چند روز پیش ، خیلی اتفاقی جلد سوم خدمتکار ، نوشته فریدا مکفادن رو دیدم. اصلا نمیدونستم جلد سومی هم وجود داره ؛ به تازگی ترجمه شده بود. دو جلد قبلی من رو به وجد آورده بودند. با اینکه در قسمتهایی از داستان میتونستی حدس بزنی چه اتفاقی قراره بیفته ، باز هم شگفتزده میشدی.
با وجود اینکه این روزها سرم خیلی شلوغه و فرصت کتاب خوندن ندارم ، هرطور شده بود شروعش کردم و امیدوار بودم داستان میلی _ شخصیت اصلی کتاب _ اینبار هم مجذوبام کنه.
کتاب در کمتر از سه روز تموم شد. از اینکه خواندمش خوشحالم ، تعلیقهای کتاب شما را میخکوب خواهد کرد.
_ اولین روزِ آخرین ماه پاییز:)
من نباید تو این هوا زیست بخونم![ وی اشکهایش را پاک کرده و صفحه بعد را باز میکند]