▫️از قرن شانزدهم و هفدهم میلادی اروپایی‌ها شروع کردند به شالوده‌ریزی یک تمدّن جدید، و چون مادّی بود از ابزارهای گوناگون بی‌محابا استفاده کردند؛ [از طرفی‌] به سمت استعمار رفتند، به سمت مغلوب‌کردن ملّت‌ها رفتند، به سمت غارت کردن ثروت ملّت‌ها رفتند؛ از یک طرف هم خودشان را در درون تقویت کردند با علم و با فنّاوری و با تجربه، و این تمدّن را بر عالم بشریّت حاکم کردند. این کاری بوده است که اروپایی‌ها در طول چهار پنج قرن انجام دادند. #کتاب_غرب_و_جهان_متجدد #کتب_سیر_مطالعاتی #کتاب_هفدهم @enghelabbii

📌اساتید و دانش آموختگان انقلابی جامعه الزهرا خواستار عذرخواهی مهر علیزاده از حوزویان شدند 🔰ما جمعی از اساتید و طلاب جامعه الزهرا(س) نسبت به توهین یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در برنامه مناظره شنبه ۱۵ خرداد نسبت به مقام علمی حوزویان و علوم حوزوی که به حق میراث مکتب جعفری امام صادق (ع) است، اعتراض خود را اعلام می داریم. 🔹و از مسؤولان مربوطه تقاضای پیگیری و رسیدگی به این مساله مهم که در رسانه جمهوری اسلامی ایران و در برنامه ای زنده و پربیننده اتفاق افتاد را داریم. 🔹این توهین در واقع توهین به علما و مراجع عظام تقلید، امام راحل، مقام معظم رهبری و در راس آن توهین به ائمه معصومین(ع) و نبی اکرم(ص) می باشد و همچنین توهین به علوم حوزوی برگرفته از کتاب و سنت است و سکوت و بی تفاوتی نسبت به آن قطعا جایز نیست. 🔹جا دارد مسؤلین محترم ستاد انتخابات کشور و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و شورای نگهبان نسبت به مطالبه ما مبنی بر عذرخواهی شخص مورد نظر اقدامات لازم را انجام دهند و مانع تکرار این دست بی حرمتی ها و بی اخلاقی ها شوند. 🔹از عموم طلاب، علما و مسؤولان حوزوی نیز انتظار میرود در مقابل این توهین ساکت نمانند و آشکارا اعتراض کنند تا هر غربزده ای مدرک و تحصیلات حوزوی را اینطور بیرحمانه به سخره نگیرد. #انتخابات #مناظره #رئیسی #من_رای_میدهم #مشارکت_حداکثری @gam_dovvom

دنبال اشراف نمی‌رویم که اشراف را تعیین کنیم، دنبال آدم صالح می‌رویم. این آدم صالح وقتی که در راس واقع شد، این آدم صالح دولتِ صالح پیش می‌آورد؛ دولتِ غلط نمی‌آورد پیش، دولت فاسد نمی‌آورد. #امام_خمینی_رحمه_الله_علیه #انتخابات @enghelabbii

غـيـن و قـاف در فـارسـى ، مـثـل هـم تـلفـّظ مـى شـونـد، حال به نحوه اداى هر يك در زبان عربى ، دقّت كنيد. حرف (قاف ) به كمك زبان كوچك و با شدّت و سختى گفته مى شود بطورى كه صوت ، قطع مى گردد، ولى حرف (غين ) از انتهاى حلق و با سستى تلفّظ شده و صدا در آن كشيده مى شود، همچنين حرف (غين ) بايد درشت ادا شود. تمرین🌺 اَقْنى اَغْنى قَدْ غَدْ نَغْفِرْ ـ يَغْلى ـ اَفْرِغْ ـ اُغْشِيَتْ ـ يُغْنيهِمْ ـ فَاسْتَغْفَرَ ـ تَغَشّها ـ غَيْرى ـ غَنِمْتُمْ ـ اَلْغافِرينَ ـ وَالْمَغارِبِ ـ فِى الْغارِ ـ غِلٍّ ـ غِسْلينٍ ـ بُغِىَ ـ اَبْغيكُمْ ـ فَالْمُغيراتِ ـ غُفْرانَكَ ـ يَنْزَغُ ـ غُلِبَتْ ـ غُدُوُّها ـ يَبْغُونَ ـ لُغُوبٌ ـ اَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ اَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ

