه میتونید سوارمون بشید مثل #اسب، نه هاپ هاپ میکنیم مثل #سگ، که نگهبانی بدیم براتون. ما فقط بع بع میکنیم و پشگل تولید میکنیم، دلمون خوش بود شما مارو میکُشید میخوریدمون، احساس مفید بودن میکردیم. شماهم احتمالا بیکار نیستید ماهارو نگهداری کنید زیاد بشیم بعد خودمون بمیریم. اگه نگهداریمونم نکنید، گرگا میخورنمون. حداقل شما بخورید
اصلا اگه گوسفندا رو نکشیم و نخوریم و اینا به مرگ طبیعی از بین برن که #محیط_زیست رو گند برمیداره. درضمن باید قبرستونم بزنیم براشون، تو این گرونی زمین
به یکیشون گفتم اگر گوسفند و #مرغ و این چیزا رو نکشید، دیگه نمیتونید #کباب و #جوجه و ماهیچه بخوریدا، فکراتونو کردید؟ گفت الانم نمیخوریم، چندین ساله #گیاه_خواری و میوهخواری میکنیم.
این حجم از لطافت بیسابقه بود
گفتم خب دلت میاد گیاه یا #میوه زبون بسته رو با خشونت بکَّنی و بخوری؟ گفت اتفاقا برخی از دوستانمون بخاطر اینکه گیاهان رشته عصبی دارن، برای اینکه دردشون نیاد، گیاه هم نمیخورن، فقط #حبوبات مثل عدس و #لوبیا و نخود میخورن
یعنی این حجم از لطافت از اون حجم لطافت قبلی بیسابقهتر بود
حساب کن صبحونه #نخود لوبیا بخوری، ناهار و شام هم #عدس و لپه و لوبیا بخوری، چی میشه؟ اصلا آدم یک بمب متحرک میشه اینطوری.😷 گاز نخود خیلی قویه، در حد ارورانیوم 20درصد غنی شدهس، راحت میشه از این افراد بعنوان #سانتریفیوژ در تولید انرژی هستهای استفاده کرد
آقا خشونت چیه؟ مگه هر خون ریختنی خشونته؟ مثلا مادری که حاملهاس و باید شکمش شکافته بشه بچه بیاد بیرون، این خشونته؟ شکمو پاره نکنیم که بچه بمونه اون تو بمیره؟
تمام این سوالات از نشناختن انسان، حیوان و اهداف خلقتشون نشأت میگیره
#حسین_دارابی👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
4_6014675237860278389.mp3
5.17M
🎧 صوت روایت:
💠 معجزهی اشک
🔰 حاج حسین کاجی
🌹 #شهید #شهادت #اشک
🆔👉 @emlaee
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🔴بخونید قشنگه! از قدیم گفتن اگه کسی رو خواستی بشناسی باهاش همسفر شو
✔️با یکی از دوستام تازه آشنا شده بودم یه روز بهم گفت فردا میخوام برم شیراز. گفتم: منم کار دارم باهات میام.
۱- سر وعده اومد در خونه مون، سوئیچ ماشینشو دو دستی تعارف کرد گفت بفرما شما رانندگی کنید. گفتم ممنون؛ حالا خسته شدی من میشینم. معرفت اول
۲- رسیدیم سر فلکه خروجی شهر خواستیم از دکه یه چیز خوردنی برا تو راه بگیریم. من رفتم از دکه اولی بخرم گفت بیا از اون یکی بخریم. گفتم: چه فرقی داره؟! گفت: اون مشتریهاش کمتره، تا کسب اونم بگرده...
۳- ایستگاه خروجی شهر گفتم صبر کن دو تا مسافر سوار کنیم هزینه بنزین در بیاد. گفت: این مسافرکش ها منتظر مسافرن، گناه دارن، روزیشون کم میشه.
۴- بین راه یه مسافر فقیری دست بلند کرد. اونو سوار کرد. مسیرش کوتاه بود؛ پول که ازش نگرفت، 5 هزار تومن هم بهش داد. گفتم رفیق معتاد بود ها! گفت: باشه اینها قربانی دنیاطلبان روزگار هستن. مهم اینه که من به نیّت خشنودی خدا این کار را کردم.
