فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«همیشه مهربان باشید »
@energyi_mosbat
10.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعارض یکی از جنبههای طبیعی و اجتناب ناپذیر روابط انسانیه ولی نحوه واکنش ما به این تعارضات، روی بهبود و حفظ روابطمون خیلی اثر میذاره، پس بهتره واکنشهای درستی داشته باشیم:
@energyi_mosbat
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣هر آدمی در زندگی باید کسی را داشته باشد که حس کند بانبودش دنیایش خراب میشود..
اگر در طول زندگی همچین کسی رو پیدانکردی،بدون اصلا زندگی نکردی،،،
فقطط عمرتو هدر دادی..🍃🍃🍃
#الهی_قمشه_ای
@energyi_mosbat
20.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاد و پر انرژی باشین🌸🙏
@energyi_mosbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وصف زیبای زندگی در شعری از سهراب سپهری🦋🕯
@energyi_mosbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟
برمزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود؟
گر نرفتی خانه اش تا زنده بود
خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟
گر نپرسی حال من تا زنده ام
گریه و زاری و نالیدن چه سود؟
زنده را در زندگی قدرش بدان
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟
گر نکردی یاد من تا زنده ام
سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟
"شیخ بهایی"
@energyi_mosbat
10.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سن که رسید به "50"
عااالیه، 👌😍
@energyi_mosbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهنگ بسیار زیبا از استاد #معین
@energyi_mosbat
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آهنگ زیبای کرمانجی 😍😍
@energyi_mosbat
داستان کوتاه
"نان ومیوه دل"
دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند.
اسماعیل همیشه زمینش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد.
ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند.
ابراهیم گفت:
بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصولش همان شد.
زمان گندم پاشی زمین ، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید.
در راز این کار حیرت ماند.
اسماعیل گفت:
من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما، برای پرندگان گرسنه ای که چیزی نیست بخورند، هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند ولی تو دعا می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود.
دوم این که تو آرزو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود.
پس بدان؛
انسان ها "نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و قدرت فکرشان را."
برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند.
@energyi_mosbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگی را گفتند
راز همیشه شاد بودنت چیست؟
گفت:
دل بر آنچه نمی ماند نمی بندم
فردا یک راز است، نگرانش نیستم
دیروز یک خاطره بود حسرتش را نمیخورم
و امروز یک هدیه است قدرش را میدانم...
@energyi_mosbat
11.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در عروسی ما امام زمان(عج) حضور داشت...🥰
#ازدواج_آسان
@energyi_mosbat