ايـن حرف در فارسى مثل (سين ) تلفّظ مى شود. براى تلفّظ صحيح اين حرف ، بايد آن را از سر زبان و سر دندانهاى پيشين بالا و به حالت دميدگى ادا كرد. تمرین🌺 اِسْمَ اِثْمَ يَلْبَسُونَ يَلْبَثُونَ مـَثـْواكـُمْ ـ فـَاثـْبـُتـُوا ـ يـَثـْرِبَ ـ مـِثـْلَهـُمْ ـ مـُثـْقَلُونَ ـ مَثْنى ـ ثَلاثَ ـ ثَقُلَتْ ـ لَبِثَ ـ مِنَ الْمـَثـانـى ـ ثـامـِنـُهـُمْ ـ فـَاَثـابـَكـُمْ ـ ثِيابَهُمْ ـ مَوْثِقاً ـ جاثِيَةً ـ كَثيراً ـ جِثِيّاً ـ حَثيثاً ـ ثُمَّ ـ ثـُبـُوراً ـ ثـُلُثُ ـ لَمـَثـُوبـَةٌ ـ ثـَلا ثـُونَ ـ مـَبْثُوثَةٌ ـ اَلثِّق الَ ـ اَلثَّقَلا نِ ـ مُنْبَثّاً ـ ي ا اَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ ـ ثُمَّ بَعَثَهُ

نام : شهید محمد آژند تولد : 27 / تیر/ 1359 محل تولد : تهران شهادت : 21 / دی / 1394 محل شهادت : سوریه _ خانطومان سن : 35 مزار : تهران _ شهریار _ بهشت رضوان

خلاصه ای از زندگی : سلام دوستان خدا ، من محمدم ، پدرم آقا حسین آژند بودند . من تحصیلات رو تا مقطع کارشناسی ادامه دادم و بعدش وارد سپاه شدم . سال 81 با دختر عمم خانم مرضیه شریف ازدواج کردم و صاحب دو فرزند به نام های آقا محمدمهدی و محمدهادی شدم . از سال 92 افتادم دنبال کارهای اعزامم به سوریه . همسرم مخالفتی نداشت اما طول کشید تا مادرم رو برای رفتن راضی کنم . هشت روز تو سوریه بودم که خدا جواب دعاهام رو داد و شهید شدم . جنازه ی من و چندنفر دیگه تو منطقه بود و تکفیری ها اون رو طعمه قرار داده بودند که وقتی بچه ها برای برداشتن جنازه ها اومدن اونها رو هدف قرار بدند برای همین 5 ماه و 5 روز طول کشید که جنازم به دست خانوادم برسه .

پدر شهید : محمد مداح بود ؛ آن ‌قدر برای اهل‌ بیت (ع) خواند که وی را خریدند و بردند . محمد روضه‌ های حضرت زهرا (س) را بسیار سوزناک می‌خواند و واقعا می ‌سوخت ؛ اولین تیری هم که به وی اصابت کرد در پهلویش بود و دو ساعت بعد نیز با تیر قناصه ، سر وی را هدف قرار می‌ دهند که به شهادت می‌رسد . وقتی من با عکس محمد نجوا می‌کردم ، به وی گفتم که : محمد! تو همان چیز‌هایی که در مداحی‌هایت برای ائمه اطهار (ع) می‌خواندی را خودت دیدی ؛ پهلویت مانند حضرت زهرا (س) ضربه خورد و مانند امام حسین (ع) بدنت در بیابان ماند . محمد بسیجی بود و در همه صحنه‌ ها حضور داشت ؛ در یکی از گشت‌های امنیتی بسیج به همراه یکی از دوستانش به یک خودرو مشکوک می‌شوند ؛ در جریان تعقیب و گریز، خودروی آن‌ها چپ می‌شود و وقتی محمد از خودرو خارج می‌شود می‌بیند که سرش زخمی شده است ، ناگهان چندبار به سر و صورت خود می‌زند و می‌گوید : من مرده‌ام ؟ من نباید می‌مردم ! من باید شهید می‌شدم .