3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅خیلی قشنگه حتما بخونید:
پسر 16ساله ای از مادرش پرسید:مامان برای تولد 18 سالگیم چی کادو میگیری?? مادر:پسرم هنوز خیلی مونده،،، پسر 17ساله شد،،، یک روز حالش بد شد مادر اورا به بیمارستان برد دکتر گفت پسرت بیماری قلبی داره پسر از مادرش پرسید???مادر من میمیرم??? مادر فقط گریه کرد،،، پسرتحت درمان بود ،،، همه فامیل برای تولد 18 سالگی اش تدارک دیدند وقتی پسر به خانه آمد متوجه نامه ای که روی تختش بود افتاد،،،،،،، پسرم، اگر این نامه را میخوانی یعنی همه چیز عالی انجام شده یادته یه روز پرسیدی برای تولدت چی کادو میخوای??و من نمیدونستم چه جوابی بدم من قلبم رو به تو دادم ازش مراقبت کن و تولدت مبارک،،،، هیچ چیز توی دنیا بزرگتر از قلب مادرو عشقش نیست ،،
@energyi_mosbat
14.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجب صبری خدا دارد...
@energyi_mosbat
11.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهربانی صدا دارد ... دست دارد
پا دارد
چشم دارد و قلب دارد
صدای مهربانی در آسمان دل تان جاری تا
همیشه ...
#آسایشگاه_کهریزک
@energyi_mosbat
❣خوشبختی گاهی
آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش ، که حسش نمیکنیم ،
چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم خوشبختی بود ،
دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن ، خوشبختی بود ،
خنده های کودکیهامان ، شیطنت ها ، آهنگ های نوجووانیمان ، خوشبختی بود ،
اما ، ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم ، چای را با غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است ، سرد یا داغ است ،
زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم ،
گفتند ساکت ، مردم خوابیده اند و ما ، غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم ،
خوشبختی را ندیدیم یا ، نخواستیم ببینیم شاید ..🍃🍃🍃🍃
@energyi_mosbat
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ادیسون به خانه بازگشت و یادداشتی
به مادرش داد، گفت:
این را معلم داد و گفت فقط مادرت
بخواند، مادر در حالی که اشک در
چشم داشت برای کودکش خواند:
فرزند شما یک نابغه است و این
مدرسه برای او کوچک است؛
آموزش او را خود بر عهده بگیرید!
سالها گذشت، مادرش درگذشت.
روزی ادیسون -که اکنون بزرگترین
مخترع قرن بود- در گنجه خانه،
خاطراتش را مرور میکرد که برگه ای
در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد!
آن را درآورده و خواند، نوشته بود:
کودک شما کودن است؛
از فردا او را به مدرسه راه نمیدهیم!
ادیسون ساعت ها گریست و
در خاطراتش نوشت:
توماس ادیسون کودک کودنی بود
که توسط یک مادر قهرمان نابغه شد.
@energyi_mosbat
2.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلمات معـ..ـجزه میکنند♥️
به غیر از یاد خوب از انسان چه میماند به یادگار
در این وادی تاریک و سرد بیایید
دل نشکنیم
با محبت روح یکدیگر را جلا دهیم ...
@energyi_mosbat
2.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانهی پدری کجاست؟
خانهی پدری آنجاست که همیشه و بی قید و شرط دوستت می دارند،
خانهی پدری آنجاست که هر چقدر که نروی یا دیر بروی بدون سوال و گله منتظرت می مانند...
در خانهی پدری،
تو همیشه جوان، زیبا و منحصر بفردی،
خانهی پدری امن ترین و راحت ترین جای دنیاست درست مثل آغوششان و می دانی که بی هیچ دلیل و چشم داشتی تو را دوست دارند حتی اگر پدر و مادرت را بارها رنجانده باشی
خانهی پدری بهشت این دنیاست...!
@energyi_mosbat
✍دختر دانش آموزي صورتي زشت داشت .
دندان هايي نامتناسب با گونه هايش ،موهاي کم پشت و رنگ چهره اي تيره .
روز اولي که به مدرسه جديدي آمد ، هيچ دختري حاضر نبود کنار او بنشيند .
نقطه مقابل او دختر زيبارو و پولداري بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ايستاد و از او پرسيد :
ميدوني زشت ترين دختر اين کلاسي ؟
يک دفعه کلاس از خنده ترکيد ...
بعضي ها هم اغراق آميزتر مي خنديدند .
اما تازه وارد با نگاهي مملو از مهرباني و عشق در جوابش جمله اي گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ويژه اي درميان همه و از جمله من پيدا کند
اما بر عکس من ، تو بسيار زيبا و جذاب هستي .
او با همين يک جمله نشان داد که قابل اطمينان ترين فردي است که مي توان به او اعتماد کرد
و لذا کار به جايي رسيد که براي اردوي آخر هفته همه مي خواستند با او هم گروه باشند .
او براي هر کسي نام مناسبي انتخاب کرده بود . به يکي مي گفت چشم عسلي و به يکي ابرو کماني و ... .
به يکي از دبيران ، لقب خوش اخلاق ترين معلم دنيا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترين ياور دانش آموزان را داده بود .
آري ويژگي برجسته او در تعريف و تمجيد هايش از ديگران بود که واقعاً به حرف هايش ايمان داشت و دقيقاً به جنبه هاي مثبت فرد اشاره مي کرد
مثلاً به من مي گفت بزرگترين نويسنده دنيا و به خواهرم مي گفت بهترين آشپز دنيا ! و حق هم داشت .
آشپزي خواهرم حرف نداشت و من از اين تعجب کرده بودم که او توي هفته اول چگونه اين را فهميده بود
سالها بعد وقتي او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به ديدنش رفتم
و بدون توجه به صورت ظاهري اش احساس کردم شديداً به او علاقه مندم .
پنج سال پيش وقتي براي خواستگاري اش رفتم ، دليل علاقه ام را جذابيت سحر آميزش ميدانستم
و او با همان سادگي و وقار هميشگي اش گفت:
براي ديدن جذابيت يک چيز ، بايد قبل از آن جذاب بود !
در حال حاضر من از او يک دختر سه ساله دارم . دخترم بسيار زيبا ست و همه از زيبايي صورتش در حيرتند
روزي مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زيبايي دخترمان در چيست ؟
همسرم جواب داد :من زيبايي چهره دخترم را مديون خانواده پدري او هستم .
و مادرم روز بعد نيمي از دارايي خانواده را به ما بخشيد . شاد بودن، تنها انتقامي است که ميتوان از زندگي گرفت
ارنستو چه گوارا
@energyi_mosbat
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درخواستت به خدا بگى .. عزته
@energyi_mosbat
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی اگر می بینیم
جاده زندگی، صاف و هموار
شده
بدانیم دعای مادر،
چقدر راهگشاست
روزهای ما اگر به جایی برسند،
همه از برکت دست به
دعا برداشتن کسی است
که ادب، روبه رویش
زانو زده است.
شب خوش عزیزانم💐
💟
1.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشب این دعا برای تو ...
الهی همیشه به موقع برسی ...
آمین🤲🏻
شبتون به خیر،🌠🌙
@energyi_mosbat
14.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه دلنشین است روزی که با لبخند شروع شود؛ پنجرهی دلت را رو به خوشبختی باز کن، عشق را به قلبت دعوت کن، و نفس بکش هوای مهربانی را...
صبح_زیباتون_بخیر ❤️
@energyi_mosbat