۵- رسیدیم کنار قبرستان شهر، یه آدم حدود چهل ساله یه مشما قارچ کوهی دستش بود. بهش گفت: همش چند؟ گفت: 13هزار تومن. ازش خرید. گفتم: رفیق اینقدر ارزش نداشتا. گفت میدونم میخواستم روزیش تامین بشه.
۶- رسیدیم شيراز، پشت چراغ قرمز یه بچه 10ساله چندتا دستمال کاغذی داشبوردی دستش بود. گفت 4 تا 5 هزارتومن. 4 تا ازش خرید. گفتم رفیق اینقد نمیارزید! گفت: میدونم. گناه داره تو آفتاب وایساده!
۷- از روی یک پل هوایی رد میشدیم، یه پیرمرد دستگاه وزنه (ترازو) جلوش بود. یه کم رد شدیم، یه دفعه برگشت گفت میای خودمونو وزن کنیم؟ گفتم: من وزنمو میدونم چقدره. گفت باشه منم میدونم اگه همه مثل من و تو اینجوری باشن این پیرمرد روزیش از کجا تامین بشه؟! گفتم باشه یه پولی بهش بده بریم. گفت نه، غرورش میشکنه، میشه گدایی! اینجوری میگه کاسبی کردم.
۸- یه گدایی دست دراز کرد. یه پول خورد بهش داد. گفتم: رفیق اینها حقه بازنا. گفت: ما هیچ حاجتمندی را رد نمیکنم. مبادا نیازمندی را رد کرده باشیم.
۹- اگه میخواستم در مورد یکی حرف بزنم بحث رو عوض میکرد، میگفت شاید اون شخص راضی نباشه در موردش حرف بزنیم و غیبتش رو کنیم...
۱۰- یکی بهش زنگ زد گفت پول واریز نکردی؟! گفتم: رفیق، بچه هات بودن؟ گفت: نه، یه بچه فقیر از مهدیه رو حمایت مالی کردم. اون بود زنگ زد. گفتم: چند بهش میدی؟! گفت سه مرحله در یک سال 900 هزار تومن. اولِ مهر، عید و تابستان سه تا سیصدتومن.
۱۱- تو راه برگشت هم از سه تا کودک آویشن کوهی خرید. گفت اگر فقط از یکیشون بخرم اون یکی دلش میشکنه.
➖میدونین من تو این سفر چقد خرج کردم؟! 3هزار تومن! یه بستنی برا رفیقم خریدم چون همینقدر بیشتر پول تو جیبم نبود. من کارت داشتم رفیقم پول نقد تو جیبش گذاشته بود. به من اجازه نمیداد حساب کنم.
میدونین شغل رفیق من چه بود؟! برق کش، لوله کش، تعمیرکارِ یخچال و کولر و آبگرمکن بود و یه مغازه کوچک داشت.
میدونین چه ماشینی داشت؟! پرایدِ 85
میدونین چن سالش بود؟!
34 سال
میدونین من چه کاره بودم؟!
کارمند بودم، باغ هم داشتم.
میدونین چه ماشینی داشتم؟
206 صندوق دار؛ کلک زدم گفتم خرابه که اون ماشینشو بیاره!
❤️دوستم یه جمله گفت که به دلم نشست: بنده مخلص خدا بودن به حرکته نه ادعا
🔴بعضیها بزرگوار به دنیا اومدن تا دیگران هم ازشون چیزایی یاد بگیرند، راستی چند تا از ماها بنده مخلص خداییم؟!
#تلنگر
🆔👉 @emlaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر_غدیر
#غدیر
#عید_غدیر
#غدیری_ام
🆔👉 @emlaee
هر کسی هر عملی رو میتونه با نیت های مختلف انجام بده، همین نیت هاست که معنا و مفهوم عمل رو تغییر میده. بیاییم با اقتدا به مولامون رنگ و بوی خدایی به کارهامون بدیم. شما غدیر چه کاری رو به #فقط_به_عشق_علی انجام میدی؟
تبادل نظر در گروه به عشق علی
http://eitaa.com/joinchat/1888288790C9adcdd65e4
#غدیر
#عید_غدیر
🆔👉 @emlaee
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد
ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم
گفتا که علی نور بود سایه ندارد
#غدیر
#عید_غدیر
#فقط_به_عشق_علی
🆔👉 @emlaee